گزارش اختصاصي از پتروشيمي آماده افتتاح و کارکنان پرديس که چشم به راه رئيس جمهوراند

نيروي کار را هم در زمان افتتاح ببينيد

مشعل     نام فاز 3 پتروشيمي پرديس را در سالي که گذشت، فراوان شنيديم؛ از مجتمع هاي پتروشيمي که در نوبت افتتاح قرار دارند و در زمره بزرگترين مجتمع هاي توليد اوره و آمونياک جهان به شمار مي روند.

وارد فاز 3 مجتمع پتروشيمي پرديس در شهر عسلويه - فاصله 270 کيلومتري جنوب شرقي بندر بوشهر - که مي شويم، همه چيز براي افتتاح مهياست؛ از بخاري که بالاي دودکش(استک) مجتمع در حال خروج است و نشان از توليد دارد  تا محوطه و اتاق فرماني که با جزييات مي شود فرايند توليد را در آن به نظاره نشست. يکي از کارکنان مي گويد: شما زماني اينجا آمديد که همه چيز آماده شده است. بايد زماني که ما در حال فعاليت بوديم، مي آمديد. او ادامه مي دهد: همکارانم سختي زياد کشيدند تا اين طرح به ثمر برسد. شب هاي زيادي بيدار مانديم و روزهاي زيادي در گرما فعاليت کرديم تا توليد نهايي شود. او مي گويد: توليدي که الان در جريان است، به همين آساني نيست؛ خيلي زحمت کشيده شده؛ همه فقط مي آيند توليد و افتتاح را مي بينند؛ اما ما را نه...

مي پرسم از زمان افتتاح خبر داري؟ مي گويد: اينجا آماده است؛ ما منتظريم آقاي رئيس جمهور بيايد. مي پرسم: مگر قرار است آقاي روحاني افتتاح کند؟ مي شنوم: دوست داريم ايشان بيايند. مي پرسم از  رئيس جمهور چه خواسته اي داري؟ مي گويد: خواسته ام شخصي نيست؛ براي کشورمان، ايران و مردم آن... و حرفش را قطع مي کند... باز ادامه مي دهد: ما از همين مردميم که توليد را سرپا نگه داشته ايم.

مجتمع پتروشيمي پرديس، به عنوان يکي از بزرگترين مجتمع هاي توليد اوره و آمونياک جهان، در سه فاز، توسعه يافته است. ظرفيت اسمي فاز اول و دوم پتروشيمي پرديس، سالانه در مجموع 2ميليون و 150هزار تن اوره(کود شيميايي) و يک ميليون و360 هزار تن آمونياک است که با بهره برداري از فاز سوم، اين ميزان سالانه به بيش از 3 ميليون و 225 هزار تن اوره گرانول و 2 ميليون و 40 هزار تن آمونياک افزايش مي يابد.

براي تامين خوراک اين سه مجتمع، سالانه بيش از دو هزار ميليون مترمکعب گاز از فازهاي گازي پارس جنوبي از طريق پتروشيمي مبين، وارد پتروشيمي پرديس مي شود. اين هم از مزيت هاي ايران است که با برخورداري از گاز، امکان تبديل آن به محصولات مختلف فراهم شده است.

حجم ذخاير گاز کشور در نهايت بايد به اوره، متانول، برق و يا ال ان جي تبديل شود که با توجه به شرايط منطقه، بازار برق، بازار گسترده اي نيست و تبديل گاز به اوره يا متانول براي کشور باصرفه تر است.

واحد آمونياک پرديس با ليسانس M.W Kellogg از انگلستان، واحد اوره با ليسانس Stami Carbon از هلند و واحد دانه بندي اوره نيز با ليسانسStami Carbonاز بلژيک راه اندازي شده است.  از مجتمع پرديس که بازديد مي کنيم، سه مخزن محصول آمونياک (هريک به ظرفيت20 هزار تن و در مجموع60 هزار تن) و چهار انبار محصول اوره (در مجموع 210 هزار تن) براي ذخيره سازي به چشم مي خورد.

