چند کتاب داستان  دلچسب که می تواند  ما را به دنیایی دیگر ببرد

قدرت قصه ها را باور کنیم

علی بهرامی خواندن داستان و رمان، بخصوص از نویسندگان ایرانی، همیشه لذتبخش است. داستان را دست کم نگیریم. داستان ها دریچه ای هستند به دنیایی عمیق تر که خوانندگان را با مهارت های زیادی آشنا می کنند. داستان ها این قدرت را دارند که ما را توانا تر کنند و سرمایه های اجتماعی و فرهنگی مان را افزایش دهند. این روزهای کرونایی که فراغت ها برای کارکنان صنعت بزرگ نفت اندکی بیشتر شده، بد نیست خواندن چند داستان را تجربه کنیم. باور کنید اگر روزی بخواهید لذتبخش ترین لحظات زندگی تان را بشمارید، همین روزهای خواندن رمان ها و داستان ها را هم محاسبه خواهید کرد. در این شماره هفته نامه «مشعل» با شما هستیم تا چند رمان و داستان از نویسندگان ایرانی به شما معرفی کنیم. این کتاب ها چند ویژگی خاص دارند؛ اول اینکه نویسنده آنها، همگی نوقلم و بسیار بااستعداد هستند و دوم اینکه نوشته ها، اجتماعی بوده و از عمق و درون جامعه خودمان خلق شده اند:

تا پروانه شدن

رمان «تا پروانه شدن» را مرضیه قائمی زاده در 123 صفحه به رشته تحریر درآورده است؛ نویسنده ای توانا که بتازگی در بازار داستان و رمان مورد توجه منتقدان و خوانندگان قرار گرفته است. داستان این رمان، درباره زن جوانی است که عشق را در زندگی مشترک جست و جو می کند؛ زندگی مشترکی که آغاز نشده، به سمت پایان می رود. همه او را مقصر می دانند و همین بیشتر او را به دنیای خود فرو می برد... مهسا، در پی پیدا کردن راهی برای ادامه مسیر زندگی با همسرش، به هر جاده ای قدم می گذارد و در پیچ یکی از همین جاده هاست که متوجه موضوعی می شود که از چشم همه دور مانده و فاش شدنش او را به راهی می کشاند که راز زندگی در آن نهفته است. این داستان اجتماعی کوشیده است تا چالش های نخستین سال های زندگی مشترک را آسیب شناسی کند و در لایه های عمیق شخصیت ها به دنبال رازی باشد که ماندگار است. «تا پروانه شدن» جست و جوی هویت است؛ هویتی که ممکن است زمانی گم شده باشد؛ اما نه با چنگ زدن بر چهره زندگی؛ بلکه با تأمل و تفکر درباره درهای تو در توی زندگی یافت می شود.

شب پیر 

رمان «شب پیر» به قلم محمد سعید احمدزاده، درباره سروقامتی روستاییان است. نویسنده این کتاب، چهره زشت فقر و چهره متعالی غرور و اراده آدمی را به تصویر می کشد. از ظلم می گوید و از ایستادگی در برابر آن. شخصیت های داستان، برای مخاطب خیلی ملموس و آشنا هستند، گویی سال هاست که آنها را می شناسیم. داستان بسیار خواندنی است و نثر آن مانند شخصیت هایش، بی پیرایه و بی آلایش است. یکی از منتقدان ادبی درباره این رمان نوشته است: «کتاب شب پیر، فرصتی ایجاد می کند که خواننده، ساعاتی را به دور از دنیای ماشینی و صنعتی امروز به فراز و نشیب های زندگی روستایی دل بسپارد و از شهر و شهرنشینی فاصله بگیرد؛ جایی که دغدغه خاطر آدم هایش از جنسی دیگر است و دلخوشی هایشان هم چیزهایی دیگر. شاید بتوان رمان شب پیر را نه یک داستان بومی؛ بلکه رمانی اقلیمی به حساب آورد که علاوه بر لذّت، دنبال کردن یک داستان پرکشش و جذّاب، گستره ای از فرهنگ و آداب و اقلیم قومی خاص را پیش روی مخاطب خود قرار می دهد.» این کتاب 196 صفحه است.

