هنر ایران و ایرانیان را بشناسیم (بخش چهارم و پایانی)

بهره مندی از  هنر  و  مراقبت  از محیط زیست

ایران ما را در دنیا علاوه بر نفت به فرهنگ و هنر هم می شناسند. کشورما نه تنها در خاورمیانه بلکه در آسیا و عرصه بین الملل به لحاظ دارا بودن تنوع بالایی از هنرهای سنتی، سرآمد است و البته مثل همه داشته هایمان، مردم ما نسبت به هنرها اندکی بی التفات شده اند. درست است دنیا تغییر کرده و شرایط زندگی ها متفاوت شده است،  اما باور کنیم که هنوز هم می توان از هنرهای سنتی در زندگی ها و خانه ها و محیط های کارمان بهره ببریم. در سری مطالب پیش رو که اکنون بخش چهارم و پایانی آن را می خوانید، در حدی بسیار مختصر به مهم ترین هنرهای ایرانی پرداخته ایم، هنرهایی که شاید اگر بیشتر به آنها دقت و توجه کنیم، هم خودمان لذت بیشتری از زیبایی می بریم و هم می توانیم به کمک آنها، جلوه بهتری به محیط های کار و زندگی مان بدهیم.

 نمد بافی

نمدبافی یا نمد مالی یکی از دیرینه ترین هنرهای مخصوص ایرانیان است. در حقیقت در نمدها چیزی بافته نمی شود بلکه در اثر حرارت، رطوبت و فشار، پشم ها و طرح ها در هم تنیده می شوند و در اصطلاح چیزی شبیه «بافته» می شوند و ثابت می مانند. بنابراین به نظر اکثر کارشناسان درست تر این است که از واژه نمدمالی برای این هنر قدیمی استفاده کنیم. برای نمدها خواص طبی بسیار زیادی بیان شده است و البته سالهاست که شهرنشینان نیز به زیبایی ها و ظرافت های نمدها بیشتر پی برده اند و در خانه عموم مردم نیز نمدها به عنوان زیراندازها و زینت های کوچک، سطوح بزرگ در پذیرایی ها و اتاق خواب ها دیده می شوند. اگر چه نمد مالی در اکثر نقاط ایران دیده می شود اما جایی نمدهای بهتر دارد که هم شغل دامداری رواج داشته باشد و هم اینکه محیط مرطوب تر باشد؛ بنابراین در مناطق شمالی، کرمانشاه، خراسان شمالی، سمنان و چهارمحال و بختیاری نمدمالی رواج و رونق بسیار بیشتری دارد و نمدهای این مناطق کیفیتشان بهتر است. استاد فریدون جنیدی در کتاب ایران شناسی خود درباره قدمت و تاریخ نمد در کشورمان آورده است: «نمد» در اوستا به گونه های «نیمَت» و «نِمَتَ» آمده است، از ریشه ی «نَم=خم شدن»، و هنوز نیز نمد مالان ایران برای مالیدن نمد، به روی پشم خم می شوند و چندان آن را با نم آب، بیاری ساق دسها می مالند، تا یکپارچه شود و به گونه زیرانداز درآید. بنابر اعتقادهای عامیانه، نمد دارای خواص کشف شده بسیاری است».

   ترمه بافی 

این روزها دیگر نه فقط در یزد بلکه به کمک دستگاه های مدرن  در همه جای ایران می توان ترمه ایرانی دید. بسیاری از محققان و پژوهشگران عرصه هنر معتقدند که ترمه در اصل در دوران صفویه از کشمیر وارد ایران شد، اما ایرانیان با تغییرات و ایجاد ظرافت های بیشتر در آن، ترمه را ایرانی کرده و آن را در دوران صفویه به اوج رساندند؛ به طوری که ترمه بافی را اکنون یک هنر اصیل ایرانی و نوع بافت سنتی آن را یکی از زیباترین پارچه های جهان می دانند. ترمه بافی با ریزه کاری ها و ظرافت هایی که دارد، یکی از سخت ترین نوع هنرهای سنتی ایران است و بافت آن وقت و دقت بسیار بالایی از هنرمند می گیرد؛ به همین دلیل ترمه سنتی بسیار گران قیمت است. از نقش های بسیار معروف ترمه بافی می توان به مواردی چون: بته سروی، شاه عباسی، بته بادامی، شاخ گوزنی و امیری اشاره کرد. رنگ های ترمه ها بسیار متنوع و چشم نواز هستند، به طوری که الان هم خانم ها علاقه دارند ترمه های رنگارنگ را روی میزها و سطوح مهم خانه قرار دهند تا هم چشم نواز باشد و هم از سطوح ارزشمند محافظت و نگهداری شود. الان هم شهر یزد مرکز اصلی ترمه بافی سنتی است و چنانکه اشاره کردیم، به لطف دستگاه های مدرن، اکنون ترمه بافی در اکثر نقاط ایران رواج دارد.

