آرزوي غواصان   نفتي  در سال 97

خدا کند عيد،   عروسي  و عزا  در  دريانباشيم

   اکرم برنجي     خانواده 28 نفره غواصان نفتي جزيره لاوان (دو گروه 14 نفره که هر دو هفته يک بار جايگزين هم مي شوند)   مانند خود جزيره، ديدني هستند، حرف هاي شان از جنس دريا و عشق، چهره شان گوياي سختي کارشان، دلشان به وسعت دريا و چشم هاي شان خالي از ترس است. وجه مشترک اين خانواده 28 نفره با وجود تمام سختي هاي زندگي اقماري، عشق به کار است، همان چيزي که به اعتقادشان، موجب شده امروز و ساليان سال اينجا ماندگار شوند. غواصي صنعتي، غواصي حرفه اي هاست. همان شغلي که تاکنون کمتر به آن توجه شده و اطلاعات چنداني درباره آن وجود ندارد و گاه غواصي نفتي را مشابه کار غواصي ورزشي و تفريحي مي دانند و بيش از سختي هاي کار به زيبايي هاي آن توجه مي کنند؛ حرفه اي که در صنعت نفت کمتر ديده و به آن پرداخته شده است.  براي آشنايي با اين حرفه سخت و هم صحبت شدن با غواصان نفتي، از ميان جزاير چهارگانه لاوان، خارک، سيري و بهرگان قرعه به نام لاوان افتاد. لاوان برايم خاطرات خوبي دارد. هواپيمايي لاوان برخلاف هواپيمايي کارون که بسان بسته هاي پستي، نفتي ها را جا به جا مي کند، حالم را خوب کرد. دوباره پس از دو سال به لاوان با آن هواي مطبوعش سفر کردم؛ ولي اين بار برخلاف دفعه قبل، مهمان پالايشگاه نيستم و به ميزباني فلات به اين منطقه سفر کرده ام. دانسته هايي که در سفر قبل، از جزيره مرجاني لاوان تکميل نشد و اين بار روي سکو و کشتي همراه با گروه غواصي، مهندسي، تعميرات و... برايم روشن شد. زندگي اقماري، سختي هايي دارد که مرد ميدان مي خواهد و صبر و تحمل و از همه مهم تر عشق و همراهي همسر... غواصي نفتي، برخلاف ديگر بخش هاي صنعتي نه آنقدر خشن و خشک و نه آنقدر زيباست که سختي ها، فشار و خطرات ناشي از آن را هيچ بينگاريم. مرداني که با توان فيزيکي خوب، تمرکز بالا و حفظ آرامش در شرايط سخت، 50 کيلو تجهيزات شامل فين يا همان پاي غواص، جوراب غواصي، وت سوت و دراي سوت كه همان لباس غواصي است، دستكش غواصي، كارد غواصي، ماسك غواصي، اشنوكر، BCD يا جليقه غواصي، سيلندر، رگلاتور و اسلحه غواصي را براي ماندن و بودن در دريا  با خود حمل مي کنند. مرداني که مهمان ناخوانده دريا هستند، دريايي که نماد يگانگي و مهرباني است و به فراخور حال و روز سکوهاي نفتي، مهمان مردان دريا مي شود. روزي آرام است و روي خوش نشان مي دهد و روز ديگر پذيراي شان نيست و اجازه ورود نمي دهد.  در لاوان از برترين ها و قوي ترين هاي حرفه غواصي نفتي حرف مي زنيم، تيمي حرفه اي که از نظر دانش فني و تجربي، عالي هستند و براي غواصي در اعماق دريا توان بالايي دارند؛ اما از نظر برخورداري از تجهيزات خوب، ضعيف و نيازمند بازبيني و توسعه.  مرداني که در کنار سرپرستشان اميرعباس نويد، مرد سبزه رو، جدي و ماهر که چندسالي است پا به 50 سالگي گذاشته، کار را آموخته اند و به بودن در کنارش افتخار مي کنند. در کنارش حاج رسول ارزاني، مردي سپيد موي با قدي متوسط و اهل اصفهان است که با صراحت لهجه از اين حرفه و سختي هايش سخن مي گويد و خواسته اش، ديده شدن منابع انساني صنعت نفت، ايجاد شرايط مناسب براي حفظ جوانان در داخل و اجتناب از سياستگذاري هاي خارج از چارچوب بدون اطلاع از وضعيت کار و زندگي نيروهاي عملياتي، بويژه اقماري از سوي نهادهاي قانونگذار است.  سفر به لاوان در آستانه سال جديد محقق شد، از اين رو در اين گزارش بيش از اينکه به مسائل و مشکلات بپردازيم، به حال و هواي کارکنان در عيد و زمان تحويل سال پرداختيم. بهار، يکي از بهترين فصل هاي لاوان است و غواصان نفتي، سفره هفت سين شان را با سنگ دستگاه فرز، سيم وايرلاين،سمبه، سنگ وزنه، سيلندر اسکوبا و... کنار خانواده کاري شان مي چينند و براي سال جديد، آرزوهاي قشنگ و دعاهاي خوب مي کنند.

