به مناسبت روز  اهدای عضو  اهدای زندگی

آغازی  شیرین  بر  پایانی  تلخ

مشعل  «اهدای عضو، اهدای زندگی»؛ این جمله ای است که افراد سرشناس و غیر سرشناس بارها درباره آن حرف زده اند. برخی با شک و تردید و برخی نیز محکم و استوار. همه ما ممکن است دست کم یکبار در زندگی به اهدای اعضای بدن خود پس از مرگ فکر کرده باشیم و در این باب، سوالات متعددی در ذهنمان ایجاد شده باشد؛ اما چرا اهدای عضو تا این حد اهمیت دارد؟ روزانه تعداد زیادی از همنوعان ما در کشور، جان خود را بر اثر نرسیدن بموقع اعضای اهدایی از دست می دهند، این در حالی است که هر بیمار مرگ مغزی می تواند با اهدای اعضای خود، جان ۸ انسان دیگر را نجات دهد.

31 اردیبهشت به نام روز اهدای عضو ، اهدای زندگی نامگذاری شده است، آغاز پیدایش اهدای عضو در دنیا به قرن دوم پیش از میلاد بازمی گردد. آن زمان طبيب هندی به نام ساشروتا سعی کرد پوست بینی بیماری را به صورت اتو گراف ترمیم کند که البته از موفقیت این عمل اطلاعاتی در دست نیست. بعدها یک طبيب ایتالیایی موفق شد این نوع پیوند را انجام دهد. او در پیوندهای بعدی نیز سعی کرد این کار را به صورت آلو گراف انجام دهد که البته ناموفق بود. ادوارد زیروم نیز در سال 1905 در جمهوری چک، نخستین پیوند قرنیه را روی انسان با موفقیت انجام داد. در دهه 30 میلادی نخستین پیوند از جسد به انسان به وسیله یک جراح اوکراینی صورت گرفت که البته ناکام ماند. در سال 1950 نیز نخستین پیوند کلیه  موفقیت آمیز بود. در سال 1963 جیمز هاری، عمل پیوند ریه از یک جسد به یک بیمار مبتلا به سرطان را بخوبی انجام داد و در همان سال نیز یک پیوند کبد انجام شد که موفقیت آمیز نبود. در سال 1963 هم نخستین پیوند قلب از سوی جیمز هاری انجام شد.

تاریخچه اهدای عضو در ایران به سال ۱۳۱۴ بازمی گردد. در این سال، نخستین پیوند قرنیه چشم انجام شد. در ابتدا مردم هنوز با فرهنگ اهدای عضو ناآشنا بودند؛ اما به مرور زمان و به مدد تبلیغات فرهنگی و برگزاری جشن نفس که هر ساله به منظور تقدیر از خانواده اهداکنندگان اعضا برگزار می شود، تعداد بیشتری با عمل اهدای عضو آشنا شده و خواستار دریافت کارت اهدای عضو هستند. به این ترتیب امروزه می توان از مرگ تعداد زیادی از هموطنان نیازمند پیوند عضو جلوگیری کرد.

مروری بر تاریخچه اهدای عضو در ایران نشان می دهد که نخستین پیوند کلیه در سال 1347، پیوند مغز استخوان در سال 1370، اولین پیوند موفق روده باریک در سال 1371، همچنین نخستین پیوند موفق کبد و پیوند موفق قلب در سال 1372 و اولین پیوند پانکراس نیز در سال 1385 با اهدای عضو انجام شده است.

 دیدگاه دین و مراجع دینی به اهدای عضو

در این روزگار، شاهد رواج یافتن اهدای عضو افراد بویژه در مواردی مانند مرگ مغزی هستیم. حتی برخی آن را به شکل یک حرکت اجتماعی ترویج می کنند؛ اما نگاه شرع به این ماجرا چیست؟ آیا می توان اعضای بدن فردی که دچار چنین مرگی شده را اهدا کرد؟ دین مبین اسلام، اهمیت فوق العاده ای برای نجات جان انسان ها قائل است. چنانچه در قرآن کریم در سوره مبارکه مائده آیه ٣٢ به تصریح آمده است: «هرگاه شخصی باعث بقای نفسی شود، مانند آن است که باعث نجات جان تمام انسان ها شده است.»مراجع دینی نیز با استناد به کلام الهی فتوای متعددی داده اند. حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) درباره اهدای عضو می گویند: «اگر استفاده از اعضاى بدن بیماران مذکور براى معالجه بیماران دیگر، باعث تسریع در مرگ و قطع حیات آنان شود، جایز نیست؛ در غیر این صورت اگر عمل مزبور با اذن قبلى وى صورت بگیرد یا نجات نفس محترمى متوقف بر آن عضو مورد نیاز باشد، اشکال ندارد.» حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله العالی) نیز می فرمایند: «در صورت نیاز و ضرورت، با رضایت بستگان و با رعایت شرایط اشکالی ندارد.»

