نگاهي به فيلم هاي صاحب سيمرغ سينماي ايران در بيست سالي که گذشت

30 مرغ، 30 نما

مشعل:  شايد شما هم با ما هم نظر باشيد که يکي از خوش سليقه ترين اسامي جايزه هاي هنري در ايران، سيمرغ است. جايزه هاي سينمايي چون نخل، خرس، هرم و... نيز در دنيا وجود دارد، اما از نظر زيبايي شناسي ايراني، سيمرغ يکي از زيباترين اسامي براي يک جايزه هنري است. پس از انقلاب اسلامي و در دهه فجر، علاقه مندان به سينما، با جمله «سيمرغ بلورين تعلق مي گيرد به...» ضربان قلب شان بالا و پايين مي رود. با وجود انبوه رسانه هاي جديد و ظهور سبک هاي پرشمار هنري در تصوير، هنوز هم سيمرغ هاي ايراني سينما جايگاه خود را دارند. اينکه سيمرغ بر شانه چه فيلمي مي نشيند، محل بحث و نقدهاي بسياري است. از برنامه هفت تا ده ها برنامه تلويزيوني، راديويي و اينترنتي تا جلد نشريات فرهنگي و هنري و عکس يک روزنامه، همه و همه بازتاب دهنده پرواز سيمرغ بالاي سر سينماي ايران است. در ميان جشن هاي هنري پس از انقلاب، اين تنها جشنواره سينمايي بود که پيوند مادي و معنوي زيادي با سيمرغ پيدا کرد. براي اهالي سينما، سيمرغ داشتن نه تنها مايه خوشحالي، بلکه مايه مباهات هنري است؛ اما از پرطرفدارترين سيمرغ هاي سينماي ايران مي توان به سيمرغ بهترين فيلم، بهترين کارگرداني و بهترين بازيگر زن و مرد اشاره کرد. به بهانه روز سينما کوشيده ايم تا خيلي مختصر به يکي از مشهورترين سيمرغ هاي سينماي ايران بپردازيم و بهترين فيلم هاي سينماي ايران که سيمرغ را از 20 دوره پيش تاکنون تصاحب کرده اند، معرفي کنيم.

رفاقت تا دم مرگ (1376)

«آژانس شيشه اي»  با حاج کاظم، قهرمان بلامنازعش، بهترين فيلم شد؛ فيلمي که به گواه بسياري از منتقدان، نقطه اوج حاتمي کيا بود و شايد تا حالا هم نتوانسته به آن نقطه باز گردد. پرويز پرستويي، حبيب رضايي و رضا کيانيان، بازيگران اصلي اين فيلم به ياد ماندني هستند.

سرگشته ميان حال و گذشته (1377)

روايت عاشقانه ملاقلي پور، وسط ميدان جنگ و رفت و برگشت هاي زماني اش در فيلم «هيوا» مورد پسند خيلي ها بود. «هيوا» در زمان خودش، ضمن اينکه خوش ساخت بود، از داستان تکراري فيلم هاي متعارف جنگي آن زمان رنج نمي برد. گلچهره سجاديه، جمشيد هاشم پور و آتيلا پسياني، بازيگران اصلي اين فيلم هستند.

ديدن نمايش مرگ خود(1378)

بهمن فرمان آرا پس از سال ها دوباره فيلمي ساخت که خودش بازيگر اصلي آن بود. فيلم روايت کارگردان قديمي است که 20 سال است فيلمي نساخته ؛ اما تصميم مي گيرد به سفارش تلويزيون ژاپن، فيلمي درباره مراسم تدفين خودش بسازد. رويا نونهالي، رضا کيانيان و پريوش نظريه، بازيگراني بودند که در کنار فرمان آرا به ايفاي نقش پرداختند.

عاشقي، بدون مرز و نژاد (1379)

پس از بچه هاي آسمان در سال 1375، مجيد مجيدي بار ديگر در جشنواره درخشيد و توانست «باران» خود را سيمرغ دار کند. عاشق شدن يک کارگر ايراني، موضع اصلي «باران» است؛ اما داستان فيلم از آنجايي خاص مي شود که دختر مورد علاقه اين کارگر ساختماني، افغانستاني است. رضا ناجي، زهرا بهرامي و حسين عابديني از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.

زير گرفتن يک فرشته (1380)

فيلم «خانه اي روي آب»، روايت زندگي يک پزشک است که در يک تصادف ماورائي، دچار تحولاتي مي شود. اتقافات زندگي او پس از تصادفش، هر لحظه او را به حقايقي نزديک مي کند که موجب تحول روحي و شخصيتي اش مي شود. رضا کيانيان، هديه تهراني، عزت الله انتظامي و بيتافرهي از بازيگران اصلي هستند که در اين فيلم، ايفاي نقش داشته اند.

