ضرورت عزاداری بر سید و سالار شهیدان از دیدگاه روایات

جانم حسین(ع)؛ جانانم حسین(ع)

عزاداری و گریه بر مظلومیت سید و سالار شهیدان حضرت امام حسین(ع) سابقه ای بسیار دیرینه و معرفتی بسیار عمیق دارد. در روایات ما رویکرد ویژه ای در بحث عزاداری به چشم می خورد که آن را امری مستحب و پرفضیلت برشمرده و برای آن اهمیت فراوانی قائل شده اند. در مطلب پیش رو می کوشیم تا با بیان برخی از این روایات، نگاهی بسیار کوتاه به اهمیت عزاداری برای حضرت اباعبدالله(ع) داشته باشیم.

بی تردید، روایات زیر نشان دهنده جایگاه والای گریستن بر شهیدان کربلا و مصائب اهل بیت(علیهم السلام) است. البته عزاداری به زمان و مکان ویژه ای محدود نمی شود، بلکه امامان معصوم(علیهم السلام) همیشه پیروان خود را به زنده نگه داشتن این سنت پسندیده، در هر شرایطی سفارش کرده اند تا فرهنگ مبارزه با ستمگران و یاد و خاطره جانبازی و رشادت همه شهیدان اسلام جاوید بماند.

*پیامبر اکرم(ص) به حضرت فاطمه الزهرا(س) فرمود: در روز قیامت هر چشمی گریان است مگر آن چشمی که بر حسین گریسته. چنین فردی همیشه خندان خواهد بود و به نعمت های بهشتی بشارت داده می شود.

*امام رضا(ع) به «ابن شبیب» فرمود: ای پسر شبیب، محرم، ماهی است که مردم در دوران جاهلیت، ستم و قتل را در آن حرام می دانستند، ولی گروهی از مسلمانان، این حرمت را نشناختند، فرزند پیامبر(ص) را به قتل رساندند و زنان و فرزندانش را به اسارت بردند. اگر خواستی بر کسی بگریی، برای حسین بن علی(ع) گریه کن؛ زیرا او را ذبح کردند. همچنین 18 تن از اهل بیت او را که در روی زمین، کسی شبیه آنان نبود، به شهادت رساندند. این مصیبت چنان بزرگ است که آسمان ها و زمین در شهادتش گریسته اند. روز عاشورا، چشم های ما را خونبار کرد، دل های ما را سوزاند، اشک ما را روان ساخت و عزیزان ما را خوار کرد. سرزمین کربلا تا روز قیامت برای ما سختی و بلا بر جای گذاشت پس باید گریه کنندگان بر کسی مانند حسین(ع) گریه کنند و بدانید که گریستن بر حسین(ع)، گناهان انسان را می ریزد و انسان را پاک می کند.

*امام رضا(ع) در حدیث دیگری فرموده است: هر کس مصائبی را که بر ما روا داشته اند، به یاد آورد و بر آن بگرید، در قیامت همراه با ما خواهد بود. هرکس به یاد مصائب ما بگرید و دیگران را بگریاند در روزی که همه چشم ها گریان است، چشمان او گریان نخواهد بود. همچنین هر کس در جلسه ای بنشیند که در آن مجلس، امر ما برپا داشته می شود، در روزی که دل ها می میرد، دل او زنده می شود.

*امام صادق(ع) به فرزند بزرگوارشان فرمود: فرزندم 10 سال در ایام حج در سرزمین منا با وقف اموال و دارایی ام، مجلس عزا برای من برپا دار تا گریه کنندگان برای من بگریند.

*امام صادق(علیه السلام) به «عبدالله بن حماد» فرمود: به من خبر رسیده است که گروه ها و دسته هایی از پیرامون کوفه و جاهای دیگر و گروهی از زنان در نیمه شعبان، به آرامگاه جدم، حسین بن علی(ع) می روند و بر او نوحه سرایی می کنند و قرآن می خوانند. همچنین گروهی به بیان داستان شهادت و بعضی دیگر نیز به مرثیه سرایی می پردازند، آیا چنین است؟ حماد پاسخ داد: آری، من خود شاهد چنین مجلسی بوده ام. حضرت فرمود: خدای را سپاس که گروهی از مردم را علاقه مند قرار داد تا به مدح و ستایش ما بپردازند و برای ما عزاداری کنند. دشمنانِ ما را مورد اعتراض و طعن قرار می دهند و کارهای زشت آن ستمکاران را آشکار می سازند.

*امام صادق(ع) در جایی دیگری به یکی از یارانشان به نام «مسمع» فرمود: ای مسمع، تو که اهل عراق هستی، آیا قبر جدم حسین(ع) را زیارت می کنی؟ عرض کردم: خیر؛ زیرا من اهل بصره هستم و در همسایگی ما یکی از هواداران خلیفه زندگی می کند که پیرو هوا و هوس نفسانی اوست. همچنین دشمنان ما از ناصبی و جز آن فراوان هستند. ترس آن دارم که به خلیفه اطلاع دهند و جان من در خطر افتد. امام فرمود: آیا مصائب کربلا را به یاد نمی آوری؟ عرض کردم: چرا به یاد می آورم. فرمود: آیا شیون و ناراحتی نمی کنی؟ گفتم: چرا، به خدا سوگند! گریه می کنم. حضرت فرمود: خدا گریه ات را بپذیرد، آگاه باش که تو از کسانی هستی که برای مصائب ما اظهار ناراحتی می کنند و تو از کسانی هستی که در شادی ما شاد و در اندوه ما، اندوهناک هستند. سپس فرمود: سپاس خدایی را که ما اهل بیت(علیهم السلام) را به رحمت ویژه اش نواخت و بر دیگران برتری بخشید. ای مسمع، از زمان کشته شدن امیر مؤمنان علی(ع) زمین و زمان می گرید و گریه فرشتگان هنوز ادامه دارد.

