در ميزگرد «مشعل» با موضوع «بررسي چالش ها و ارائه راهکار هاي مديريت اچ اس اي» عنوان شد

مظلوميتِ يک مسئله حياتي

روساي اچ اس اي چهار شرکت اصلي وزارت نفت در ميزگرد پيش رو از دستاوردها، الزام ها و  چشم اندازهاي بهداشت، ايمني و محيط زيست در صنعت نفت گفته اند

  سميه راهپيما   در جهان امروز، اچ اس اي از اهميت بسزايي برخوردار است و سه ضلع اصلي آن که بهداشت، ايمني و محيط زيست است، در تمامي سازمان ها، بخصوص وزارت نفت اهميت ويژه اي پيدا مي کند. اما صنعت نفت در اين زمينه با مشکلاتي روبه روست. مدير اچ اس اي شرکت ملي گاز ايران در ميزگرد هفته نامه «مشعل» که با هدف «بررسي چالش ها و مشکلات پيش روي اچ اس اي» برگزار شد، گفت: در بيشتر حوادث وزارت نفت، تقريبا پيمانکار مقصر است، بنابر اين وقتي کار برون سپاري مي شود، بايد پيمان پذير، موضوعات و دغدغه هاي اچ اس اي را برطرف کند. اکنون وزارت نفت بيش از 100 سال و شرکت ملي گاز ايران نيز بيش از 50 سال تجربه دارند. بنابراين وزارت نفت و در سطوح پايين تر همکاران ما، از اينکه کار را به پيمان پذير واگذار کرده و تصور کنند که ديگر هيچ مسئوليتي ندارند، در اشتباه هستند، زيرا بايد سوابق و تجارب وزارت نفت و شرکت هاي تابعه، بخصوص درباره اچ اس اي، به پيمان پذير منتقل و حتي در صورت لزوم ديکته شود. مدير اچ اس اي شرکت ملي صنايع پتروشيمي ايران نيز گفت: با توسعه سياست هاي اصل 44 قانون اساسي، مبني بر واگذاري شرکت هاي دولتي، يکي از چالش هاي موجود در وزارت نفت بخصوص صنعت پتروشيمي به عنوان پيش رو در بحث خصوصي سازي، مسئله حکمراني قانون اچ اس اي در شرکت هاي خصوصي شده است که مي توان آن را نتيجه عدم پيش بيني هاي لازم در زمان واگذاري شرکت ها به دليل ضعف دانش در ايجاد سيستم هاي رگولاتوري دانست.

تا جايي که امروزه به دليل تفکيک نشدن وظايف حاکميتي و مالکيتي شرکت هاي دولتي واگذار شده، خلأ وجود مقررات رگولاتوري و  عدم تناسب ساختارهاي سازماني موجود با وظايف قانوني، مشهود بوده و موجب شده تا با وجود ابلاغ قانون اختيارات و وظايف وزارت نفت، همچنان يکي از نيازهاي جدي شرکت ملي صنايع پتروشيمي، فراهم کردن شرح وظايف شفاف حاکميتي، به ويژه در زمينه اچ اس اي و تعامل آن با ديگر ارگان هاي مرتبط باشد.

مدير شرکت ملي نفت ايران نيز گفت: اين شرکت، يکي از شرکت هايي است که تاسيسات قديمي و فرسوده بسياري دارد، بخصوص در شرکت ملي مناطق نفت خيز جنوب که 80 درصد نفت کشور را توليد مي کند و تاسيسات آن 40 تا 50 سال قدمت دارد. همين موضوع، مشکلاتي مانند افزايش نوع ريسک حادثه پذيري و آسيب رساني به تاسيسات را ايجاد مي کند. از اين رو بايد اولويت بندي درستي داشته باشيم و با توجه به کمبود منابع مالي براي بومي سازي و ايمن سازي تاسيسات، موضوع اچ اس اي را مد نظر قرار دهيم.

مدير اچ اس اي شرکت ملي پالايش و پخش فرآورده هاي نفتي ايران نيز گفت: اچ اس اي، تضمين استمرار عمليات است که اين عمليات مي تواند تعميراتي، توليدي و خدمات رساني باشد يا هر عملياتي که براي سيستم درآمدزايي کند. اچ اس اي، اولين بار در نفت به وجود آمد و قوانين آن از 100 سال پيش که براي سيستم هاي آب، تصفيه مي گذاشتند، يعني به محيط زيست بها مي دادند و براي کار در ارتفاع از تجهيزاتي مانند کلاه ايمني استفاده مي کردند و از افراد آموزش ديده براي انجام کارها استفاده مي شد، وضع شده است.