 30 هزار بیمار در لیست انتظار پیوند اعضا

به گفته علی بیگی، مدیر فرهنگی واحد فراهم آوری اعضا و نسوج پیوندی بیمارستان دکترمسیح دانشوری، در حال حاضر حدود ۳۰ هزار بیمار در لیست انتظار پیوند اعضا قرار دارند و روزانه ۱۰ نفر از این لیست به دلیل نرسیدن عضو، جانشان را از دست می دهند. نکته قابل تامل این است که روزانه ۱۲ نفر به این لیست اضافه می شوند، جمعیتی که برای ادامه زندگی نیازمند پیوند اعضا بوده و برای كوتاه شدن زمان حضور در فهرست انتظار، چشم به راه بخشش خانواده های بزرگوار متوفای مرگ مغزی هستند. اعضای حیات بخش و بافت های هر فرد مرگ مغزی می تواند جان بیماران نیازمند به عضو پیوندی را از مرگ حتمی نجات داده و کیفیت زندگی بیش از ۵۰ بیمار را ارتقا دهد. این در حالی است که طبق آمارها سالانه ۶ تا ٨ هزار فوت ناشی از مرگ مغزی بر اثر حوادث مختلف در ایران ثبت می شود. آماری که طبق داده های موجود، نیمی از آنها قابلیت اهدای عضو را دارند، اگرچه تنها ۲۵ تا ۳۰ درصد از این آمار به مرحله اهدا می رسند؛ چراکه ۷۰ تا ۷۵ درصد موارد به دلیل مخالفت خانواده فرد مرگ مغزی شده، پیکر این افراد به جای نجات جان سایر انسان ها، به زیر خاک می رود، در حالی که می تواند به هزاران نفر زندگی دوباره ببخشد.

 گسترش فرهنگ اهدای عضو

اهدای عضو و ترویج این امر انسانی و خداپسندانه، نیازمند فرهنگ سازی است تا به این وسیله، فرهنگ در جامعه  به رفتار تبدیل شود و خانواده هایی که در شرایط حساس تصمیم گیری برای رضایت به اهدای اعضای عزیزشان هستند، راحت تر این اقدام را بپذیرند.

در کشورهای مختلف، برای ترویج فرهنگ اهدای عضو، فعالیت هایی انجام و تدابیر ویژه ای برای گسترش این فرهنگ در نظر گرفته شده است. استفاده از رسانه های دیداری، شنیداری و گفت وگو با افراد متخصص در این زمینه به منظور ارائه اطلاعات صحیح یا گفت وگو با افراد سرشناس و شهره در زمینه های مختلف علمی، ورزشی، هنری و... از مواردی هستند که به گسترش و ترویج فرهنگ اهدای عضو منجر می شوند.

با فرهنگ سازی می توان آمادگی را برای تمایل به اهدای عضو بیشتر کرد که یکی از راهکارهای آن پرداختن به این موضوع در رسانه ها به شیوه هایی است که آگاهی های افراد را در زمینه مرگ مغزی، کما و تفاوت های آن دو با هم بالا می برد.

قطعا برای رسیدن به نتایج مطلوب در ساخت برنامه هایی با موضوع اهدای عضو باید از پزشکان و کارشناسان مجرب در این حوزه استفاده شود؛ زیرا اطلاع رسانی نادرست نتیجه و اثرات مخربی در بر خواهد داشت. همچنین یکی از اقدام های مثبت در این زمینه، صدور کارت اهدای عضو است. این اقدام یکی از بزرگترین نمادهای فرهنگی در زمینه ارتقای فرهنگ اهدای عضو به شمار می رود.

 از زمان راه اندازی واحد فراهم آوری اعضای پیوندی در ایران، مراکز مختلفی شروع به ثبت نام و صدور کارت اهدای عضو کردند؛ اگرچه در روزها و ماه های اول، تعداد ثبت نام به بیش از ۱۰۰ نفر در ماه نمی رسید؛ اما با شروع تبلیغات فرهنگی و برگزاری جشن نفس، تعداد بیشتری از مردم نیک اندیش ایران با این امر مقدس آشنا شده اند و تعداد افراد متقاضی کارت اهدای عضو روز به روز بیشتر می شود.

 بنابراین هر ایرانی می تواند با افزایش آگاهی خود و دیگران، بالا بردن سطح اطلاعات جامعه در زمینه مرگ مغزی و اهدای عضو، گرفتن کارت اهدا و شرکت در طرح سفیران به ترویج فرهنگ اهدای عضو کمک شایانی کند.

 نجات جان 8 نفر با اهدای عضو

هر فرد مرگ مغزی می تواند با اهدای ارگان های حیاتی خود جان یک تا 8 نفر را از مرگ حتمی نجات دهد و با اهدای بافت و نسوج خود یک تا 53 نفر را از معلولیت رهایی بخشد.

اعضای قابل اهدا شامل قلب، ريه ها، کبد، روده ها، لوزالمعده و کليه ها می شود. علاوه بر این اعضا، برخی از بافت های بدن نیز قابل پیوند هستند. با اهدای قرنيه چشم، می توان بينایی را به فردی که دچار صدمه شديد به چشم شده، بازگرداند. تاندون و غضروف باعث بازسازی اعضای آسیب دیده مربوطه می شوند. پيوند استخوان می تواند مانع قطع عضو در سرطان استخوان شود.

 دريچه قلب برای کودکان با بيماری مادرزادی دريچه ای و بزرگسالان با دريچه آسیب دیده به کار می رود. پيوند پوست، نجات بخش بيماران با سوختگی شديد است. پیوند مغز استخوان، تنها درمان ممکن در بعضی از سرطان های خون است. برخلاف عضو، بافت می تواند تا 24 یا حتی 48 ساعت بعد از مرگ فرد اهدا شود و حتی می توان آن را برای مدت طولانی ذخيره کرد.

به هر روی، اگرچه مرگ مغزی اتفاقی تلخ برای خانواده فرد متوفی به شمار می رود؛ اما روی دیگر این اتفاق تلخ، اهدای حیات و فرصت دوباره زیستن به فرد دیگری است که با نگاه مثبت به مقوله اهدای عضو می تواند به زندگی بازگردد.