چگونه مي توان اچ اس اي را به کارکنان آموزش داد؟

باغباني: تغيير فرهنگ سازماني، امروزه واژه اي رايج در کشور ماست و هر کس براي رسيدن به اهداف خود، آن را دنبال مي کند؛ ولي بايد توجه داشته باشيم که اگر الان داراي شرايط فرهنگي خاصي هستيم، نتيجه سال ها عادت به اين شرايط بوده و به نظرم، اولين گام در مسير فرهنگ سازي سازماني براي رعايت مسائل اچ اس اي، آگاهي بخشي از طريق آموزش به افراد و تکرار آن، بخصوص تعهد افراد به انجام کار درست است و قطعا اعمال قوانين سختگيرانه در بستر آگاهي دهي، موجب تحمل پذيري مقررات و فرهنگ شدن آن مي شود که در اين مسير، الگو شدن مسئولان براي کارکنان، نقش تعيين کننده اي خواهد داشت.

ما مبدع ترکيب امور بهداشت، ايمني و محيط زيست در يک مديريت به نام اچ اس اي نبوده ايم؛ بلکه آن را از تجارب کشورها به ارث برده ايم. مطمئنا در ابتدا فقط موضوع و مفهوم تامين ايمني مطرح بوده و با گسترش صنايع و تاثيرات آن بر جنبه هاي مختلف زندگي انسان ها، به بهداشت، محيط زيست و ابعاد مختلف آن پرداخته شده است. اکنون ما به دنبال مفهوم جامع تري به نام اچ اس اي هستيم که بايد آن را فرهنگ سازي کنيم، اما به نظرم يکي از بزرگترين اشکالاتي که در تبديل يک موضوع به فرهنگ وجود دارد، اين است که اغلب مسائل ما وارداتي بوده و براساس نياز روز جامعه طراحي نشده اند. به همين دليل اجراي مفاهيمي مانند اچ اس اي، به دشواري انجام مي شود که بايد با استمرار آگاهي بخشي و اعمال قوانين، آن را ايجاد کنيم. تاکيد بنده بر ايجاد تعهد مديريتي در مرحله اول است، تا جايي که امروزه در مميزي تمام سيستم هاي مديريتي، تعهد مديران در اولين مرحله، مورد ارزيابي قرار مي گيرد.

اگر من به عنوان مدير اچ اس اي يا هر مدير ديگري، با لباس و کفش غير ايمن وارد سايت صنعتي شوم، با اين کار، عدم تعهدم نسبت به مسائل ايمني را نشان داده ام و به نوعي به همه اعلام کرده ام که اعتقادي به اچ اس اي ندارم و در نتيجه نمي توانم از جامعه، انتظار رعايت قوانين اچ اس اي را داشته باشم. به ياد دارم در سال 88 با يک کارشناس خارجي، براي ارزيابي سيستم هاي مديريت نگهداري و تعميرات، وارد يکي از مجتمع هاي پتروشيمي شديم. اين کارشناس براي ورود به سايت، لباس و کفش ايمني را که از کشورش آورده بود، پوشيد که اين کار او نشان از اعتقادش به مقوله ايمني و تشويق ديگران به رعايت آن داشت. در حالي که ما بيشتر خوب حرف مي زنيم و کمتر عمل مي کنيم. همين صحبت هاي بي عمل، تمام کارهاي ما را بي ثمر مي کند و به نظرم بايد رعايت الزام هاي اچ اس اي را از همان دوران کودکي که ذهن آمادگي پذيرش بيشتري دارد، به افراد آموزش داد که امروز نتيجه موفق چند سال فرهنگ سازي درباره بستن کمر بند ايمني را در جامعه مشاهده مي کنيم. البته بايد قوانين تشويقي و حتي تنبيهي مناسبي نيز داشته باشيم که بتواند يک مسئله را پايدار کند و قطعا حرف بدون عمل، تمام زحمات را به باد خواهد داد و نتيجه آن چيزي جز جا نيفتادن فرهنگ اچ اس اي نخواهد بود. به عنوان مثال آمار حوادث منجر به فوت کارکنان امسال در صنعت پتروشيمي، عمدتا مربوط به افراد آموزش ديده و حتي داراي تجهيزات ايمني فردي بوده است و اين افراد به دليل نداشتن اعتقاد به استفاده از وسايل ايمني، دچار سانحه شده بودند که همين موضوع، لزوم فرهنگ سازي براي ارتقاي بحث اچ اس اي را بيشتر نشان مي دهد. براي اين که اچ اس اي به فرهنگ سازماني تبديل شود، بايد همه موضوعاتي چون آموزش مداوم از بدو استخدام، تعهد مديران، تامين بودجه مورد نياز و اعمال قوانين سختگيرانه تامين شود که وزارت نفت در گذشته اين رويه را داشت؛ اما به هر دليل امروزه بسياري از آنها فراموش شده که به نظر مي رسد بايد هرچه زودتر احيا شود.

