روايت  «مشعل» از خدمات بهداشت و درمان صنعت نفت جزيره خارک

سلامی به گرمای زندگی

مشعل    سميه راهپيما    خارک، کلمه اي نام آشنا، اما غريب است که همانند نگيني در درياي نيلگون خليج فارس خود نمايي مي کند. شايد کسي از بيرون به مشکلات داخل جزيره پي نبرد، اما وقتي با بوميان اين منطقه بيشتر صحبت مي کنيم، جمله اي که مرتب از آنها مي شنويم اين است که به طور ناخودآگاه مي گويند «خلق مان تنگ» است که يکي از مهم ترين دلايل آن مي تواند محصور بودن جزيره در آب و مساحت کوچک آن باشد؛ جزيره اي با 26 کيلومتر وسعت.   اکنون حجم بسياري از اراضي اين جزيره به وسيله شرکت هاي نفتي از جمله پايانه هاي نفتي، شرکت نفت فلات قاره، شرکت صنايع پتروشيمي و شرکت ملي نفتکش ايران مورد استفاده صنعتي و خدماتي قرار گرفته است. از اين رو بهداشت و درمان صنعت نفت نيز همپاي اين عنصر اقتصادي و ثروت زا، براي پشتيباني از چرخه عمليات، از ديرباز جامه سلامت را به تن کرده و از سال 1336 که نخستين محموله نفت صادراتي از اين جزيره مرجاني صادر شد، پا به پاي اين صنعت نو ظهور پيش رفته است، به طوري که شرکت نفت ايران و انگليس، درمانگاهي با چند کانکس پيش ساخته به مساحت 1000 متر مربع در مرکز جزيره خارک تاسيس کرد که کادر پزشکي و پزشکياري آن در ابتدا متشکل از چند پزشک انگليسي بود و بعدها پزشکان هندي نيز مسئوليت بهداشت و درمان صنعت نفت خارک را عهده دار شدند. بي شک بهداشت و درمان صنعت نفت خارک، جزء جدايي ناپذير صنعت نفت بوده و نقطه قوت و تکيه گاه کارکنان و مديران اين صنعت در اين منطقه راهبردي است.   به دليل اهميت اين موضوع، هفته نامه «مشعل» به اين منطقه سفر کرده و گزارشي ميداني از کارکنان اين بيمارستان و بومياني که براي دريافت خدمات درماني به اين بيمارستان مراجعه کرده اند، تهيه کرده که مشروح آن را در ادامه مي خوانيد:

آرام پيله رودي، پزشک عمومي بيمارستان «خليج فارس» در جزيره خارک است که به قول کارکنان آنجا، از قديمي هاي اين بيمارستان به شمار مي رود. او سال 1376 به صورت اقماري کار خود را آغاز کرده است. به اعتقاد  پيله رودي، خاک اين منطقه «به قدري گيراست» که توانسته 20 سال در اين منطقه بماند و هيچگاه نخواسته از  خارک به جاي ديگري برود.  با او وارد صحبت مي شوم و از ارائه خدمات درماني به بوميان و کارکنان منطقه خارک سوال مي کنم، مي گويد: مدتي در خارک، طرح «هوم ويزيت» داشتيم، به اين معنا که برخي کارکنان صنعت نفت بومي جزيره، بعد از بازنشستگي  در خارک مي مانند. به همين دليل بيشتر از خدمات درماني، به يک سلام گرم نياز دارند. براي اينکه بتوانيم خدمات بهتري به آنها بدهيم، نخست خانواده ها را شناسايي مي کرديم و بعد به همراه يک پزشک قديمي جزيره، پرستار با سابقه و يک راننده نزد آنها مي رفتيم و بيش از آنکه درمانگر باشيم، گوش شنوا براي شان بوديم.  پيله رودي ادامه صحبت هاي خود را به سمت بيماري هاي رايج در جزيره خارک مي برد و ادامه مي دهد: علاوه بر  چهار بيماري شايع فشار خون، چربي بالا، ديابت و ناراحتي قلبي، بيماري هاي «خلقي» نيز به وفور در اين منطقه ديده مي شود، يعني ساکنان خارک مي گويند که غم دارند؛ اما دليل آن را نمي دانند؛ شايد يکي از دلايل بروز اين ناراحتي، کار در محيط يکنواخت با آدم هاي محدود باشد. او که به صورت اقماري کار مي کند، دوري از خانواده را بسيار سخت مي داند و مي گويد: «وقتي به خارک آمدم، دخترم 6 ماهه بود و اکنون سال آخر دانشگاه است، ضمن آنکه مسائلي پيش مي آيد که بايد آن لحظه در کنار خانواده باشي؛ اما به خاطر شرايط شغلي نيستي و براي کسي که کار اقماري نکرده، «نيستي» معنا ندارد.

