غواصي نفتي فراتر از  مرواريد و مرجــان

مشعل   اکرم برنجي    تاريکي مطلق، موج روي موج، تاريکي هايي که روي يکديگر سوارند، بستري گلي، تاسيسات فلزي، لوله هاي آهني و.... اينجا محل کار غواصان نفتي است؛ جايي که حتي امکان ديدن دستانت هم وجود ندارد و فقط و فقط صداي نفس هاي بريده بريده با کمک کپسول اکسيژن شنيده مي شود و گوشي تيز که بايد هر صدايي را بشنود و با ايما و اشاره، وضعيتش را به بالا گزارش دهد.

غواصي نفتي، کاري پراسترس در محيطي که متعلق به آنها نيست و ناشناخته است. زيرآب در سياهي مطلق که حتي محدوده ديد کمتر از يک متر مي شود، کار لابه لاي انبوهي از سازه هاي فلزي آغاز مي شود، کاري سخت و زيان آور که در کنار تجربه، مهارت و دانش، عشق مي خواهد و علاقه که اگر دو فاکتور آخر نباشد، ادامه مسير سخت است و گاهي غيرقابل تحمل. . حرفه اي که ساليان سال است به سمت حرفه اي و صنعتي شدن گام برداشته و ديگر مختص غواصي تفريحي و رزمي نيست. غواصي که از صيد مرواريد و مرجان و ديدن ماهي هاي رنگانگ و زيبايي هاي زيرآب، پا را فراتر گذاشته و ميان جنگلي از سازه هاي فلزي، براي افزايش توليد و صادرات نفت دل به دريا مي سپارد و نام غواصان نفتي را يدک مي کشد.

 

اينجا لاوان است، يکي از جزاير تحت پوشش شرکت نفت فلات قاره ايران که به دليل واحد تعميرات زيرآبش، متمايز از ديگر شرکت هاي زيرمجموعه شرکت  ملي نفت شده است.  واحد تعميرات زيرآب شرکت نفت فلات قاره، يک نمودار 57 نفري دارد که از اين تعداد 28 نفر در لاوان و  28 نفر در منطقه خارک هستند و يک نفر هم هماهنگ کننده در تهران مستقر شده است. اين 28 نفر بر اساس ماهيت طرح اقماري 14 نفر 14 نفر روبه روي يکديگر رفت و آمد مي کنند. گستره عملياتي واحد تعميرات زيرآب لاوان شامل ميادين نصر، نصرت و ايلام در حوالي جزيره سيري و ميدان نفتي هنگام در حوالي قشم، ميدان بلال با 4 سکو، ميدان رشادت با 8 سکو، ميدان سلمان با انبوهي از سازه هاي دريايي حدود 50 سازه دريايي، ميدان رسالت با 4 سکو به هم پيوسته و پايانه SPM در حوالي لاوان و بيش از 1500 کيلومتر خطوط لوله اي که از سکوها به جزيره متصل و مرتبط هستند، همچنين کابل هاي برق و فيبر نوري، خطوط لوله آب، گاز و نفت و يکسري چاه هاي زيردريايي است.

با تيم 14 نفره غواصان نفتي لاوان به سرپرستي اميرعباس نويد، گفت و گوي مان آغاز مي شود: روز اول در دفتر واحد تعميرات زيرآب در جزيره و روز ديگر در 5 کيلومتري جنوب لاوان روي کشتي، حين انجام عمليات مهار تانکر به پايانه SPM براي تحويل 2 ميليون بشکه نفت به تانکر VLCC يا «نفتکش غول پيکر»؛ عملياتي که هر دو هفته يکبار با همکاري مشترک واحد عمليات دريايي و تعميرات زيرآب لاوان انجام مي شود و در شرايط عادي و بدون مشکل30 تا 35 ساعت زمان مي برد.

 

حرفه غواصي

نويد، مردي سبزه رو، جدي و ماهر که چندسالي است از مرز 50 سالگي گذشته و با 32 سال سابقه کار، همچنان از عشق به کارش مي گويد و اينکه تمامي اين سال ها با وجود تمام سختي ها، به چشم تفريح به کارش نگاه کرده و از آن لذت برده است.

