ارزش و اهمیت قرض الحسنه در اندیشه و معارف اسلامی

قرض الحسنه در اسلام

انسان ها موجوداتی اجتماعی هستند که بدون همکاری با یکدیگر نمی توانند زندگی کنند و نیازهای گوناگون عاطفی، جسمی، مادی و معنوی خود را برآورده سازند. یکی از مهم ترین نیازهای انسان، نیاز های مادی است که تامین بخش مهم انسان، یعنی بقای او را به عهده دارد؛ دامنه این نیازها فراتر از خورد و خوراک است و  شامل نیازهای دیگری چون لباس، مسکن و اثاث زندگی نیز می شود. در مطلب پیش رو به اهمیت قرض الحسنه در اندیشه و معارف اسلامی اشاره می کنیم و زوایایی از آن را روشن می سازیم که نشان می دهد این سنت متعالی اقتصادی چگونه می تواند به تعاون انسان ها و زیست مادی شان کمک کند.   هیچ کس نمی تواند به تنهایی همه نیازهای خویش را برآورده سازد، از همین رو نیازمند همکاری دیگران است. خداوند در آیه 2 سوره مائده از انسان ها می خواهد تا این همکاری را بر اساس دو اصل اساسی نیکی و تقوا قرار دهند و برای خدمت رسانی و کمال یابی انسان های دیگر با یکدیگر همکاری کنند نه آنکه در اموری چون تعدی و گناه به یاری یکدیگر بشتابند؛ زیرا این اعمال موجب سقوط آدمی، خشم و غضب الهی و در نهایت افتادن در آتش دوزخ ابدی خواهد شد. یکی از بهترین کارها که مصداق تعاون بر نیکی و تقواست، قرض الحسنه است که بدون بهره، کارمزد و خدمت و مانند آن است و وام گیرنده تنها باید اصل مال را به صاحب مال بپردازد.

خداوند با جهت عقیدتی و عبادی بخشیدن به این رفتار اقتصادی مومنان بر آن است تا ارزش و اهمیت کار اقتصادی را تا یک عبادت مقبول در کنار نماز و روزه بالا برد. در حقیقت قرض الحسنه که به قصد تقرب و رضای خدا داده می شود، همان عبادتی است که خداوند از انسان می خواهد. از این رو در آیات 245 سوره بقره و 12 سوره مائده و 11 و 18 سوره حدید و 17 سوره تغابن و 20 سوره مزمل، قرض الحسنه به قصد «وجه الله» را قرض به خدا دانسته و تا این مقام بالا برده است. این در حالی است که همه داشته های انسانی از وجودش گرفته تا اموالش، نعمت هایی است که خداوند به او داده است.

به سخن دیگر، مالک حقیقی جان و مال انسان خداوند تبارک و تعالی است؛ با این همه، دادن قرض الحسنه از سوی بنده را به عنوان قرض به خودش تعبیر می کند تا این گونه ارزش عمل انسانی را بالا برد. قرض الحسنه در جایی انجام می گیرد که شخص وام گیرنده نیازمند وامی است تا مشکلات اساسی خودش را برطرف سازد؛ از این رو قرض دادن بهتر از صدقه دادن است؛ زیرا ممکن است صدقه به دست نیازمند نرسد ولی قرض الحسنه به معنای دادن قرض به کسی است که نیاز مبرم به پول دارد و زندگی اش بدون این قرض دچار مشکل جدی است. پیامبر گرامی اسلام(ص) در این باره فرموده است: شبی که به معراج برده شدم، دیدم که روی درب بهشت این چنین نوشته شده بود: صدقه 10 برابر، پاداش دارد و قرض الحسنه هیجده برابر. به جبرئیل گفتم: چرا قرض الحسنه برتر از صدقه است، گفت: چون قرض گیرنده همیشه به خاطر نیازش وام می گیرد، ولی سائل تقاضای کمک می کند اگرچه بی نیاز باشد.

 آثار و برکات

در آیات و روایات آثار و برکات زیادی برای قرض الحسنه به عنوان یک عمل عبادی و وام نیک به خدا دادن بیان شده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می شود:

1. بهره مضاعف از سوی خدا: کسی که به خدا قرض نیک دهد، خداوند بهره مضاعف به او خواهد داد. این مطلب در آیات پیش گفته آمده است. در آیه 245 بقره و آیات 11 و 18 سوره حدید به این مساله اشاره شده است.

