راههای افزایش انگیزه در کارکنان نوبتکاری با توجه به حوادث        
بند راهگشا

  سيد حمزه رضويان سوق*      با توجه به حوادث گوناگون در صنايع نفت، گاز، پالايش و پتروشيمي و گزارشهاي نمايه شده از اين حوادث، لزوم توجه بيشتر به کارکنان صنايع، بخصوص کارکنان نوبتکار ضروري  است. يکي از حوادث مهم در صنايع نفت، آتشسوزي در شرکت پتروشيمي بوعلي سينا، واقع در منطقه ويژه اقتصادي پتروشيمي بندر ماهشهر بود. بعد از بررسيهاي گوناگون کميسيون انرژي مجلس شوراي اسلامي، گزارش سيزده گانه اي ارائه شد  که براي افزايش انگيزه در کارکنان نوبتکاري بود. با توجه به گزارش ياد شده و گزارشهاي حوادث رخ داده ديگر در صنعت نفت، از تعدادي کارکنان نوبتکاري، به عنوان جامعه آماري، پژوهشي انجام و برخي از مهمترين راههاي افزايش انگيزه در اين مقاله بررسي شده است. نيروي انساني شرکتها، سرمايه اصلي و ارزشمندترين دارايي صنايع هستند. از دغدغههاي مهم مديران ارشد صنعت، رفع مشکلات و ايجاد انگيزه بالا در نيروي انساني سازمانهايشان است. انگيزه، يعني آنچه نيروي انساني را به کار وا ميدارد و او را با علاقه و شوق به جهت و هدف خاصي سوق ميدهد که باعث تصميم گيري بهتر و موثرتر براي فرد و رسيدن به اهداف سازمانها ميشود. فرد با انگيزه با اعتماد به نفس بالا  و متفکرانه با مشکلات روبهرو و براي رسيدن به هدف، تلاشي جدي و پيگيرانه انجام ميدهد و ديگران را نيز در اين راه راهنمايي ميکند.  در صنايع نفت، گاز، پالايش و پتروشيمي و ديگر صنايع فرايندي و عملياتي، حوادث، يکي از ظرفيتهاي قابل ملاحظه است که امکان به وجود آمدن دارد. حادثه پتروشيمي بوعلي سينا در منطقه ويژه اقتصادي پتروشيمي بندر ماهشهر، نمونه بازري  از اين نوع حوادث است. محصولات اين پتروشيمي شامل پارازايلين، اوتوزايلين، رافينيت، بنزن، گاز مايع، برش سبک و سنگين نفتا، برش پنتان و برش سنگين بنزين پيروليز است که در بخش فروش داخلي، به پتروشيميهايي همچون بندر امام خميني (ره)، شهيد تندگويان، اميرکبير، فارابي، تبريز و چندين شرکت و صنايع پايين دستي داخلي ديگر فروخته شده، به کشورهاي حوزه خليج فارس، اروپا، آسياي جنوب شرقي و شمال آفريقا صادر ميشود.  بعد از حادثه آتش سوزي، کميسيون انرژي مجلس شوراي اسلامي گزارشي ارائه داد که در سايتهاي اينترنتي آورده شده است. با توجه به گزارش قيد شده و گزارشهاي ديگر حوادث رخ داده در صنايع نفت، در جهت افزايش انگيزه، از تعدادي کارمندان نوبتکاري آن مجتمع (به عنوان جامعه آماري) پژوهشي انجام و تعدادي از مهمترين راههاي افزايش انگيزه در کارمندان نوبتکاري شرکتها بررسي شده که اميد است مديران صنايع نفت و... با در نظر گرفتن افزايش انگيزه در نيروي انساني، به عنوان سرمايههاي اصلي شرکتها، باعث رشد و شکوفايي اقتصادي و پيشرفت کشور شوند.