يوسفي پور: رويکرد عمومي و بين المللي اين است که اچ اس اي، صرفا تکنيک نيست و جنبه فرهنگي آن باعث مي شود که توقع داشته باشيم يک شبه، کار فرهنگي بزرگي انجام شود. اصلاحات در مقوله اچ اس اي مستلزم آن است که مديران ما در سطوح بالاي سازمان، صبوري، مساعدت، التزام و تعهد شخصي به موضوع همه جانبه اچ اس اي داشته باشند؛ چون فرهنگ در تمام زواياي زندگي اثر گذار است.

  در مقايسه اي ميان اچ اس اي و آموزه هاي ديني، مي توان گفت که در ابلاغ دين از سوي نبي اکرم (ص)، کار ديگري جز ابلاغ و راهنمايي در فراگيري اين مهم صورت نگرفته است.  ايشان هيچ گاه نماز صبح را در خانه تک تک امت خويش بجا نمي آوردند و هيچ وقت به جاي افراد روزه نمي گرفتند.

 اشکالي که در صنعت وجود دارد، اين است که همه، انجام و پياده سازي قوانين اچ اس اي را صرفا از سوي مديران آن مي بينند و اين باعث مي شود که بارمان به منزل نرسد.  در اسلام، ضابط و راهنماي دين، پيامبر گرامي (ص) بود و مجري آن تک تک افراد. امروزه در اصول مهندسي يا بازرسي فني، وقتي جوشکار بخواهد جوشکاري کند، فقط بازرس فني، WPS آن را تاييد مي کند و جوشکار بايد آن را تبعيت کند و انجام دهد.  اکنون مشکل اين است که بعضي تصور مي کنند صرفا کارکنان اين قسمت بايد آن را پياده کنند؛ اما آنها فقط ضابط هستند.

بنابر اين اگر قرار بر توفيق اچ اس اي باشد، بايد مشارکت همگاني صورت گيرد. بخصوص اين که هميشه رفتار مديران سرلوحه کارها قرار دارد، به طوري که اگر آنها به اچ اس اي بها دهند، ساير کارکنان نيز براي اين مقوله اهميت قائل مي شوند. تا زماني که فقط عادت به مقصريابي داريم، فرهنگ اچ اس اي به درستي اجرا نمي شود و اگر مشارکت افراد را مي خواهيم، بايد فرهنگ مقصريابي را به مشارکت افراد تبديل کنيم، همچنين بايد سيستم هاي خود را تقويت کرده و آموزش را مورد توجه قرار دهيم.

