از نگهداشت نفت تا نگهداشت نيروهاي عملياتي

زندگي در خدمت چاه هـاي  نفـت

مشعل    مرجان طباطبايي   قصه نفت ايران را که مي خوانيم، جا مانده هاي زيادي در آن به چشم مي آيند. جاهايي خالي که بايد آن را با اسامي کساني پر کرد که تلاش، رنج و زحمتشان در ميزان توليد و نگهداشت و آمار و ارقامي که از طلاي سياه ارائه مي شود، کمتر ديده شده است، بخصوص اين روزها که باز صحبت از توليد نفت ايران، نقل محافل داخلي و خارجي است و براي آن خواب هاي آشفته فراوان ديده مي شود. نيروهاي عملياتي در بخش هاي مختلف کشور سخت تر از قبل پاي کار هستند تا زندگي يکايک ما و مهم تر از آن، اقتصادمان پررونق باشد.تصور بسياري از نفت و مخازن آن، چاه هاي فراواني است که نفت آن هميشه در جريان است و يا به قول يکي از مديران نفتي، فکر مي کنند که با يک دکمه، چاه باز و بسته مي شود؛ اما اين همه داستان نفت کشور نيست.

نفت ايران به تعداد روزهاي عمر آن، يعني همين 110 سالي که پشت سر گذاشت، قدمت دارد.  چاه هاي نفت هم قدمتشان فراوان است و چند دهه، عمر و روزگار گذرانده اند. اين يعني شبانه روزهاي زيادي که نيروهاي نفت، براي ترميم، تعمير و نگهداشت آن شب زنده داري کرده اند و اين راه همچنان ادامه دارد. تنها در يک نمونه مي توان از شرکت بهره برداري نفت و گاز مارون سراغ گرفت. از شرکت هاي تابعه شرکت ملي مناطق نفت خيزجنوب که 80 درصد از توليد نفت کشور را عهده دار است و از اين ميزان، سهم چاه هاي نفت مارون به حدود 580 هزار بشکه در روز مي رسد. اگر بخواهيم نقطه دقيق جغرافيايي اين شركت را بدانيم، جايي در محدوده شهرستان اهواز، رامهرمز، رامشير و هفتکل است که حدود 1400 کيلومتر مربع وسعت جغرافيايي دارد و از سمت شمال به هفتکل و نفت سفيد، از شرق و جنوب شرقي به رودخانه جراحي و از غرب و جنوب غربي به 30 كيلومتري اهواز محدود مي شود. سراغ برخي چاه هاي نفت اين شركت که مي رويم، با مسيرهاي سخت و دشواري مواجه مي شويم که براي ما همان يک بار تجربه هم، سختي زياد دارد، چه برسد به نيروهاي عملياتي که اين مسير، مشق روزهاي زيادي از زندگي شان است.

تعداد چاه هاي شرکت نفت و گاز مارون 445 حلقه در سال 92 بوده و از سال 93 تا 96 براساس فعاليت هاي مختلف، 54 حلقه چاه جديد حفاري شده که هم اكنون تعداد اين حلقه ها به عدد 499 رسيده است.

به گفته جهانگير پورهنگ، مديرعامل شرکت بهره برداري نفت و گاز مارون، اين شرکت حدود 28 واحد کارخانه و چند راهه دارد و کارخانجات آن شامل واحدهاي بهره برداري، نمکزدايي، تقويت فشار، گاز مايع و همچنين تزريق گاز و چند راهه هاست که مجموع توليد اين تاسيسات سطح الارضي، به کمک 3200 نيروي رسمي و پيمانکاري به دست مي آيد.

او در گفت وگو با «مشعل» مي گويد: وقتي صحبت از 580 هزار بشکه نفت در روز مي شود، برخي فکر مي کنند اين نفت به خودي خود به دست مي آيد يا صرفاً چاه جديدي زده شده يا مخازن جديد توسعه اي ايجاد شده که توليد نفت افزايش يافته است. در حالي که تثبيت و نگهداشت اين رقم، براساس اقدام هاي ترميمي، تعميري و توسعه اي است.