 

 

نگاهی به مقام و منزلت

 امام حسین(ع) در قرآن کریم

 درباره امـام حـسین(ع) و مـنزلت ایشان از یک سو و اثبات حجیت سخنان ایشــان از سوی دیگر، می توان به آیات قرآن و روایات پیـامبر اکـرم(ص) اشـاره کرد. آیات قرآن درباره در یک مجموعه کلی درباره اهل بـیت(ع) اسـت که امام حسین(ع) نیز در این دایره قرار می گیرد. برخی از آیات عصمتِ اهل بیت(ع) و به تـبع آن امـام حسین(ع) و برخی از آیات تبعیت مطلق از ایشان را بیان می دارند. آیات تطهیر و مـباهله عـصمت اهل بیت(ع) و آیه اولی الامر، تبعیت مطلق از ایـشان را بـیان می دارند.

 * آیه مباهله: در آیه 61 سوره آل عمران آمده است:«فَمَنْ حَاجَّک فیهِ مـِنْ بـَعْدِ ما جاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنـْفُسَکمْ ثـُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عـَلَی الْکاذِبـین: هرگاه بعد از علم و دانشی که (درباره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت کنیم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم».  در ایـن بـاره اکـثر اهل سنت نیز اتفاق دارند که ایـن آیـه در شأن پیامبر اکرم(ص) امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) و امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) نـازل شـده است.

سید مرتضی درباره آیه مباهله می نویسد: احادیث فراوانی داستان مباهله را تایید می کنند و آن اینکه پیامبر اکرم(ص)، امیر المـومنین(ع) و فـاطمه(س) و حسن و حسین(ع) را بر آن فـراخواندند. اهـل نـقل و تفسیر همگی بـر ایـن مطلب اجماع دارند.

علامه طباطبایی پس از نقل ماجرای مباهله می نویسد: این بالاترین مناقبی است که خداوند اهـل بـیت(ع) را به آن اختصاص داده است. همچنان کـه عـلامه بحرانی بـر ایـن بـاور است که اگر آنـان معصوم از همه خطاها و گناهان نبودند، به این رتبه و مزیت که بالاتر از آن رتبه و مزیتی نیست، نمی رسیدند؛ به طوری که خداوند قسم بـه آنـها را فـارق بـین حـق و باطل و تصدیق کننده کـتاب خدا و نبوت پیامبر گرامی(ص) قرار داد.

*آیه تطهیر: در آیه 33 سوره احزاب آمده است:«إِنَّما یریدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطـَهِّرَکمْ تـَطْهیراً:  بی گمان، خدا اراده کرده است تا آلودگی را از شما اهل بیت [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند».

این آیه نیز یکی دیگر از آیاتی است که عصمت امـام حـسین(ع) و حـجیّت سـخنان ایـشان بـا استناد به این آیه اثبات می شود. روایات متعددی نقل شده که تنها مصداق اهل بیت(ع) را پیامبر اکرم(ص)، امام علی(ع)، حضرت زهرا(س) و امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) معرفی می کند. عـلامه طباطبایی در این باره می نویسد: این روایات بسیار و بیش از هفتاد حدیث است؛ بیشتر آنها از طریق اهل سنت نقل شده که این خود بیشتر از چیزی است که از طریق شیعه روایت شده اسـت. اهـل سنت آن را تقریبا از چهل طریق و شیعه آن را از بیش از سی طریق نقل کرده اند. ابن مردویه معتقد است به بیش از صد طریق روایت رسیده است که آیه تطهیر درباره حضرت محمد(ص)، امام علی(ع)، حضرت فـاطمه(س)، حـسن و حسین(علیهم السلام) نازل شده است. همچنان که فیض کاشانی نیز بر این باور است که روایات مربوط به نزول آیه تطهیر درباره پنـج تـن آل عبا، از طریق اهل سنت بـیش از آن اسـت که شمرده شود.

آیه اولی الامر: در آیه 59 سوره نساء آمده است:«یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطـیعُوا اللَّهـَ وَ أَطـیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکمْ فَإِنْ تـَنازَعْتُمْ فـی شـَی ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ ذلِک خَیرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلا:   ای کسانی که ایمان آورده اید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید؛ پس هرگاه در امری [دینی] اختلاف نظر یافتید، اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید، آن را به [کتاب ] خدا و [سنت ] پیامبر [او] عرضه بدارید، این بهتر و نیک فرجام تر است». در این آیه شریفه مراد از «أُولِی الْأَمْرِ» امامان معصوم (علیهم السلام) هستند که اطاعت از آنـان هـم پایه اطاعت از خداوند و پیامبر واجب است. امام حسین(ع) نیز به عنوان سومین اختر آسمان ولایت و امامت شامل اولی الامر هستند.