عبدالله زاده: اچ اس اي، يک علم تخصصي نيست که در يک بازه زماني مثلا 10 ساله به آن برسيم؛ بلکه يک باور و اعتقاد است و بايد اين تفکر از بالاترين مقام ارشد يک سازمان شروع و تعهد به آن در سازمان ديده شود تا به پايين ترين لايه هاي سازمان نفوذ کند. همچنين بحث اچ اس اي بايد به عنوان يک جزء ديده شود، الزام ها و قوانين اچ اس اي به يک اداره مربوط نيست و بايد تمام سطوح سازماني، ملزم به رعايت نکات آن باشند.  متاسفانه اکنون شرايطي پيش آمده که اچ اس اي را فقط براي اچ اس اي مي دانند. اداره فني مهندسي، اداره بازرسي فني، تعميرات و نگهداري، بهره برداري و... بايد ملزم به الزام هاي اچ اس اي شوند. وقتي يک مهندس برق در طراحي هاي خود، لايه هاي حفاظتي مانند فيوزها و... را مد نظر قرار مي دهد، مشخص مي شود که ايمني و فرآيند، در ذات رويه ها تعريف شده است. اچ اس اي به عنوان ناظر بر تمامي فعاليت هاي سازماني، رعايت الزام هاي بهداشت، ايمني و محيط زيست را مورد بررسي قرار مي دهد. به نظر من در تمامي لايه هاي سازماني، از مرحله استخدام افراد که بزرگترين سرمايه يک سازمان هستند تا مرحله توليد، بازرسي فني و ... بايد اچ اس اي ديده شود، از اين رو بايد بگويم که نقش اول هر پروژه را اچ اس اي به عهده دارد. قرار نيست در پروژه ها، اچ اس اي را فراموش کنيم و تنها به زمان راه اندازي آن توجه داشته باشيم.

باغباني: با توجه به پتانسيل هاي قانوني موجود در وزارت نفت، مي توانيم شرايطي فراهم کنيم که اگر اچ اس اي يک شرکت خوب عمل کرد، در هزينه تامين خوراک آن تخفيف هايي در نظر بگيريم که قطعا اين موضوع مي تواند ابزار تشويقي مناسبي براي ارتقاي شرايط اچ اس اي محسوب شود. همچنين مي توان با افزايش تعامل با سازمان هاي بيمه، ترتيبي داد تا ارزيابي هاي اچ اس اي، مبناي تعيين مبالغ و تخفيف هاي بيمه اي باشد که اين کار در رشد فرهنگ اچ اس اي بسيار تاثيرگذار است.

کلهري: پيشنهاد من اين است که در فرآيند جذب، انتقال، ارتقا و انتصاب نيروي انساني، بايد سيستم جامع کارکنان به گونه اي باشد که اگر کسي آموزش هاي مد نظر آن سمت، شغل و فعاليت را فرا نگرفت، امکان بهره مندي از مزاياي آن سمت را نداشته باشد.  هر سمت و فعاليتي، ريسک مربوط به خود را دارد و آموزش هاي مربوط به خود را مي طلبد. اگر سيستم، از لحاظ نرم افزاري به گونه اي طراحي شود که تا وقتي کارکنان آموزش لازم را نديده اند، قفل نرم افزاري مربوط به مزاياي آنها باز نشود، کارکنان مجبور مي شوند قبل از همه چيز، آموزش هاي لازم را ببينند. بخشي از سيستم آموزشي جام که در شرکت ملي پالايش و پخش فرآورده هاي نفتي ايران فعال است، آموزش مجازي است تا متخصصان ما در پالايشگاه ها، شرکت ملي پخش، شرکت ملي مهندسي و ساختمان نفت ايران و شرکت خطوط لوله و مخابرات ايران به صورت مستقيم و آنلاين با استادان ارتباط داشته و آموزش هاي لازم به آنها داده شود. در بخش شناسايي پيمانکاران آموزشي نيز اطلاعيه مربوط به آگهي شناسايي پيمانکاران آموزشي در روزنامه هاي کثير الانتشار و سايت ها درج شده و در حال حاضر فرآيند مربوط به ارزيابي اين شرکت هاي آموزشي صورت مي گيرد تا بانک اطلاعاتي قابل استفاده اي تهيه شود.  همه هدف ما اين است که يک ديدگاه پيشگيرانه داشته باشيم نه واکنشي و ماهيت حضور اچ اس اي اين است که به صورت پيشگيرانه عمل کند.