مشروح اين ميزگرد را که با حضور محمدرضا يوسفي پور، مدير اچ اس اي شرکت ملي گاز ايران، سعيد باغباني، مدير اچ اس اي شرکت ملي صنايع پتروشيمي ايران، ايرج کلهري، مدير اچ اس اي شرکت ملي پالايش و پخش فرآورده هاي نفتي ايران و ماني عبدالله زاده، مدير اچ اس اي شرکت ملي نفت ايران بر گزار شده است، در ادامه مي خوانيد:

نقاط بحراني و حساس اچ اس اي در وزارت نفت کجا هستند؟

  يوسفي پور: در وزارت نفت و دولت، اصل برون سپاري، موضوعي اجتناب ناپذير است و همه سازمان هاي دولتي، اين رويکرد جدي را دنبال مي کنند. اين اصل در شرکت ملي گاز ايران نيز به صورت جدي پيگيري مي شود. در اين تحول، درست است که بايد تمام قسمت ها در اين زمينه مشارکت کنند، اما شاه بيت برون سپاري براي پيشگيري از حوادث، موضوع اچ اس اي است.  در گذشته پيمانکار و کارفرما داشتيم. با برون سپاري، اين واژه به پيمان پذير و پيمان سپار تبديل شد و مناسبات نيز تغيير کرد. به عنوان مثال در شرکت ملي گاز، بيش از هزار شهر و حدود 27 هزار روستا تحت پوشش گاز هستند. بنابراين بايد بعضي از اين شهرها و روستاها واگذاري و برون سپاري شوند. اين کار مستلزم آن است که با محاسبات و پيش بيني هاي ويژه تري به پيمان پذير داده شود و ساز و کار موضوع بزرگ و کلان اچ اس اي هم از لحاظ فرهنگي و هم از نظر فني به طور همه جانبه مورد توجه قرار گيرد. به نظرم اولين اولويت از نظر موضوعات بحراني و تعيين کننده در وزارت نفت، پيش بيني دقيق و همه جانبه سازوکار پيماني، حقوقي و ساير نگاه هاي لازم در اين موضوع است. به عبارت ديگر، در بيشتر حوادث وزارت نفت، تقريبا پيمانکار مقصر است، يعني وقتي کار برون سپاري مي شود، بايد پيمان پذير، موضوعات اچ اس اي را به طور کامل منظور و اعمال کند.  اکنون وزارت نفت بيش از 100 سال و شرکت ملي گاز ايران نيز بيش از 50 سال تجربه دارند، بنابراين وزارت نفت و در سطوح پايين تر، همکاران ما از اينکه کار را به پيمان پذير واگذار کرده و تصور کنند که ديگر هيچ مسئوليتي ندارند، در اشتباه هستند؛ زيرا سوابق و تجارب وزارت نفت و شرکت هاي تابعه بايد به پيمان پذير منتقل و حتي در صورت لزوم ديکته شود.  بنابراين، موضوع برون سپاري، مسئله اي کلان است که بايد از زواياي گوناگون و به صورت سنجيده و بسيار محتاطانه به آن نگاه شده و دوره هاي آزمايشي متعددي برگزار شود تا درآن، پيمان پذير با ما هماهنگ شود، ضمن اين که ما هم به ضعف ها و قوت هاي پيمان پذير پي ببريم. اين کار، بسيار مهم و حياتي است و لازمه اش آن است که پيمان پذيرها به زواياي مختلف مقوله اچ اس اي آگاهي پيدا کنند.

