عبادت  و ابعاد آن

عبادت این کلمه چهارحرفی؛ اماپرمحتوابه معنای پرستش، اطاعت و پیروی خاضعانه و خاشعانه و درمواردی به معنی نهایت خضوع و فروتنی در برابر حضرت باریتعالی است؛ این کلمه، دراصطلاح قرآنی، معنایی عام دارد و بسیاری از رفتارهای انسان را حتی اگر پیروی ازشیطان وهوای نفس هم باشد، در بر می گیرد. به بیان دیگر، براساس آیات قرآن، مفهوم عبادت شامل عبادت دیگرانسان ها، عبادت هوای نفس، عبادت شیطان، عبادت بت هاوعبادت خداوند می شود.  انسان به عنوان مهم ترین و بزرگترین جلوه قدرت لایزال الهی، خداوند سبحان را به عنوان خالق خویش وهرآنچه در عالم هستی است، عبادت می کند.  علامه طباطبایی(ره)، حقیقت عبادت را در این می داند که بنده، خود را درمقام ذلت وعبودیت قرار داده وازهرچیزدیگر بریده و به یاد پروردگار باشد وهمواره زبانش ذکر او گوید؛ البته میل به خدمت و تقدیس موجودی برتر که مستحق این خدمت و تقدیس باشد نیزبه عنوان حقیقت عبادت بیان شده است.  این نوشتار، کند وکاوی است درباب عبادت و آثار آن برانسان؛ انسانی که معجزه خلقت پروردگار عالم و عالمیان است.

 فلسفه عبادت

برای چرایی عبادت خداوند، چندعلت ذکر شده که هدف خلقت جهان، یاد و ذکر خدا و نیاز انسان به خدا از جمله این دلایل عنوان شده است.  براساس برخی آیات قرآن، هدف آفرینش جهان (جن و انس) عبودیت وبندگی خداوند است. به همین دلیل، زمانی که انسان ازاین هدف منحرف می شود، خداوند پیامبرانی را مبعوث می کند تا او را از یوغ عبادت طاغوت نجات دهند و به هدف اصلی خلقت باز گرداند. شهید دکتر مرتضی مطهری، عبودیت و پرستش خداوند را امری فطری می داند که با سرشت اوعجین است؛ اما گاه این انسان ازمسیر صحیح و الهی خود خارج می شود وبه پرستش موجوداتی از قبیل بت و... روی می آورد.

 مفهوم عبادت درعلم فقه

عبادت درعلم فقه، برخلاف کاربرد عام قرآنی آن، تنها به اعمال و مناسکی که به شرط قصد قربت انجام شود، اطلاق می شود که به آنها احکام تعبدیه می گویند. مفهوم عرفی عبادت، در کنار بعضی مصادیق آن مانند نماز، روزه، حج، دعا و تسبیح شناخته می شود که از معنای قرآنی و فقهی آن محدودتر است.

     انواع عبادت

عبادت را به دو قسم اختیاری و غیراختیاری تقسیم کرده اند.  عبادت غیراختیاری به نوعی ازعبادت گفته می شود که عابد، هیچ گونه اختیار و آزادی انتخاب ندارد و فقط فرمان پذیر است. این نوع عبادت، از سوی همه موجودات هستی به غیراز موجوداتی که دارای اراده هستند، انجام می شود.   عبادت اختیاری نیزنوعی از عبادت است که مکلفانِ دارای اراده مانند جن و انسان طبق اختیار وانتخاب خود، اعمال عبادی را انجام می دهند. این نوع عبادت را عبادت خاصه نیز نامیده اند و در آیاتی از قرآن مجید هم به این نوع عبادت اشاره شده است.  درقرآن و روایات، آثاری مانند آمرزش گناهان، آرامش و سرور انسان، افزایش رزق و روزی، امامت، تقرب الهی و استواری از نتایج عبادت اختیاری برشمرده شده، ضمن اینکه خلوص، اعتدال، صبر، علم، خشوع و طهارت نیز از آداب و شرایط این نوع عبادت دانسته شده است.  عبادت منحصر به مناسک عبادی نیست؛ بلکه دعا، تفکر و کسب روزی حلال از مصادیق آن به شمار می آید. درآیات و روایات تفاخر، تکبر، جهل، دنیاگرایی وحرام خواری ازموانع عبادت محسوب می شود ودرکتاب مقدس نیز از آن به عنوان میثاقی با بنی اسراییل یادشده است.