برداشتن نقاب از ريا (1381)

احمد رضا معتمدي با فيلم «ديوانه اي از قفس پريد»، نه تنها سيمرغ بلورين بهترين فيلم را برد، بلکه به عموم مردم نيز معرفي شد. اين فيلم داستان ريا و خيانت را در عميق ترين مفاهيم روايت کرده است. بسياري از منتقدان هنوز هم اين فيلم معتمدي را بهترين کار سينمايي اش مي دانند. نيکي کريمي، پرويز پرستويي، علي نصيريان و عزت الله انتظامي در اين فيلم معتمدي بازي کردند.

همه باهم براي رفع مشکل (1382)

داريوش مهرجويي که با فيلم «گاو» آغازکننده موج نو سينماي ايران در 40 چهل خورشيدي بود، در دهه 60 هم« اجاره نشين هايش» سيمرغ دار شد. فيلم «مهمان مامان» در دهه 80 حکايت آبروداري است و   همه دست در دست هم مي دهند تا گره از مشکلات باز کنند. «مهمان مامان» از فيلم هاي  پرستاره و سيمرغ دار مهرجويي است که گلاب آدينه، امين حيايي، پارساپيروزفر و نسرين مقانلو در آن ايفاي نقش کرده اند. 

جست وجوي خود در برهوت (1383)

ميرکريمي در «خيلي دور خيلي نزديک»، يک پزشک بي اعتقاد را به عنوان شخصيت محوري داستان فيلمش انتخاب کرده است. او دچار حادثه هايي مي شود و در جست وجوي فرزندش، پاي در کويري مي گذارد که محل کشف خودش مي شود. او در کوير، خودش را پيدا مي کند. مسعود رايگان و الهام حميدي بازيگران اصلي اين فيلم ميرکريمي هستند.

جنگ و عشق فرزند (1384)

بازهم فيلمي از حاتمي کيا سيمرغ دار مي شود. «به نام پدر» اين کارگردان نيز به نوعي با دفاع مقدس پيوند خورده است؛ اما اين بار در فيلم حاتمي کيا، سخن از نسل هاست و فهم نسل جنگ و نسل پس از جنگ با يکديگر پيوند مي خورد. پرويز پرستويي، گلشيفته فراهاني، کامبيز ديرباز و مهتاب نصيرپور، بازيگران اصلي اين فيلم هستند.

غيرت و وطن دوستي (1385)

شايد کسي گمان نمي کرد که محمدحسين لطيفي در يک سال بتواند هم در تلويزيون با سريال هايي چون «وفا» و «صاحبدلان» حضوري پررنگ داشته باشد و هم فيلم خوش ساختي چون «روز سوم» را در کارنامه اش به يادگار بگذارد. سال 85 سال لطيفي بود؛ سالي که به گفته منتقدان، هنوز هم برايش بي تکرار شده است. پوريا پورسرخ، حامد بهداد و باران کوثري از بازيگران اصلي فيلم «روز سوم» هستند.

روايت زنانه از زندگي (1386)

ميرکريمي با «به همين سادگي» نيز موفقيت قبلي اش را تکرار مي کند. فيلمي که بار دراماتيکش را هنگامه قاضياني به تنهايي بر دوش مي کشد. به همين سادگي، روايت يک زن از زندگي خودش است و مي خواهد بداند چه نقشي در آن دارد. او در زندگي، به دنبال معناي زندگي مي گردد؛ معنايي که انگار مدتي است آن را گم کرده و يا شايد تازه به اين فکر افتاده که پيدايش کند.

هملت ايراني با چاشني نوستالژي (1387)

18 سال از فيلم «پرده آخر» کريم مسيحي گذشت تا او فيلم ديگري با نام «ترديد» بسازد و اتفاقا برنده سيمرغ شود. تم داستان فيلم دوم و فعلا آخر کريم مسيحي، برگرفته از نمايشنامه هملت، نوشته شکسپير است. داستاني که ايرانيزه شد و «ترديد» را به يکي از باارزش ترين جايزه هاي سينماي ايران رساند. ترانه عيلدوستي، بهرام رادان، حامد کميلي و مهتاب کرامتي از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.

درگيري عشقي مامور امنيتي (1388)

«به رنگ ارغوان» در پس زمينه ماجراي رويارويي يک مامور امنيتي با بازماندگان يک گروهک ضد انقلاب، روايت گر ارتباط عاطفي ميان مامور و سوژه ماموريتش است. دختري به نام ارغوان، همان سوژه اي است که مامور امنيتي با تعقيب او تلاش دارد تا به سرکردگان آن گروهک معاند برسد. خزر معصومي، حميد فرخ نژاد، کوروش تهامي و فرهاد قائميان از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.