باغباني: با توجه به تجارب موجود در شرکت ملي صنايع پتروشيمي، به عنوان اولين شرکت پيش رو در واگذاري شرکت هاي تابعه وزارت نفت، يکي از مسائل تاثيرگذار بر موضوع اچ اس اي، بحث برون سپاري و نحوه آن است که عدم تعيين نقش رگولاتوري براي شرکت ملي صنايع پتروشيمي، چالش بزرگي را ايجاد خواهد کرد؛ البته با حضور بسياري از مديران قديمي صنعت پتروشيمي در بدنه فعلي مديريت شرکت هاي پتروشيمي خصوصي و همچنين عهده داري سهام عدالت بسياري از شرکت ها از سوي شرکت ملي صنايع پتروشيمي، اين موضوع امروز بسادگي قابل لمس نيست؛ ولي قطعا با تغيير يک نسل مديريتي، اين چالش براي صنعت جدي خواهد بود. بنابراين وزارت نفت بايد با استفاده از تجارب کشورهاي مختلف و پتانسيل قانون اختيارات و وظايف وزارت نفت، آيين نامه هاي مرتبط را هر چه سريع تر تدوين و ابلاغ کند و به نظرم امروز محوريت اصلي بسياري از وظايف حاکميت و وزارت نفت، در امور مرتبط با اچ اس اي نهفته است که بايست از آن بدرستي استفاده کرد. همچنين بارها گفته ايم که اچ اس اي، حلقه واسط تعامل چند وزارتخانه و سازمان مستقل کشور با يکديگر است که بايد قوانين تخصصي اچ اس اي وزارت نفت از آن به ديگر سازمان ها تزريق شود و بر اين باورم که اچ اس اي در آينده و با گسترش برون سپاري ها، بسط خواهد يافت، بنابراين بايد از هم اکنون، رويکرد يکپارچه سازي و تنظيم گري در کارها را در زمان برون سپاري ها مدنظر قرار دهيم.  يکي ديگر از مسائل مهم در حوزه اچ اس اي را مي توان خروج نيروي انساني موجود از سازمان و عدم تزريق نيروي جديد و کارآزموده و عدم سيستمي شدن جانشين پروري در شرايط فعلي دانست که دانش و همچنين عدم توانايي براي پاسخگويي به وظايف را به همراه مي آورد. به عبارت ديگر، مشکل کمبود تخصص در حوزه اچ اس اي بسيار جدي است و اين موضوع در کنار عدم تدوين شرح وظايف حاکميتي اچ اس اي، مسئله شايسته سالاري نيروها را دچار مشکل کرده و خواهد کرد و همانطور که قبلا گفته شد، عدم به روزرساني دانش اچ اس اي متناسب با پيشرفت فناوري ها و کم توجهي به آن نيز نکته مهم ديگري است که مي تواند کمبود نيروي متخصص را بيشتر نشان دهد، ضمن اين که براي توسعه آگاهي هاي مردم و جامعه بين الملل نسبت به مسائل محيط زيست و بهداشت، مانند مديريت کربن و گازهاي گلخانه اي، مديريت مصرف انرژي، مديريت پساب ها و پسماندها، بهداشت صنعتي، REACH, HIA و ... و ارتباط نهاد با سطح زندگي انسان ها و تعامل با کشورهاي ديگر، نيازمند نگاه جامع نسبت به اچ اس اي و استقرار سيستم هاي نوين مديريتي، بخصوص افزايش تعامل هاي بين المللي نسبت به گذشته هستيم که هنوز چنين اتفاقي نيفتاده و اين موضوع مي تواند آسيب پذيري اچ اس اي را افزايش دهد.

عبدالله زاده: وزارت نفت، داراي تاسيسات فرسوده و با قدمت بالاست كه ماهيت و نوع ريسك هاي آن، فعاليت هاي شركت ملي نفت را تحت تاثير قرار خواهد داد. با توجه به كمبود منابع مالي، بايد اولويت بندي صحيحي بر اساس پيامدهاي ريسك هاي تاسيسات در زمينه ايمن سازي و نوسازي آن ها صورت گيرد، ضمن اين که بايد براي كنترل و كاهش فلرينگ، ساب ها و پسماندها در تاسيسات، توجه خاصي به محيط زيست داشته باشيم. در عين حال بايد به اجراي الزام هاي اچ اس اي در تاسيسات فراساحل، كنترل خوردگي آنها و ارتقاي بازرسي فني اين تاسيسات به منظور مشخص شدن نقاط آسيب پذير و برنامه ريزي براي كنترل و حذف اين نقاط اهميت داده شود. احتمال خوردگي در تاسيسات فراساحلي بسيار بالاست، زيرا عمر بسياري از آنها به بيش از 40 سال مي رسد و از نظر طبقه بندي، جزو تجهيزات فرسوده محسوب مي شوند، از اين رو بازرسي و تعويض يا تعمير اين خطوط تاسيسات، بايست در اولويت برنامه هاي شرکت هاي توليدي قرار گيرد. آب گرفتگي ناشي از سيلاب در منطقه نفتي غرب کارون نيز (در صورت وقوع سيل و بالا رفتن سطح آب به بالاتر از 4 متر در ميادين نفتي) مي تواند باعث آب گرفتگي تاسيسات نفتي و قطع احتمالي خطوط انتقال نفت و حتي خوردگي شديد و نفت ريزي در تالاب هويزه شود که اين مورد هم يکي از نقاط حساس شرکت ملي نفت محسوب مي شود، ضمن اين که بايد به اجراي الزام هاي اچ اس اي در پروژه هاي در دست اجرا، بخصوص در زمان راه اندازي آنها همانند الزام هاي PSSR( ايمني پيش راه اندازي) توجه ويژه اي داشت.

