با توجه به راهکار جايگزيني چين و روسيه، آيا مذاکرات جديدي با اين کشورها آغاز شده است؟

در آخرين سفر رئيس جمهور چين به ايران، توافقنامه اي براي همکاري و سرمايه گذاري بخش خصوصي چين به امضا رسيد که در پي آن يک اتحاديه بزرگ بخش خصوصي نفت و پتروشيمي چيني بتازگي تفاهمنامه همکاري براي تسريع سرمايه گذاري بخش خصوصي چين را با معاون وزير در شرکت ملي صنايع پتروشيمي به امضا رساند تا پس از بررسي هاي اوليه با هدايت و کمک NPC موقعيت هاي مناسب و محل مناسب سرمايه گذاري استخراج و در نهايت سرمايه گذاران چيني به ما معرفي شوند که مورد استقبال قرار گرفت و انشاءالله در آينده نزديک، بازخورد آن را خواهيم ديد. همچنين يک شرکت چيني، تمايل زيادي به سرمايه گذاري در يکي از جزاير کشورمان دارد که آن را هم با جديت دنبال مي کنيم. يک هيئت بلندپايه و کارشناسان آنها از اين شرکت به زودي به ايران خواهند آمد تا بتوانيم مسائل اوليه و زير بنايي را با ديگر ارگان هاي مربوط در کشور نهايي کرده و زمينه اجرايي شدن طرح مورد نظر آن شرکت را فراهم کنيم.

 

 با اين حساب از همين حالا روس ها و چيني ها به تکاپو افتاده اند؟

اين تکاپو و ارتباط قبلا هم بخصوص با چيني ها وجود داشت و مي دانيد که کشور چين، يکي از بازار هاي اصلي هدف محصولات صادراتي پتروشيمي ماست؛ ولي موضوع جذب سرمايه گذاري و گاه انتقال تکنولوژي شرکت هاي چيني و روسي در دستور کار جدي ما قرار گرفته است. اکنون جديت آنها براي ما ثابت شده است. من با حدود 40 تا 50 سرمايه گذار چيني مذاکره داشتم. از بين آنها 3-2 سرمايه گذار، جدي هستند که آنها را دنبال مي کنيم.

 

 در مورد بيمه کشتي ها و حمل و نقل چه تمهيداتي داريد؟

اين را هم در دوران تحريم قبل از برجام تجربه کرديم و با همکاري و اتکا به توانمندي و امکانات خودمان و استفاده درست و حساب شده از سازوکارهاي جديد بين المللي، راهبرد مناسبي را پيش بيني مي کنيم.

 

 با خروج اروپايي ها نگراني از بابت روند تکميل پروژه ها وجود ندارد؟

در ارتباط با بخش فني، اجرايي و تکنولوژيکي که توضيح دادم و براي بخش تامين مالي نيز به عنوان مثال ما صندوق پروژه را يک راهکار مناسب مي دانيم، از اين رو اگر بتوانيم شرکت ملي صنايع پتروشيمي را به شکل مستقيم يا غيرمستقيم در اين پروژه ها مشارکت دهيم، مي توانيم با سازو کار مناسب، ابتدا صندوق پروژه هاي ريالي و بعد صندوق پروژه هاي ارزي را ايجاد کنيم تا ضمن استفاده بهينه از سرمايه هاي سرگردان که گاهي به سمت طلا يا دلار يا مسکن مي رود، آنها را به سمت پيشرفت طرح هاي پتروشيمي هدايت کنيم. در اين صورت مي توانيم براي پروژه هاي اولويت دار، سرمايه جذب کنيم.

 

 اين صندوق چه روندي را طي مي کند و در صورت عقب نشيني شرکت هاي صاحب نام از ايران، چه راهکارهاي ديگري غير از صندوق، براي جذب سرمايه پيش بيني کرده ايد؟

گام هاي اوليه آن در جلسه مديران اجرايي طرح ها، از يک ماه پيش برداشته شده است. در آينده نزديک و با حمايت و نظر دکتر نوروززاده، معاون وزير و مدير عامل، در صدد هستيم کارگروه تامين مالي را در شرکت ملي صنايع پتروشيمي ايجاد کنيم که فعاليت ها با توجه به تغييرات محيط بين الملل منسجم و سازمان يافته باشد. اولين دستور کار اين کارگروه، ايجاد صندوق پروژه خواهد بود.