کمبود پزشک متخصص

صحبت هايم با دکتر پيله رودي را پايان مي دهم و به سمت بخش هاي درماني مي روم. مراجعه کنندگان زيادي براي دريافت خدمات درماني به اين بيمارستان مراجعه کرده اند که با چند نفر از آنها هم صحبت مي شوم. يکي از آنها، عابدي از کارکنان ساکن جزيره است. او مي گويد: خدماتي که اين بيمارستان به کارکنان صنعت نفت و بوميان منطقه ارائه مي دهد، خوب است؛ اما تردد پزشکان متخصص کم است. ساکنان اين منطقه به دليل مشکلات مفاصلي که دارند، نيازمند پزشک ارتوپد هستند؛ اما اين نوع خدمات، ماهي يک بار ارائه مي شود که در آن روز، تعداد زيادي از بيماران مفاصلي به اين مرکز مراجعه مي کنند، همچنين اگر بيماري، نياز به ام آر آي داشته باشد، بايد به مرکز درماني بوشهر برود.

برطرف شدن مشکلات درماني

سمانه حيدري نيز به دليل گرفتگي گردن فرزندش به بيمارستان آمده و از بوميان خارک است. مي گويد:   «قبل از ساخت اين بيمارستان، با مشکلات درماني روبه رو بوديم که با ساخت آن برطرف شده است؛ اما به دليل محصور بودن اين منطقه در آب، گاهي اوقات خدمات درماني و اعزام بيماران به سختي انجام مي شود،  از اين رو به بالگردهايي نياز است که در شب نيز امکان پرواز داشته باشند. »

حضور دائم پزشک اطفال

اکبر ابراهيمي از کارکنان مديريت شهري جزيره خارک 23 سال است که در اين منطقه کار مي کند. مي گويد: بوميان اين منطقه، از خدماتي که بهداشت و درمان صنعت نفت ارائه مي دهد، بسيار راضي هستند.  از همکاران قديمي خود شنيده ام که در گذشته، کمبود پزشک داشتيم که اکنون بر طرف شده است.  او دليل حضور خود در بيمارستان را  فرزند خردسالش مي داند که دچار سرماخوردگي شده است.  ابراهيمي صحبت هايش را تمام نکرده که همسرش به ميان صحبت مي آيد و مي گويد: از خدمات اطفال بيمارستان بسيار راضي هستم؛ اما به دليل اينکه پزشکان ديگر، هفته اي يکبار در منطقه حضور دارند، بيشتر بزرگسالان براي دريافت خدمات درماني به شيراز، بوشهر و تهران مي روند.

پزشکان متخصص بيشتري بيايند

زهرا دهباشي نيز 8 سال پيش ازدواج کرده و ساکن جزيره خارک شده است. به گفته او، اين بيمارستان براي درمان هاي سرپايي بسيار خوب است؛ اما به دليل کمبود پزشک متخصص، بايد به مراکز درماني ديگر استان ها مراجعه کنند. او از مسئولان صنعت نفت مي خواهد که تمهيدات بيشتري براي حضور پزشکان فوق تخصص و متخصص بينديشند.  

خاطره اي شيرين

فريبا شفيعي نيز از قديمي ترين پزشکان عمومي بيمارستان نفت خارک است که مهرماه 1375 به صورت اقماري کار خود را در اين بيمارستان آغاز کرده است.  زماني که شفيعي وارد جزيره خارک شده، بيشتر بوميان منطقه به طب سنتي باور داشته اند تا طب روز. به همين دليل ممکن است خاطراتي شنيدني داشته باشند. از او مي پرسم چگونه با برخي باورهاي اشتباه درماني بوميان اين منطقه کنار آمده است. در پاسخ  به بيان خاطره اي که هيچگاه از يادش نرفته، اشاره مي کند و مي گويد: «سال نخستي که به خارک آمده بودم، پزشک متخصص نداشتيم و تمام کارها را خودمان انجام مي داديم. يک روز ساعت 12 ظهر مادر بزرگي، نوه خود را به بيمارستان آورد و گفت که نوه اش زردي دارد. به او گفتم که بايد تعويض خون شود، اما تجهيزات آن را نداريم و بايد فورا به مرکز بهداشت و درمان بوشهر يا يکي از شهرهاي نزديک مراجعه کند. همان روز، شب کار هم بودم. ساعت 11 شب آن خانم نوه اش را که تشنج کرده بود، به بيمارستان آورد و گفت که يکي از همسايگانش گفته اگر به بدن نوه ام يک گياهي بمالم، خوب مي شود و ديگر نيازي به دکتر نيست. آن شب تا ساعت 5 صبح، تشنج کودک را کنترل کردم و بعد از آن او را با بالگرد به بيمارستان بوشهر منتقل کرديم. مدت ها ناراحتي من اين بود که نکند خداي نکرده تشنج و درمان با تزريق بيلي روبين بالا، باعث  عقب ماندگي ذهني آن نوزاد شده باشد، اما مدت ها بعد، او با مادرش به بيمارستان آمد و ديدم که کاملا طبيعي است و بسيار خوشحال شدم.

