گفتوگو با اسماعيل ساروخاني، كارمند بازنشسته و پيشكسوت نفتي
از انبار نازي آباد تا سوخت رساني مهرآباد

* آقاي ساروخاني، چطور شد به نفت آمديد؟
سال 1349  اطلاعيهاي را در روزنامه ديدم براي استخدام ماشين نويس مرد در شركت نفت. امتحان دادم و قبول شدم. محل كارم انبار نفت نازي آباد بود؛ چون در آنجا ماشين نويس زن نمي توانست برود.

* در آن موقع مدرك شما چه بود؟
من ديپلم رياضي داشتم؛ اما در دوره سربازي تايپ و ماشيننويسي ميكردم. يعني واقعيتش را بخواهيد اين كار را زماني كه در قزوين و در يك داروخانه كار ميكردم، ياد گرفته بودم. روبهروي داروخانه، يك آموزشگاه بود كه ماشين نويسي ياد ميداد. فكر كردم از وقت استفاده كنم و در ساعات بيكاري ماشين نويسي ياد بگيريم. اين قبل از گرفتن مدرك ديپلم بود.
زماني كه براي گذراندن خدمت سربازي به دانشگاه نظامي تهران رفتم، ابتدا شغلها را پرسيدند. تنها كسي كه در يك گردان ماشين نويسي بلد بود، من بودم و براي همين بر سر اين كه من در كدام بخش كار كنم، دعوا شد و هر بخش ميخواست من به آنجا بروم.

* يعني به ماشين نويسي كاملا مسلط بوديد؟
كاملا كه نه، اما ده انگشتي و بدون نگاه كردن به ماشين تحرير تايپ ميكردم؛ ولي پس از مدتي راه افتادم.

* برگرديم به انبار نفت نازي آباد...
بله، گفتم كه در آنجا به عنوان ماشين نويس مشغول شدم، اما چون ديپلم رياضي داشتم، بعد از مدتي به عنوان تكنسين فني كارم را ادامه دادم.

* آن موقع در انبار نفت نازي آباد چه كارهايي انجام ميشد؟
همان طور كه ميدانيد، اين انبار يكي از اصليترين انبارهاي پخش در تهران بود. سوخت را از پالايشگاه تهران ميآوردند و در انبار ذخيره ميکردند تا در سطح شهر توزيع شود. البته بيشتر نفت سفيد، نفت كوره و گازوييل بود. نفت سفيد براي مصارف خانگي و نفت كوره هم براي نانواييها، حمامها، كارخانهها و ... اين انبار حدود 300 کارمند داشت و تا همين چند سال پيش هم فعال بود، اما چون وسط شهر قرار داشت، تعطيل شد.

* تا چه سالي در انبار نفت نازي آباد بوديد؟
از سال 1349 تا 1356 . سال 1350 بود که در رشته مهندسي صنايع دانشگاه علم و صنعت به صورت شبانه پذيرفته شدم و سال 1355  مدرک کارشناسي گرفتم. بعد از نازي آباد، به سوختگيري هواپيمايي در فرودگاه مهرآباد و در قسمت مهندسي پخش فرآوردههاي نفتي منتقل شدم و به عنوان مهندس پروژه و پخش کار را شروع کردم. ميدانيد كه به علت حساسيت و اهميت كار سوخت رساني در فرودگاهها، قبلا اين كار از سوي شركت پخش انجام ميشد كه زير نظر شركت ملي نفت بود.

* پس در سالهاي وقوع انقلاب در سوختگيري مهرآباد بوديد؟
بله، مهرآباد در آن موقع از مركز شهر دور بود و در زمان وقايع انقلاب هم به صورت نيمه تعطيل درآمد، البته اعتصابها هم در جريان بود، اما در مواردي كه لازم بود، بچهها تا لحظات آخر كار ميكردند و زحمت ميكشيدند كه كارها پيش برود.
يكي از اين کارها كه قبل از انقلاب شروع شد ولي در سال 1360 ثمر داد، ساخت واحدهاي سوخت رسان به دست خود کارکنان بود.