    اهداف عبادت

 به یاد خدا بودن، یکی از اهداف عبادت است. به گفته شهید مرتضی مطهری، اصل فلسفه تشریع عبادات، یاد و ذکر خداست که به دنبال آن یاد خود بودن و خود را بازیافتن حاصل می شود و انسان بر اثر آن دو، روشنایی و قدرت ویژه ای به دست می آورد.  در آیه 14سوره طه، هدف و غایت نماز که سمبل اصلی عبادت است، ذکر و یاد خدا معرفی شده است.  یکی دیگر از اهداف عبادت، احساس وابستگی وعجز است. همانطور که می دانیم، طبیعت انسان چنان است که وقتی خود را وابسته و نیازمند به کسی ببیند، در برابر او خضوع می کند و از آنجا که وجود انسان، وابسته به خداست و در همه چیز نیازمند به اوست، این احساس عجز و نیاز، او را به عبادت و پرستش خداوند سبحان وا می دارد.

 شرایط قبولی عبادت

عبادت، به غير از شرط صحّت، شرايط قبول و كمال هم دارد؛ يعنى آنچه مراعاتش، انسان را به قرب خدا و رشد معنوى مى رساند و در فرد و جمع، تاثير مى گذارد. گاهى عبادت، صحيح است؛ اما رشد آور نيست، مثل دارويى كه شفابخش نيست. گاهى نیز عبادت انسان را از كيفر مى رهاند؛ اما او را محبوب خدا نمى سازد.  در آيات و روايات، شرايطى براى قبولى اعمال و عبادات از حمله شرایط اعتقادى، سياسی، اخلاقى، اقتصادی، همچنین اجتماعی، خانوادگی و.... بیان شده است.  انسان بايد به مسأله قبولى عبادت، عنايت خاصّى داشته باشد تا از تلاش معنوى خود بهره مند شود. حضرت على (ع) می فرماید: كُونُوا عَلى قَبُول الْعَمَلِ اَشَدَّ عِنايةً مِنكُم عَلَى الْعَمَل: به قبولى عمل، بيش از اصل عمل توجّه داشته باشيد.  انسان ممكن است براى پذيرش در جايى، هم كارت ورود بگيرد، هم طبق مقررات ظاهرى عمل كند؛ اما در مصاحبه به دلایلى مانند فساد اخلاق، سوء سابقه و... رد شود. عبادات هم ممكن است از نظر مقررات الهى، درست انجام شده باشد؛ اما به دلايلى مورد قبول خدا واقع نشود. مگر نه اين است كه گاه كارهاى صحيحى از سوی افراد غيرمسؤول انجام می شود؛ اما به جاى تشكّر، از آنان انتقاد هم می شود؟! پس شرطِ قبولى كار، چيزى ديگر است.

  شرط اعتقادى ايمان به خدا

در آیه 5 سوره مائده درباره شرط اعتقادی ایمان به خدا آمده است: وَمَن يَكفرْ بِالاِْيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ: نداشتن ايمان، مايه تباهى اعمال است یا در آیه 18 سوره توبه بیان شده است: إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ مَنْ ءَامَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الاَْخِر: كسانى مساجد را آباد می کنند كه به خدا و معاد ایمان داشته باشند.  همچنین در آیه 97 سوره نحل در این باره آمده است: مَنْ عَمِلَ صَلِحاً مِّن ذَكَرأو أنثی  وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَوةً طَيِّبَة: و عمل صالح از زن ومرد مؤ من است كه موجب زندگى پاك می شود.  بنابراین كسى كه خدا را قبول ندارد، براى او هم كارى نمى كند تا انتظار پاداش داشته باشد. قرآن كريم، اعمال كافران را همچون خاكسترى مى داند كه در يك روز توفانى در برابر باد قرار گيرد كه چيزى از آن باقى نمى ماند.

