جوشکاری روی خط لوله گازدار با مرام پهلوانی و لهجه شیرین شیرازی

با  وجدان  کار کنیم

احسان شناور     اهل شیراز است و فعالیت در صنعت نفت را از سال 82 به عنوان «جوشکار کد» در منطقه 5 عملیات انتقال گاز ایران آغاز کرده است. در طول سال های خدمت، خاطراتی تلخ و شیرین را تجربه کرده و درخواستش از مسؤولان، توجه بیشتر به وضعیت مالی کارکنانی است که در شرایط سخت کاری، در دمای بالا و خطرات زیاد و پرریسک و پرمسؤولیت به ایفای نقش می پردازند. سال 85 ازدواج کرده که ثمره آن دختری موفق به نام «هستی» است. در ادامه، گفت وگو با حمیدرضا توللی، جوشکار کد واحد عملیات ساختمانی منطقه 5 عملیات انتقال گاز ایران را می خوانیم.

  لطفا خودتان را بیشتر معرفی کنید و کوتاه درباره سوابق کاری تان توضیح دهید؟

لیسانس رشته مهندسی مکانیک و لیسانس مدیریت دولتی از دانشگاه فیروزآباد فارس دارم و در دوره آموزشی علمی، فنی و تجربی «جوشکار کد» که از سوی شرکت دین آلمان در پتروشیمی شیراز به مدت 9 ماه برگزار شد، شرکت کردم. همچنین در دوره های آموزشی هات تپ و جوشکاری پیشرفته که در تهران برگزار شد نیز شرکت داشتم.

 

 چه اقدامی کرده اید که منجر به صرفه جويی اقتصادی از لحاظ ريالی و مصرف گاز شده است؟

در عملیات هات تپ که جوشکاری روی خطوط گازدار است، به دلیل عدم تخلیه گاز کار خطرات زیادی دارد که منجر به صرفه جویی زیادی برای کشور و حفظ محیط زیست می شود. همچنین جوشکاری ترک های ایجاد شده در خطوط و جوشکاری تحت فشار مثبت از تخصص های بنده است که صرفه جویی زیادی به دنبال دارد.

   بهترین خاطره تان را از دوران کاری برایمان بگویید.

 در پروژه تعمیرات خط دوم در دشت پلنگ جنوب فارس، با حدود 20 تا 25 نفر از همکاران در یک اتاق در خانه ای روستایی ساکن بودیم که کنار آن آغل گوسفندان بود و واقعا شرایط سختی داشتیم؛ اما خیلی اوقات دوست دارم به همان روزها و همراهی با دوستان در کنار یک خانواده روستایی خالص و یکرنگ و همکاران باصفا برگردم.

  چه صحبتی با مدیران دارید؟

در ابتدا از همه عزیزانی که سعی می کنند در هر سمتی که دارند، وظایف خود را به نحو شایسته انجام دهند، تشکر می کنم؛ اما خواهشی که دارم این است، همکارانی که کار عملی و فیزیکی انجام می دهند و  در شرایط سخت کاری و در دمای بالا و با تحمل خطرات زیاد و پر ریسک به ایفای مسؤولیت می پردازند، از نظر مالی بیشتر دیده شوند تا در دوران بازنشستگی با توجه به فرسودگی ناشی از کار فیزیکی، ذخیره مناسبی داشته باشند و به صورت قرارداد مستقیم استخدام شوند تا از وضعیت سردرگمی نجات یابند. همچنین چون کارهای مکانیکی بر فیزیک انسانی خیلی فشار وارد می کند، اگر تعداد نیروی انسانی برای کار افزایش یابد تا فشار کار کمتر یا زمان تعمیرات بیشتر شود، بدن آسیب کمتری می بیند.

    با جوانان و کسانی که بتازگی به استخدام صنعت نفت درآمده اند، چه سخنی دارید؟

 توصیه ام این است که یا کار را از اول نپذیرند و یا اگر پذیرفتند، با مسؤولیت تمام انجام دهند و با وجدان کار کنند. تمام وسایلی که در محیط کارمان وجود دارد، متعلق به بیت المال است، بنابراین باید با توجه به وضعیت تحریم ها و اقتصاد کشور، سعی در استفاده بهینه و صرفه جویی حداکثری از آنها داشته باشیم.

  چه سالی ازدواج کردید؟

من سال 85 ازدواج کردم. یک دختر 14 ساله به نام «هستی»  دارم که در تیم منتخب رشته شنا استان فارس حضور دارد و رشته دومش هم والیبال است.

البته به دلیل ماموریت های زیاد، همواره بچه های ما کمبود حضور پدر در مناسبت های خاص را زیاد حس می کنند و هنگامی که با همکاران درد و  دل می کنیم، بحث حضور نداشتن در کنار اعضای خانواده گفتمان مشترک ماست.