2. پوشیده شدن بدی ها: در آیه 12 سوره مائده به این مساله اشاره شده که انسان دارای بدی هایی است که با قرض الحسنه پوشیده می شود و بدی های وام دهنده با وام نیک از سوی خداوند پوشیده خواهد شد.

3. آمرزش گناه: در آیه 17 سوره تغابن اشاره شده است که از آثار قرض الحسنه آمرزش و غفران گناه از سوی خداوند است.

4. رسیدن به بهشت: در آیه 12 سوره مائده به این مساله اشاره شده است که یکی از آثار قرض الحسنه بهره مندی از بهشت و بوستان ها و نهرهای گوناگون و دیگر نعمت های بهشتی است. همچنین باید اشاره کرد، کسی که قرض می دهد بهشتی می شود؛ در مقابل، اگر کسی در صورت توان از دادن قرض الحسنه سرباز زند، به جای بهشت، سر از دوزخ درمی آورد. پیامبر گرامی اسلام(ص) در این باره فرمود: کسی که برادر مسلمان و نیازمندش از او تقاضای قرض الحسنه بکند و او با اینکه توانایی دارد، خواسته او را تامین نکند، خداوند او را از بوی بهشت محروم خواهد ساخت.

5. مزد کریمانه: خداوند در آیات 11 و 18 سوره حدید بیان کرده که پاداش قرض الحسنه دادن مزد بزرگوارانه خداوند به اوست. این مزد ممکن است فراتر از بهشت باشد، یعنی شامل بهره مندی از نعمت های خاص در دنیا برای شخص نیز شود و وام دهنده بی آنکه زحمتی بکشد، خداوند به کرامت خویش به او چیزهایی از مادیات و معنویات و مقامات ببخشد.

6. گشایش در روزی: از آیه 245 سوره بقره چنین برداشت می شود که بسط و قبض روزی به دست خداوند است. پس اگر وام دهنده، پولی را به نیکویی دهد، چیزی از او کم نخواهد شد؛ زیرا خداوند به کرامت خویش در روزی او گشایش ایجاد خواهد کرد. اگر کسی احساس تنگدستی می کند، می تواند با قرض الحسنه به میزان توان خود، از اجر کریمانه الهی بهره مند شود و خداوند بستر گشایش در روزی او را فراهم آورد.

7. شکر نعمت: در آیه7 سوره ابراهیم به این مسئله اشاره شده که از آثار قرض الحسنه نعمت بودن این عمل و لزوم شکرگزاری برای آن است. به این معنا که انسان با دادن قرض الحسنه، شکر نعمتی که در اختیار دارد را به جا آورده است.

8. حلم و بردباری: در آیه 17 سوره تغابن اشاره شده است، آنکه قرض الحسنه می دهد، مصداق نام حلیم از نام های الهی است؛ زیرا دادن قرض به دیگری نیازمند صبوری بسیار است؛ چراکه ممکن است وام گیرنده به هر علتی در زمان مشخص نتواند قرض را پس دهد. همین امر موجب می شود تا انسان دارای صفت حلم شود و بردباری در وی ایجاد و یا تقویت شود.

9. ره توشه آخرت: در آیه 20 سوره مزمل بیان شده است که قرض الحسنه، ره توشه آخرت است و انسان از رحمت خداوند در آخرت نیز برخوردار خواهد شد. همین مطلب را می توان از این حدیث امام رضا(ع) به دست آورد که فرمود: وقتی بدهکار از دنیا برود، چنانچه وارث بدهی را بگیرد، مال اوست و اگر داده نشود، در آخرت به مرده و صاحب اصلی مال تعلق می گیرد.

10. بهره مندی از حسنات و عبور از صراط: از پیامبر خدا(ص) نقل شده که فرمود: کسی که به برادر مسلمان خود قرض دهد، در برابر هر درهمی که قرض داده هم وزن کوه احد و کوه رضوان و کوه سینا، حسنات خواهد داشت و اگر برای وصول آن مدارا کند، از پل صراط همچون برق جهنده بدون حساب و عذاب خواهد گذشت.

