بررسی راهکارهای سلامت روان در دوران کرونا  در گفت و گو با نرگس درویشی ، متخصص روانشناسی

خودمان را دوست داشته باشیم و شرایط را بپذیریم

سمیه راهپیما  امروزه در دنیایی زندگی می کنیم که هر کس به نوعی دچار برخی درگیری های ذهنی است و برخی رویدادها نیز باعث تشدید آن می شود. خبر شیوع ویروس کرونا در سطح جهان و کشور ما، یکی از این موارد است که اگر با هوشیاری با آن برخورد نکنیم، می تواند بر روح و روان ما تاثیر بسزایی بگذارد و باعث صدمات جبران نا پذیری در تمام گروه های سنی شود. حال باید راه حلی برای مهار این استرس و نگرانی پیدا کرد. مشاوره گرفتن از یک متخصص روانشناس، می تواند در این زمینه بسیار کمک کننده باشد. به دلیل اهمیت این موضوع، گفت وگویی با نرگس درویشی، متخصص روانشناسی بهداشت و درمان صنعت نفت آغاجاری انجام داده ایم که در ادامه می خوانید:

  با توجه به همه گیری ویروس کرونا در کشور و سطح جهان، دائما با آمار مبتلایان و مرگ و میر در ارتباط هستیم و این امر بر روح و روان انسان تاثیری منفی می گذارد. به نظر شما برای سلامت روان و گذر از این دوران باید چه کار کرد؟

از ابتدای همه گیری ویروس کرونا بیش از ۲میلیون نفر در جهان و حدود ۷۸هزار نفر از هموطنان نازنین ما فوت کرده اند، این در حالی است که هنوز این ویروس مهار نشده و آمار مرگ و میر آن، همچنان رو به افزایش است. مواجهه با اخبار منفی مثل آمار فوتی ها باعث ایجاد پریشانی خاطر در بسیاری از مردم می شود. مرگ، بسیار نزدیک و نزدیک تر از همیشه به نظر می رسد وچون احساس کنترل افراد روی آن خیلی کم است، این خود منجر به کاهش احساس لذت از زندگی و کاهش بهزیستی روانشناختی و در کل، کاهش سازگاری در همه گروه های سنی می شود. فقدان، بخش جدانشدنی زندگی هر یک از ماست. در واقع افراد مختلف در مواجهه با فقدان ها، واکنش های احساسی و رفتاری منحصر به فردی از خود نشان می دهند؛ واکنش هایی از قبیل انکار خشم، افسردگی، اندوه طولانی مدت و گوشه گیری.

نخستین گام در مواجهه با رخدادهایی از جنس فقدان، این است که آنها را به عنوان پدیده هایی واقعی و مسائل مهم که در جریان زندگی رخ می دهد و تغییر آنها هم دست ما نیست، بپذیریم. اکنون که روند واکسیناسیون در سراسر جهان و ایران شتاب بیشتری گرفته و پیش بینی می شود که از سرعت انتقال و مرگ ومیر کاسته شود، نیاز است که برنامه های مختلفی در سطح کلان و کشور و در سطح خرد و محلی انجام شود. در سطح کلان باید از افراد متخصص در حوزه روانشناسی و روانپزشکی در تولید برنامه های علمی – انگیزشی، تهیه کلیپ ها و سخنرانی ها استفاده و به موضوعاتی نظیر فقدان سوگ و راه های مقابله کارآمد و آموزش تاب آوری پرداخته شود، میزان دسترسی مردم به خدمات روانشناختی افزایش یابد تا احساسات منفی ناتوانی hellessness و ناامیدی hopelessness در مردم کم شود. طوری که سطح امید به زندگی و احساس کنترل روی وقایع زندگی بالا رود. باید کمک کرد تا مردم فقدان ها را بپذیرند؛ سوگواری ها را انجام دهند و معنای جدیدی را برای زندگی خود پیدا کنند. این تحقق نمی یابد، مگر اینکه سطح رفاه اقتصادی- اجتماعی در زندگی افزایش پیدا کند. برنامه‎های شاد و مفرح در سطح ملی اجرا شود و میزان مواجهه با اخبار منفی که به نوعی القا کننده احساس ناتوانی، ناامیدی و کنترل کم روی زندگی است، کاهش یابد. اینگونه است که تفکر خالق بودن بر تفکر قربانی شرایط بودن پیشی می گیرد و سطح توانمندی و کنترل ادراک شده مردم افزایش و به تبع آن، نرخ آسیب های روانی و اجتماعی کاهش می یابد.

    افراد بعد از مبتلا شدن خود و خانواده شان دچار برخی وسواس های فکری می شوند. این روند آسیب زا خواهد بود. به نظر شما برای دور شدن از وسواس های فکری باید چه کاری انجام داد؟

وسواس فکری، حالتی ناخوشایند است که فراوانی فکر یا تصویر، در ذهن فرد زیاد می شود، به طوری که احساس می کند کنترل ذهن خود را از دست داده است. در نتیجه این احساس، سطح اضطراب و تحریک پذیری فرد افزایش می یابد؛ البته لازم به ذکر است که همه افراد هم به وسواس فکری مبتلا نمی شوند.