* اگر ممكن است در اين مورد بيشتر توضيح دهيد؟
زماني كه من به مهرآباد رفتم، 6 دستگاه واحد سوختگيري يا «ريفيولر» بود كه هر كدام 4 هزار ليتر ظرفيت داشت. اين واحدها از نوع بنز بدفورد بود كه خيلي كار كرده و كارايي آنها به صفر رسيده بود. مخازن آنها هم آلومينيومي بود و شاسي آنها خيلي كهنه شده بود. ابتدا تصميم گرفتيم شاسي آنها را عوض كنيم. يعني شاسيهاي نويي را كه از بنز خريداري شده بود، جايگزين شاسيهاي قديمي ليلاند سوپر كنيم. مهندس نراقي در آن زمان رئيس سوختگيري بود و من مامور كارشناسي و بررسي موضوع بودم.
سوار كردن ماشين كهنه روي شاسي نو، ممكن بود جواب ندهد. تازه فقط بحث شاسي هم مطرح نبود، چون سيستم سوخت گيري هم قديمي شده بود، بنابراين بايد بررسي دقيقتري ميشد تا ريسك كار كم شود.
بالاخره پس از بررسيهاي لازم، پيشنهاد را به مقامات بالاتر ارائه كرديم مبني بر اين كه شاسيهاي جديد را به 20 هزار ليتري تبديل كنيم و روي هر شاسي، مخزن 20 هزار ليتري سوار كنيم. يعني يك راه ميانه. اين پيشنهاد قبول شد و در نتيجه با همكاري مهندس بايرامي كه سابقه ساخت واحدهاي كوچك تر را داشت، دست به كار شديم.
فرمانها را از مكانيكي به هيدروليك تبديل كرديم و در نهايت واحد سوخترسان جديدي ساخته شد. به هر صورت اولين واحد را با توجه به امكانات كم و با كمك گرفتن از واحد كارگاه تعميرات انبار نفت نازي آباد ساختيم، حتي فيلترهاي آنها كاملا مطابق با استاندارد بود. لولهكشيها طبق دياگرامهايي كه ترسيم شده بود، ساخته شد.
اولين واحد كه آماده شد، از مسئولان در سوختگيري هواپيمايي دعوت كرديم تا کار را ببينند. آنها هم که از کار خيلي خوششان آمده بود، از ما درباره خواستهمان پرسيدند. گفتيم، خواسته شخصي نداريم، فقط اجازه بدهيد ماشينآلات بخريم و واحدهاي ديگري را خودمان بسازيم، چون نياز بود يك سري وسايلي را از داخل و خارج تهيه كنيم.
موافقت كردند و ما رفتيم ماشين آلات را خريديم و شروع كرديم به نصب و آماده كردن كارگاه. كارگاه كه آماده شد، ساخت پنج دستگاه از واحدهاي تازه را شروع كرديم. واحدها خيلي ساده طراحي شده بود و افراد ميتوانستند به راحتي با آن كار كنند. ظرفيت تحويل سوخت آنها به هواپيما نيز حدود 800 ليتر در دقيقه از طريق لوله و 400 ليتر از طريق نازل بود.
* آيا اين ظرفيت در آن زمان براي سوخترساني به هواپيما، ظرفيت مطلوبي به حساب ميآمد؟
اين واحدها بويژه براي شهرستانها كه تعداد پروازها محدود بود، خيلي كارايي داشت. در اين فرودگاهها مصرف سوخت كم است و زمان چندان مطرح نيست. ميدانيد که در پروازهاي خارجي، زمان خيلي اهميت دارد؛ چون هواپيما براي سوختگيري، زمان محدودي دارد و نمي تواند زياد توقف كند و در صورت توقف زياد بايد به آنها خسارت پرداخت شود. در چنين مواردي به ظرفيتهاي 5، 10 و حتي 20 هزار ليتر در دقيقه نياز است؛ اما به هر حال در آن شرايط، اين واحدها كارايي خوبي از خود نشان دادند. در واقع واحدهايي كه ما ساختيم، سالها كار كردند.

 * شما تا پايان خدمت در سوختگيري هواپيمايي مانديد؟
خير، من تا سال 1374 در سوختگيري هواپيمايي مهرآباد بودم، يعني حدود 18 سال به عنوان مهندس پروژه و پخش در سوختگيري کار کردم و بعد تقاضا دادم که به مهندسي پخش در خيابان طالقاني منتقل شوم. سال 1379 هم پس از 30 سال خدمت در نفت، بازنشسته شدم؛ البته چند سال بعد از بازنشستگي، يعني حدود سال 1384 از سوي پيمانكار سوختگيري فرودگاه تازه تاسيس امام خميني (ره) دعوت به كار شدم و چند سالي هم در آنجا مشغول به فعاليت بودم.

* به عنوان كسي كه سالها در صنعت نفت خدمت كرده است، نظرتان در باره تشكيل موزه نفت چيست؟
من فكر ميكنم كار ارزشمندي در حال انجام است و يكي از ثمراتش اين است كه در صنعت نفت، تجربيات از يك نسل به نسل بعدي خيلي بهتر منتقل ميشود، مثل همين كاري كه انجام ميدهيد. وقتي شنيدم که موزههاي نفت راهاندازي شده، خيلي خوشحال شدم، بنابراين آمادهام هر كاري که از دستم برميآيد، براي كمك به پيشبرد اين طرح انجام بدهم.