ابتدا از حرفه غواصي براي مان مي گويد و اينکه 3 گرايش غواصي در سراسر دنيا رايج است: گرايش رزمي که در نيروهاي مسلح کاربرد دارد و کارشان بسيار متفاوت از گرايش هاي ديگر غواصي است. غواصان اين تخصص (Combat Divers) از اکسيژن مسير بسته استفاده مي کنند تا حباب اکسيژن مصرف شده به سطح آب نيايد و کسي متوجه موقعيت شان نشود؛ کار سختي است و براي اينکه دچار مسموميت اکسيژن نشوند، بالاي عمق 10 متر شنا مي کنند و براي عمق بيشتر هم از هواي فشرده و دستگاه هاي حرفه اي بهره مي گيرند.

غواصي تفريحي هم يک گرايش تفريحي است؛ غواصي که بيشتر مردم در کيش و قشم مي بينند. براي اين غواصي از کپسول هاي «اسکوبا» (دستگاه مستقل تنفسي زيرآب) استفاده مي شود و نهايت نفوذ در آب بين 20 تا 25 متر است و زمان خيلي محدودي هم مي شود زير آب ماند. اگر غواص بيش از حد پايين برود، با مشکلات جدي مانند محدوديت هوا مواجه خواهد شد. در مجموع نمي شود از اين روش در غواصي صنعتي و حرفه اي استفاده کرد؛ چرا که احتمال بروز نقص فني، خطاي انساني و گم شدن غواص وجود دارد.

در غواصي حرفه اي، ديگر چندان از زيبايي هاي دريا خبري نيست و به دليل عمق زياد و تاريک بودن زير دريا، معمولاً ديد خوبي وجود ندارد و مرداني با توان فيزيکي خوب، تمرکز بالا و توان حفظ آرامش تحت شرايط سخت، حدود 45 کيلو تجهيزات شامل کلاه هلمت، کمربند وزنه، سيلندر، فين يا همان پاي غواص، جوراب غواصي، وت سوت و دراي سوت كه همان لباس غواصي است، دستكش غواصي، كارد غواصي و ابزارآلات ديگر را براي ماندن و بودن با خود حمل مي کنند.

هر غواص در سال به طور ميانگين 150 ساعت غواصي مي کند. اين حرفه، مشکل و طاقت فرساست؛ البته غواصي نسبت به سال هاي گذشته، بسيار بهتر و علمي تر شده . با تحقيقات و آزمايش هاي علمي در سال 2008، قوانين و جداول برداشت فشار متحول و بسيار ايمن تر شده است. در سال 2016 نيز دوباره تغييرات ديگري براي ايمني بيشتر انجام شد. در حال حاضر اگر قوانين و جداول برداشت فشار رعايت شود، مي توان اطمينان داشت که مشکلي پيش نمي آيد.

 

غواصي نفتي

رئيس تعميرات زيرآب لاوان، محيط کار غواصان نفتي را در زيرآب به جنگلي از آهن تشبيه مي کند و مي گويد: «دريا برخلاف داشتن ظاهري آرام، باطني خشن دارد و هر روز و هر لحظه تغيير مي کند و غيرقابل پيش بيني است؛ محيطي که متعلق به ما نيست و هر از گاهي بنا به شرايط کارمان، مهمانش مي شويم؛ روزي پذيراي ماست و روز ديگر ما را پس مي زند.

غواصان حرفه اي بسته به نياز عملياتي، کارهاي مختلفي انجام مي دهند؛ تعمير و نگهداري خطوط لوله، تاسيسات زيرآب مانند شيرآلات سرچاهي در بستر دريا، سکوها و شناورها، پايانه ها و اسکله ها، هدايت دکل هاي حفاري براي استقرار در مجاورت سکو ها و چاه ها، جوشکاري و برشکاري، فيلمبرداري و عکسبرداري، اندازه گيري ميزان حفاظت کاتدي سازه ها، نصب آند روي تمامي سازه هاي فلزي در زيرآب براي تقويت حفاظت کاتديک، بازرسي فني و بازديد هاي دوره اي و ايجاد پوشش هاي حفاظتي روي پايه ها از جمله فعاليت هاي غواصان در صنايع نفت و گاز به شمار مي رود.