 شرط سياسى ولايت

ولايت و رهبرى صحيح و آسمانى، همه بندگان خدا و بندگى ها، نماز، حجّ، جهاد و... را در مسير الهى قرار می دهد و به آنها جهتی شايسته مى بخشد. مثل ايران امروز كه با برخوردارى از ولايت فقيه، راه رو به رشدى را مى پيمايد. در مقابل، كشورهاى اسلامى ديگر، با آنكه نماز، روزه و... دارند؛ اما به دلیل انحراف در خط سياسى و رهبرى، در ذلّت هستند.  رهبرى جامعه، همانند ناخدایی است درکشتی که می تواند سرنشیان خود را به ساحل مقصود برساند یا در بیکرانه دریاها سرگردان سازد.  در حديثی از امام باقر عليه السلام آمده است: مَنْ دانَ اللّهَ بعبادَةٍ يَجْهَدُ فيها نَفْسَهُ وَ لا اِمام لَهُ مِنَ اللّه فَسَعْيُهُ غَير مُقْبُولٍ: كسى كه به خدا ايمان دارد و عبادت هاى طاقت فرسا هم انجام می دهد؛ اما امام لايقى از طرف خدا ندارد، تلاشش بى فايده است.  اگر رهبر آسمانى بود، پرستش خدا به طاغوت پرستى كشيده نمى شد و قوانين آسمانى به خرافات نمی گروید و نمازهاى جمعه، با همه شكوهش، به نفع طاغوت ها نمى انجاميد و حج، اين مظهر قدرت و عزّت اسلام و مسلمين، چنين بى اثر يا به سود حكام دور از اسلام تبديل نمى شد. 

در حديثی مى خوانيم: فَمَنْ لَم يَتَوَّلنا لَم يَرْفَعِ اللّهُ لَهُ عَمَلاً: هر كس ولايت و رهبرى ما را نپذيرد، خدا هم اعمال او را قبول نمى كند.  حضرت على (ع) می فرمایند: ما باب الله هستيم و راه خدا از طريق ما معرّفى و شناخته می شود.

پس شرط قبولى عبادات، ولايت است؛ البته ولایتی که با تقوا همراه باشد. امام باقر(ع) در ا ین باره فرموده اند: وَ ما تَنالُ وِلايَتَنا اِلاّ بِالعَمَلِ وَالوَرَعِ: در خط رهبرى ما نيست، مگر آنانكه اهل عمل و تقوا باشند.

  شرط اخلاقى تقوا

داستان فرزندان آدم در قرآن آمده است که هر دو قربانى كردند؛ اما قربانى يكى پذيرفته شد و ديگرى نه. خدا مى فرمايد: إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ: خدا تنها از اهل تقوا مى پذيرد.  نقل كرده اند: شخصى هنگام عبور از بازار، از مغازه ای، قرص نانی سرقت كرد و از مغازه ای ديگر دو عدد انار. سپس آن انار و نان را به فقير داد. به او گفتند: اين چه كارى است؟ گفت: خداوند هر گناه را يك كيفر؛ اما ثواب را ده برابر پاداش می دهد. من با آن دو نان و دو انار، چهار گناه كردم؛ اما با بخشش آن به فقير، چهل ثواب بردم. چهار گناه از چهل ثواب كه كم شود، سى و شش ثواب باقى مى ماند. به او گفتند: پاداش ده برابر، براى كسى است كه كارش بر اساس تقوا باشد. انفاق از مال غصبى پاداش ندارد. مگر نخوانده اى كه: انما يتقبل اللّه من المتقين... !

  شرط اقتصادی اداى حق مردم

رسيدگى به نيازمندان و اداى حقوق محرومان به درجه اى از اهميت است كه گاهى قبولى عبادت، به آن بستگی دارد. پرداختن زكات يا داشتن درآمد مشروع، از اين نمونه است.  امام رضا (ع) می فرماید: مَنْ صَلّى و لم يُزَكِ لَمْ تُقْبَلْ صَلوتُه: هر كس نماز بخواند؛ اما زكات (و ماليات اسلامى) نپردازد، نمازش قبول واقع نمى شود.