او اشاره مي کند که به خاطر قدمت مخازن، سالانه بيش از 10 درصد توليد نفت را از دست مي دهيم. 40 سال است که از يک مخزن توليد مي کنيم؛ توليد مخزن مارون از سال 1343 به مدت نيم قرن ادامه دارد. الان اگر از بهترين چاه هاي ما 4 تا 5 هزار بشکه نفت به دست بيايد، ايده آل ماست. چاه هاي زيادي را تعمير يا حفاري مي کنيم تا 580 هزار بشکه نفت در روز توليد كنيم. براي همين عنوان مي شود که  نگهداشت توليد، مستلزم يک فعاليت مستمر است.

منظور او از فعاليت مستمر، همان فعاليت هاي سرچاهي و درون چاهي است که بيش از 900 فعاليت در اين زمينه طي سال گذشته، توليد قابل توجه نفت را به همراه داشته و اين فعاليت هاي توسعه اي، ترميمي و تعميري بيش از 70 هزار بشکه در روز افزايش توليد به همراه داشته است. اهميت اين توليد زماني ملموس تر مي شود که بدانيم قدمت مخازن در سال 96 باعث کاهش توليد بيش از 70 هزار بشکه اي توليد شده که اگر اقدام هاي لازم انجام نمي شد، شاهد افت توليد زيادي بوديم.

نکته مهم در گفت وگوي مديرعامل شرکت بهره برداري نفت و گاز مارون   اين است كه اين شرکت در بخش ترميم در 10 سال گذشته، با توليد 43 هزار بشکه رکورد زده است.

اهميت اقدام هاي ترميمي، توسعه اي و تعميري در بخش نفت، را زماني بهتر درک مي کنيم که بدانيم شرکت مارون 499 حلقه چاه نفتي دارد که از اين تعداد، نزديک به 420حلقه چاه عملياتي است و افزون بر مشکلات درون چاهي و برون چاهي، خطوط لوله آنها هم به دلايل مختلف، بيشترين خوردگي و سايش را دارند. بايد بدانيم که جوان ترين خط لوله اصلي شرکت مارون، در سال 67 احداث شده و 30 سال قدمت دارد و پيرترين آن 50 ساله است. از اين رو ضخامت سنجي خطوط لوله نيز در دستور کار قرار گرفته است، به گونه اي که در سال 96، حدود 51 هزار موضع ضخامت سنجي انجام شده که اين آمار در سال 94، حدود 20 هزار موضع بوده است.

او مي گويد: دو سال گذشته، همکاران ما سختي هاي زيادي متحمل شدند و ما توليد را به هر شکلي بود، نگه داشتيم، در حالي كه هيچ گونه نوسازي و توسعه اي نداشتيم و کار ما نگهداشت بوده است.

اولويت امسال شرکت بهره برداري نفت و گاز مارون هم نگهداشت توليد، تعمير و تکميل چاه هاست؛ چه در غير اين صورت با کاهش توليد همراه خواهد بود.

تعمير و ترميم چاه ها که فعاليت متنوعي را به دنبال دارد، از سخت ترين و پرخطرترين کارهايي است که در صنعت نفت انجام مي شود. گروهي که از ستاد يا سرويس هاي شرکت هاي خصوصي، ملي حفاري و ... به محل چاه اعزام مي شوند، گاه چند شبانه روز درگير فعاليت بوده و سختي هاي زيادي را متحمل مي شوند. وقتي از پورهنگ درباره سختي و خطرات کار نيروهاي عملياتي شاغل در بخش ترميم، تعمير و توسعه اي چاه هاي نفت و خطوط لوله سوال مي کنم، مي گويد: يک فعاليت مستمر 24 ساعته است که يک ساعت هم نمي توانند در آن وقفه ايجاد کنند.

کارکنان اين حوزه از زمان شروع به کار، با فشار بالايي که در مخزن وجود دارد، با خطراتي همچون احتمال تركيدگي لوله، نشت نفت و گاز سمي مواجه بوده و اين کار به خودي خود با استرس بالا و خطرات بزرگ همراه است.

