حضرت فاطمه(س)؛ الگوی حضور اجتماعی زن مسلمان

آدمی را از ابعاد گوناگونی می‏توان تحلیل کرد و زن و مرد را شناخت. یک وجهه تحلیل، وجهه و هویت انسانی یا «وجهه روان شناختی ـ انسان شناختی» اوست و وجهه دیگر، وجهه و هویت اجتماعی یا «وجهه جامعه شناختی» اوست. در «وجهه فردی، انسانی و روان شناختی»، به هویت انسانی، شخصیت فردی و جریان روان شناختی شخصیت و زندگانی فرد توجه می‏شود و ابعاد معرفتی، عقیدتی، اخلاقی و رفتاری، جنبه‏های به هم پیوسته قابل بررسی و تحلیل در برآورد وجهه فردی و انسانی هستند. در «وجهه اجتماعی و جامعه شناختی» هم به نقش، رسالت، جایگاه و مسؤولیت اجتماعی آدمی و جریان تغییر و تحول در ابعاد ساخت اجتماعی، ساخت سیاسی، ساخت اقتصادی و فرهنگی و نیز رفتار اجتماعی جامعه و سلوک اجتماعی آدمی نظر افکنده می‏شود. ابعاد فرهنگی، سیاسی و اقتصادی وجوه به هم پیوسته و قابل بررسی در برآورد وجهه اجتماعی آدمی‏اند. «زن» و «مرد» را نیز می‏توان از این دو وجهه تحلیل کرد و شناخت. در مطلب پیش رو کوشیده ایم تا به اجمال ابعاد شخصیت حضرت زهرا(س) را از منظر الگو بودن برای زنان و حضور اجتماعی شان بررسی کنیم.

الگو و   شناخت عمیق 

در معرفی الگو، آن نوع رفتارهای اجتماعی به عنوان «مدل» یا «راهنمای عملی» مدنظر قرار می‏گیرند که از دیدگاه اسلام، در قرآن و روایات (آموزه‏های دینی پیامبر(ص) و اهل بیت علیهم‏السلام) به عنوان نمونه و الگوی عملی معرفی شده‏اند. رمز ماندگاری الگوها «زنده بودن تفکر و اندیشه الگوهای مطرح شده»، «همسویی سیره و سخن آنان با فطرت انسان‏ها»، «یکسان‏بینی جهان‏بینی و آرمان‏ها» و «شناخت پیروان آنان» قابل توجه و حایز اهمیت است. هر قدر این شناخت وسیع‏تر و عمیق‏تر باشد، بهتر می‏توان محتوای پیام و گفتار و رفتار آنان را به دست آورد و از آنها در جهت رسیدن به سعادت و تکامل و تحقق ارزش‏های فطری و الهی بهره برد. «زن الگو»، در درون خویش به جریان فکری و روحی عمیقی دست یافته و به پایگاه شناختی، اعتقادی و روحی و رفتاری درست و راستی بر اساس تعالیم و آموزه‏های دین رسیده است. در اندرون تربیت شده است، خود، خداوند، هستی، جهان و جامعه و تاریخ و راه کمال و سعادت و نیکبختی و پیام‏آوران و راهبران الهی را شناخته است، آرمان های بلند انسانی و اجتماعی دین را دریافته است، دیانت حق را پذیرفته و نقش و رسالت خویش را در رابطه با خداوند و در برابر خود، دین، تمامی هستی، جامعه و تاریخ، به انجام می رساند. «زن الگو» بر پایه این شناخت های خودآگاهانه عمیق: «باور و ایمان به خداوند»، «راه تا کمال و سعادت»، «پیام آوران و راهبران انبیایی» و «آدمیت خویش» و «فرجام اخروی»، در اندرون روح و روان و قلب خود به بار نشسته است و زندگانی و سلوک خویش را بر پایه آن خودآگاهی‏ها و شناخت ها و این باورها و عقیده‏ها و این اخلاقیات و ایمان شکل بخشیده است. وجهه‏ انسانی «زن‏ الگو» اینگونه ‏و در این فرایند «شناختی»، «ایمانی» و «رفتاری» شکل‏ می‏گیرد. «زن» تربیت یافته در چارچوب این الگوی انسانی، بسان حضرت فاطمه(س) حضوری انسان‏ساز و جامعه‏ساز در عرصه جامعه و مدیریت اجتماعی دارد. حضرت زهرا(س) که در بطن مسائل سیاسی جامعه و بحران‏ها رشد کرده و تربیت یافته بود و بر اساس آموزه های نبوی، رسالت دفاع از حق و حقیقت را فراتر از قالب های جنسیتی بر دوش خویش احساس می کرد، با بصیرت و آگاهی عمیق نسبت به توطئه‏ای که هویت انسانی جامعه را هدف قرار داده بود، هوشیارانه وارد عرصه جامعه شد و به صورت یک سیاست‏مدار آگاه و مدافع حریم امامت، در صحنه جامعه حضور جدی و فعال یافت و رهبری دفاع از امامت به عنوان دژ مستحکم حافظ آموزه های ناب نبوی را بر عهده گرفت.