    برخي راههاي افزايش انگيزه در کارکنان نوبتکاري:با توجه به گزارش کميسيون انرژي و پژوهش انجام شده از تعدادي کارمندان نوبتکاري، پيشنهادهايي براي افزايش انگيزه در کارکنان نوبتکاري در پي ميآيد که البته هر کدام از آنها نيز خود ميتواند سر فصل پژوهشي مهم در بحث انگيزه شود.
       سختگيري بي مورد نداشتن نسبت به زيردستان:  مديران بايد توجه داشته باشند که روح آدمي لطيف است و واکنش سريع از خود نشان ميدهد. واکنش فشار کاري (بي مورد)گريز و فرار کاري است. برخي مديران فکر ميکنند با سختگيري، زودتر به مقصد ميرسند، اما در اشتباهند و هيچگاه به مقصد نميرسند. مدير کاردان نه سختگير است و نه تندرو، او بهجاي سختگيري براي انجام کار بيشتر، به انجام صحيح و درست کارها طبق استاندارد ميانديشد و به زير دستان فرصت ميدهد تا با تمرکز و متفکرانه کارها را پيش ببرند.
    ايجاد امنيت و اميدواري شغلي:             کارکناني که از شغل خود راضياند و احساس امنيت شغلي دارند، با انگيزش دروني انجام وظيفه ميکنند.
      جلب اعتماد:  مديران بايد به گونهاي سخن بگويند و عمل کنند که کارکنان به آنها اعتماد کنند. اگر روابط مديران و کارکنان براساس دوستي و رفاقت و صميميت و نه دستور دهي باشد، محيط کار لذت بخشتر و اعتماد بيشتر خواهد شد. افراد به طور مستقيم و غير مستقيم بايد در جريان مسائلي که به آنان مربوط ميشود، قرار گيرند تا شبههها و ابهامهاي آنان (که دشمن انگيزه است) از ميان برود. از اين رو مديران بايد زمان مناسبي را براي پاسخ گويي در نظر بگيرند و قبل از بروز شايعات، افراد را در جريان امور قرار دهند و شفاف سازي کنند.
    ايجاد مسئوليت و تعهد به جاي اطاعت محض: برخي افراد به خاطر ايمان و هدفمند بودن، خود را مسئول و پاسخگو ميدانند و اين بستر مناسبي براي مديران است که با توجيه صحيح و آموزش متناسب با شغل و سپس با سپردن مسئوليت و اختيار، انگيزه آنان را افزايش دهند.
    مهيا کردن زمينه موفقيت و پيشرفت: دستيابي به اهداف شغلي و پيشرفت در مهارت شغلي، از انگيزشهاي مهم به شمار ميآيد. مديران بايد با ايجاد آموزشهاي مهارتي  و تعديل مدارک و...، زمينههاي موفقيت و پيشرفت کارمند را تقويت کنند و بي تفاوت از کنار آن عبور نکنند. تکرار ميشود، اين مهم يکي از راه حلهاي موثر در ايجاد انگيزه بالاست.
  ايجاد رضايت و علاقهمندي شغلي: مسائل لذت بخش و متناسب با خواسته و رضايت افراد، سبب انگيزش در آنان ميشود. مديران بايد به اين مسئله توجه کنند و تا آنجا که ممکن است مسئوليتهاي افراد را متناسب با علاقهمندي آنان انتخاب کنند. انساني که با اکراه و اجبار به انجام کاري وادار ميشود، کم انگيزه و بي انگيزه ميشود و کارايياش پايين ميآيد. (البته اگر کار و ماموريتي زمين مانده از اين قاعده مستثني است.) و همچنين تبعيض و بي عدالتي در مسئوليت دهي  وپاداش دهي با دقت کامل رعايت شود.
  فراهم ساختن محيطي آرام: گاهي محيط کار، سيستم کاري و تشکيلات مانند: دور بودن، پرسر و صدا بودن مسئله گرمايشي و سرمايش يا محدوديتهاي سازماني باعث از بين رفتن انگيزه در برخي کارکنان ميشود. مديران بايد به اين مسئله توجه داشته باشند و با تدبير عمل کنند.
