10 نکته مهم بیانیه گام دوم انقلاب

بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی ایران، یکی از سندهای راهبردی است که می تواند مسیر پیش روی انقلاب و کشورمان را روشن تر از هر زمان دیگری سازد. واکاوی این بیانیه و دقت و تامل در اجزای آن گره گشای مشکلات پیش روی کشور خواهد بود. در مطلب پیش رو 10 نکته اساسی از درون متن این بیانیه که بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب هستند را در ادامه می خوانید:

 

 نارضایتی این حقیر از کارکرد عدالت در کشور به دلیل آنکه این ارزش والا باید گوهر بی همتا بر تارک نظام جمهوری اسلامی باشد و هنوز نیست، نباید به این معنا گرفته شود که برای استقرار عدالت کار انجام نگرفته است. واقعیّت آن است که دستاوردهای مبارزه با بی عدالتی در این چهار دهه، با هیچ دوره دیگر گذشته قابل مقایسه نیست.

 

  اگر بی توجهی به شعارهای انقلاب و غفلت از جریان انقلابی در برهه هایی از تاریخ چهل ساله نمی بود -که متأسّفانه بود و خسارت بار هم بود- بی شک دستاوردهای انقلاب از این بسی بیشتر و کشور در مسیر رسیدن به آرمان های بزرگ بسی جلوتر بود و بسیاری از مشکلات کنونی وجود نمی داشت.

   نکته مهمی که باید آینده سازان در نظر داشته باشند، این است که در کشوری زندگی می کنند که از نظر ظرفیت های طبیعی و انسانی، کم نظیر است و بسیاری از این ظرفیت ها با غفلت دست اندرکاران تاکنون بی استفاده یا کم استفاده مانده است.

 

  ما هنوز از قلّه های دانش جهان بسیار عقبیم؛ باید به قلّه ها دست یابیم. باید از مرزهای کنونی دانش در مهم ترین رشته ها عبور کنیم. ما از این مرحله هنوز بسیار عقبیم؛ ما از صفر شروع کرده ایم. عقب ماندگی شرم آور علمی در دوران پهلوی ها و قاجارها در هنگامی که مسابقه علمی دنیا تازه شروع شده بود، ضربه سختی بر ما وارد کرده و ما را از این کاروان شتابان، فرسنگها عقب نگه داشته بود...سنگ بنای یک انقلاب علمی در کشور گذاشته شده و این انقلاب، شهیدانی از قبیل شهدای هسته ای نیز داده است. به پاخیزید و دشمن بدخواه و کینه توز را که از جهاد علمی شما بشدّت بیمناک است ناکام سازید.

   مهم ترین عیوب، وابستگی اقتصاد به نفت، دولتی بودن بخشهایی از اقتصاد که در حیطه وظایف دولت نیست، نگاه به خارج و نه به توان و ظرفیّت داخلی، استفاده اندک از ظرفیّت نیروی انسانی کشور، بودجه بندی معیوب و نامتوازن، و سرانجام عدم ثبات سیاستهای اجرائی اقتصاد و عدم رعایت اولویّتها و وجود هزینه های زائد و حتّی مسرفانه در بخشهایی از دستگاه های حکومتی است. نتیجه اینها مشکلات زندگی مردم از قبیل بیکاری جوانها، فقر درآمدی در طبقه ضعیف و امثال آن است.

  جوانان عزیز در سراسر کشور بدانند که همه راه حل ها در داخل کشور است. اینکه کسی گمان کند که «مشکلات اقتصادی صرفاً ناشی از تحریم است و علّت تحریم هم مقاومت ضدّ استکباری و تسلیم نشدن در برابر دشمن است؛ پس راه حل، زانو زدن در برابر دشمن و بوسه زدن بر پنجه گرگ است» خطایی نابخشودنی است. این تحلیل سراپا غلط، هر چندگاه از زبان و قلم برخی غفلت زدگان داخلی صادر می شود، امّا منشأ آن، کانونهای فکر و توطئه خارجی است که با صد زبان به تصمیم سازان و تصمیم گیران و افکار عمومی داخلی القاء می شود.

  همه باید از شیطان حرص برحذر باشند و از لقمه حرام بگریزند و از خداوند در این باره کمک بخواهند و دستگاه های نظارتی و دولتی باید با قاطعیّت و حساسیّت، از تشکیل نطفه فساد پیشگیری و با رشد آن مبارزه کنند.

   غفلت از قشرهای نیازمند حمایت، به هیچ رو مورد قبول نیست. این سخنان در قالب سیاست ها و قوانین، بارها تکرار شده است ولی برای اجرای شایسته آن چشم امید به شما جوان ها است؛ و اگر زمام اداره بخش های گوناگون کشور به جوانان مؤمن و انقلابی و دانا و کاردان -که بحمدالله کم نیستند- سپرده شود، این امید برآورده خواهد شد؛ ان شاءالله.