سکوهايي که بسان کوه يخ هستند که تنها قله اين کوه از آب بيرون است و قسمت بزرگ آن در زيرآب مخفي است، محيطي که بشدت خورنده است و فرسايش سازه هاي فلزي، شتاب بيشتري از خشکي دارد، تاسيساتي حياتي و پر اهميت که رگ حيات اقتصاد کشور و صادرات نفت را در دست دارند و نيازمند نگهداري و تعميرات مستمر هستند.»

نويد درباره کار زيرآب مي گويد: «کاري پراسترس و حساس که جزو مشاغل سخت و زيان آور شناخته شده؛ اما با ديگر مشاغل هم رده تفاوتي عمده دارد؛ مشاغلي که با فناوري روز و به روز شدن قوانين و مقررات و آموزش مي توان از حساسيت آن کاست و خطرات را به پايين ترين حد رساند؛ اما غواصي حرفه اي اين گونه نيست و بدن غواص هميشه تحت فشار قرار دارد. تنفس تحت فشار آب، اثر مخربي روي بافت هاي بدن مي گذارد و نمي توان اين تاثير را به هيچ عنوان از بين برد؛ عوارضي که غواصان با خود به روزهاي بازنشستگي مي برند و در دوران سالخوردگي، با آن دست به گريبان خواهند بود.

بچه ها غوص هاي سنگيني مي زنند و زمان زيادي زير آب مي مانند. 2 فاکتور عمده در غواصي داريم که بسيار مهم است؛ عمق و زمان. هر چقدر به عمق بيشتري برويم، زمان کمتري براي کار خواهيم داشت. سرماي آب، تاريکي و ديد کم، استرس غواص، مواج بودن دريا، حمله موجودات دريايي و... باعث مي شود کارمان سخت و سخت تر شود. وقتي آب گل آلود باشد، استفاده از چراغ، کار بيهوده اي است؛ انگار نور انداخته ايد به سياهي آسمان.»

او در ادامه براي روشن شدن علت زيان آور بودن کار غواصي مي گويد: «همه ما تحت فشار يک اتمسفر سطح آب تنفس مي کنيم. بدن و متابوليسم ما هم براي يک اتمسفر طراحي شده، ولي به ازاي هر 10 متري که زيرآب مي رويم، يک اتمسفر به اين فشار اضافه مي شود. يعني غواصي که در عمق 50 متري کار مي کند، 5 اتمسفر فشار آب و يک اتمسفر روي آب يعني 6 اتمسفر مطلق يا شش کيلوگرم بر سانتي متر مربع روي بدنش فشار وارد مي شود، به اين معني که روي هر سانتي متر مربع از بدن غواص 6 کيلوگرم وزنه قرار دارد.

حال براي تحمل اين 6 کيلوگرم وزن، تنها چيزي که نياز داريم، اين است که فشار درون با بيرون بدن برابر شود که برابر شدن اين فشار، نيازمند اين است که گاز تنفسي و هوا تحت همان فشار به ما برسد. در اين حالت 6 اتمسفر درون بدن و 6 اتمسفر هم فشار آب بيرون داريم، يعني بافت هاي بدن غواص تحت اين فشار شديد، تبادل گاز تنفسي را انجام مي دهد. در اين شرايط بخش زيادي از گاز بي اثر موجود در مخلوط تنفسي يا همان نيتروژن به صورت مايع در مي آيد و در بافت هاي بدن حل مي شود. در اعماق بيش از 50 متر بايد از مخلوط هليوم و اکسيژن براي تنفس استفاده کنيم تا به اين ترتيب برخي تاثيرات مخرب نيتروژن حذف شود و در ضمن، احتمال بروز مسموميت اکسيژن کاهش يابد.

براي غوص در عمق 50 متري که برابر با 165 پاست، غواص اين مسافت را تقريبا در 2 دقيقه و 20 ثانيه طي مي کند؛ اما هنگامي که بعد از 30 دقيقه کار مي خواهد به سطح بازگردد، بايد در اعماق تعيين شده مطابق برنامه برداشت فشار بماند تا نيتروژن حل شده در بافت ها، از طريق جريان خون به ريه ها برگردد و دوباره از حالت مايع به حالت گاز تبديل و در بازدم از ريه ها خارج شود، درغير اين صورت موجب مرگ يا فلج اندام و صدمات پايدار مي شود.