 

شیر یا خط

مجموعه داستان «شیر یا خط» را پروانه قهساره زاده مهابادی نوشته است. این کتاب در واقع، مجموعه ای از ۴ داستان است که ۳ داستان نخست، هر کدام از ۲ نیمه جداگانه و در عین حال مرتبط تشکیل شده اند. داستان چهارم؛ اما پایانی است بی انتها که فضایی خاص دارد و از نوآوری های ویژه نویسنده محسوب می شود. درباره این کتاب نوشته اند:«آدم های قصه های شیر یا خط، درگیرودار حل مشکلاتشان دل به دریا می زنند و در جست و جوی بختشان، خود را در دل حوادث می افکنند. اگر نوشته هایی از جنس ترس و تردید، عشق و خیانت و یأس و امید با چاشنی شانس می پسندید، شیر یا خط را از دست ندهید.»  «غریب کشون»، «بهای خون»، «آخرین ایستگاه» و «پایان بی انتها»، نام چهار داستان این مجموعه است. در بخشی از داستان «آخرین ایستگاه» می خوانیم: «سکه را کمی بالا می اندازم، دوباره می گیرمش و می گذارم کف دست دیگرم. درحالی که ته دلم می خواهم خط بیاید تا حال سعید گرفته شود، آرام دستم را برمی دارم و نرم نرمک آرامگاه طلایی رنگ سعدی پیدا می شود. عجب شانسی.» مجموعه داستان «شیر یا خط» در 132 صفحه نوشته شده است.

 

صداهای «کهنه»ای که هنوز هم «نو» هستند را گوش کنیم

گشت صوتی در دهه های  30 و 40

بارها و بارها شنیده ایم و دیده ایم که خیلی ها برای شنیدن موسیقی، عموما به دنبال آخرین صداها و جدیدترین آهنگ ها می گردند. اگر شما هم جزو این دسته از علاقه مندان و مخاطبان هنر موسیقی هستید، این روحیه را حفظ و دنبال کنید؛ اما یادتان نرود که موسیقی های زیبا و شنیدنی، فقط در آخرین های آنها خلاصه نمی شوند. سال هایی نه چندان دور، در حدود دهه های 30 و 40 خورشیدی، خوانندگان و صداهایی به جامعه ایرانی معرفی شدند که بی نظیر بودند و اگر خودتان را از شنیدن موسیقی هایشان محروم کنید، قطعا یکی از بهترین تجربه های هنری زندگی تان را از دست داده اید. این هفته می خواهیم سه صدای عالی را به شما معرفی کنیم که زمانی چشم و چراغ خلوت ایرانیان بودند.

غلامحسین بنان

بنان، صدایی حیرت انگیز دارد و به قول بسیاری از کارشناسان موسیقی و آواز ایرانی، یکی از اصلی ترین نمایندگان مکتب آوازی تهران به شمار می رود. آثار مرحوم بنان بسیار زیادند و در برنامه مشهور «گل های رادیو» بیش از صدها مجموعه از او ضبط شده است. یک نکته خیلی مهم آن که محال است ایرانی باشید و صدای او را نشنیده باشید؛ چه با آهنگ «الهه ناز» و چه با سرود مشهور «ای ایران». آلبوم ها و مجموعه های بی نظیر او را در اینترنت، براحتی می توانید دانلود کنید و البته مجموعه منظم تر از ترانه ها و آواز های این خواننده نامی در آلبوم های «ایران صدا» بهتر قابل استفاده است. صدای ملکوتی بنان را از دست ندهید.

حسین قوامی

«تو ای پری کجایی» را شنیده اید؟ ترانه ای ساخته مرحوم همایون خرم. این ترانه را برای نخستین بار، حسین قوامی، خواننده مشهور دهه های30 و 40 خورشیدی خوانده و صدای دلنشین و پر طنین او را کمتر کسی در تاریخ معاصر ایران داشته است. لحن خاص در ادای کلمات و شیوه تصنیف خوانی منحصر به فرد، قوامی را یک خواننده تمام عیار در تاریخ موسیقی ایران کرده است. صدای قوامی هم که در موسیقی، لقب «فاخته ای» داشته را می توانید براحتی از طریق اینترنت و مجموعه های گل های رادیویی اش دنبال کنید؛ البته در سه دهه گذشته نیز گلچینی از اجراهای او تحت عناوینی چون «قول و غزل»، «نغمه فاخته» و «تو ای پری کجایی» منتشر شده اند که می توانید از آن طریق نیز صدای قوامی را دنبال کنید و بشنوید.

منوچهر همایون پور

این خواننده مشهور دهه 30 خورشیدی نیز از اسطوره های ترانه خوانی بود. ترانه هایی بسیار دلنشین و آیینی که شنیدنشان گوش هر ایرانی را نوازش می دهد. صدای بسیار آرام و دلنشین همایون پور واقعا آرامش بخش است. او نیز از خوانندگان مکتب تهران محسوب می شود؛ اما بیش از این که به آواز بپردازد، تصنیف خوانی کرده است. آثار این هنرمند را نیز می توانید براحتی در اینترنت پیدا کنید؛ البته گلچینی از تصنیف ها و ترانه های زیبایی که خوانده، چند سال پیش در آلبومی به نام «دیروزی ها» جمع آوری شد و هم اینک در دسترس علاقه مندان به موسیقی قرار دارد.