فازهاي اول و دوم پتروشيمي پرديس، پيش از تحريم هاي صنعت نفت اجرا شده اند و آغاز توسعه فاز 3 با آغاز اين تحريم ها همزمان شد. از اين رو حسين شهرياري، مديرعامل پتروشيمي پرديس به «مشعل» مي گويد: اين فاز، با اتکا بر منابع داخلي شرکت احداث شد و هيچ فاينانسي هم از شرکت هاي خارجي دريافت نکرديم. با همه محدوديت هايي که داشتيم، توانستيم فاز سوم را طراحي و اجرا کنيم.

طرح توسعه فازسوم، مشابه فازهاي 1 و 2 است؛ در واقع در اين مجتمع سه فاز مشابه هم با توليد و تجهيزاتي يکسان وجود دارد.

تقريبا 60 درصد اين پروژه با اتکا به توان داخلي اجرا شده و حدود 40 درصد باقي مانده نيز خريد تجهيزات از کشورهاي ژاپن، چين، کره و هند بوده است.

ميزان اعتبار هزينه شده براي فاز سوم، حدود 502 ميليون يوروست و هم اکنون در اين فاز، نزديک به 1200 نفر به صورت مستقيم و غيرمستقيم مشغول فعاليت هستند.

براي گفت وگو با نيروي انساني شاغل در فاز 3 پرديس، ابتدا به اتاق کنترل فاز 3 مجتمع پتروشيمي مي رويم. مهندسان اتاق کنترل به صف نشسته اند و با دقت در حال کنترل فعاليت مجتمع هستند و براي مصاحبه استقبال مي کنند. سپهر امير جعفري 31 ساله است و سه سال مي شود که در اين مجتمع کار مي کند. او از نيروهاي تازه استخدام شده است، وقتي از او درباره سختي کار سوال مي کنم، در پاسخ از حساسيت کار خود مي گويد، اين که اتاق کنترل، قلب هر واحد شيميايي است. تمام سيستم هاي فرايند توليد از اينجا کنترل مي شود. با توجه به اهميتش، کار پر استرسي است؛ چون کار شيفتي است و تمام سيستم هايي را که در توليد نقش دارند، ما در اينجا کنترل مي کنيم. در واقع تصميم گيرنده هستيم و هر اتفاقي را بايد کنترل کنيم. بنابراين کارمان استرس زيادي دارد.

سپهري پيش از اين در فازهاي 15 و 16 مشغول فعاليت بوده و درباره کار در عسلويه توضيح مي دهد: کار در منطقه عسلويه، سختي هاي زيادي دارد. 14 روز کار شامل 7 روز اول روزکار و هفت روز شب کار مي شود و هفت روز سوم هم که  استراحت مي کنيم.

سخناني مشابه ديگر همکاران او که در اين مجموعه، مشغول فعاليت هستند؛ از جمله آرش خلج که در باره کار در اين منطقه و مجتمع توضيح مي دهد: کار بهره برداري، سختي هاي خاص خود را دارد. شيفت کاري پر از استرس است و کوچکترين تغييري که در فرايند کار پيش آيد، کنترل آن استرس زيادي به ما وارد مي کند.

صحبت از تحريم و روزگار برجام که مي شود، جمله اي صريح و واضح مي گويد: تحريم براي نفت و گاز، فلج کننده است. اصلا شوخي نيست. در تامين برخي تجهيزات، در حال فلج شدن بوديم.

او ادامه مي دهد: در دوره تحريم پتروشيمي و صنعت نفت، مي دانستم برخي تجهيزات از کشورهاي با کالاهاي بدون کيفيت تهيه مي شود که اين مشکل آفرين هم بود. اين موضوع در سخنان مديرعامل مجتمع پتروشيمي پرديس هم مورد اشاره قرار مي گيرد که به «مشعل» مي گويد: در زمان تحريم، ما يکسري از تجهيزات را از طريق واسطه ها تهيه کرديم که متاسفانه بخش عمده خريد ما هم در اين دوران اتفاق افتاد. در آن زمان هزينه ها بالا نبود؛ بلکه از اين بابت نگران بوديم که کالايي که مي خواهيم نصب و راه اندازي کنيم، کارايي لازم را نداشته باشد؛ و لي خوشبختانه زمان راه اندازي تجهيزات، همزمان با برجام شد و توانستيم در زمان راه اندازي، کارشناسان و متخصصان شرکت هاي خارجي نيز استفاده کنيم. فعاليت اجرايي اين مجتمع از سال 81 شروع شد و با مالکيت شرکت ملي صنايع پتروشيمي و براساس برنامه ريزي پيش بيني شده جلو رفت و در نهايت، براساس سياست اصل 44 ، اين مجتمع به بخش خصوصي واگذار شد.