  بررسی سیره رفتاری فاطمه زهرا(س) و تلاش و مجاهدت آن بزرگوار در حفظ گوهر وجودی زن، به خوبی جایگاه واقعی زن را به نمایش می گذارد. شناخت و تحلیل مشی سیاسی-اجتماعی دخت گرامی پیامبر اسلام(ص) الگویی دربردارنده مجموعه‏ای از شاخصه‏های گزارشگر پدیده مورد شناخت، در ارتباطی وثیق و منسجم با یکدیگر، مدل یا طرح تحقیق و شناخت خاصی است که می تواند در مقام حفظ هویت در عرصه حضور مورد گرته برداری قرار گیرد؛ چه آنکه اگر الگوی شناختی مزبور بخواهد به قصد و غرض شناخت نقادانه وضعیت موجود و ارائه اصول و شیوه‏ها و کیفیت گذار و تحول و رشد از وضعیت موجود به مطلوب طراحی و تدوین ‏شود، دربردارنده شاخصه‏های وضعیت مطلوب پدیده مورد شناسایی نیز هست. گرایش به الگو و پیروی از مُد نیاز بشری است که در جهت کمال‏گرایی و تکامل‏طلبی به طور فطری در درون انسان‏ها نهاده شده است و علم امروز آن را «همانندسازی» می‏نامد. از این‏رو، مشاهده می‏کنیم که نیاز به الگو و الگودهی به نسل‏ها، در آموزه‏های دینی به طور آشکار مورد توجه قرار گرفته است و قرآن به صراحت، به معرفی الگوها و اسوه‏های «مثبت» و «منفی» می‏پردازد و اسوه‏های مثبت ثابتی را مطرح می‏کند که در تمام عصرها و برای همه نسل‏ها قابل اتّکا و پیروی در عمل هستند.

 هشدار رسول خدا(ص)

محیط پس از رحلت پیامبر(ص) به سمتی سیر کرده بود که نخستین نشانه های انحراف آن در خصوص زنان نمودار شد  و این در واقع برگشت به سنت‏های جاهلی محیط مکه مکرمه بود. بدین سان حضرت فاطمه زهرا(س) با حضور خویش ضمن به چالش گرفتن باورهای جاهلانه تفکیک جنسیتی عرصه عمومی از عرصه خصوصی، در جهت بازیابی هویت انسانی جامعه مسلمانان گام در مسیری بس سخت و دشوار نهاد. البته پیامبر(ص)، در این زمینه به حضرت زهرا(س) هشدار لازم را داده بودند؛ چنانکه هنگام رحلت خویش فرمودند: «دخترم، بعد از من مورد هجوم و ستم قرار خواهی گرفت. پاره تنم، هر کس تو را آزار دهد مرا آزرده و آنکه به تو بپیوندد، به من پیوسته ..؛ زیرا تو از منی و من از تو ... هر کس از مردم به تو ستم کند، نزد خدا از او شکایت می‏کنم». در حالی که پیامبر(ص) در بستر بیماری بودند و چیزی از عمر مبارکشان باقی نمانده بود، فدک غصب می شود. فدک به عنوان یک ثروت برای حضرت زهرا(س) ارزشی ندارد، ولی به عنوان یک حق ربوده شده و اینکه حق را باید احیا کرد، برای زهرای مرضیه(س) آنقدر ارزش دارد که با یک عده از زنان بنی‏هاشم و زنان علاقه‏مند به‏ ایشان، به مسجد مدینه می رود و در حضور خلیفه وقت، خطبه‏ای به آن غرایی را در آنجا ایراد می‏کند و در کمال شجاعت حق خود را می طلبد. ایشان زنی تربیت‏ شده الهی و پیامبر زمان خود است. پذیرش رهبری امام علی(ع) از سوی یک زن، با تفکر موجود جاهلی نسبت به زن تضاد داشت؛ اما از سوی دیگر، با پیش‏ذهنیت‏هایی که پیامبر گرامی(ص) درباره حضرت زهرا(س) در جامعه ایجاد کرده بودند، کاملاً همخوانی داشت و هنوز وجود گوهر گران‏قدری همچون فاطمه زهرا(س) به عنوان قوی‏ترین رکن سیاسی جامعه برای تشخیص و شناخت حق از باطل و مصداق رفتارسیاسی سالم مطرح بود. حضور سیاسی فاطمه زهرا(س) نشان داد که یک زن با آگاهی و اتخاذ شیوه‏های سیاسی مدبرانه می‏تواند در صحنه‏های گوناگون جامعه به مبارزه بپردازد. این حضور نه تنها تفکر «عدم حضور زن در اجتماع» را نفی می‏کند، بلکه انحصار حضور مردان در عرصه‏های سیاسی را به نقادی می‏کشاند و بر آن مهر ابطال می‏زند.