    اوقات فراغت خود را چگونه سپری می کنید؟

به مطالعه کتاب های شعر و تاریخی، بخصوص تاریخ صدر اسلام علاقه مند هستم. همچنین به ورزش باستانی از دوران کودکی در کنار پدر علاقه داشتم که با ابزارهای ورزش باستانی گاهی ورزش می کنم و بعضی مواقع هم  با دخترم به پیاده روی می روم یا در پارک با هم والیبال بازی می کنیم؛ از آنجا که خیاطی، شغل مرحوم پدرم بود، در این حرفه هم تبحر دارم.

  قصه زندگی تان چیست؟

در خانواده ای با 9 فرزند به دنیا آمدم که پدرم مرحوم پهلوان محمد توللی، شغل خیاطی داشت. با کوشش و رزق حلال خانواده را در محله آستانه سیدعلاالدین حسین(علیه السلام) شیراز به نحو احسن اداره می کرد و از پهلوانان ورزش باستانی و کهن کسوت ورزش پهلوانی فارس و شیراز بود.  من فرزند هفتم خانواده هستم و در کنار پدرم با روحیه جوانمردی و جنگندگی پرورش یافتم و از وی آموختم که همیشه در دستیابی به اهدافم تلاش کنم. متاسفانه پدرم را دو سال پیش از دست دادم. یک اتفاق جالب هم بعد از فوت پدرم افتاد، آن هم جهانی شدن عکس ایشان بود که از سوی یک توریست در شیراز  ثبت شده بود و از طریق آشنایان در خارج از کشور از این موضوع مطلع شدیم.

 آیا بجز صنعت گاز، پیشنهاد دیگری برای کار داشته اید؟

نیرو ی هوایی ارتش قبول شدم که نرفتم. البته کارم را دوست دارم، به این دلیل که تاثیرش را در اجتماع و زندگی مردم می بینیم؛ اما سختی فیزیکی زیادی در کار داشته ام و وقتی می بینیم کاری را می توانیم انجام دهم که دیگران نمی توانند، احساس  مفید بودن می کنم و البته جوشکاری روی خطوط گازدار هم خطرات خودش را دارد.

  تاكنون حادثه ای هم برایتان اتفاق افتاده است؟

در سال 86  در تعمیرات خط 16 اینچ بید بلند، صفحه سنگ فرز متلاشی شد و با اینکه از وسایل ایمنی استفاده کرده بودم، به دلیل شدت ضربه،  قرنیه چشم چپم و مویرگ چشم راستم آسیب دید و منجر به شکسته شدن بینی ام شد. بعد از این اتفاق برای درمان به گچساران منتقل و در آنجا عمل شدم و 25 روز چشمانم بسته بود.  

  مهم ترين تجربه ای كه طی ساليان سال به دست آورده ايد و فکر می کنید بیان آن می تواند برای ديگران قابل استفاده باشد را بیان بفرمایید؟

شخصا تجربه کرده ام که اگر هر سختی در کار دیدیم، در عوض خدا یک گشایش را در زندگی مان به وجود آورد. بعضی سختی ها شاید با عیار مالی جبران نشود؛ اما خیلی حوادث و بلاها را از سرمان رفع می کند و با این سختی ها، خیروبرکت به زندگی وارد می شود و خانواده انسان سالم و صالح می شوند.

  تاثير خانواده بر كار شما تا چه حد بوده است؟

خانواده ام همیشه در کنار من بوده اند و همواره در تمام شرایط، چه از نظر  کاری و چه از لحاظ روانی مرا پشتیبانی کرده اند و از ابتدای زندگی با درک مشکلات و سختی های کاری ام، کنار آمده اند.  

همسرم ماما و از مدافعان سلامت در بخش زنان هستند که با وجود مشکلات متعدد کاری خودشان، همیشه جای خالی من را در ماموریت های طولانی پر کرده اند، به طوری که دخترم در درس، ورزش، اخلاق و هنر موسیقی سرآمد شده است، بنابراین جا دارد از ایشان که با مشغله کاری فراوان، همواره مسؤولیت اصلی زندگی را به عهده داشته است، تشکر کنم.

 در پایان اگر صحبتی دارید، بفرمایید.

امیدوارم مردم زودتر از شر بیماری کرونا راحت شوند، چون هم بیماری خطرناکی است و هم باعث استرس در میان خانواده ها شده است. به طوری که ما  در پروژه خط چهارم در اوج گرما، هم درگیر کار سخت و خطرناک جوشکاری روی خط گازدار بودیم و هم  باید برای حفظ سلامت خود و همکاران، پروتکل های بهداشتی را رعایت می کردیم. همچنین آرزو می کنیم وضعیت اقتصادی کشور و مردم ایران بهتر و امیدمان به آینده نیز بیشتر شود.

 و حسن ختام اینکه حضرت سعدی می فرمایند:

ز خیرت پیش آید، بکن چندان که بتوانی ... مکافات بدی کردن، نمی گویم، تو خود دانی!