افزون بر آن، بر کسي پوشيده نيست که با توجه به محدوديت توان مالي سرمايه گذاران بخش خصوصي، مجري طرح هاي پتروشيمي و همچنين محدوديت منابع مالي داخل کشور، توسعه صنعت پتروشيمي با ميزان سرمايه گذاري مورد نياز و مطابق با برنامه هاي اعلام شده، بدون حضور سرمايه گذار خارجي و تامين مالي از طريق منابع بين المللي تقريبا ممکن نيست، بنابراين بايد علاوه بر پيش بيني راهکارهايي از جمله ايجاد ساز و کارهاي لازم و قانوني براي هدايت نقدينگي داخل کشور به  سمت صنعت پتروشيمي از جمله ايجاد صندوق هاي ريالي و ارزي پروژه با مشارکت مستقيم يا غير مستقيم شرکت ملي صنايع پتروشيمي (مثلا از طريق مشارکت هلدينگ خليج فارس)، مذاکره با شرکت هاي کوچک و متوسط اروپايي(SME) و حوزه CIS، روسيه و چين (که تاثير پذيري کمتري از اقدام هاي آمريکا دارند) را نيزادامه داد و نياز مالي طرح هاي پتروشيمي را تامين کرد.

در همين ارتباط يادآوري دو نکته را لازم مي دانم، نخست تأثيرگذاري شديد شرايط سياسي بر محيط فعاليت تامين مالي و جذب سرمايه گذاري خارجي و ديگر اين که تامين مالي و سرمايه گذاري مستقيم خارجي، فرآيندي زمان بر است. از اين رو اين مديريت و NPC، راهبرد تأمين مالي را در سه مرحله زماني بنا به متقضيات پيش بيني کرده بود و آن را دردوره پسا برجام و حال که ايالات متحده آمريکا از توافق خارج شده، دنبال خواهد کرد که اين مراحل عبارتند از:

1.تأمين منابع مالي کوتاه مدت

2.تأمين منابع مالي کوتاه مدت قابل تبديل و تمديد به ميان مدت

3.تفکر و ساختار سازي تأمين مالي بلند مدت.

با توجه به ابزارهايي که وجود دارد و شرايط بين المللي، نظر من اين است که امکان ورود بلادرنگ به تأمين مالي ميان مدت و بلندمدت در شرايط خروج آمريکا از برجام ميسر نمي شود، ضمن اينکه از توافقنامه و هراس بانک هاي پيشرو(Prime) اروپايي و آسيايي از OFAC (Office of Foreign Asset Control) يا بعضي ايالت هاي آمريکا آگاهيم. به عبارت ديگر مي دانيم که اين بانک ها به لحاظ جريمه اي که در گذشته شده اند و اين حجم جريمه هم قابل ملاحظه است، از ديده شدن در کنار ايران اجتناب مي کنند و محافظه کارتر مي شوند.

با  لحاظ  کردن  اين نکات به نظر مي رسد که موضوع تأمين مالي کوتاه مدت را دنبال خواهيم کرد و از سوي ديگر، به دليل امکان اخذ پوشش بيمه اي راحت تر براي سازندگان و فروشندگان (SME) به جاي خريداران از آنها استفاده کنيم.

 

 بتازگي اخباري مبني بر مذاکره با کازاله سوييس هم منتشر شده است. شرکت هاي ديگري هم در مذاکرات جديد وجود دارند؟

قبل و پس از برجام با کازاله سوييس چند جلسه داشتيم. تمايل زيادي براي همکاري با ايران داشتند. در دوران تحريم، کازاله از شرکت هايي بود که همکاري با ايران را قطع نکرد. در همان چارچوب، دوباره تمايل همکاري با ايران دارد. کازاله اگر چه از شرکت هاي کوچک است؛ اما صاحب فناوري است و ما بايد اين گونه شرکت ها را شناسايي و جايگزين شرکت هاي اروپايي بنامي که احتمالا در شرايط حاضر عقب نشيني خواهند کرد، کنيم.

 

