عرق ريزان اراده

اينجا دکل «301 تدبير» در ميدان «ياران شمالي» است؛ دکلي که در اين روزهاي گرم سال، ديگر يک دکل نيست بلکه نمادي است ازعزم ملي. اينجا عرق ريزان اراده است و ايستگاه پايمرداني که پاي توسعه صنعت اين آب و خاک ايستاده اند. در نگاه حفارمردان، غيرتي موج مي زند که تيغ آفتاب را شرمسار مي کند. هر از گاهي يکي از حفارمردان به گوشه اي مي رود و سر و صورت خود را با آب، خنک مي کند. از هر طرف که نگاه مي کني، کارکنان مشغول کارند و از هر سويي که مي نگري، زندگي را جاري مي بيني. اينجا براي حفارمردان، زندگي، کار است و کار، زندگي. کمي خاک بلند شده و باد گرمي مي وزد،  اين باد اگرچه عرق صورتت را خشک مي کند، اما دوباره با هرم گرمايش، خيس عرق مي شوي. خاک تفتيده جنوب، خاطرات زيادي از مردان نفت دارد؛ مرداني از جنس حفاري که اينجا در دکل« 301 تدبير» هر روز خاطره اي  مي سازند اميدبخش براي پيشرفت سرزميني به نام
 « ايران» .