 او مي گويد: نکته مهم در اين نوع فعاليت اين است که بايد همه نکات ايمني رعايت شود؛ در غيراين صورت منجر به فاجعه مي شود. از شروع عمليات تا پايان كارکه تجهيزات از چاه بيرون آورده مي شوند، بايد به صورت 24 حتي 48 ساعت يا بيشتر به طور مستمر بالاي چاه باشند؛ در هر شرايطي اعم از گرماي 55 تا 60 درجه خوزستان، سرما، وجود ريزگرد و ... و سختي کار بي هيچ توضيحي، مشخص است.

باقر قاسمي، مديرعمليات شرکت بهره برداري نفت و گاز مارون با اشاره به قدمت چاه ها و خطوط لوله مي گويد: شبانه روزي نيست که حداقل پنج بار شاهد مشکلي نباشيم. نيروهاي ما آماده اعزام هستند.

او مي گويد: اينکه تمام واحدها اکنون با تمام ظرفيت فعاليت مي کنند، فقط حاصل تلاش همکاراني است که خطر و مشکلات را به جان خريده اند و فعاليت مي کنند. خطر هميشه بغل گوش کارکنان ماست. آنها جان شان کف دستشان است و کار مي کنند، به همين دليل، همه چيز بايد تحت کنترل باشد.

اهميت نگهداشت توليد نفت  در اين صنعت راهبردي و تلاش فعالان اين عرصه، وقتي برايمان عيان تر مي شود که به مناطق عملياتي مي رويم و از نزديک با سختي کار آنان آشنا مي شويم.

 

زندگي مان در خدمت چاه هاي نفت است

اولين مقصد، چاه شماره 458 مربوط به واحد بهره برداري مارون يك است که عمليات احياي دوباره نفت در اين چاه به شکل شبانه روزي انجام مي شود.

درنقطه اي دورتر از اهواز و بعد از غيزانيه و حوالي رامهرمز، جاده اي طولاني را شبانه پشت سر مي گذاريم و به جايي مي رسيم که اين چاه نفت قرار دارد. ماشين آلات و دستگاه هاي مختلف در بياباني که عمليات در جريان است، در کنار نيروهايي که مشغول فعاليت هستند، به چشم مي آيد. نزديک به 40 نفر اينجا کار مي کنند.

مهدي قنبري، مهندس ناظر اداره مهندسي بهره برداري شرکت نفت و گاز مارون درباره اين عمليات توضيح مي دهد: با تلاش همکاران حاضر، اکنون شاهد بهبودبخشي توليد نفت در چاه شماره 458 هستيم. توليد اين چاه، اکنون 500 بشکه در روز است و اين عمليات با هدف افزايش دبي چاه به 1000 بشکه در روز انجام مي شود. بخشي از اين عمليات، اسيدکاري است. به اين شکل که چند دستگاه از جمله دستگاه لوله مغزي سيار، پمپ تراك، پمپ نيتروژن و دستگاه فرآورش سيار نفت، همزمان مشغول عمليات مي شوند و به وسيله لوله مغزي سيال از طريق پمپ تراك به درون لوله رفته و در عمق موردنظر، اسيد خالي شده و بعد به وسيله آب يا سيال ديگر به درون سازند تزريق مي شود. بعد از پايان عمليات اسيدکاري، عمليات احيا شروع مي شود. از طريق پمپ، نيتروژن مايع در عمق مورد نظر تزريق شده و تا زماني که چاه فشار بگيرد و به توليد بيايد، اين كار ادامه خواهد داشت. اين عمليات با توجه به اينکه با اسيد سروکار دارد، سخت و خطرناک است. با بيشتر نيروهاي شاغل دراين حوزه که هم صحبت مي شويم، در بيان سختي کار خود ابتدا به مسئله آب و هوا اشاره مي کنند که در دماي 60 درجه تابستان نيز، همه گروه ها به صورت 24 ساعته مشغول کار هستند.

ميلاد الله داد، متولد 67 و تحصيلکرده     مهندسي شيمي اهل اهواز، سه سال است که در بخش حفاري و خدمات چاه ها و دکل ها کار مي کند. در گوشه اي، تعدادي از نيروها از جمله او، روي پارچه اي که کف زمين پهن کرده اند، مشغول خوردن شام هستند که با او هم صحبت مي شوم.