خلج که از طريق آزمون وارد صنعت نفت شده، حالا از مشکلات خصوصي سازي و تفکيک از بخش نفت گلايه مند است. مي گويد: کاش امکان بازگشت پتروشيمي ها به قبل از خصوصي سازي فراهم شود. اکنون برخي از آموزش ها حذف شده است، در حالي که صنعت نفت به آموزش بهاي زيادي مي داد.

صريح تر از ديگر همکارانش سخن مي گويد. از او که مي پرسم بسياري، از حقوق هاي بالاي نفت گلايه دارند، مي گويد.حاضرند بيايند اينجا کار کنند؟ کساني که در عسلويه کار مي کنند، حقشان خيلي بيشتر از اين است. خيلي ها اطلاع ندارند و مي گويند چرا حقوق ما اين اعداد و ارقام است و حرف هاي مختلف مي زنند، اما اگر يک روز اينجا کار کنند، متوجه سختي کار مي شوند. بايد در اين منطقه حضور داشته باشند تا سختي اش را درک کنند. کمتر کسي است که حاضر باشد در شرايط پراسترس و آب و هواي بد اينجا مشغول کارشود.

در بازديد از ديگر بخش هاي فاز 3 پرديس، با فرمان جمشيدي از نيروهاي انساني مشغول در بخش بهره برداري و توليد هم صحبت مي شوم. از سال 83 تاکنون در اين مجموعه مشغول فعاليت است. ابتدا در فاز يک پرديس بوده و حالا در فاز 3 کار مي کند. از سختي کار که سخن به ميان مي آيد، مي گويد: همين گرما، سروصدا و گرد و خاک که مي بينيد، بخشي از سختي هاي اين منطقه است. ادامه مي دهد: دوري از خانواده را هم اضافه کنيد.  او که يک فرزند دارد، مي گويد: هر بار که مي خواهم اينجا بيايم، " نياز" ( فرزندش) دلتنگي مي کند و مانع آمدنم مي شود؛ اما به هر طريق راضي اش مي کنم.

سجاد حسيني نيا، مهندس فرايند پرديس است، 42 ساله با 11 سال سابقه کار در اين مجتمع. صحبت از نيروي کار و سختي هاي آن که مي شود، جملات طلايي فراواني دارد. مي گويد: وقتي روند يک فعاليت را ارزيابي کنيم، متوجه نقش و از جان گذشتگي نيروي انساني مي شويم. او ادامه مي دهد: مجموعه تجهيزاتي که در يک سيستم وجود دارد، در مرحله ابتدايي توليد است. آنچه سيستم را سرپا و راه اندازي مي کند، نيروي انساني است. به همين دليل است که در دنيا به منابع انساني نگاه ويژه اي مي شود و حتي سرمايه گذاري اصلي را در بخش منابع انساني انجام مي دهند. به هر حال شرايطي که درمنطقه عسلويه داريم، از نظر نوع کارکرد و فضايي که در اينجا حاکم است، ايجاب مي کند که به همکاران در تمام بخش ها توجه بيشتري شود. کوچکترين تغيير در اينجا مي تواند اقتصاد مملکت را متاثر کند و کار اينجا از سوي نيروي انساني انجام مي شود و هم اوست که براي راه اندازي و تداوم توليد تلاش مضاعف مي کند.

از پتروشيمي پرديس چه مي دانيم؟

مديرعامل پتروشيمي پرديس، به راهي که با تلاش شبانه روزي کارکنان و افزايش توليد در اين مجموعه طي شده، اميدوار است و نگراني از بابت ورود به بازارهاي جديد و رقابت با شرکت ها ندارد. مي گويد: مي توانيم تفکرمان را با شرکت هاي داخلي مانند پتروشيمي رازي، کرمانشاه، شيراز و خراسان که به توليد اوره و آمونياک مي پردازند، همراه کنيم که درحال حاضر هم، همراهي خوبي بين اين مجموعه ها برقرار است. با اين که شرکت هاي متفاوتي هستيم، اما هماهنگ باهم، وارد بازارهاي صادراتي مي شويم و پشتيبان يکديگريم.