کلهري: اچ اس اي، تضمين استمرار عمليات است که مي تواند تعميراتي، توليدي و خدمات رساني يا هر عملياتي که براي سيستم درآمدزايي کند، باشد.  منظور از تضمين استمرار، آن است که اگر به مقوله اچ اس اي اهميت داده نشود، استمرار عمليات با توقف روبه رو خواهد شد، يعني سيستم از لحاظ مالي متضرر مي شود.  اچ اس اي، اولين بار در نفت به وجود آمد و قوانين آن از 100 سال پيش که براي سيستم هاي آب، تصفيه مي گذاشتند، يعني به محيط زيست بها مي دادندو براي کار در ارتفاع، کلاه ايمني بر سر مي گذاشتند و از تجهيزات ديگر استفاده مي کردند، وضع شده است.  فعاليت هاي ما داراي ابعاد مختلفي است: اول اين که ما سيستم هاي توليدي و همچنين خدماتي داريم، ضمن اين که با موادي کار مي کنيم که از سه بعد بهداشت، ايمني و محيط زيست خطرناک به شمار مي روند و سوم اين که از تجهيزاتي مانند مخزن، کمپرسور، مبدل حرارتي، ولوهاي مختلف، کوره، پمپ و... استفاده مي کنيم، همچنين از فرآيندهاي مختلفي مانند انتقال، بارگيري و انبارش و... بهره مي گيريم و ديگر اين که از کارکنان رسمي و پيمانکاري بهره مي گيريم. اينها عوامل مهمي هستند که در هر سيستمي که فعاليت مي کنيم، مطرح است. در اين ميان تفکري به اسم اچ اس اي وجود دارد که سايه اش را بر تمام کارهاي ما گسترانده است. به عنوان مثال وقتي مي خواهيم دستگاهي بخريم، اين سوال ها مطرح مي شود که آيا اين دستگاه، مخرب لايه ازن است؟ نشتي پيدا مي کند؟ مصرف سوختش بالاست؟  و يا خطرات برقي دارد؟ تمام اين موارد نوع تفکر تحليلي ماست که بر تمام کارهاي مان سايه مي اندازد.  پرسش ديگري که پيش مي آيد، اين است که آيا ابزارهاي مان براي کنترل و نظارت بر اين سيستم، به گونه اي است که استمرار عمليات را تضمين کند که در پاسخ بايد گفت، نخستين ابزار، مقوله استاندارد است که سليقه اي نيست؛ زيرا همه چيز در نفت، استانداردهاي ويژه خود را دارد. دومين ابزار، دستور عمل براساس استانداردهاست و سومين وسيله براي کنترل و نظارت بر سيستم، بحث آموزش است که انتقال فرآيند آگاهي ها از طريق آن انجام مي شود.

بحث آموزش چقدر مي تواند در مقوله اچ اس اي مهم باشد؟

  کلهري: حرف اول در اچ اس اي، تعهد مديريت است و آموزش از کارها و فعاليت هاي ما شروع مي شود. ابزارهاي اچ اس اي، همان استاندارد ها، دستورعمل ها، آموزش ها و تجهيزات(ماشين هاي فوم ساز، شيلنگ ها و...) و کارکنان اچ اس اي هستند و قلب آن، ارزيابي ريسک است که شامل ايمني، بهداشتي و زيست محيطي مي شود که براي پدافند غير عامل، يک تهديد به شمار مي رود، هرچه اين موارد بهتر انجام شود، حوادث کمتر شده و استمرار توليد، تضمين پيدا مي کند.

ريسک و تهديد بايد به صورت دقيق تري مورد ارزيابي قرار گيرد و هر سيستمي پيشرفته تر باشد، تحملش در مقابل پذيرش ريسک ها کمتر مي شود.

چگونه مي توان اچ اس اي را به کارکنان آموزش داد؟

باغباني: تغيير فرهنگ سازماني، امروزه واژه اي رايج در کشور ماست و هر کس براي رسيدن به اهداف خود، آن را دنبال مي کند؛ ولي بايد توجه داشته باشيم که اگر الان داراي شرايط فرهنگي خاصي هستيم، نتيجه سال ها عادت به اين شرايط بوده و به نظرم، اولين گام در مسير فرهنگ سازي سازماني براي رعايت مسائل اچ اس اي، آگاهي بخشي از طريق آموزش به افراد و تکرار آن، بخصوص تعهد افراد به انجام کار درست است و قطعا اعمال قوانين سختگيرانه در بستر آگاهي دهي، موجب تحمل پذيري مقررات و فرهنگ شدن آن مي شود که در اين مسير، الگو شدن مسئولان براي کارکنان، نقش تعيين کننده اي خواهد داشت.