11. جایگزین زکات: قرض الحسنه آن چنان مهم و ارزشمند است که در ثواب آن آمده که می تواند در شرایطی جایگزین زکات شود. یعنی یک عمل مستحب چنان ارزشمند می شود که جایگزین یک عمل واجب می شود. امام صادق(ع) فرموده است: ثواب قرض دادن 18 برابر خواهد بود و چنانچه قرض دهنده بمیرد، قرض او زکاتش محسوب می شود.

12. ثواب صدقه: از دیگر آثار قرض الحسنه آن است که در حکم صدقه خواهد بود و ثواب و آثاری که برای آن در روایات و آیات بیان شده به قرض الحسنه نیز تعلق می گیرد. عبدالله بن مسعود از پیامبر(ص) نقل کرده که فرمود: هر مسلمانی مالی را یکبار قرض دهد، مثل این است که همان مال را دو بار صدقه داده است. امام صادق(ع) فرموده است: هیچ مسلمانی نباشد که به مسلمان دیگری به خاطر خدا قرض دهد، جز آنکه خداوند هر روز ثواب صدقه دادن را به حساب وی ثبت کند تا زمانی که آن مال به او بازگردد.

13.بهره مندی در سختی: کسی که امروز قرض دهد، روز نیاز، از قرض دیگری نیز خودش سود خواهد برد؛ چراکه انسان با هر دست که بدهد از همان دست می گیرد.

 از امیرالمومنین(ع) نقل شده که فرمود: غنیمت بدان کسی را که در زمان بی نیازی ات از تو وام بخواهد تا در روز تنگدستی تو، به تو پس دهد.

14. بهره مندی از صلوات فرشتگان: براساس آیه 7 سوره غافر، فرشتگان برای مومنان استغفار می کنند. از روایت به دست می آید که فرشتگان برای وام دهندگان نیز صلوات می فرستند. رسول خدا(ص) فرمود: هر کس به مومنی قرض بدهد و منتظر بماند تا قرض گیرنده گشایش (در کارش) یابد، آن مال ثواب زکات خواهد داشت و قرض دهنده مورد درود فرشتگان باشد تا آنکه قرض گیرنده قرضش را ادا کند.

15. بهره های بهشتی: پیامبر اکرم(ص) در ضمن حدیثی طولانی فرموده است: هر کس غم زده ای را قرض دهد و در بازستاندن، نیکو رفتار کند مثل این است که کار را دوباره آغاز کرده است و خداوند در برابر هر درهم هزار قنطار (ثروت فراوان) در بهشت به او عنایت فرماید.

 

حضرت زینب (س) الگوی حیا، عفت و فداکاری

بر اساس روایات متعدد، نام گذاری حضرت زینب(س) توسط پیامبر اسلام(ص) صورت گرفت. گفته شده است که جبرئیل از سوی خداوند این نام را به پیامبر(ص) رسانده است. هنگامی که پیامبر اسلام(ص) قنداقه وی را طلبید، او را بوسید و فرمود: به حاضران و غایبان امّتم وصیت می کنم که حرمت این دختر را پاس بدارند. همانا وی مانند خدیجه کبری(س) است. برای ایشان، القاب فراوانی نقل شده است، همانند عقیله بنی هاشم، عالمه غیرمعلمه، عارفه، موثقه، فاضله، کامله، عابده آل علی، معصومه صغری، نائبةالزهرا، نائبةالحسین، عقیلة النساء، شریکة الشهداء، بلیغه، فصیحه و شریکةالحسین. ایشان را به سبب سختی های بسیاری که در زندگی دید (درگذشت جدش پیامبر(ص)، درگذشت و سختی های مادرش، شهادت پدرش امیرالمومنین(ع)، شهادت برادرش امام حسن مجتبی(ع)، فاجعه کربلا و شهادت برادرش امام حسین(ع) و دو فرزندش و دیگر بستگان و سایر شهدا، و به اسارت رفتن در کوفه و شام) ام المصائب نیز لقب داده اند.