او با تاکيد بر اين که پرديس، عملا رقابتي با شرکت هاي داخلي ندارد، درباره رقابت با شرکت هاي خارجي هم تصريح مي کند: مراقب بازارهاي بيروني نيز هستيم. با توجه به منابع غذايي در جهان، نياز به اوره همچنان وجود دارد و در صورت افزايش رقابت نيز شرکت هايي که قيمت تمام شده بالاتري دارند، ناچارند از بازار رقابت کنار کشيده و توليدشان را کم کنند؛ اما پتروشيمي پرديس به دليل برخورداري از مزيت هايي مانند نزديکي به مبادي صادراتي،  خوراک گازي و نيروي انساني توانمند از اين نظر نگراني ندارد.

مديرعامل پتروشيمي پرديس با بيان اين که سهامداران اين شرکت خصوصي هستند، کشورهاي آمريکاي لاتين همچون برزيل، اوروگوئه، کلمبيا و کاستاريکا و کشورهاي چين، هند، ترکيه و نيز کشورهاي آفريقايي را از جمله بازارهاي صادراتي اين شرکت عنوان مي کند.

حجم بالاي توليدات و فناوري برتر، هماهنگي با استانداردهاي زيست محيطي، سهولت دسترسي به خوراک گاز طبيعي، خطوط حمل ونقل دريايي و برخورداري از تاسيسات ذخيره سازي و اسکله بارگيري اختصاصي براي صادرات محصول اوره از جمله مزيت هاي پرديس براي صادرات رقابت در بازار جهاني اوره است.

تا چند سال پيش، بازارهاي صادراتي اين مجتمع به کشور هند متکي بود؛ اما با اجراي طرح هاي توسعه اي، بازارهاي صادراتي اين شرکت هم توسعه يافت و اينک محصولات آن به کشورهايي از قاره اروپا، آفريقا و همچنين کشورهاي آمريکاي جنوبي صادر مي شود.

شهرياري مي گويد: در بازرگاني شرکت، تيم بازاريابي خود را تجهيز کرده ايم و توانسته ايم قراردادهاي بلندمدتي را با برخي شرکت هاي معتبر جهاني امضا کنيم. او نام شرکت ها را ذکر نکرد؛ اما گفت که در حال شناسايي بازارهاي جديد هستيم.

 

نقش گاز طبيعي در پتروشيمي

ايران با 34 تريليون مترمکعب ذخاير گاز طبيعي، در رتبه نخست اين انرژي پاک در جهان قرار دارد. با بهره برداري از تمامي فازهاي پارس جنوبي، ظرفيت توليد گاز طبيعي ايران به بيش از 700 ميليون مترمکعب در روز افزايش مي يابد که با در نظر گرفتن کاربرد قابل توجه گاز طبيعي در توليد محصولات پتروشيمي، گسترش صنعت پتروشيمي در اولويت سياست هاي توسعه اقتصادي ايران قرار گرفته است.

 کاربرد  اوره و آمونياک

اوره و آمونياک افزون بر توليد کودهاي شيميايي، در توليد محلول شيميايي براي حلال ها و پاک کننده ها در مصارف خانگي هم به کار مي رود. بيشترين مصارف اوره هم در بخش کشاورزي، صنايع شيميايي و سيستم هاي خودروست. با اين حال اوره، پرمصرف ترين ومهمترين کود شيميايي است.

 

کجا ايستاده ايم؟

بايد بدانيم ما تا همين يک دهه قبل، در زمره کشورهاي واردکننده اوره بوديم که با بهره برداري از طرح‎هاي جديد توليد اوره، براساس برنامه پنجم توسعه همچون پتروشيمي پرديس، کرمانشاه و مرودشت شيراز حالا به جمع صادرکننده هاي اين محصول پتروشيميايي پيوسته ايم. اکنون ظرفيت توليد هر يک از محصولات اوره و متانول در ايران، سالانه بيش از 5ميليون تن است.