 ميزان سرمايه مورد نياز براي طرح هاي پتروشيمي چقدر است؟

در حال حاضر حدود 63 طرح پتروشيمي داريم که با مالکيت بخش خصوصي در حال اجراست. اين طرح ها براي تکميل و به بهره برداري رسيدن، به مبلغي حدود 35 ميليارد دلار نياز دارند. با توجه به خوراک هاي قابل دسترس و به منظور توسعه صنعت پتروشيمي و با توجه به مزيت هاي اين صنعت، حدود 38 طرح جديد پتروشيمي تعريف و مجوز هاي آن صادر شده است که براي اجراي اين طرح ها، به مبلغي بالغ بر 48 ميليارد دلار نياز خواهد بود.  ممکن است براي شما سوال پيش آيد که اين حجم سرمايه لازم، چگونه جذب خواهد شد؟ در ارتباط با تامين مالي اين طرح ها لازم مي دانم که کمي به عقب برگردم و خاطر نشان کنم در گذشته که NPC خود مجري طرح هاي توسعه اي پتروشيمي بود، منابع مالي کل شرکت ملي صنايع پتروشيمي و حتي محصولات با برند NPC، پتشوانه تامين مالي به حساب مي آمد و مورد قبول بانک ها، موسسات مالي و اعتباري و بيمه هاي اعتباري خارجي بود. از اين رو براي دريافت منابع مالي از بانک ها، موسسات مالي و اعتباري و بيمه هاي اعتباري خارجي، ديگر نيازي به ضمانت بانک مرکزي و وزارت اقتصاد، به عنوان گارانتي دولتي نبود و بازپرداخت تسهيلات دريافتي نيز از سوي شرکت ملي صنايع پتروشيمي تضمين و انجام مي شد. مطلع هستيد که بازپرداخت تسهيلات در حال انجام است و بتازگي بازپرداخت 6 فقره تسهيلات دريافتي از بانک همکاري هاي بين المللي ژاپن (JBIC) پايان يافته است.اميدوارم با پيش بيني ساز و کاري مناسب، دوباره با متحد کردن صنايع پتروشيمي در کشور، بتوانيم از اين اهرم قدرت استفاده کنيم تا  باز شاهد توسعه پتروشيمي و اوج آن باشيم. پس از برجام نيز تامين مالي کوتاه مدت 650 ميليون يورويي به صورت تامين مالي يوزانس بر اساس گارانتي شرکتي در هلدينگ خليج فارس با همکاري و پشتيباني اين مديريت به نمايندگي از NPC از بانک ژاپني دريافت شد و به مصرف رسيد. برنامه ما قبل از خروج آمريکا از برجام و در حال حاضر، ادامه راه و اخذ اعتبار تامين مالي کوتاه مدت و سپس ميان مدت بوده و هست که با توجه به شرايط به وجود آمده فعلي، سرعت مان کاهش يافته و پس از مشخص شدن نتايج مذاکرات، دوباره و با در نظر داشتن اين هدف، برنامه ريزي لازم را خواهيم کرد.

 

 براي انتقال فناوري هاي روز دنيا چه برنامه ريزي داريد؟

در حوزه فناوري پتروشيمي نيز لازم است ضمن حمايت از شرکت هاي داخلي، مثل شرکت پژوهش و فناوري پتروشيمي و همچنين توانمندي هاي داخل کشور براي توليد فناوري بومي مورد نياز و بومي سازي فناوري هاي نوين، با شرکت هاي خارجي که در حال حاضر به تامين فناوري مورد نياز هستند نيز موضوع همکاري هاي دو جانبه براي خلق فناوري مشارکتي و بومي پيگيري شود. معتقدم که بدون ترديد و با اجرايي شدن هر قرارداد همکاري تکنولوژيکي و فني خارجي جديد، جذب سرمايه گذاري هاي حتي کوچک بين المللي جديد و استفاده از فناوري هاي نوين، (البته با همکاري نزديک شرکت هاي توانمند ايراني مثل شرکت پژوهش و فناوري) مسير توسعه صنعت پتروشيمي هموارتر مي شود و وابستگي متقابلي بين اقتصاد جهان و ايران به وجود مي آيد و در نهايت رشد فناوري براي کشور به ارمغان خواهد آمد. در اين راه و در صورت حتي عقب نشيني کامل شرکت هاي صاحب نام در عرصه فناوري پتروشيمي، طي مذاکرات اخير با طرف هاي اروپايي، استفاده از ساز وکارهاي جديدي براي همکاري شرکت هاي کوچک و متوسط خارجي (SME) که در سوالات قبل به آنها اشاره کردم، تامين مالي و کمک سرمايه گذاران خارجي، بانک ها و موسسات مالي به گونه اي طرح ريزي مي شود که کشور بتواند با بهره گيري و تلفيق توان داخلي، بهترين بهره را از اين همکاري ها ببرد. در مجموع با توجه به مذاکرات قبلي و بازخوردي که از شرکت هاي خارجي داشته ام، بسيار به نتايج راهبرد جديدمان خوش بين هستم.

-آيا از توتال پيام انصراف از همکاري با پتروشيمي به شکل قطعي و مستقيم دريافت کرده ايد؟

من به عنوان يکي از اعضاي کارگروه مذاکره کننده مستقيم با عالي ترين مقام پتروشيمي توتال، هيچ پيام مستقيمي مبني بر عقب نشيني کامل يا انصراف دريافت نکرده ام. به گمان من، آنها منتظر هستند تا شرايط و روند مذاکرات ما با اروپايي ها را ارزيابي و سپس راهبرد خود را تنظيم کنند.