وزير نفت مهم ترين اقدام هاي صنعت نفت را يک روز پس از نمايشگاه بيست و سوم تشريح کرد

توليد اشتغال اميد

وزير نفت، مهم ترين اقدام ها و برنامه هاي صنعت نفت را يک روز پس از بيست و سومين نمايشگاه بين المللي نفت ايران تشريح کرد و گفت: توليد بنزين وضع خوبي دارد و به زودي فاز دوم پالايشگاه ستاره خليج فارس با حضور رئيس جمهوري به صورت رسمي افتتاح مي شود. بيژن زنگنه، روزپنج شنبه (20 ارديبهشت ماه) در برنامه گفت و گوي ويژه خبري شبکه دوم سيما   درباره تفاوت امروز صنعت نفت با 20 سال گذشته گفت: در زنجيره احداث تاسيسات شامل شرکت هاي اکتشاف و توليد، پيمانکاران عمومي، شرکت هاي ساخت و نصب، سازندگان سيستم ها و بسته هاي مورد نياز و سازندگان تجهيزات تحول بزرگي رخ داده است. اهم سخنان وزير نفت را مي خوانيد:

65درصد ايراني بودن يک پالايشگاه

قرارداد 556 ميليون يورويي ساخت لوله CRA پارسال ميان يک شرکت ايراني و اسپانيايي امضا شده است. فناوري ساخت اين لوله که براي انتقال گاز ترش از دريا به خشکي از آن استفاده مي شد،به مرور به شرکت ايراني منتقل مي شود. در پايان اين قرارداد، ايران جزو چهار يا پنج کشور جهان و تنها کشور منطقه است که لوله هاي مقاوم در مقابل خوردگي را توليد مي کند و ارزش افزوده و ايجاد اشتغال را به همراه دارد. ما به شرکت هاي ايراني و خارجي نمي گوييم با کدام شرکت شريک شوند بلکه آنها خودشان يکديگر را پيدا مي کنند تا براي ساخت کالا براي ايران و منطقه مذاکره کنند. من خيلي به اين روند اميدوار هستم. هم اکنون به معناي واقعي تا بالاي 65درصد از تجهيزات يک پالايشگاه داخلي است و هر چه اين عدد بيشتر شود، اشتغال و توان بيشتري ايجاد مي شود.

توليد نفت؛ اشتغال و اميد

در طرح 6 ميليارد نگهداشت و افزايش توليد در مناطق نفت خيز، ايجاد اشتغال و اميد بيش از افزايش توليد نفت برايم مهم است. همسو با اين موضوع، فهرستي از شرکت ها و کالاهاي ايراني براي تامين برندگان مناقصه اين طرح ها تهيه شده تا کالا را از آنها تامين کنند.

خروج بي اتفاق براي صادرات نفت

معتقدم با خروج آمريکا از برجام، اتفاق قابل ذکري براي صادرات نفت و ميعانات گازي ما رخ نخواهد داد و درآمدهاي ارزي کشور طبق آنچه در بودجه است، تامين خواهد شد. قديم ها خيلي براي ما شاخ و شانه مي کشيدند که جلوي واردات بنزين را مي گيريم و ايران را فلج مي کنيم. اين حرف ها به تاريخ پيوسته است و وضع مان در توليد بنزين با وجود رشد مصرف سالانه 8 تا 9 درصدي خيلي خوب است و از اين طريق نمي توانند ما را تحت فشار قرار دهند.

تحول بزرگ ستاره خليج فارس

فاز نخست پالايشگاه ستاره خليج فارس پارسال و در همين ايام با حضور رئيس جمهوري افتتاح شد و فاز دوم هم براي توليد 12 ميليون ليتر بنزين يورو 5 منتظر برنامه رئيس جمهوري براي افتتاح رسمي است. توليد بنزين کشور در يک سال گذشته حدود 25 ميليون ليتر اضافه شده و از حدود 62 ميليون ليتر به حدود 87 ميليون ليتر رسيده است، اين توليد تحول بزرگي است که در ستاره خليج فارس و پالايشگاه بندر عباس رخ داده و همزمان کيفيت بنزين را هم ارتقا داده‎ايم.

آلودگي نامرتبط با بنزين

 پالايشگاه ستاره خليج فارس با توليد روزانه 36 ميليون ليتر بنزين و 12 ميليون ليتر گازوئيل يورو 5 مهم ترين پروژه اي بود که در سال هاي اخير همسو با اين موضوع انجام شده است. بر اين اساس اولويت ما با در نظر گرفتن امکانات موجود، افزايش تامين سوخت شهرهاي بزرگ و گازوئيل مورد نياز براي حمل و نقل است.

 آلودگي شهرهاي بزرگ امري نامرتبط با کيفيت فعلي بنزين است، بيشترين ميزان آلودگي تهران و شهرهاي بزرگ مربوط به بنزين نيست، بلکه ناشي از گازوييلي است که از 10 شب تا 6 صبح به وسيله کاميون هاي فرسوده به وجود مي آيد. اين نوع وسايل هر نوع سوختي که استفاده کنند، برايشان فرقي نمي کند، زيرا خودروي آنها فرسوده است.