حضرت على (ع) به كميل فرموده اند:

هر گاه غذاى تو از راه حلال و درآمد صحيح نباشد، خداوند، تسبيح گفتن و شكر كردن تو را قبول نمى كند.

 شرط اجتماعى خيرخواهى نسبت به ديگران

حفظ پيوندهاى اجتماعى و اخوّت ميان مسلمانان و روابط شايسته ونيكو ميان پيروان اسلام، اهميّت بسيارى دارد. از اين رو، هر سخن و عملى كه به گسستن پيوندها و به هم زدن روابط خوب منجر شود، نارواست. غيبت، سوء ظن، بد خواهى، قطع رابطه، بد خلقى و... از اوصاف و اعمالى هستند كه قبول نشدن عبادت را به دنبال دارند.  رسول خدا (ص) فرموده اند: مَنِ اغْتابَ مُسْلِماً اَوْ مُسْلِمةً لَمْ يَقْبَلِ اللّهُ صَلاتَهُ وَ لاصِيامَهُ اَرْبَعينَ يَوماً وَلَيْلَةً اَلاّ اَنْ يَغْفِرَ لَه صاحِبهُ: كسى كه غيبت زن و مرد مسلمانى را بكند، تا چهل روز نماز و روزه اش را خدا نمى پذيرد، مگر آنكه آن شخص، او را ببخشد.  و نيز آن حضرت در جایی دیگر فرموده اند: يا اَباذَر! اِياكَ وَ هِجْرانَ اَخيكَ، فَاِنَّ الْعَمَلَ لا يُتَقَبَّلُ مَعَ الْهِجْرانِ: اى ابوذر! از دورى و قطع رابطه با برادر دينى بپرهيز؛ چرا كه عمل اينگونه اشخاص پذيرفته نيست.  و امام صادق (ع) نیز در این زمینه مى فرمايند: لا يَقْبَلُ اللّهُ مِنْ مُؤ مِنٍ عَملاً وَ هُوَ مُضْمِرٌ عَلى اَخيِه سُوءً: هر مؤ منى كه نسبت به برادر دينى اش، نيّت بدى داشته باشد، خداوند عمل او را قبول نمى كند.  نتيجه آنكه، بدگويى از ديگران، نيّت سوء درباره مردم، ترك دوستى، غيبت و امثال آن كه باعث سست شدن پيوندهاى اجتماعى مسلمانان مى شود، از موانع قبول شدن عبادات به حساب می آید و نمازگزار و اهل عبادت، بايد روابط دينى مستحكمى با بندگان خدا داشته باشند تا عباداتش شایسته پذیرش شود.

 شرط خانوادگى خوشرفتارى

آیين مقدس و متعالى اسلام، ميان عبادت، سياست، اخلاق و اجتماع، پيوندى منسجم ايجاد كرده است، به طوری که در امور خانوادگى، رعايت احترام و حقوق متقابل زن و شوهر چنان مهم دانسته شده كه بى توجهى به آن، گاهى باعث قبول نشدن سایر عبادات می شود و قطع پيوندهاى زمينى، به قطع پيوند آسمانى مى انجامد.  در اين زمينه پيامبر اسلام (ص) فرموده است: مَنْ كانَ لَهُ اِمْرئةٌ تُوذيهِ لَم يَقْبَلِ اللّهُ صَلاتَها وَ لا حَسَنَةً مِنْ عَمَلِها... وَ عَلَى الرَّجُل مِثْلُ ذلِكَ: هر كس زن بد رفتار و اذيت كننده اى داشته باشد، خداوند نماز و كارهاى نيك آن زن را نمى پذيرد. (مرد نيز همچنين است) نه تنها بدرفتارى زن با شوهر يا برعكس، اين اثر را دارد؛ بلکه نگاه خشم آگين به پدر و مادر هم مانع قبولی عبادات می شود.  امام صادق (ع) فرموده اند: مَنْ نَظَر اِلى اءبَويهِ نَظَرَ ماقتٍ وَ هُما ظالِمانِ لَهُ لَم يَقْبَلِ اللّهُ لَهُ صَلاةً: نماز فرزندانى كه با خشم به پدر و مادر خود نگاه می کنند، قبول نمى شود؛ اگرچه والدين، نسبت به آنان كوتاهى و ظلمى كرده باشند.  بنابراین، ما وقتی از نردبان نماز، به معراج مى رويم كه پايه هاى آن، روى زمين محكمى باشد؛ اما اگر روى يخ لغزنده يا زمين سُست قرار داده شود، بالا رفتن مشكل يا غير ممكن می شود. كمال معنوى در سايه عبادات، آن هم با حسن رفتار و روابط شايسته اجتماعى حاصل مى شود. مسائل ديگرى هم در روايات بيان شده كه مانع قبولى اعمال است، مانند شراب خوردن و... ؛ البته نبايد اینگونه تصوّر شود که حال كه خدا قبول نمى كند، پس این افراد دیگر نماز نخوانند، روزه نگيرند و... بلكه این روايات، نشان دهنده ضعف عمل و كم ارزشى آن به دلیل رفتار و خصلت هاى ناشايست عبادت كننده است.