خارک با نگاهي ويژه

صحبت هايم را با مراجعه کنندگان پايان مي دهم و براي دريافت پاسخ پرسش خود، مبني بر اينکه بهداشت و درمان صنعت نفت بوشهر براي تهيه بالگردهاي شب پر، چه اقداماتي انجام داده است، به سمت اتاق ميرزايي، متخصص داخلي بيمارستان خليج فارس خارک مي روم. او در اين جزيره متولد شده، اما زمان جنگ تحميلي به همراه خانواده خود به شيراز مهاجرت کرده است. ميرزايي در پاسخ به چگونگي تامين بالگرد شب پر مي گويد: اگر بيمار اورژانسي داشته باشيم، استرس بسيار بالايي پيدا مي کنيم، از اين نظر که هوا براي انتقال بيمار از طريق بالگرد و کشتي مساعد باشد يا گاهي اوقات با يک بيمار اورژانسي در شب مواجه مي شويم که نياز به اعزام دارد. اين بيمارستان بالگرد شب پر ندارد، از اين رو از فلات قاره تقاضا مي کنيم تا بالگردشان را براي انتقال بيمار در اختيارمان بگذارد که هزينه انتقال را نفت يا تامين اجتماعي پرداخت مي کند. به گفته او، بيمارستان نفت خارک برخي تخصص ها را ندارد، از اين رو بايد به علم و تجربه خودمان تکيه کنيم. اگر در مرکز يک استان اتفاقي بيفتد، سي تي اسکن، سونوگرافي و... در دسترس است و يک بيمار را راحت تر مي‎توان مديريت کرد، اما در خارک، دستمان از همه اين امکانات کوتاه است. به همين دليل بايد علم خود را به روز کنيم. ميرزايي از مسئولان مي خواهد نگاه ويژه اي به خارک داشته باشند؛ زيرا اين جزيره، قلب تپنده ايران است و کساني که در آن کار مي کنند، از جان مايه مي گذارند، از اين رو بايد به بحث سلامت و بودجه اي که براي خارک در نظر گرفته مي شود،  نگاه ويژه اي شود.

 

ايجاد امور ورزش بانوان

ورزش در محيطي همانند جزيره خارک، بسيار مفيد است و تا حدودي بيماري «خلقي» شايع در منطقه را برطرف مي کند، از اين رو بيمارستان صنعت نفت خارک، واحدي به نام امور ورزش بانوان ايجاد کرده است تا کارکنان و حتي بوميان خانم بتوانند در ساعت هايي از روز ورزش کنند. مريم عباسي، باني ايجاد اين طرح بوده و اکنون مسئوليت امور ورزش بانوان بيمارستان خليج فارس خارک را بر عهده دارد.  او مي گويد: اگر در خارک، چهار سال ساکن شويد، متوجه خواهيد شد که محيطي افسرده دارد. به همين دليل به دنبال ايجاد محيط تفريحي سالم بودم تا خانم هاي شاغل و حتي بوميان منطقه بتوانند مدتي از فضاي خانه، کار و... جدا شوند و درآن محيط تفريحي حضور داشته باشند. ما به دنبال تفريح و بالا بردن روحيه هستيم؛ زيرا بيشتر خانم ها، بومي منطقه نيستند و به دليل شغل خود يا همسرشان در خارک ساکن شده اند. عباسي ادامه مي دهد: اکنون شرايطي فراهم شده تا همکاران شب کار و روز کار بتوانند از اين امکانات استفاده کنند. ممکن بود به دليل کار اقماري کارکنان، برخي روزها تعداد نفرات در سالن هاي ورزشي به حد نصاب نرسد، به همين دليل از بوميان منطقه نيز دعوت شده تا از امکاناتي که براي شان مهيا کرده ايم، استفاده کنند.

گام آخر

از خارک تنها چيزي که بيش از همه شنيده بودم، «جزيره اي کوچک» در دل درياي نيلگون خليج فارس بود. با خود مي گفتم که اين جزيره با وسعتي نزديک به 26 کيلومتر چه جاذبه هايي دارد که کارکنان و بوميان منطقه را طلسم خود کرده و توانسته اند ساليان سال در آنجا زندگي کنند. پاسخ سوال خود را از دکتر پيله رودي که مي گفت «خاک اين منطقه گيراست» گرفتم، اما تا زماني که گشتي در اين جزيره نزده بودم، به بطن آن پي نبردم. ساکنان اين منطقه، مردماني بي ريا بودند که مهمان خود را به لقمه اي نان و پنير دعوت مي کردند ، اين نشان از خونگرمي اهالي جزيره داشت، اما غم در چشمان شان به وضوح ديده مي شد که حکايت از زندگي در شرايط سخت داشت؛ هرچند شرايط نسبت به گذشته تغيير کرده و امکانات بسياري براي شان مهيا شده، اما آنها بيشتر به سلامي گرم و گوش شنوا نياز دارند.