ما مبدع ترکيب امور بهداشت، ايمني و محيط زيست در يک مديريت به نام اچ اس اي نبوده ايم؛ بلکه آن را از تجارب کشورها به ارث برده ايم. مطمئنا در ابتدا فقط موضوع و مفهوم تامين ايمني مطرح بوده و با گسترش صنايع و تاثيرات آن بر جنبه هاي مختلف زندگي انسان ها، به بهداشت، محيط زيست و ابعاد مختلف آن پرداخته شده است. اکنون ما به دنبال مفهوم جامع تري به نام اچ اس اي هستيم که بايد آن را فرهنگ سازي کنيم، اما به نظرم يکي از بزرگترين اشکالاتي که در تبديل يک موضوع به فرهنگ وجود دارد، اين است که اغلب مسائل ما وارداتي بوده و براساس نياز روز جامعه طراحي نشده اند. به همين دليل اجراي مفاهيمي مانند اچ اس اي، به دشواري انجام مي شود که بايد با استمرار آگاهي بخشي و اعمال قوانين، آن را ايجاد کنيم. تاکيد بنده بر ايجاد تعهد مديريتي در مرحله اول است، تا جايي که امروزه در مميزي تمام سيستم هاي مديريتي، تعهد مديران در اولين مرحله، مورد ارزيابي قرار مي گيرد.

اگر من به عنوان مدير اچ اس اي يا هر مدير ديگري، با لباس و کفش غير ايمن وارد سايت صنعتي شوم، با اين کار، عدم تعهدم نسبت به مسائل ايمني را نشان داده ام و به نوعي به همه اعلام کرده ام که اعتقادي به اچ اس اي ندارم و در نتيجه نمي توانم از جامعه، انتظار رعايت قوانين اچ اس اي را داشته باشم. به ياد دارم در سال 88 با يک کارشناس خارجي، براي ارزيابي سيستم هاي مديريت نگهداري و تعميرات، وارد يکي از مجتمع هاي پتروشيمي شديم. اين کارشناس براي ورود به سايت، لباس و کفش ايمني را که از کشورش آورده بود، پوشيد که اين کار او نشان از اعتقادش به مقوله ايمني و تشويق ديگران به رعايت آن داشت. در حالي که ما بيشتر خوب حرف مي زنيم و کمتر عمل مي کنيم. همين صحبت هاي بي عمل، تمام کارهاي ما را بي ثمر مي کند و به نظرم بايد رعايت الزام هاي اچ اس اي را از همان دوران کودکي که ذهن آمادگي پذيرش بيشتري دارد، به افراد آموزش داد که امروز نتيجه موفق چند سال فرهنگ سازي درباره بستن کمر بند ايمني را در جامعه مشاهده مي کنيم. البته بايد قوانين تشويقي و حتي تنبيهي مناسبي نيز داشته باشيم که بتواند يک مسئله را پايدار کند و قطعا حرف بدون عمل، تمام زحمات را به باد خواهد داد و نتيجه آن چيزي جز جا نيفتادن فرهنگ اچ اس اي نخواهد بود. به عنوان مثال آمار حوادث منجر به فوت کارکنان امسال در صنعت پتروشيمي، عمدتا مربوط به افراد آموزش ديده و حتي داراي تجهيزات ايمني فردي بوده است و اين افراد به دليل نداشتن اعتقاد به استفاده از وسايل ايمني، دچار سانحه شده بودند که همين موضوع، لزوم فرهنگ سازي براي ارتقاي بحث اچ اس اي را بيشتر نشان مي دهد. براي اين که اچ اس اي به فرهنگ سازماني تبديل شود، بايد همه موضوعاتي چون آموزش مداوم از بدو استخدام، تعهد مديران، تامين بودجه مورد نياز و اعمال قوانين سختگيرانه تامين شود که وزارت نفت در گذشته اين رويه را داشت؛ اما به هر دليل امروزه بسياري از آنها فراموش شده که به نظر مي رسد بايد هرچه زودتر احيا شود.

يوسفي پور: رويکرد عمومي و بين المللي اين است که اچ اس اي، صرفا تکنيک نيست و جنبه فرهنگي آن باعث مي شود که توقع داشته باشيم يک شبه، کار فرهنگي بزرگي انجام شود. اصلاحات در مقوله اچ اس اي مستلزم آن است که مديران ما در سطوح بالاي سازمان، صبوري، مساعدت، التزام و تعهد شخصي به موضوع همه جانبه اچ اس اي داشته باشند؛ چون فرهنگ در تمام زواياي زندگي اثر گذار است.