عيد اينجا ماندن، سختي هاي خودش را دارد

اميرعباس نويد، 52 ساله، رئيس تعميرات زيرآب لاوان، به سختي و کمتر از خاطراتش حرف مي زند و مي گويد: سال گذشته، سفره هفت سين را زيردريا چيديم و امسال منتظر ايده و طرح بچه ها هستيم.  عيد اينجا ماندن، سختي هاي خودش را دارد؛ اما چندسالي است که خانواده ها ايام عيد به اينجا مي آيند.  محيط از حالت مردانه کاري خارج و طبيعي تر شده و فضاي خوبي ايجاد مي شود. در يکي از عيدها، سه نفر در منطقه بوديم، درست يک سال بعد از ازدواجم، رئيس منطقه آمد و گفت يک ميني تانکر سوراخ شده و بايد به بندر نخيلو برويد، دريا هم توفاني بود. شب کپسول هارا پر کرديم و لب کشتي رفتيم. من هم قرار بود فرداي آن روز به خانه بروم که  يکي از همکاران آمد و جاي من ماند.

عيد، عزا و عروسي زيرآب بودم

 رسول ارزاني، سرپرست عمليات غواصي (تعميرات زير آب)، 54 ساله با 30 سال سابقه کار مي گويد: خيلي از سال ها عيد در منطقه و دور از خانواده بودم، حتي هنگام تحويل سال و در روزهاي عزا يا جشن زيرآب بودم. کاري که ما داريم، سخت است؛ اما اينجا هم خاطرات و خوشي هاي خودش را دارد. قطعا ترجيح مي دهم هنگام تحويل سال، به جاي اين که در دريا يا زيرآب باشم، کنار سفره هفت سين در خانه و کنار همسر و فرزندانم باشم؛ اما اقتضاي شغل ماست و چاره اي جز اين نداريم. ما چرخ اقتصاد را مي چرخانيم. براي همه مردم ايران در سال 97 آرزوي سلامت و بهروزي دارم و براي همکارانم هم آرزو مي کنم هميشه سلامت باشند و سالي پر از شادي و خبرهاي خوش باشد. از خدا مي خواهم همسرم را که هميشه مرا حمايت و زندگي ام را گرم کرده، زماني که مريض شده و به من نگفته و بچه ها را سرپرستي کرده تا من در اينجا آرامش داشته باشم و مايه افتخار و موفقيت من بوده، سلامت نگه دارد و به من کمک کند تا سال ها صبوري، عشق و محبت بي دريغش را جبران کنم و بعد از بازنشستگي کنار او، پسر و دخترم با آرامش زندگي کنم.

 شانا و مشعل در مناطق عملياتي دفتر داشته باشند

رضا نامداران مي گويد: اولين عيدي است که تحويل سال به خانه مي روم؛ چون پسرم به دنيا آمده، شايد 10 سال است که عيدها در کنار خانواده ام نبودم. عيد سال 90 با حاجي ارزاني اينجا بوديم که گفتند لحظه تحويل سال بايد به دريا برويد. گفتيم بگذاريد سال تحويل شود، ولي تانکر آمده بود و ما بايد مي رفتيم. دقيقا يادم مي آيد که زمان تحويل سال، زير آب ساعتم را نگاه کردم و گفتم، حاجي سال تحويل شد.  آروزي من براي سال 97 اين است که خبرگزاري شانا، هفته نامه مشعل و رسانه هاي نفت، بيشتر نيرو جذب کنند و به تمام مناطق خبرنگار بفرستند و در هر منطقه يک دفتر داشته باشند و مرتب گزارش بگيرند. اين که مديران مدام در مراسم افتتاح پروژه باشند و مرتب بگويند چشم انداز و استراتژي چه چيزي است، جاي خود، اما کار  آن چيزي است که در اين مناطق انجام مي شود و بايد بيايند و آن را ببينند. اميدوارم اين رسانه ها آنقدر نيرو بگيرند و آنقدر کار داشته باشند که براي حضور در عمليات به سختي بتوانند هماهنگي انجام دهند. چون روابط عمومي به اين نياز دارد که خبرنگاران در منطقه مستقر شوند و به تمام واحدها بروند؛ البته نه در اين روزها که بهترين هوا را دارد؛ بلکه در دماي 40 درجه گرما و هواي شرجي با تک تک کارکنان صحبت کنند و کار و سختي کار آنها را ببينند و منعکس کنند و خانواده ها هم ببينند و بخوانند؛ وگرنه مديران که همه جا عکس و مصاحبه هايشان ديده مي شود.

