حقیقت شب قدر چیست؟

خدا را صدا بزن

 در آستانه شب قدر هستیم و چه شبی در دین اسلام عزیزتر از این شب است؟ اساسا «قدر» در لغت به معنای اندازه و اندازه گیری است. «تقدیر» نیز به معنای اندازه گیری و تعیین است، اما معنای اصطلاحی«قدر»، عبارت است از ویژگی هستی و وجود هر چیز و چگونگی آفرینش آن. به عبارت دیگر، اندازه و محدوده وجودی هر چیز، «قدر» نام دارد. بنا بر دیدگاه حکمت الهی، در نظام آفرینش، هر چیزی اندازه ای خاص دارد و هیچ چیزی بی حساب و کتاب نیست. جهان حساب و کتاب دارد و بر اساس نظم ریاضی تنظیم شده، گذشته، حال و آینده آن با هم ارتباط دارند. در مطلب پیش رو کوشش کردیم تا اندکی عمیق تر زوایایی زارج و اهمیت شب قدر را نشان دهیم.

 شهید مطهری در تعریف قدر می نویسد: «قدر به معنای اندازه و تعیین است و حوادث جهان از آن جهت که حدود و اندازه و موقعیت مکانی و زمانی آنها تعیین شده، مقدور به تقدیر الهی است». پس در یک کلام، «قدر» به معنای ویژگی های طبیعی و جسمانی چیزهاست که شامل شکل حدود، طول، عرض و موقعیت های مکانی و زمانی آنها می شود و تمام موجودات مادی و طبیعی را دربر می گیرد.

 حقیقت  قدر

در روایتی از امام رضا(ع) پرسیده شد: معنای قدر چیست؟ ایشان فرمودند: «اندازه گیری هر چیز اعم از طول و عرض آن است» و در روایت دیگر، این امام بزرگوار(ع) در معنای قدر فرموده اند: «اندازه هر چیز اعم از طول و عرض و بقای آن است». بنابراین، معنای تقدیر الهی این است که در جهان مادی، آفریده ها از حیث هستی و آثار و ویژگی هایشان محدوده ای خاص دارند. این محدوده با اموری خاص مرتبط است؛ اموری که علت ها و شرایط آنها هستند و به دلیل اختلاف علل و شرایط، هستی، آثار و ویژگی های موجودات مادی نیز متفاوت است. هر موجود مادی به وسیله قالب هایی از داخل و خارج، اندازه گیری و قالب گیری می شود. این قالب، حدود، یعنی طول، عرض، شکل، رنگ، موقعیت مکانی و زمانی و سایر عوارض و ویژگی های مادی آن به شمار می آید. پس معنای تقدیر الهی در موجودات مادی، یعنی هدایت آنها به سوی مسیر هستی شان است که برای آنها مقدر شده و در آن قالب گیری شده اند. با روشن شدن معنای قدر، امکان فهم حقیقت شب قدر نیز میسر می شود. شب قدر شبی است که همه مقدرات، تقدیر می شوند و قالب معین و اندازه خاص هر پدیده، روشن و اندازه گیری می شود.

  کدام شب؟

شب قدر یکی از شب های دهه آخر ماه رمضان است. طبق روایات ما، یکی از شب های نوزدهم یا بیست و یکم و به احتمال زیادتر، بیست و سوم ماه مبارک رمضان است. در این شب - که شب نزول قرآن به شمار می آید- امور خیر و شر مردم و ولادت، مرگ، روزی، حج، طاعت، گناه و خلاصه هر حادثه ای که در طول سال رخ می دهد، تقدیر می شود. شب قدر همیشه و هر سال تکرار می شود. عبادت در آن شب، فضیلت فراوان دارد و در نیکویی سرنوشت یک ساله بسیار مؤثر است. در این شب تمام حوادث سال آینده به امام هر زمان(ع) ارائه می شود و ایشان از سرنوشت خود و دیگران باخبر می شوند. امام باقر(ع) می فرماید: «در شب قدر به ولی امر (امام هر زمان) تفسیر کارها و حوادث نازل شده و وی درباره خویش و دیگر مردمان مامور به دستورهایی می شود».