  در مقايسه اي ميان اچ اس اي و آموزه هاي ديني، مي توان گفت که در ابلاغ دين از سوي نبي اکرم (ص)، کار ديگري جز ابلاغ و راهنمايي در فراگيري اين مهم صورت نگرفته است.  ايشان هيچ گاه نماز صبح را در خانه تک تک امت خويش بجا نمي آوردند و هيچ وقت به جاي افراد روزه نمي گرفتند.

 اشکالي که در صنعت وجود دارد، اين است که همه، انجام و پياده سازي قوانين اچ اس اي را صرفا از سوي مديران آن مي بينند و اين باعث مي شود که بارمان به منزل نرسد.  در اسلام، ضابط و راهنماي دين، پيامبر گرامي (ص) بود و مجري آن تک تک افراد. امروزه در اصول مهندسي يا بازرسي فني، وقتي جوشکار بخواهد جوشکاري کند، فقط بازرس فني، WPS آن را تاييد مي کند و جوشکار بايد آن را تبعيت کند و انجام دهد.  اکنون مشکل اين است که بعضي تصور مي کنند صرفا کارکنان اين قسمت بايد آن را پياده کنند؛ اما آنها فقط ضابط هستند.

بنابر اين اگر قرار بر توفيق اچ اس اي باشد، بايد مشارکت همگاني صورت گيرد. بخصوص اين که هميشه رفتار مديران سرلوحه کارها قرار دارد، به طوري که اگر آنها به اچ اس اي بها دهند، ساير کارکنان نيز براي اين مقوله اهميت قائل مي شوند. تا زماني که فقط عادت به مقصريابي داريم، فرهنگ اچ اس اي به درستي اجرا نمي شود و اگر مشارکت افراد را مي خواهيم، بايد فرهنگ مقصريابي را به مشارکت افراد تبديل کنيم، همچنين بايد سيستم هاي خود را تقويت کرده و آموزش را مورد توجه قرار دهيم.

عبدالله زاده: اچ اس اي، يک علم تخصصي نيست که در يک بازه زماني مثلا 10 ساله به آن برسيم؛ بلکه يک باور و اعتقاد است و بايد اين تفکر از بالاترين مقام ارشد يک سازمان شروع و تعهد به آن در سازمان ديده شود تا به پايين ترين لايه هاي سازمان نفوذ کند. همچنين بحث اچ اس اي بايد به عنوان يک جزء ديده شود، الزام ها و قوانين اچ اس اي به يک اداره مربوط نيست و بايد تمام سطوح سازماني، ملزم به رعايت نکات آن باشند.  متاسفانه اکنون شرايطي پيش آمده که اچ اس اي را فقط براي اچ اس اي مي دانند. اداره فني مهندسي، اداره بازرسي فني، تعميرات و نگهداري، بهره برداري و... بايد ملزم به الزام هاي اچ اس اي شوند. وقتي يک مهندس برق در طراحي هاي خود، لايه هاي حفاظتي مانند فيوزها و... را مد نظر قرار مي دهد، مشخص مي شود که ايمني و فرآيند، در ذات رويه ها تعريف شده است. اچ اس اي به عنوان ناظر بر تمامي فعاليت هاي سازماني، رعايت الزام هاي بهداشت، ايمني و محيط زيست را مورد بررسي قرار مي دهد. به نظر من در تمامي لايه هاي سازماني، از مرحله استخدام افراد که بزرگترين سرمايه يک سازمان هستند تا مرحله توليد، بازرسي فني و ... بايد اچ اس اي ديده شود، از اين رو بايد بگويم که نقش اول هر پروژه را اچ اس اي به عهده دارد. قرار نيست در پروژه ها، اچ اس اي را فراموش کنيم و تنها به زمان راه اندازي آن توجه داشته باشيم.

باغباني: با توجه به پتانسيل هاي قانوني موجود در وزارت نفت، مي توانيم شرايطي فراهم کنيم که اگر اچ اس اي يک شرکت خوب عمل کرد، در هزينه تامين خوراک آن تخفيف هايي در نظر بگيريم که قطعا اين موضوع مي تواند ابزار تشويقي مناسبي براي ارتقاي شرايط اچ اس اي محسوب شود. همچنين مي توان با افزايش تعامل با سازمان هاي بيمه، ترتيبي داد تا ارزيابي هاي اچ اس اي، مبناي تعيين مبالغ و تخفيف هاي بيمه اي باشد که اين کار در رشد فرهنگ اچ اس اي بسيار تاثيرگذار است.