* از حضور شما در موزه نفت و شركت در اين گفتوگو سپاسگزاريم.

گفت و گو از:  مهرداد علمداري
موزه و ميراث نفت
28 دي ماه، نخستين موزه نفت كشور يك ساله شد. "موزه بنزين خانه آبادان" موزه اي است كه در آن بخشي از تاريخ نفت با خاطرات عجيب و ماندگار زندگي مردم گره خورده است.
طرح ايجاد موزه اي در جايگاه نخستين مركز عرضه حامل هاي سوختي، اين امكان را مي دهد كه تاريخ را دوباره و درست بخوانيم و تدوين كنيم. به موزه كه نگاه مي كني مي تواني خود را ميان خاطره اي ببيني كه تلخ و شيرين آن براي ملت ايران مي تواند گوشه اي از تاريخشان را بازسازي كند؛ روزهايي كه شركت هاي بين المللي نفت به آبادان رسيدند و كارگران ايراني سكان سازندگي و بهره برداري از منابع نفت را به دست گرفتند تا به امروز برسيم.
سالگرد تاسيس موزه بنزين خانه با رويدادي عجيب و دردناك در تاريخ صنعت نفت همزمان شده است كه به ما گوشزد مي كند نگهداري از تاريخ چه اندازه مي تواند مهم و حياتي باشد.
دريانوردان عزيز كشتي نفتكش ايراني در سفر به چين، نام خود را در تاريخ صنعت نفت ماندگار كردند. حفظ اسناد و مدارك اين ايثارگري بخشي جدي از وظيفه مديريت موزه ها و مركز اسناد صنعت نفت است كه در گذر زمان صورت واقعي اين رويداد را تا جاي ممكن ثبت و ضبط كند.
در زمينه امور پژوهشي اسناد و مداركي كه از هر رويداد مي ماند، معمولا از سوي مفسران و تحليلگراني از همان نسل كاويده و نتيجه گيري مي شود. به تعبيري، تاريخي را براي نسل هاي بعدي به يادگار مي گذاريم كه آكنده از نگاه امروز ماست. حال آن كه وقتي اسناد و مدارك رويداد را گردآوري کني و آنها را در معرض نقد و بررسي و قضاوت نسل هاي مختلف بگذاري، محققان فرصتي خواهند داشت تا به واقعيت رويداد دست يابند ، نه فقط به تحليل يك نسل از يك رويداد.
موزه بنزين خانه ،دو ويژگي مهم دارد. اين نخستين موزه نفت كشور، در آبادان ايجاد شده و پايگاه اصلي رويدادهاي مهم نفتي را به عنوان پايگاه خود برگزيده است و سرشار از خاطرات مردم خطه جنوب از راه اندازي اين جريان است و ديگر آن كه كليد ايجاد موزه ها و مراكزي را زده است كه مي توانند واقعيت تاريخي صنعت نفت را در اختيار نسل هاي بعدي قرار دهند.
اين رويدادها را گرامي مي داريم.


«موزه بنزين خانه آبادان» يك سالگي اش را جشن گرفت
نخستين سالگرد افتتاح «موزه بنزين خانه آبادان» طي مراسمي با حضور مردم، مقامات محلي، هنرمندان و علاقه مندان به تاريخ نفت، در محل اين موزه گرامي داشته شد.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني موزهها و مركز اسناد صنعت نفت ايران، در يك سال گذشته بيش از 6500 نفر موزه بنزين خانه آبادان بازديد کردند و اين موزه توانسته توجه مردم محلي و بازديدكنندگان داخلي و خارجي را به خود جلب كند.در مراسم بزرگداشت سالگرد افتتاح اين موزه كه با حضور شهردار، رئيس شوراي شهر، رئيس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي، مدير شركت پخش فرآوردههاي نفتي، مسئولان پالايشگاه آبادان و جمعي ديگر از مقامات محلي و استاني برگزار شد، ناظر و مجري طرح پروژه موزههاي نفت آبادان و مسئول موزه بنزين خانه، طي سخناني به حاضران خوش آمد گفتند و خلاصهاي از عملكرد موزه بنزين خانه را تشريح كردند.
از حاشيههاي اين مراسم ميتوان به اجراي تئاتر «آبادانيها» به كارگرداني رضا چوپان اشاره كرد كه ضمن طرح موضوعات اجتماعي و مشكلات شهري، گوشه چشمي نيز به موزه بنزين خانه به عنوان يكي از اولينها در شهر آبادان داشت. اجراي موسيقي از سوي گروه نابينايان از ديگر برنامههاي جانبي اين مراسم بود.

