گپ و گفتی با همکار بازنشسته روابط عمومی گاز

برای اولین بار شرکت ملی گاز  را  به نمایشگاه های خارجی بردم

مشعل     نخستین کسی است که شرکت ملی گاز ایران را به نمایشگاه ها و همایش های خارجی برده است. جدی و منضبط است و به جزییات بسیار دقت دارد. 30 سال در روابط عمومی شرکت ملی گاز ایران کار کرده و برای سال های متمادی، رئیس واحد نمایشگاه، همایش ها و انتشارات روابط عمومی بوده و دو سال و نیم است که بازنشسته شده است. همین دلایل کافی بود تا با سیدمحمد طباطبایی، گپ و گفتی داشته باشیم و درباره خاطرات، چالش ها و شرایط کاری اش بپرسیم. در ادامه گفت وگوی ما را با این پیشکسوت خانواده بزرگ صنعت نفت می خوانید:

  چه زمانی وارد صنعت نفت شدید و به چه کاری مشغول بودید؟

متولد شهریور 1338 در تهران هستم. تحصیلاتم دیپلم است و سال 1365 به عنوان کمک ملوان وارد صنعت نفت شدم؛ البته بنا به شرایط خاصی که پیش آمد، چند ماه بعد موافقت وزیر وقت را گرفتم و به شرکت ملی گاز ایران منتقل شدم. از آن زمان تا پایان سال 1398 در روابط عمومی مشغول به کار بودم. از سال 1371 تا پایان دوران خدمتم نیز در سمت رئیس نمایشگاه، همایش ها و انتشارات روابط عمومی شرکت ملی گاز ایران فعالیت داشتم.

   پس سال ها نمایشگاه و همایش برگزار کردید؟

به پشتوانه همت و راهنمایی اکبر امتی، رئیس روابط عمومی وقت گاز که فردی توانا و قدرتمند در کار روابط عمومی صنعت نفت بود، من برای اولین بار شرکت گاز را به نمایشگاه های خارجی بردم و نزدیک به 20 سال این کار را انجام دادم. شرکت ملی گاز ایران، اولین شرکتی بود که در نمایشگاه خارجی سال 1372 با عنوان نمایشگاه نفت و گاز قزاقستان در آلماتی حضور داشت. سال های بعد و به طور متوسط سالی 2-3 نمایشگاه و همایش خارجی از سوی بنده و واحد مربوط برگزار شد. شرکت ملی گاز ایران را در عرصه های بین المللی از مسکو تا قطر و از تاجیکستان تا کشورهای اروپایی همراهی کردم. البته در برخی از نمایشگاه ها و همایش ها نیز شرکت ملی گاز به تنهایی حضور داشت.

   در سال های برگزاری همایش خارجی با چه چالش هایی مواجه شدید؟

چالش های حضور شرکت ملی گاز ایران در همایش ها و نمایشگاه های خارجی بسیار زیاد بوده و باید تاکید کنم که این کار، نیازمند یک هماهنگی خیلی دقیق و سخت است. هماهنگی و ارتباط با مدیران، تهیه بروشورها، فیلم ها و کلیپ ها و اساسا اینکه یک متن انگلیسی باشد یا فارسی یا نیاز است که به زبان کشور مهمان تهیه شود، چه وسایل و هدایایی باید با خود ببریم، نوع پذیرایی به چه صورت باشد و چه بخش هایی از آن را از ایران ببریم و...، از سوی این واحد انجام می شود. کار بسیار سنگینی است و استرس ها و اضطراب های خاص خودش را دارد. جزییات کار بسیار زیاد است و به هماهنگی های خیلی دقیقی نیاز دارد. وقتی داریم غرفه برپا می کنیم، انگار که خانه خودمان را می سازیم و شب آخر که می خواهیم سازه ها را جمع کنیم، انگار خانه را خراب می کنیم. در نمایشگاه ها، بهترین زمان، شب افتتاحیه است و بدترین و غمناک ترین زمان، شب جمع کردن غرفه. کسی باید عاشق این کار باشد تا این موضوع را درک کند.

   در این سال ها قطعا خاطرات زیادی دارید. اگر امکان دارد یکی از آنها را برای مخاطبان «مشعل» بازگو کنید.