 نشانه قبولى عبادت

قرآن، ثمره نماز را، باز داشتن از فحشا و منكر مى داند: «إِنَّ الصَّلَوةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنكَرِ» و اين خاصيّت، مغز و محتواى اصلى نماز و نشان قبولى اعمال و عبادات است. هسته بى مغز، رشد نمى كند و ثمر نمى دهد و نماز بدون بازداشتن از بدى ها هم همان عبادت بى محتواست.  امام صادق (ع) در بيان اين نشانه مى فرمايد: مَنْ اَحَبّ اَنْ يَعْلَمَ اَقُبِلَتْ صَلاتُه اَمْ لَمْ تُقْبَل، فَلْينظُر هَلْ مَنَعتْهُ صَلاتُه عَنِ الْفَحشاءِ وَالمنكر؟ فَبقَدرِ ما ضَعَتْهُ قُبِلَتْ مِنه: هر كس دوست دارد بداند نمازش قبول شده يا نه، ببيند آيا نمازش او را از گناه و زشتى باز داشته يا نه؟ پس به هر قدر كه نمازش او را از گناه باز داشته، به همان اندازه نمازش قبول شده است.

آثار عبادت

برای عبادت، آثار زیادی در قرآن و روایات ذکر شده است. آمرزش گناهان،  آرامش و سرور، افزایش رزق و روزی،   استواری دین،   امامت ، تقرب الهی،   تقوای الهی،  جلب رحمت و رضایت الهی،  شکر خدا،  عزت،  قدرت،  مصونیت از گناه،  هدایت الهی،  همنشینی با ابرار و نیکان  و یقین  از آثاری است که برای عبادت ذکر شده است.

 موانع عبادت

انجام اعمال عبادی، گاه با موانعی همچون تفاخر، تکبر، جهل، دنیاگرایی و حرام خواری روبه رو می شود.

در آیه ۳۶ سوره نساء، تکبر و تفاخر به عنوان دو عامل بازدارنده از عبادت خداوند معرفی شده و در آیاتی دیگر نیز دوری از تکبر، شرط نیل به عبادت خدا دانسته شده است. در آیه ۶۴ سوره زمر نیز از جهالت و نادانی به عنوان عامل عبادت غیرخدا نام برده شده است.

حضرت علی(ع)، وابستگی به دنیا و اشتغال زیاد به آن را مانع اصلی عبادت خدا و ترک دنیا دوستی را نیز عامل اصلی رسیدن انسان به کمال معرفی کرده اند. قرآن کریم نیز مؤمنین را از غفلت در یاد خدا به خاطر اموال و اولاد برحذر داشته است.

حرام خواری نیز از موانع جدی در مسیر عبادت و بندگی خدا معرفی شده است. پیامبر اسلام(ص) عبادت همراه با خوردن مال حرام را مانند ساختن بنا روی شن زار می داند.