کلهري: پيشنهاد من اين است که در فرآيند جذب، انتقال، ارتقا و انتصاب نيروي انساني، بايد سيستم جامع کارکنان به گونه اي باشد که اگر کسي آموزش هاي مد نظر آن سمت، شغل و فعاليت را فرا نگرفت، امکان بهره مندي از مزاياي آن سمت را نداشته باشد.  هر سمت و فعاليتي، ريسک مربوط به خود را دارد و آموزش هاي مربوط به خود را مي طلبد. اگر سيستم، از لحاظ نرم افزاري به گونه اي طراحي شود که تا وقتي کارکنان آموزش لازم را نديده اند، قفل نرم افزاري مربوط به مزاياي آنها باز نشود، کارکنان مجبور مي شوند قبل از همه چيز، آموزش هاي لازم را ببينند. بخشي از سيستم آموزشي جام که در شرکت ملي پالايش و پخش فرآورده هاي نفتي ايران فعال است، آموزش مجازي است تا متخصصان ما در پالايشگاه ها، شرکت ملي پخش، شرکت ملي مهندسي و ساختمان نفت ايران و شرکت خطوط لوله و مخابرات ايران به صورت مستقيم و آنلاين با استادان ارتباط داشته و آموزش هاي لازم به آنها داده شود. در بخش شناسايي پيمانکاران آموزشي نيز اطلاعيه مربوط به آگهي شناسايي پيمانکاران آموزشي در روزنامه هاي کثير الانتشار و سايت ها درج شده و در حال حاضر فرآيند مربوط به ارزيابي اين شرکت هاي آموزشي صورت مي گيرد تا بانک اطلاعاتي قابل استفاده اي تهيه شود.  همه هدف ما اين است که يک ديدگاه پيشگيرانه داشته باشيم نه واکنشي و ماهيت حضور اچ اس اي اين است که به صورت پيشگيرانه عمل کند.

براي تقويت آموزش و گسترش اچ اس اي در وزارت نفت چه  راهکارهايي ارائه مي دهيد؟

يوسفي پور: مديران بايد اعتقاد عميقي به بحث اچ اس اي داشته باشند و اين مهم نمي تواند صرفا نمايشي باشد، بلکه بايد به آن اعتقاد داشته و به اين موضوع پايبند باشند. همچنين عضويت اچ اس اي در هيئت مديره ها مهم است و بايد جايگاه سازمان اچ اس اي به صورت ريشه اي تقويت شود.

باغباني: بايد در ساختار اچ اس اي، براساس وظايف محوله بازنگري شده و متناسب با شرايط آينده طراحي شود. همچنين بايد کارهاي پژوهشي مناسب تري صورت گيرد و از الگوهاي متناسب با شرايط کشور و به عبارتي مدل هاي بومي دنيا در اين زمينه استفاده شود. حضور مديران اچ اس اي در جلسات هيئت مديره، بخصوص نتايج ارزيابي سالانه آنان براي تعيين عملکرد مديران شرکت ها در مجامع، مي تواند اهميت اچ اس اي را بيشتر نمايان کند که در اين صورت بايد از ميان افراد توانمند و مجهز به دانش اچ اس اي، مديران شرکت ها را تعيين کرد. همچنين به نظرم بايد برخي قوانين موجود، اصلاح و کار مشترکي بين وزارتخانه هاي مرتبط، به عنوان کارگروه هاي تخصصي اچ اس اي تعريف شود.

عبدالله زاده: در اولويت قراردادن اصل پيشگيري بر اصلاح در امور مربوط به بهداشت، ايمني و محيط زيست، تقويت فرهنگ کار ايمن با رويکرد اچ اس اي در تمامي سطوح سازماني، ايمن سازي و نوسازي تجهيزات، بخصوص براي شرکت ملي نفت ايران، کنترل و کاهش آلاينده هاي زيست محيطي با اجراي پروژه هاي جمع آوري گازهاي همراه به منظور توسعه پايدار، به عنوان يک اصل از حفظ و صيانت از سرمايه هاي کشور است. برگزاري دوره هاي آموزشي موثر و اثر بخش بسيار مهم است. نفر ساعت براي مان کارساز نيست و بايد دوره ها اثر بخش، تخصصي و مطابق با نياز واقعي ما باشد. بايد ارائه آموزش هاي هدفمند را نيز دنبال کنيم، همچنين استفاده از تجارب بين المللي براي کسب دانش و فناوري هاي روز و بومي کردن آنها با رعايت اصل کيفيت و استاندارد را در نظر داريم. اکنون بسياري از موارد بومي مي شود؛ اما حداقل الزام هاي کيفي و استانداردي ما را ندارد، ضمن اينکه بايد نظارت موثر و فراگير روي پيمانکاران نيز مورد توجه قرار گيرد. اکنون بسياري از پروژه هاي محيط زيست برون سپاري شده اند، از اين رو بايد با توجه به قوانين موجود، ساز و کار ارتقاي نظارت هاي پيمانکاران اصلاح شود.