همكاري مسئولان به توسعه موزههاي نفت كمك ميكند
ساسان بامداد صوفي، ناظر و مجري پروژههاي موزه صنعت نفت آبادان، در اين مراسم طي سخناني با اشاره به گذشت يك سال از برپايي موزه بنزين خانه گفت: اكنون اين موزه در آبادان پا گرفته و خوشبختانه به عنوان نخستين موزه از طرح موزههاي صنعت نفت، سال پرباري را پشت سر گذاشته است.وي افزود: انتظار ما اين است كه مسئولان و ارگانها ضمن توجه به تعامل و همكاري بيشتر با دستدركاران موزه، به رشد و تعالي آن و توسعه ارتباط اين موزه با مردم و قشرهاي مختلف جامعه كمك كنند.صوفي همچنين با اشاره به ديگر پروژههاي موزه نفت در آبادان و شهرهاي مختلف ايران، توضيح مختصري در مورد اين پروژهها داد و اظهار اميدواري كرد که با افتتاح ساير موزههاي نفت در آبادان، از جمله «موزه كارآموزان» در محل آموزشگاه حرفهاي، گام ديگري براي رونق بيشتر اين شهر و تبديل آبادان به يك «شهر موزه» برداشته شود.
استقبال خوب ا ز موزه بنزين خانه
بيش از 6500 نفر در قالب گروههاي مختلف، اعم از گروههاي دانش آموزي و دانشجويي، مسئولان و مقامات استاني و كشوري، گردشگران داخلي و خارجي و مردم بومي آبادان، طي يك سال گذشته از موزه بنزين خانه آبادان ديدن كردهاند.
لادن عليپور، مسئول موزه بنزين خانه آبادان كه در مراسم بزرگداشت نخستين سالگرد اين موزه سخن ميگفت، با بيان اين مطلب افزود: از اين 6500 نفر، حدود 1500 نفر در قالب گروههاي دانشآموزي از موزه آبادان ديدن کردند، 1362 نفر بازديدكنندگان درون استاني و 2668 نفر بازديدكننده برون استاني بودند و 100 نفر نيز توريست و گردشگر خارجي از جمله گروهي از دانشجويان دانشكده علوم و هنرهاي بصره، يك گروه هنرمند و نقاش ايتاليايي، يك زوج آلماني و يك توريست آمريكايي بودند.
وي همچنين از علاقه و اشتياق مردم بومي به بازديد از موزه اشاره كرد كه در فرمهاي نظرسنجي انعكاس يافته و نشان ميدهد كه ديدار از موزه بنزين خانه آبادان، حس افتخار و غرور را در مردم اين شهر برانگيخته است. وي افزود: بازديدكنندگان از موزه بنزين خانه با مشاهده اشياي متعلق به گذشته، حس خوبي پيدا ميكنند و گاه آنهايي كه سن و سالي از ايشان گذشته، با ديدن لوازمي قديمي مثل چراغها و خوراك پزيهاي نفتي از خاطرات گذشته ميگويند.
لازم به يادآوري است، موزه بنزين خانه آبادان نخستين موزه از طرح موزههاي صنعت نفت است كه در محل قديمي ترين پمپ بنزين ايران افتتاح شده است.در اين موزه كه با بازسازي بناي قديمي آن در سال 1306 خورشيدي (1927ميلادي) برپا شده، انواع دستگاههاي پمپ بنزين و تاريخچه استفاده از اين دستگاهها در كشور، يك نمونه پمپ بنزين و خودرو در حال سوختگيري، فضاي يك شعبه نفت قديمي، مخازن قديمي پرچي، مجموعه تانكرهاي سوخترسان، اسناد و مستندات تاريخي مربوط به توزيع فرآوردههاي نفتي و ... به نمايش گذاشته شده است.موزه بنزين خانه آبادان هم اكنون همه روزه به غير از روزهاي دوشنبه در دو شيفت صبح و عصر پذيراي بازديد كنندگان است.
گفتني است، در شهر آبادان، علاوه بر موزه بنزين خانه، چهار نقطه ديگر براي راهاندازي موزههاي نفت در نظر گرفته شده است كه عبارتند از: اسكله تاريخي آبادان، محل نگهداري جرثقيلهاي اكوان و گوگرد، نيروگاه برق پالايشگاه آبادان و آموزشگاه حرفهاي يا موزه كارآموزان كه عمليات مربوط به برپايي اين موزهها نيز در حال اجراست.