براي تقويت آموزش و گسترش اچ اس اي در وزارت نفت چه  راهکارهايي ارائه مي دهيد؟

يوسفي پور: مديران بايد اعتقاد عميقي به بحث اچ اس اي داشته باشند و اين مهم نمي تواند صرفا نمايشي باشد، بلکه بايد به آن اعتقاد داشته و به اين موضوع پايبند باشند. همچنين عضويت اچ اس اي در هيئت مديره ها مهم است و بايد جايگاه سازمان اچ اس اي به صورت ريشه اي تقويت شود.

باغباني: بايد در ساختار اچ اس اي، براساس وظايف محوله بازنگري شده و متناسب با شرايط آينده طراحي شود. همچنين بايد کارهاي پژوهشي مناسب تري صورت گيرد و از الگوهاي متناسب با شرايط کشور و به عبارتي مدل هاي بومي دنيا در اين زمينه استفاده شود. حضور مديران اچ اس اي در جلسات هيئت مديره، بخصوص نتايج ارزيابي سالانه آنان براي تعيين عملکرد مديران شرکت ها در مجامع، مي تواند اهميت اچ اس اي را بيشتر نمايان کند که در اين صورت بايد از ميان افراد توانمند و مجهز به دانش اچ اس اي، مديران شرکت ها را تعيين کرد. همچنين به نظرم بايد برخي قوانين موجود، اصلاح و کار مشترکي بين وزارتخانه هاي مرتبط، به عنوان کارگروه هاي تخصصي اچ اس اي تعريف شود.

عبدالله زاده: در اولويت قراردادن اصل پيشگيري بر اصلاح در امور مربوط به بهداشت، ايمني و محيط زيست، تقويت فرهنگ کار ايمن با رويکرد اچ اس اي در تمامي سطوح سازماني، ايمن سازي و نوسازي تجهيزات، بخصوص براي شرکت ملي نفت ايران، کنترل و کاهش آلاينده هاي زيست محيطي با اجراي پروژه هاي جمع آوري گازهاي همراه به منظور توسعه پايدار، به عنوان يک اصل از حفظ و صيانت از سرمايه هاي کشور است. برگزاري دوره هاي آموزشي موثر و اثر بخش بسيار مهم است. نفر ساعت براي مان کارساز نيست و بايد دوره ها اثر بخش، تخصصي و مطابق با نياز واقعي ما باشد. بايد ارائه آموزش هاي هدفمند را نيز دنبال کنيم، همچنين استفاده از تجارب بين المللي براي کسب دانش و فناوري هاي روز و بومي کردن آنها با رعايت اصل کيفيت و استاندارد را در نظر داريم. اکنون بسياري از موارد بومي مي شود؛ اما حداقل الزام هاي کيفي و استانداردي ما را ندارد، ضمن اينکه بايد نظارت موثر و فراگير روي پيمانکاران نيز مورد توجه قرار گيرد. اکنون بسياري از پروژه هاي محيط زيست برون سپاري شده اند، از اين رو بايد با توجه به قوانين موجود، ساز و کار ارتقاي نظارت هاي پيمانکاران اصلاح شود.

کلهري: بايد يک خرد جمعي ايجاد و مباحث به گونه اي مطرح شود تا بتوان تمامي موضوعاتي که دوستان به آن اشاره کردند، به صورت بازتر و مشخص تر مورد بررسي قرار گيرد.