 فن سخنوری

سخنان و خطبه های حضرت زینب(س) در کوفه و همچنین در دربار یزید که همراه با استدلال به آیات قرآن بود، بیانگر دانش آن حضرت است. وی احادیثی از حضرت علی(ع) و مادرش حضرت زهرا(س) نقل کرده است. محمد بن عمرو، عطاء بن سائب، فاطمه بنت الحسین و دیگران از وی حدیث نقل کرده اند. حضرت زینب(س) هنگام حضور امیرالمومنین علی(ع) در کوفه برای زنان آنجا تفسیر قرآن ارائه می داد. سخنوری وی برای شنوندگان، یادآور خطبه های پدرش امیرالمؤمنین(ع) بوده است. سخنانش در کوفه و مجلس یزید و نیز گفت وگوهای وی با عبیدالله بن زیاد، بی شباهت به خطبه های امام علی(ع) و خطبه فدکیه مادرش حضرت زهرا(س) نیست. هنگام سخنرانی وی در کوفه، پیرمردی درحالی که می گریست، گفت: پدر و مادرم فدای ایشان که سالخوردگانشان بهترین سالخوردگان و کودکان ایشان بهترین خردسالان و زنانشان بهترین زنان و نسل آنان والاتر و برتر از همه نسل هاست.

 حجاب و عفت

درباره حجاب و عفت ایشان در تاریخ این چنین آمده است: هنگامی که حضرت زینب(س) می خواست به مسجدالنبی کنار قبر رسول خدا(ص) برود، امام علی(ع) دستور می داد، شب برود. به امام حسن(ع) و امام حسین(ع) می فرمود: همراه خواهرشان باشند. امام حسن(ع) جلوتر و امام حسین(ع) پشت سر، زینب در وسط حرکت می کردند. آنان از سوی مولای متقیان مأمور بودند که حتی چراغ روی مرقد منور پیامبر(ص) را خاموش کنند تا چشم نامحرم به حضرت زینب(س) نیفتد. یحیی مازنی می گوید: من در مدینه، مدت زیادی همسایه حضرت علی(ع) بودم. سوگند به خداوند! در این مدت، هرگز حضرت زینب(س) را ندیدم و صدایش را نشنیدم.

 صبر و استقامت

حضرت زینب(س) در روز عاشورا، هنگام دیدن پیکر خونین برادرش چنین گفت: بار خدایا! این اندک قربانی و کشته در راه خودت را از ما (خاندان پیامبر) بپذیر.

وی بارها جان امام سجاد(ع) را از مرگ نجات داد؛ از جمله در مجلس ابن زیاد، پس از احتجاج امام سجاد(ع) با ابن زیاد، وی دستور کشتن امام را صادر کرد. در این هنگام حضرت زینب(س) دست در گردن فرزند برادر انداخت و فرمود: تا زنده ام، نخواهم گذاشت او را بکشید.

 عبادت و نیایش

عبادت غرض اصلی آفرینش است و امام معصوم سمبل و تجلی این غرض؛ هرچه یک انسان عابدتر باشد، با حرکت آفرینش هماهنگ تر و با معصوم مانوس تر می شود. شاید علت انس حضرت زینب(س) با برادرش امام حسین(ع) جلوه ای از این عبادت باشد. از امام سجاد(ع) نقل شده است: عمه ام زینب در مسیر اسارت از کوفه به شام هم فرایض و هم نوافل خود را به جای می آورد و غفلت نداشت. فقط در یکی از منازل به خاطر شدت ضعف و گرسنگی، نشسته نماز خواند که بعد معلوم شد، سه روز است غذا میل نکرده، زیرا به هر اسیر شبانه روز یک قرص نان می دادند و عمه ام سهمیه خود را بیشتر اوقات به بچه ها می داد.حضرت زینب کبری(س) شب ها به عبادت می پرداخت و در دوران زندگی، هیچ گاه تهجد را ترک نکرد. آن چنان به عبادت اشتغال ورزید که ملقب به «عابده آل علی» شد. شب زنده داری وی حتی در شب دهم و یازدهم محرم، ترک نشد. فاطمه دختر امام حسین (ع) می گوید: در شب عاشورا، عمه ام پیوسته در محراب عبادت ایستاده بود، نماز و نیایش داشت و پیوسته اشک هایش سرازیر می شد.

ارتباط حضرت زینب(س) با خداوند آن گونه بود که امام حسین(ع) در روز عاشورا هنگام وداع، به خواهرش فرمود: خواهرم، مرا در نمازهای شب، فراموش نکن.