 نکته های نهایی 

پس شب قدر شبی است که:

1. قرآن در آن نازل شده است.

2 . حوادث سال آینده در آن تقدیر می شود.

3. این حوادث بر امام زمان(عج) عرضه و آن حضرت مامور به کارهایی می شوند.

بنابراین می توان گفت شب قدر، شب تقدیر و شب اندازه گیری و شب تعیین حوادث جهان ماده است. این مطلب مطابق آیات قرآنی هستند. خداوند در آیه 185 سوره بقره می فرماید: «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن: ماه رمضان که در آن قرآن نازل شده است». طبق این آیه، نزول قرآن (نزول دفعی) در ماه رمضان بوده است. همچنین در آیه های 3، 4 و 5 سوره دخان آمده است: «انا انزلناه فی لیلة مبارکة انا کنا منذرین فیها یفرق کل امر حکیم امرا من عندنا انا کنا مرسلین: به راستی ما آن را در شبی پربرکت نازل کردیم؛ زیرا همواره بیم دهنده بوده ایم؛ در آن شب هر کار استواری [به اراده خدا] فیصله می یابد. [نزول قرآن] کاری است [که] از نزد ما [صورت پذیرفته است؛] زیرا ما همواره فرستنده [وحی و پیامبران] بوده ایم». این آیه نیز تصریح دارد که نزول [دفعی] قرآن در یک شب بوده که از آن به شب مبارک تعبیر شده است. همچنین در سوره مبارکه قدر تصریح شده که قرآن در شب قدر نازل شده است.

 

 

آخرین وصایای امام علی (ع)

حضرت امیرالمؤمنین(ع) که باب مدینه العلم و سرچشمه فضایل و مناقب و نمونه کامل پیغمبر گرامی اسلام(ص) است در آن لحظات آخر عمر هم در تلاش برای تبیین و نشر حقایق اسلام بود. آن حضرت در آخرین لحظات زندگی، وصیتی کرد که برای همیشه تاریخ برای بشریت درس خوب زیستن است. آخرین وصیت های امام علی(ع)، دو جنبه خصوصی و عمومی داشت که در ذیل به آنها اشاره می کنیم:

  وصایای خصوصی

- در تجهیز و کفن ودفن بدنش امام حسن(ع) را وصی و جانشین خود قرار داد و به همه فرزندان دیگر از حضرت امام حسین(ع) و محمد و عون و جعفر و عبداللّه و عباس و ... دستور داد که از او اطاعت کنند و پس از او برادرش را واجب الاطاعه قرار دهند که همه به فرمان او باشند. البته این وصیت جنبه عمومی هم دارد که همه مسلمانان موظف بودند از امام حسن(ع) و پس از او از امام حسین(ع) اطاعت کنند و آن دو را در زمان هر کدامشان امام و حجت خدا بدانند.

- سفارش کرد ایمان خود را حفظ کرده و از احکام اسلام مراقبت کنند و تقوا و فضیلت را شعار خود قرار دهند.

- در مورد چگونگی غسل و کفن و نماز و تدفین به آنها سفارش کرد که چگونه عمل کنند و شبانه این کار انجام شود.

- فرزندان خود، مخصوصاً امام حسن و امام حسین – علیهما السلام - را به صبر و تحمل مصائبی که در پیش خواهند داشت، سفارش کرد.