تذهیب 

نمی شود ایرانی باشید و هنر تذهیب به چشم ندیده یا آن را لمس نکرده باشید. منابع معتبر هنر ایرانی تذهیب و کاربرد آن را اینگونه تعریف کرده اند:«هنر تذهيب، هنر آراستن و زيبا سازي صفحات کتاب است، تذهیب را می توان مجموعه ای از نقش های بدیع و زیبا دانست که نقاشان و مذهبان برای زیباتر کردن کتاب های مذهبی، علمی، فرهنگی، تاریخی، دیوان اشعار و قطعه های زیبای خط به کار می برند». به طور دقیق و روشنی نمی توان گفت که ریشه و منشا این هنر زیبا و ظریف در کجای ایران و یا جهان اسلام بوده اما می توان گفت بهترین مذهبان دنیا، ایرانی اند. در تذهیب از رنگ هایی ویژه و طرح هایی منحصر به فرد استفاده می شود که برخی از آنها عبارتند از: اسلیمی، ختایی، تشعیر. البته باید گفت که هنر تذهیب هم همانند نقاشی ایرانی، دارای مکاتبی است که برخی از آنها عبارتند از: سلجوقی، صفوی، تیموری، بخارایی و قاجاری. در ابتدا خود خوشنویسان آثارشان را تذهیب می کردند اما کم کم با پیچیده تر شدن تذهیب و ظرافت و وقت گیری بی اندازه آن هنرمندان تذهیب به طور تخصصی کار تذهیب انجام می دادند و بالاترین جایگاه آن را در قرآن کریم قرار دادند. اگر می خواهید از این هنر بهره بیشتری ببرید، این کلمه را در فضای مجازی جست و جو کنید و البته سری به موزه رضا عباسی در تهران بزنید تا اوج هنر تذهیب را نیز از نزدیک ببینید.

 حصیر بافی 

هنر حصیربافی یکی از قدیمی ترین هنرهای موجود در ایران و برخی مناطق جهان است. جالب اینجاست که در ایران دومرکز اصلی و مهم حصیر بافی داریم، یکی شمال و دیگری جنوب ایران. در حصیر بافی یک تعریف جامع وجود دارد: «به درهم تنیدن و پیچاندن رشته های گیاهی و بافتن در شکل های گوناگون، به روش های ساده و طرح دار به کمک دست و پا را حصیربافی می گویند». حصیربافی شامل زیر شاخه هایی چون پَخَل بافی، بامبوبافی، مرواربافی، تِرکه بافی، چم بافی و سبد بافی را نیز می شود. این روزها حصیرها را بیشتر هم تزیین می کنند، برخی از الیاف های گیاهی زنگی استفاده می کنند و بخش هایی از بافته ها را تزئین می دهند و برخی دیگر از نخ های پشمی برای این کار بهره می گیرند. به هر حال آنچه جالب توجه است این است که حصیربافی ها در هر شکل و شمایلی از سفره تا سبد و از چتر تا بشقاب میوه که باشند، یکی از بهترین وسایل برای مقابله با از بین رفتن محیط زیست مان است. یک سبد حصیری می تواند از دور ریختن دریایی کیسه پلاستیک جلوگیری کند. استفاده از انواع حصیربافی های شمالی و جنوبی در قالب یک نهضت ملی و مردمی، هم اشتغال زایی بسیار بالایی خواهد داشت و هم در هزینه های جاری زندگی بسیار صرفه جویی خواهد شد. شما هم نگاهی به حصیر بافی ها بیندازید، حیف نیست این همه ظرف پلاستیکی را در محیط پیرامون رها کنیم و این تنوع بی پایان هنر حصیربافی را نادیده بگیریم؟