عبدالله زاده : متاسفانه اکنون شرايطي پيش آمده که اچ اس اي را فقط براي اچ اس اي مي دانند. اداره فني مهندسي، اداره بازرسي فني، تعميرات و نگهداري، بهره برداري و... بايد ملزم به الزام هاي اچ اس اي شوند. وقتي يک مهندس برق در طراحي هاي خود، لايه هاي حفاظتي مانند فيوزها و... را مد نظر قرار مي دهد، مشخص مي شود که ايمني و فرايند، در ذات رويه ها تعريف شده است. اچ اس اي به عنوان ناظر بر تمامي فعاليت هاي سازماني، رعايت الزام هاي بهداشت، ايمني و محيط زيست را مورد بررسي قرار مي دهد. به نظر من در تمامي لايه هاي سازماني، از مرحله استخدام افراد که بزرگترين سرمايه يک سازمان هستند تا مرحله توليد، بازرسي فني و ... بايد اچ اس اي ديده شود.

 

  کلهري: حرف اول در اچ اس اي، تعهد مديريت است و آموزش از کارها و فعاليت هاي ما شروع مي شود. ابزارهاي اچ اس اي، همان استاندارد ها، دستورعمل ها، آموزش ها و تجهيزات(ماشين هاي فوم ساز، شيلنگ ها و...) و کارکنان اچ اس اي هستند و قلب آن ارزيابي ريسک است که شامل ايمني، بهداشتي و زيست محيطي مي شود که براي پدافند غير عامل، يک تهديد به شمار مي رود، هرچه اين موارد بهتر انجام شود، حوادث کمتر شده و استمرار توليد، تضمين پيدا مي کند.  ريسک و تهديد بايد به صورت دقيق تري مورد ارزيابي قرار گيرد و هر سيستمي پيشرفته تر باشد، تحملش در مقابل پذيرش ريسک ها کمتر مي شود.

 

 باغباني: ما مبدع ترکيب امور بهداشت، ايمني و محيط زيست در يک مديريت به نام اچ اس اي نبوده ايم؛ بلکه آن را از تجارب ديگر کشورها به ارث برده ايم. مطمئنا در ابتدا فقط موضوع و مفهوم تامين ايمني مطرح بوده و با گسترش صنايع و تاثيرات آن بر جنبه هاي مختلف زندگي انسان ها، به بهداشت، محيط زيست و ابعاد مختلف آن پرداخته شده است. اکنون ما به دنبال مفهوم جامع تري به نام اچ اس اي هستيم که بايد آن را فرهنگ سازي کنيم، اما به نظرم يکي از بزرگترين اشکالاتي که در تبديل يک موضوع به فرهنگ وجود دارد، اين است که اغلب مسائل ما وارداتي بوده و براساس نياز روز جامعه طراحي نشده اند. به همين دليل اجراي مفاهيمي مانند اچ اس اي، به دشواري انجام مي شود که بايد با استمرار آگاهي بخشي و اعمال قوانين، آن را ايجاد کنيم. 

 

 يوسفي پور:  در مقايسه اي ميان اچ اس اي و آموزه هاي ديني، مي توان گفت که در ابلاغ دين از سوي نبي اکرم (ص)، کار ديگري جز ابلاغ و راهنمايي در فراگيري اين مهم صورت نگرفته است.  ايشان هيچ گاه نماز صبح را در خانه تک تک امت خويش بجا نمي آوردند و هيچ وقت به جاي افراد روزه نمي گرفتند.  اشکالي که در صنعت وجود دارد، اين است که همه، انجام و پياده سازي قوانين اچ اس اي را صرفا از سوي مديران آن مي بينند و اين باعث مي شود که بارمان به منزل نرسد.  در اسلام، ضابط و راهنماي دين، پيامبر گرامي اسلام  (ص) بود و مجري آن تک تک افراد. امروزه در اصول مهندسي يا بازرسي فني، وقتي جوشکار بخواهد جوشکاري کند، فقط بازرس فني، WPS آن را تاييد مي کند و جوشکار بايد آن را تبعيت کند و انجام دهد.