سال 97 به هم ارادت داشته باشيم

صادق محمد زاده، تکنسين ارشد با 28 سال سابقه کار و 54 سال سن مي گويد: کار غواصي و ادامه اين حرفه، فقط با عشق، صبر و تحمل و درک همسر و فرزندان امکانپذير است. خيلي از عيدها اينجا بودم، سعي مي کنم به همه چيز مثبت نگاه کنم و   در کنار همکاران لذت ببرم. آرزو مي کنم تمام ايراني هايي که به نوروز اعتقاد دارند و آن را شروع دوره جديدي از زندگي مي دانند، سال 97 را با تفکر و ديدي خوب و همچنين با مهرباني و از خودگذشتگي شروع کنند و به همديگر ارادت داشته باشند. 

اميدوارم امسال براي تولد فرزندم کنار خانواده ام باشم

حسين رئوفيان، با 6 سال سابقه کار مي گويد: عيد امسال را کنار خانواده ام هستم؛ چون خدا قرار است به من عيدي بدهد؛ بچه سومم در راه است و فروردين به دنيا مي آيد. آرزويم براي مردم کشورم اين است که وضعيت اقتصادي آنها   بهبود پيدا کند و مشکلات اقتصادي شان روز به روز کمتر و شادي و روزي شان زياد شود؛ چون مي بينم مردم براي کسب روزي و امرار معاش چقدر تلاش مي کنند.

کارکنان اقماري   را سر حقوق و پاداش اذيت نکنند

رضا علايي فر، مسئول تعميرات زيرآب لاوان آدم جالبي است. مي گفتند که مصاحبه نمي کند، ولي بالاخره راضي و با ما هم صحبت شد. او از کارش با تمام سختي هايي که دارد، راضي است و به آن عشق مي ورزد. روحيه اميدوار و بالايي دارد و مي گويد: برخلاف دوستانم فکر مي کنم غواصي سختي ندارد، من عاشق کارم هستم. اگر عشق نداشته باشي، نمي تواني ادامه دهي. به نظر من کارمان سختي ندارد، فقط سختي ما دور بودن از خانواده است. خاطرات بدي ندارم. وقتي کاري با موفقيت انجام شود، خستگي کار از تنمان بيرون مي رود، البته منظورم اين نيست که کار ما کار سبکي است؛ کار سنگيني است و هر کسي نمي تواند آن را انجام بدهد؛ ولي براي من شيرين است. آرزو زياد است؛ ولي دعا مي کنم مردم کشورم هميشه سربلند باشند. براي صنعت نفت هم آرزو مي کنم که اين تنش ها برداشته شود و نهادهايي که آشنايي چنداني با صنعت نفت ندارند، کارکنان اقماري و عملياتي را در دريافت حقوق و پاداش اذيت نکنند، چون آنها با جان و دل زحمت مي کشند. حقشان نيست که با آنها اين گونه رفتار شود.

عيد مشغله و درگيري کاري زياد است

محسن ابراهيمي، تکنسين ارشد با 11 سال سابقه کار، زودتر از آن که بخواهم سئوالي بپرسم، مي گويد: من يک پسر 3 ساله دارم. زماني که پسرم «زودتر از موعد» به دنيا آمد، من کنارش نبودم. اولين سالي است که عيد به خانه مي روم، آقاي نويد اجازه داده امسال 4 روز قبل از عيد به خانه بروم؛ ولي هر سال از روز اول عيد تا 13 فروردين اينجا بودم. حال و هواي لاوان در عيد خيلي خوب است. همه در مجتمع تفريحي جمع مي شويم، گروه موسيقي هم هست و... البته من تا حالا نرفتم. پارسال اولين سالي بود که مي خواستم به اين مجتمع بروم؛ ولي اطلاع دادند که يک لنج در حال غرق شدن است و بايد کمک کنيد. کلا عيد مشغله کاري در منطقه زياد است. خيلي درگير کاريم.  در سال جديد براي همه آرزوي موفقيت و سلامت دارم و اميدوارم همه همکاران و خانواده هاي کارکنان اقماري، حالشان خوب باشد و مشکلي نداشته باشند.

سال 97 دلار ارزان شود

رامتين خاني، تکنسين تعميرات زيرآب با 6 سال سابقه کار در لاوان مي گويد: کار در طبيعت و دريا خيلي خوب است، ولي سختي هاي خاصي هم دارد. آرزو مي کنم سال 97 براي همه مردم، سال خوبي باشد و همه در کنار خانواده هاي شان سال را تحويل کنند، همچنين براي همکاران صنعت نفت هم آرزو دارم که امسال دلار ارزان شود و  براي مراسم خاص در  دريا نباشيم و کنار خانواده هايمان باشيم.

همکارانم عيد را تنها نباشند

دانيال اسماعيلي، تکنسين زيرآب: 7 سال و 8 ماه سابقه دارم و متولد سال 64 هستم. دوست ندارم عيد اينجا باشم و ترجيح مي دهم موقع تحويل سال، کنار همسر و پسرم باشم. آرزويم در سال 97 براي همکارانم اين است که شرايط طوري پيش برود که هيچکس روزهاي عيد سرکار نباشد يا اين که خانواده هايشان در اينجا کنارشان باشند، ولي عيد را تنها نباشند.