مي گويد: سختي کار زياد است؛ اما شغل ما از مشاغل سخت نيست. در واقع شغل مان براي خودمان سخت است، نه براي دولت که آن را در زمره مشاغل سخت بداند. با مواد شيميايي کار مي کنيم. اسيدي که به صورت مردم پاشيده مي شود، چه مي کند؟ در حالي که درصد اين اسيد خيلي بالاتر است.

از اين جمله اش مي شود سختي هاي کار و دوري از خانواده را فهميد که مي گويد: در اين کار، رفتن مان با خداست و البته بازگشت هم با او. هر لحظه از شبانه روز که بگويند، سرچاه مي آيم. زندگي ام در خدمت چاه هاي نفت است تا خانواده. آنها که اقماري کار مي کنند، در واقع نيمي از عمرشان را در بيابان مي گذرانند. اگر 60 سال عمر کنيم، نيمي از آن را در بيابان بوده ايم. بيداري ها و بي خوابي هاي زيادي دارد. به عنوان مثال همين ديروز از 6 صبح تا 3 نيمه شب، کارمان ادامه داشت.

وقتي صحبت از خطرات کار مي شود، توضيح مي دهد: فشاري که پمپ ايجاد مي کند، اگر به کسي برخورد کند، حسابش با کرام الکاتبين است. اين پمپ تراک، مثل يک بمب است و فشاري که اعمال مي کند، فشار اسمي تا 5000 پام است.

 او براي واضح تر شدن اين خطر مثال مي زند: فشار گلوله كلاشينكف 120 پي اس آي (پام) است که اگر اين گلوله به کسي برخورد کند، فشار 12 پي اس آي، فرد را مي کشد. يا فشار باد لاستيک ماشين سواري 20پام است. با اين مثال ها و مقايسه ها خطر فشار اين پمپ مشخص مي شود. تعريف ميلاد را از نفت مي پرسم که مي گويد: طلاي سياه است. اگر نفت نباشد، خيلي چيزهاي ساده دور و اطراف ما هم وجود نخواهد داشت. براي ما، اما نفت بيرونش بقيه را مي سوزاند و درونش خودمان را.  صحبت با او ادامه دارد که داود مهدوي، بعد از عمليات چاه به جمع مان اضافه مي شود. روي همين پارچه کف زمين خاکي مي نشيند و او هم يک به يک سختي هاي کارش را براي مان فهرست مي کند. 36 ساله است و از 17 سال پيش وارد اين کار شده و در واقع با دستگاه لوله مغزي سيار کار مي کند.

او که بتازگي پدر شده، وقتي درباره سختي کارش از او سوال مي شود، مي گويد: همين ماه پيش اينجا بودم و براي به دنيا آمدن پسرم، به موقع به بيمارستان نرسيدم.

در توضيح خطرات کارش اشاره مي کند: کار ما درون چاهي است، يعني دستگاه تا انتهاي چاه تا عمق هاي مختلف 3 تا 4 هزارمتري پايين مي رود و با فشارهاي مختلف کار مي کنيم. در واقع يک جور ميدان جنگ است. فشار چاه ها مختلف است؛ گازي را که در خانه استفاده مي کنيد، حداكثر20 پي اس آي است؛ ولي اينجا ما با فشارهاي خيلي بالا کار مي کنيم.ما در مناسبت هاي مختلف مثل عيد و ... مشغول فعاليت هستيم. وسط اين بيابان اگر موبايل مان آنتن داشته باشد، يکباره از اتفاق ناگوار مربوط به خانواده مان مطلع مي شويم و تازه اگر بخواهيم برويم هم نمي توانيم. يکي پدرش سکته يا مادرش فوت مي کند و... بچه ات بزرگ مي شود و تو بزرگ شدنش را نمي بيني، حتي بعضي مواقع در ميان جمع خانواده ات غريبه مي شوي. ما اين شرايط سخت را براي آسايش خانواده مان تحمل مي کنيم؛ ولي همه فکر مي کنند که چون در نفت کار مي کنيم، اوضاع کار و زندگي مان مثل بهشت است، اما نيروهاي پيمانکاري امنيت شغلي ندارند.