بخشی از وصیت نامه شهید سردار سلیمانی خطاب به برادران و خواهران ایرانی

در اصول اختلاف نکنید

 برادران و خواهران عزیز ایرانی من، مردم پرافتخار و سربلند که جان من و امثال من، هزاران بار فدای شما باد، کما اینکه شما صدها هزار جان را فدای اسلام و ایران کردید؛ از اصول مراقبت کنید. اصول یعنی ولی فقیه، خصوصا این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛آیت الله خامنه ای عزیز را عزیز جان خود بدانید. حرمت او را حرمت مقدسات بدانید.

برادران و خواهران، پدران و مادران، عزیزان من

جمهوری اسلامی، امروز سربلندترین دوره خود را طی می کند. بدانید مهم نیست که دشمن چه نگاهی به شما دارد. دشمن به پیامبر شما چه نگاهی داشت و [دشمنان] چگونه با پیامبر خدا و اولادش عمل کردند، چه اتهاماتی به او زدند، چگونه با فرزندان مطهر او عمل کردند؟ مذمت دشمنان و شماتت و فشار آنها، شما را دچار تفرقه نکند. بدانید که می دانید مهم ترین هنر امام خمینی(ره) عزیز این بود که اول اسلام را به پشتوانه ایران آورد و سپس ایران را در خدمت اسلام قرار داد. اگر اسلام نبود و اگر روح اسلامی بر این ملت حاکم نبود، صدام چون گرگ درنده ای این کشور را می درید؛ آمریکا چون سگ هاری همین عمل را می کرد، اما هنر امام این بود که اسلام را به پشتوانه آورد؛ عاشورا و محرم، صفر و فاطمیه را به پشتوانه این ملت آورد. انقلاب هایی در انقلاب ایجاد کرد. به این دلیل در هر دوره هزاران فداکار جان خود را سپر شما و ملت ایران و خاک ایران و اسلام نموده اند و بزرگترین قدرت های مادی را ذلیل خود نموده اند. عزیزانم، در اصول اختلاف نکنید. شهدا، محور عزت و کرامت همه ما هستند، نه برای امروز، بلکه همیشه این ها به دریای واسعه خداوند سبحان اتصال یافته اند. آنها را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همان گونه که هستند. فرزندانتان را با نام آن ها و تصاویر آنها آشنا کنید. به فرزندان شهدا که یتیمان همه شما هستند، به چشم ادب و احترام بنگرید. به همسران و پدران و مادران آنان احترام کنید، همانگونه که از فرزندان خود با اغماض می گذرید، آنها را در نبود پدران، مادران،همسران و فرزندان خود توجه خاص کنید. نیروهای مسلح خود را که امروز ولی فقیه فرمانده آنان است، برای دفاع از خودتان، مذهبتان، اسلام و کشور احترام کنید و نیروهای مسلح می بایست همانند دفاع از خانه خود، از ملت و نوامیس و ارضِ آن حفاظت و حمایت و ادب و احترام کنند و نسبت به ملت همانگونه که امیرالمؤمنین مولای متقیان(ع) فرمود، نیروهای مسلح می بایست منشا عزت ملت باشد و قلعه و پناهگاه مستضعفین و مردم باشد و زینت کشورش باشد.