توجه به مديريت هدايتي و نه استبدادي: مديران مستبد موفقيتي نخواهند داشت و در طولاني مدت مورد تنفر کارکنان قرار خواهند گرفت. نگاه مديران خوب و متعهد به کارکنان، نگاه ابزاري نيست بلکه نگاه به کرامت انساني است. مديران موفق به کارکنان بها داده و آنان را در تصميم گيري دخالت ميدهند.
احترام گذاشتن به کارمندان: هر انساني براي خود شخصيتي دارد و براي هويت خود ارزش قائل است. احترام گذاشتن به شخصيت افراد، احساس هويت و شخصيت را در آنان زنده ميکند و انگيزه آنان را بالا ميبرد و موجب ميشود متقابلاً براي مديران و اجراي دستورات آنان احترام قائل شوند. يک مدير خوب و شايسته با افراد زيردستش با تواضع و احترام رفتار ميکند و براي آنان شخصيت قائل است و همين موضوع، انگيزه کاري آنان را بالا ميبرد. محبت دلها را به خود جذب ميکند و موجب قوام و پايداري مديريت ميشود.
  صداقت: يک مدير موفق در گفتار و رفتارش صداقت دارد، به کارکنانش دروغ نميگويد و از سياسي کاري اجتناب ميورزد. صداقت و يکرنگي خواست فطرت و خردآدمي است که در مقابل دورويي قرار دارد. اين مسئله نيز در افزايش انگيزه بسيار مهم است.
داشتن ارتباط با زير مجموعه: کارمندان خواهان ارتباط خوب با مدير خود هستند. يک مدير محبوب با کارمندان سلام و احوالپرسي و فرصتي معين ميکند، تا کارکنان به راحتي با او صحبت کنند. گاه صحبت کردن، افراد را سبک ميکند و از مشکلات آنان ميکاهد.
    خوش اخلاقي: خوش اخلاقي و گشاده رويي و متبسم بودن مدير به کارکنان روحيه ميبخشد و موجب ميشود که در دلها نفوذ کند.
  رسيدگي به مشکلات و تامين نيازهاي مادي: مشکلات مالي، خانوادگي، فشارهاي عصبي، بيماريهاي جسمي، حجم کارهاي سنگين و بحث انتقالي کارمندان و... در کاهش انگيزهها تاثير بسزايي دارد. مدير ميبايست براي رفع اين مشکلات تمام تلاش خود را انجام دهد و در مورد اين مسائل با کارمند در ارتباط باشد.
  قدرداني و ارج نهادن به فعاليتها: قدرداني از زحمات کارکنان، به دليل احترام به آنان، يک عامل انگيزشي مهم محسوب ميشود. در نظر بسياري از کارکنان، صرف قدرداني از آنان، خود يک پاداش بزرگ است. امام علي (ع) ميفرمايد: زحمات هريک از آنان را شناسايي کن و هرگز تلاش و رنج کسي را به حساب ديگري نگذاشته و ارزش خدمت او را ناچيز مشمار يا گمنامي کسي باعث شود که کار بزرگ او را ناچيز بداني. همچنين ميفرمايند: خطاکار را به وسيله پاداش به نيکوکار تنبيه کن. يعني تشويق نيکوکار، نوعي تنبيه براي کارمندان به حساب ميآيد. بنابراين تلاش و کوشش هيچ کس نبايد فراموش شود، گرچه به نتيجه منتهي نشود. يک مدير خوب و کاردان فقط به نتايج، پاداش نميدهد بلکه براي تلاشها نيز ارزش قائل است.
  حضور به موقع و عدم غيبت طولاني مدير: غيبت طولاني مدير در محل کار و بين کارکنان، باعث حرف و حديث و ايجاد شبهه شده و انگيزههاي کاري را کاهش ميدهد.