همانطور که گفتید، خاطرات بسیار زیاد است. چند سال پیش مقدمات کار برای حضور در کنگره جهانی نفت در استانبول را فراهم کردیم؛ چون غرفه دار بودیم، طبیعتا وسایل زیادی داشتیم. با خود گفتیم هزینه بار را می دهیم و از گیت نهایی فرودگاه امام خمینی(ره) عبور می کنیم. 150 کیلو بار اضافه داشتیم که همگی شامل وسایل غرفه و پذیرایی ها بود. قرار شد پول اضافه بار را که بین 400 تا500 یورو بود، طبق قرار همیشه پرداخت کنیم و به پروازمان برسیم. یک ساعت به پرواز مانده بود که هنگام پرداخت، متوجه شدیم دستگاه پوز که باید پول اضافه بار را بگیرد، کار نمی کند. هیچ کدام از دستگاه ها کار نمی کردند. گفتند سیستم قطع است و باید بارتان را بگذارید داخل انبار  و  بلیت را کنسل کنید. انجام ین کار محال بود؛ چون فردای آن روز، زمان  افتتاحیه نمایشگاه بود و ما باید غرفه را آماده می کردیم. فشار، نگرانی و اضطراب هر لحظه بیشتر می شد. مجبور شدم پولی را که برای هزینه های جاری بود، در صرافی تبدیل کنم و با کلی ضرر، پول بار اضافه را به پرواز بدهم. وقتی مشکلمان برطرف شد و روی صندلی هواپیما نشستم، انگار تازه متولد شده بودم. این استرس ها در کار ما زیاد بود. هیچ کس هم متوجه نمی شود که بر ما چه می گذرد، واقعیت این است که ما زحمت کشیدیم و 30 سال در روابط عمومی از جان ودل مایه گذاشتیم و عاشق این کار بودیم.

   غیر از حضور در نمایشگاه ها و همایش های خارجی، چه موارد دیگری به عهده شما و واحدتان در روابط عمومی شرکت ملی گاز ایران بود؟

همایش های داخلی بسیار زیادی برگزار می شد. تمام کارهای مربوط به مهمان های خارجی؛ از آوردن آنها از فرودگاه به هتل تا زمانی که قصد رفتن می کردند، به عهده واحد ما بود. سالی 4، 5 همایش داشتیم که صفر تا صد برگزاری آن را واحد ما انجام می داد؛ البته در کنار اینها، برگزاری جشن ها هم با ما بود؛ جشن های مربوط به دانش آموزان ممتاز، اعیاد، روزهای ملی، گردهمایی ها و دورهمی های کارکنان؛ البته طی چند سال گذشته به دلیل شیوع بیماری کرونا و بحث صرفه جویی، عمده آنها برگزار نشد.

   چه زمانی بازنشسته شدید، الان مشغول به چه کارهایی هستید و اوقات فراغتتان را چگونه سپری می کنید؟

من باید شهریور 1398 بازنشسته می شدم؛ اما 6 ماه اضافه ماندم و در پایان سال 98 بازنشسته شدم. اکنون کار خاصی انجام نمی دهم، بجز اینکه گاهی به دوستان برای برگزاری همایش ها و نمایشگاه ها مشاوره می دهم. بیشتر اوقات فراغتم را تلویزیون می بینم و شبکه های خبری را دنبال می کنم و البته پیاده روی جزو برنامه های روزانه من است؛ البته این را هم باید اضافه کنم که از سال 1366 رئیس هیأت کشتی گاز بودم. بچه های گاز در رشته کشتی، چند بار در سطح وزارت نفت مقام اول آوردند. برای تمرین، باشگاه اجاره می کردیم و مسابقات هم سالی یکی دو بار در تهرانسر برگزار می شد. این موضوع علاوه بر بحث سلامت کارکنان، باعث می شد که آنها اوقات فراغتشان را مفید سپری کنند. متاسفانه یک دهه ای می شود که ورزش در صنعت نفت افت کرده و کارکنان هم کمتر ورزش می کنند؛ البته جسته و گریخته می بینم کارکنانی را که هنوز هم ورزش کشتی را بیرون از صنعت نفت و در باشگاه ها دنبال می کنند. 

   همسرتان به چه کاری مشغول  هستند و فرزندانتان چه می کنند؟

همسرم خانم ارباب زادگان هاشمی، سال ها در آموزش و پرورش خدمت کردند. ایشان معاون مدرسه بودند و دو سال زودتر از من با 28 سال خدمت بازنشسته شدند. پسرم مهدی، کارشناسی صنایع دارد و کارشناسی ارشد را نیز در رشتهMBA  از مالزی گرفته است. او دو فرزند دارد و همسرش هم شاگرد اول کارشناسی ارشد در رشته گرافیک از دانشگاه تهران است. دخترم هم پزشک است و اکنون دوران تخصص را در رشته رادیولوژی دانشگاه شهید بهشتی می گذراند و در بیمارستان شهدای تجریش مشغول به کار است. دامادم هم لیسانس صنایع است و فوق لیسانس MBA دارد.  

زمانی که به دوران بازنشستگی می رسی، گویی فراموش می شوی و دیگر کسی به سراغت نمی آید؛ اما من همیشه در طول مدت خدمتم، سعی کردم در هر کاری، سنگ تمام بگذارم، به طوری که تلاش می کردم حتی شام مهمان های خارجی به بهترین نحو برگزار شود. بنابراین به همه توصیه می کنم هر کاری را که به آنها محول می شود، به نحو احسن انجام دهند تا هیچ گاه شرمنده خودشان نباشند.