  وصایای عمومی

وصایای عمومی امام علی(ع)، متعدد و مختلف نقل شده است. در اینجا یکی از آنها را که در اکثر کتاب های حدیثی علمای شیعه و سنی آمده است، می آوریم:

بسم اللّه الرحمن الرحیم؛ این آن چیزی است که علی بن ابی طالب وصیت می کند. علی به وحدانیت و یگانگی خدا شهادت می دهد و اقرار می کند که حضرت محمد(ص) بنده و پیغمبر خداست، خدا او را فرستاد تا مردم را هدایت کند و دین خود را بر ادیان دیگر غالب گرداند و لو کافران کراهت داشته باشند. همانا نماز، عبادت، حیات و ممات من از خدا و برای خداست، شریکی برای او نیست من به این دستور امر شده ام و تسلیم خداوند هستم.

ای پسرم حسن! تو و همه فرزندان و اهل بیتم و هر کس را که این نامه به او برسد به امور زیر توصیه و سفارش می کنم:

1 – هرگز تقوای الهی را از یاد نبرید،کوشش کنید تا دم مرگ بر دین خدا باقی بمانید.

2 - همه با هم به ریسمان خدا چنگ بزنید و بر اساس ایمان به خدا متحد باشید و از هم جدا نشوید، همانا از پیغمبر خدا شنیدم که می فرمود: اصلاحِ میان مردم از نماز و روزه دائم افضل است و چیزی که دین را محو و نابود می کند، فساد و اختلاف است و لا حَولَ و لا قُوَّة إلّا بِاللَّهِ العلی العظیم.

3 - «ارحام و خویشاوندان» را از یاد نبرید، صله رحم کنید که صله رحم حساب انسان را نزد خدا آسان می کند.

4 - خدا را، خدا را! درباره «یتیمان»، مبادا گرسنه و بی سرپرست بمانند.

5 - خدا را، خدا را! درباره «همسایگان» خوش رفتاری کنید، پیغمبر آن قدر در مورد همسایه سفارش کرد که ما گمان کردیم می خواهد آنها را در ارث شریک کند.

6 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «قرآن» نکند دیگران در عمل به قرآن بر شما پیشی گیرند!

7 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «نماز» چراکه نماز ستون دین شماست.

8 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «کعبه» خانه پروردگارتان، مبادا حج تعطیل شود که اگر کعبه خالی بماند و حج متروک شود، مهلت داده نخواهید شد و مغلوب دشمنان خواهید شد.

9 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره ماه «رمضان» که روزه آن ماه سپری است برای آتش جهنم.

10 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «جهاد در راه خدا» از مال و جان خود در این راه کوتاهی نکنید.

11 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «زکات مال» که زکات، آتشِ خشمِ الهی را خاموش می کند.

12 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «امت پیامبرتان» مبادا مورد ستم قرار گیرند.

13 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «صحابه و یاران پیغمبرتان»، زیرا رسول خدا درباره آنان سفارش کرده است.

14 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «فقرا و تهیدستان» آنها را در زندگی خود شریک کنید.

15 - از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «بردگان و کنیزان» که آخرین سفارش پیامبر(ص) درباره اینها بود.

16 - با مردم به خوشی و نیکی رفتار کنید، همان طوری که قرآن دستور داده است و به ملامت مردم ترتیب اثر ندهید.

17 - امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید، نتیجه ترک آن این است که بدان و ناپاکان بر شما مسلط خواهند شد و به شما ستم خواهند کرد، آنگاه هر چه نیکان شما دعا کنند دعای آنها مستجاب نخواهد شد.

18 - بر شما باد که بر روابط دوستانه میان خود بیفزایید، به یکدیگر نیکی کنید، از کناره گیری از یکدیگر و قطع ارتباط و تفرقه و تشتت بپرهیزید.

19 - کارهای خیر را به مدد یکدیگر و اجتماعاً انجام دهید و از همکاری در مورد گناهان و چیزهایی که موجب کدورت و دشمنی می شود، بپرهیزید: «تعاونوا علی البرّ و التقوی»

20 - از خدا بترسید که کیفر خدا شدید است: «واتقوا اللَّهَ إنّ اللَّهَ شَدیدُ العِقاب».