برخورد منطقي با نظر مخالفان: مدير بايد براي حفظ انگيزهها، برخوردي محترمانه با نظرهاي مخالف خود داشته باشد و دلايل خود را به طور کامل در رد نظريه مخالفان توضيح دهد.
   برخورد سازنده با شکستها: اگر افراد در کارهايشان شکست بخورند و يا موفقيتي به دست نياورند، نبايد مقصر قلمداد شوند بلکه بايد اشتباهها را شناسايي و با برطرف کردن آن مسيري براي موفقيت در آينده آماده کرد. برخورد سازنده با شکست افراد و ابراز همدردي با آنان و ارائه راهکار درست، باعث ايجاد انگيزه و دلگرمي افراد ميشود.
شرکت دادن کارکنان در تصميم گيريها: معمولاً کارکنان براي ارائه راه حل در جهت رفع مشکلات داوطلب نميشوند، زيرا فکر ميکنند مديران به آنها ميدان نميدهند و به نظرها و پيشنهادهايشان توجهي ندارند و آنان را به رسميت نميشناسند و همين موجب بي انگيزگي آنان ميشود ولي اگر در تصميمگيريها شرکت داده شوند، احساس مسئوليت بيشتري ميکنند.  
با ادب سخن گفتن: اميرالمومنين علي (ع) ميفرمايند: از سخن زشت و رکيک بپرهيز، زيرا زشتگويي، فرومايگان را اطرافت نگه ميدارد و عناصر شريف و بزرگوار را از گردت پراکنده ميسازد.
تکريم از افراد در حضور جمع: اگر مدير ميخواهد فردي را تشويق، تجليل و تکريم کند، بهتر است اين کار را در حضور جمع انجام دهد، چرا که اين کار انگيزه او را بالا ميبرد.
  تقويت انگيزههاي معنوي: اين نوع انگيزه اين باور را در انسان تقويت ميکند که هر کس بايد در پيشگاه عدل الهي پاسخگوي رفتار و گفتار خويش باشد. انساني که به اين باور رسيده است، کمتر دچار خطا ميشود و از انجام مسئوليت شانه خالي نميکند، زيرا از دو منظر مورد توجه دانشمندان قرار دارد. اول نقش بازدارندگي از آسيبها و هنجارشکنيها و دوم نقش برانگيزانندگي افراد در جهت سود رساني و خدمت به جامعه را ايفا ميکند.
   باورها و ارزشهاي شرکت: انتشار باورها و ارزشهاي شرکت عاملي است براي افزايش انگيزه در کارکنان آن شرکت.
  فرايندهاي آموزش کارکنان: هدف از آموزش آن است که با افزودن به دانش شغلي فرد، يا با آموزش مهارتي و تخصصهاي ويژه، رفتار و نگرش او در جهت مطلوب يعني دستيابي  به اهداف سازماني تغيير کند. براي رسيدن به اهداف هر سازماني، سازمان بايد کادري از نيروي لايق و کارآمد در اختيار داشته باشد پس عنوان و نحوه برگزاري آموزش کارکنان به گونهاي باشد که باعث افزايش انگيزه کارکنان شود.
    نوبتکاريها: عامل ديگري که باعث کاهش انگيزه کارکنان ميشود، افزايش نوبتکاريهاست که عصبانيت و اضطراب در محيط کار را افزايش ميدهد. نوبتکاريها باعث به هم زدن ساعت بيولوژيک کارکنان ميشود که پيامد آن بروز خستگي،
کج خلقي، بي خوابي، بي اشتهايي، عدم تمرکز و ضعف حافظه است. پس ميبايست کارمند نوبتکار از نوبتکاري و نحوه آن راضي باشد و در نوبتکاريها و سمتهاي سازماني پويايي وجود داشته باشد و مديران با جديت و وسواس خاصي اين مسئله را بررسي کنند.