دوستي هاي صاف و قديمي (1389)

«حکم» فيلمساز قديمي ايراني، بالاخره در جشنواره فجر صاحب سيمرغ مي شود. کيميايي با ساخت «حکم» در سال 89 نيز نشان داد که مضامين داستاني او تمامي ندارد. غيرت، چاقو، انتقام و البته ديالوگ هاي استعاري و پر ضرب المثل. برخي منتقدان معتقدند که کيميايي، در «ضيافت» به پايان راه فيلمسازي اش رسيد؛ اما کارشناسان ديگري نيز مي گويند که فيلم «حکم» اوج پختگي اوست. پولاد کيميايي و حامد بهداد در اين فيلم تلاش دارند صحنه هايي از يکدلي و رفاقت ناب را بازي کنند.

طلا، فريب و خيانت(1391)

هرچند سال 90 هيچ فيلمي در جشنواره فجر به عنوان بهترين فيلم شناخته نشد؛ اما سال 91 قرعه به نام فيلم «استرداد»، ساخته علي غفاري افتاد. موضوع «استرداد»، طلب 11 تن طلاي ايران از شوروي است که قرار بود از سوي اين کشور، بابت بدهي از جنگ جهاني دوم به ايران داده شود. ماجراي فيلم در سال 1332 مي گذرد. بازيگراني چون حميد فرخ نژاد، فرهاد قائميان و اليسا کاچر در «استرداد» نقش هاي اصلي را بازي کردند.

معرکه روشنفکري (1392)

اگر سال 90 سيمرغ روي شانه هيچ فيلمي ننشست؛ اما سال 92 دو فيلم به طور مشترک، سيمرغ دار شدند. «آذر، شهدخت، پرويز و ديگران» به کارگرداني بهروز افخمي و «رستاخيز» به کارگرداني احمدرضا درويش، دو فيلمي بودند که سيمرغ دار شدند. اولي درباره وقايع و ماجراهاي يک بازيگر قديمي است و دومي درباره حادثه عاشورا. از بازيگران اصلي فيلم نخست مي توان به مهدي فخيم زاده، ماني حقيقي و گوهر خيرانديش اشاره کرد و از بازيگران اصلي فيلم دوم به پوريا پورسرخ، بابک حميديان و حسن پورشيرازي.

شبکه اجتماعي و عمق يک فاجعه(1393)

ابوالحسن داودي، سراغ يکي از داغ ترين و حساس ترين موضوع هاي زمانه خودش رفت. ارتباط جوانان و شبکه هاي اجتماعي و آسيب هاي آن، مبناي اين فيلم سيمرغ دار است. فيلم «رخ ديوانه» هرچند بازيگران خوب زيادي دارد، اما موبايل يکي از اصلي ترين بازيگرانش است. موبايل در اين فيلم، يکي از شخصيت هاي اصلي است و در کنار بازيگراني چون ساعد سهيلي، امير جديدي، صابر ابر و نازنين بياتي به ايفاي نقش پرداخته است.

قهرماني در ميان آتش و برف (1394)

«ايستاده در غبار» در يک کلام شکست کليشه ها بود و مهدويان توانست با موفقيت، همه کليشه هاي فرمي و محتوايي سينماي ايران را در ژانر دفاع مقدس بشکند. روايت گري داستان زندگي تا اسارت حاج احمد متوسليان به يکي از جذاب ترين سکانس هاي سينمايي مبدل شد و تحسين تماشاگران و منتقدان را برانگيخت. تمام بار دراماتيک فيلم به عهده هادي حجازي فر است؛ بازيگري که با«ايستاده در غبار» و در نقش احمد متوسليان به علاقه مندان سينماي ايران معرفي شد.

شناسايي خانه تيمي زعفرانيه (1395)

باز هم فيلم مهدويان سيمرغ دار مي شود. «ماجراي نيمروز» او هر چند ديگر مثل «ايستاده در غبار» گرايش به مستند ندارد؛ اما رنگ و لعاب آن، باز هم ايستاده در غبار را به ياد مي آورد. حالا ديگر با تماشاي ماجراي نيمروز، بيشتر منتقدان يک صدا مهدويان را کارگرداني صاحب سبک و امضا مي دانند. هادي حجازي فر، احمد مهران فر، جواد عزتي، مهدي پاکدل و مهرداد صديقيان از بازيگران اصلي اين فيلم هستند.

حماسه اي در روزهاي پاياني جنگ (1396)

«تنگه ابوقريب» عنوان فيلم سيمرغ داري است که بهرام توکلي آن را کارگرداني کرده است. فيلمي که يکي از مهجورترين عمليات سربازان ايراني را به تصوير کشيده است. عملياتي که چند روز پيش از قبول قطعنامه انجام شد و نشان مي دهد که رژيم صدام تا لحظات آخر جنگ، اميد داشت بخشي از خاک ايران را در دست خود نگه دارد. بازيگراني چون امير جديدي، جواد عزتي، حميدرضا آذرنگ و مهدي پاکدل در اين فيلم به ايفاي نقش پرداخته اند.