افزايش توليد ميعانات گازي

ظرفيت توليد نفت حدود 4 ميليون بشکه باقي مي ماند، اما ميزان توليد ميعانات گازي که اکنون به طور متوسط روزانه 700 هزار بشکه است بالا مي رود، زيرا بقيه فازهاي پارس جنوبي پس از ورود به مدار سرويس، سبب افزايش توليد ميعانات بين 30 تا 40 بشکه در روز مي شوند، بنابراين ظرف يک سال و نيم به توليد يک ميليون بشکه ميعانات دست مي يابيم.

ضرورت افزايش بازيافت مخازن نفتي

اولويت دار ترين کار در صنعت نفت پس از توسعه ميدان هاي مشترک، افزايش بازيافت نفت از ميدان هاي موجود و آتي است که از آنها نفت توليد مي شود. اين يک کار حياتي محسوب مي شود و اگر انجام نشود، يک گناه نابخشودني در مقابل نسل فعلي و آتي است. ايران حدود 800 ميليارد بشکه نفت درجا دارد که يک درصد افزايش ضريب بازيافت آن سبب مي شود توليد نفت 7 ميليارد و 500 هزار بشکه افزايش پيدا کند، اخيرا قرارداد يک ميدان نهايي شده که توليد آن 70 هزار بشکه درروز است و با اجراي اين قرارداد، توليد آن ظرف 20 سال به 300 هزار بشکه در روز مي رسد.

پارس جنوبي ديگري نداريم

پارس جنوبي ميداني است که ديگر تکرار نمي شود و همه واحدهاي آن توسعه يافته است، ما 10 ميدان پارس جنوبي نداريم. ميدان پارس جنوبي، همين ميدان است که همه واحدهايش توسعه يافته است و تمامي سرمايه گذاري هايي که پس از آن انجام مي دهيم، با هدف حفظ ميزان توليد است. ما نمي توانيم اين گونه تصور کنيم که هرروز ميدان ها را توسعه دهيم و توليد آن را مصرف کنيم. بايد مصرف مان را کنترل کنيم، زيرا ميزان مصرف فعلي اصلا قابل قبول نيست.

پاکستان و دليل سياسي

پاکستان به دلايل سياسي، پروژه خط لوله صادرات گاز  را متوقف کرده و اين موضوع کاملا روشن است که به دلايل سياسي نمي خواهد از ما گاز بخرد، در حالي که قرارداد پاکستان معتبر است، ولي آنها بدون هيچ مشکلي تخلف کردند و هيچ بهانه اي از لحاظ حقوقي براي ما قابل قبول نيست و حق ما است که شکايت کنيم. مسير گاز ترکمنستان به افغانستان و به سوي پاکستان طرحي است که اصلا فاينانس ندارد، به هر حال ما پاکستان و جنوب خليج فارس را داريم. آذربايجان و ارمنستان از جمله بازارهاي صادرات گاز ايران هستند، پس از اين مي توانيم به صادرات ال ان جي بپردازيم و اقتصادي ترين کار نيز همين است که گاز را مايع کرده و به ال ان جي تبديل کنيم. اکنون نيز يک طرح ال ان جي 10 ميليون تني نيمه کاره داريم که براي آن چند شرکت بزرگ بين المللي مراجعه کرده اند تا در اجراي اين طرح حضور يابند. اين کار معادل 17 تا 18 ميليارد متر مکعب گاز صادراتي است، اما باز هم بايد براي صادرات به توليد ال ان جي بپردازيم، ضمن آنکه همسايه هاي ما هر زمان که به گاز احتياج داشته باشند، مي توانيم گاز مورد نياز آنها را نيز صادر کنيم.

دو دوزه بازي آمريکا

فکر مي کنم آقاي ترامپ درباره بازار نفت، دودوزه بازي مي کند، يعني دلش مي خواهد قيمت نفت بالا برود و به همين دليل با برخي اعضاي اوپک به توافق رسيد که آنها توليد را پايين نگه دارند و قيمت را افزايش دهند تا شيل اويل در آمريکا فعال شود. اکنون اين کشور روزانه 6 ميليون بشکه توليد شيل اويل دارد که رقم بسيار بزرگي است. اين يک نفت حبس شده است که براي آزاد شدن نيازمند حفر چاه و شکست هيدروليکي است تا به منطقه وارد شوند و افزايش گاز يا نفت انجام شود، به همين دليل هم شکست در يک محدوده کم انجام مي شود و نيازمند آن است که مرتب چاه هايي حفر شوند، بنابراين هزينه بالايي نيز دارد.

شکست قفل توسعه خزر

آنچه براي ما مهم است حاکميت ملي و سهم بلندمدت ايران در خزر است، ما اين فناوري را نداريم که در عمق 700 تا 800 هزار متري چاه حفر و آن را تکميل کنيم و نفت را انتقال دهيم. در واقع در اين عمق همه کارها بايد به وسيله روبات انجام شود، زيرا غواص نمي تواند به عمق برود. امضاي تفاهم نامه با آذربايجان براي توسعه 2 بلوک خزر ،  اوايل امسال در آذربايجان انجام شد، اين تفاهم نامه يک توافق تاريخي براي شکستن قفل خزر محسوب مي شود. بر اساس اين قرارداد، طرفين 2 بلوک را به صورت مشترک توسعه مي دهند و از حضور سرمايه گذاران خارجي نيز بهره مند مي شوند. امضاي تفاهمنامه با دوستان آذربايجاني کار بسيار مهمي است و ان شاءالله براي 2 کشور برکات زيادي داشته باشد.