کلهري: بايد يک خرد جمعي ايجاد و مباحث به گونه اي مطرح شود تا بتوان تمامي موضوعاتي که دوستان به آن اشاره کردند، به صورت بازتر و مشخص تر مورد بررسي قرار گيرد.

عبدالله زاده : متاسفانه اکنون شرايطي پيش آمده که اچ اس اي را فقط براي اچ اس اي مي دانند. اداره فني مهندسي، اداره بازرسي فني، تعميرات و نگهداري، بهره برداري و... بايد ملزم به الزام هاي اچ اس اي شوند. وقتي يک مهندس برق در طراحي هاي خود، لايه هاي حفاظتي مانند فيوزها و... را مد نظر قرار مي دهد، مشخص مي شود که ايمني و فرايند، در ذات رويه ها تعريف شده است. اچ اس اي به عنوان ناظر بر تمامي فعاليت هاي سازماني، رعايت الزام هاي بهداشت، ايمني و محيط زيست را مورد بررسي قرار مي دهد. به نظر من در تمامي لايه هاي سازماني، از مرحله استخدام افراد که بزرگترين سرمايه يک سازمان هستند تا مرحله توليد، بازرسي فني و ... بايد اچ اس اي ديده شود.

 

  کلهري: حرف اول در اچ اس اي، تعهد مديريت است و آموزش از کارها و فعاليت هاي ما شروع مي شود. ابزارهاي اچ اس اي، همان استاندارد ها، دستورعمل ها، آموزش ها و تجهيزات(ماشين هاي فوم ساز، شيلنگ ها و...) و کارکنان اچ اس اي هستند و قلب آن ارزيابي ريسک است که شامل ايمني، بهداشتي و زيست محيطي مي شود که براي پدافند غير عامل، يک تهديد به شمار مي رود، هرچه اين موارد بهتر انجام شود، حوادث کمتر شده و استمرار توليد، تضمين پيدا مي کند.  ريسک و تهديد بايد به صورت دقيق تري مورد ارزيابي قرار گيرد و هر سيستمي پيشرفته تر باشد، تحملش در مقابل پذيرش ريسک ها کمتر مي شود.

 

 باغباني: ما مبدع ترکيب امور بهداشت، ايمني و محيط زيست در يک مديريت به نام اچ اس اي نبوده ايم؛ بلکه آن را از تجارب ديگر کشورها به ارث برده ايم. مطمئنا در ابتدا فقط موضوع و مفهوم تامين ايمني مطرح بوده و با گسترش صنايع و تاثيرات آن بر جنبه هاي مختلف زندگي انسان ها، به بهداشت، محيط زيست و ابعاد مختلف آن پرداخته شده است. اکنون ما به دنبال مفهوم جامع تري به نام اچ اس اي هستيم که بايد آن را فرهنگ سازي کنيم، اما به نظرم يکي از بزرگترين اشکالاتي که در تبديل يک موضوع به فرهنگ وجود دارد، اين است که اغلب مسائل ما وارداتي بوده و براساس نياز روز جامعه طراحي نشده اند. به همين دليل اجراي مفاهيمي مانند اچ اس اي، به دشواري انجام مي شود که بايد با استمرار آگاهي بخشي و اعمال قوانين، آن را ايجاد کنيم. 

 

 يوسفي پور:  در مقايسه اي ميان اچ اس اي و آموزه هاي ديني، مي توان گفت که در ابلاغ دين از سوي نبي اکرم (ص)، کار ديگري جز ابلاغ و راهنمايي در فراگيري اين مهم صورت نگرفته است.  ايشان هيچ گاه نماز صبح را در خانه تک تک امت خويش بجا نمي آوردند و هيچ وقت به جاي افراد روزه نمي گرفتند.  اشکالي که در صنعت وجود دارد، اين است که همه، انجام و پياده سازي قوانين اچ اس اي را صرفا از سوي مديران آن مي بينند و اين باعث مي شود که بارمان به منزل نرسد.  در اسلام، ضابط و راهنماي دين، پيامبر گرامي اسلام  (ص) بود و مجري آن تک تک افراد. امروزه در اصول مهندسي يا بازرسي فني، وقتي جوشکار بخواهد جوشکاري کند، فقط بازرس فني، WPS آن را تاييد مي کند و جوشکار بايد آن را تبعيت کند و انجام دهد.