در غوص هاي گاز مخلوط، صعود غواص از عمق 75 متر، حدود 3 ساعت و 30 دقيقه طول مي کشد و بايد در عمق هايي که براي وي برنامه ريزي شده، بماند تا فشار برداشته و گاز حل شده اضافي در بافت ها به آرامي و از طريق جريان خون به ريه ها منتقل و با بازدم خارج شود و قسمتي از اين روند برداشت فشار را نيز بايد در اتاق فشار انجام دهيم تا ميزان گاز درون بافت هاي بدن، به حالت تعادل در سطح آب برسد.

پس مي بينيد که چرا در صورت بروز حادثه در زيرآب، نمي توان غواص را به راحتي به سطح آب آورد و چرا افرادي که در اين حرفه وارد مي شوند، بايد از خصوصيات منحصر به فردي برخوردار باشند.

رئيس تعميرات زيرآب لاوان به برداشت فشار غواصان اشاره مي کند و مي گويد: «طبق قانون هنري «Henry, s low» گازهاي تحت فشار در مايعات حل مي شوند. هر چقدر فشار بيشتر شود، ميزان حل شدن گاز تنفسي در خون نيز بيشتر مي شود.

ميزان نيتروژن حل شده در بافت هاي بدن ما روي سطح خشکي، حدود يک ليتر است و در عمق 10 متر و پس از حدود 12 ساعت، اين ميزان دو برابر مي شود. اگر غواص در هر عمقي دچار هر مشکلي شود، بايد آن را همانجا برطرف کند؛ چون نمي تواند با سرعت به سطح آب بيايد. اگر چنين کاري کند، اين گاز حل شده در بافت ها، در سراسر بدن به حالت حباب در مي آيد و اين بدترين و به احتمال زياد آخرين اتفاق در طول حيات يک غواص خواهد بود.  در خفيف ترين حالت ممکن، در مغز، نخاع، استخوان ها، ماهيچه ها و مفاصل حباب ايجاد مي شود و همين حباب مي تواند با عصب ها درگير شود و دردهاي زيادي ايجاد کند که در حالت شديد، باعث فلج شدن يا حتي مرگ مي شود. در اين شرايط يک زمان طلايي هم وجود دارد که اگر غواص به بيماري برداشت فشار(Decompression Sickness) دچار شد، بايد در کوتاه ترين زمان ممکن يعني در کمتر از 10 دقيقه به اتاق فشار منتقل شود. اين انتقال هر چقدر زودتر انجام شود، اميد به بهبودي هم بيشتر خواهد بود. به همين دليل است که اجراي عمليات غواصي، بدون وجود اتاق فشار در محل ممنوع است.

ما براي جلوگيري از اتفاقات تلخ، از سيستم غواصي تغذيه از سطح استفاده مي کنيم. به اين معني که غواص، کلاهي دارد که با شيلنگي به سطح متصل مي شود و از هوا يا اکسيژن يا ساير مخلوط هاي تنفسي استفاده مي کند. کلاه هلمت، به دوربين مدار بسته مجهز است و در کنار شيلنگ تنفسي، کابل صوتي و تصويري نيز براي مانيتور کردن عملکرد غواص وجود دارد و همچنين شيلنگ ديگري که عمق غواص را در سطح آب نشان مي دهد و بسيار مهم است. به اين مجموعه، شيلنگ و کابل، «آمبليکال » گفته مي شود که ترجمه آن «بند ناف» است. اگر نياز باشد، غواص در عمق بيشتر و در آب سرد کار کند، شيلنگ آب گرم نيز به لباسش وصل مي شود تا دچار افت دماي بدن نشود. سرپرست عمليات در سطح آب و در اتاق کنترل غوص، غواص را کاملا زير نظر دارد و مي تواند او را کنترل کند. مثلاً من مي توانم با شنيدن تنفس غواص، متوجه شوم که استرس دارد يا اينکه کارش عادي است و مي توانم راهنمايي اش کنم.»