   امروز ملّت ایران علاوه بر آمریکای جنایت کار، تعدادی از دولتهای اروپایی را نیز خدعه گر و غیرقابل اعتماد می داند. دولت جمهوری اسلامی باید مرزبندی خود را با آنها با دقّت حفظ کند؛ از ارزشهای انقلابی و ملّی خود، یک گام هم عقب نشینی نکند؛ از تهدیدهای پوچ آنان نهراسد؛ و در همه حال، عزّت کشور و ملّت خود را در نظر داشته باشد و حکیمانه و مصلحت جویانه و البتّه از موضع انقلابی، مشکلات قابل حل خود را با آنان حل کند. در مورد آمریکا حلّ هیچ مشکلی متصوّر نیست و مذاکره با آن جز زیان مادّی و معنوی محصولی نخواهد داشت.

   ایران مقتدر، امروز هم مانند آغاز انقلاب با چالش های مستکبران روبه رو است امّا با تفاوتی کاملاً معنی دار. اگر آن روز چالش با آمریکا بر سر کوتاه کردن دست عمّال بیگانه یا تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی در تهران یا رسوا کردن لانه جاسوسی بود، امروز چالش بر سرِ حضور ایران مقتدر در مرزهای رژیم صهیونیستی و برچیدن بساط نفوذ نامشروع آمریکا از منطقه غرب آسیا و حمایت جمهوری اسلامی از مبارزات مجاهدان فلسطینی در قلب سرزمین های اشغالی و دفاع از پرچم برافراشته حزب الله و مقاومت در سراسر این منطقه است.

منبع:

 برگرفته از دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای

 

  کارکنان   نفــت  و  پیروزی انقلاب اسلامی

 آن زمان که کارکنان صنعت نفت در اقدامی حساب شده و به دستور امام خمینی(ره) شیرهای نفت را بستند، با قطع صادرات نفت به غرب، امید ماندن رژیم طاغوت را ناامید کردند تا بار دیگر صنعت نفت ایران بتواند شرافت ملت ایران را به رخ جهانیان بکشد. اعتصابات نفتی در شرایطی که پایه های حکومت پهلوی به لرزه در آمده بود و شاه ایران، ساده لوحانه در مقابل درخواست تداوم چتر حمایت بیگانگان بر کشور، وعده صادرات نفت به آنها می داد؛ نفتی ها مهم ترین و منسجم ترین تشکل اعتراض آمیز خود را با اعتصاب کارکنان صنعت نفت اهواز و آبادان در نیمه پاییز ۱۳۵۷ شکل داده بودند. درحالی که اعتصاب هزاران نفر از کارکنان صنعت نفت، بخش های مختلف صنعت نفت را فرا گرفته بود، دولت شاهنشاهی خطایی راهبردی مرتکب شد. به این صورت که آنها، شرایط کارکنان نفتی را در مذاکره جدی نگرفتند تا کارگران نفتی ناگریز، به دنبال ناامیدی از هیات مذاکره کننده شرکت ملی نفت ایران و در پی بررسی اوضاع سیاسی کشور، به واکنشی جدی تر دست بزنند؛ چنان که میدان های نفتی اهواز- به عنوان بزرگ ترین میدانهای نفتی کشور – به نخستین صحنه اعتراض و مخالفت کارکنان بدل شد.

یک صدا و یک دل

همه یک صدا شدند در پی شکل گیری اعتراض همگانی کارکنان صنعت نفت، اندیشه ایجاد یک مرجع سیاست گذار و هدایت گر در سطح این صنعت به ذهن ها خطور کرد و کم کم مذاکرات پراکنده کارگران و کارمندان برای به وجود آوردن مرکزی برای سامان بخشیدن به اعتصابات، رنگ و بوی جدی تری گرفت؛ ضمن آنکه در این شرایط نفتی ها به خوبی دریافته بودند که اعتصابات آنها تا چه اندازه می تواند خواب خوش حکومت پهلوی را برآشوبد. از آنجا که رژیم شاه، نفت ایران را در اختیار صهیونیست های اسرائیلی قرار می داد تا وسیله سرکوب مسلمانان فلسطین قرار گیرد، حضرت امام (ره) در یکی از فرمایشات خود به طور مستقیم به نفت اشاره و خاطرنشان کرد: «این وضعیت از دیدگاه شرعی و همچنین منافع ملی مردم ایران قابل قبول نیست».  به این ترتیب بود که اعتصاب کارکنان صنعت نفت، رفته رفته فضا و رنگ و بویی دیگر یافت و اعتراضات صنفی تبدیل به خروشی سراسری شد. اعتصاب کارکنان صنعت نفت در سال ۱۳۵۷ از دو سو رژیم رو به زوال پهلوی را تحت فشار قرار می داد. موضوع نخست، بستن گلوگاه های تولید نفت بود که در حکم قطع شریان اقتصادی حکومت به شمار می رفت و دیگری، حضور کارکنان صنعت نفت صنعت نفت ایران در میان معترضان دولت شاه، سبب انسجام فکری اعتصاب شدگان می شد. جایگاه اقتصادی و کلیدی نفت در استمرار حیات حکومت پهلوی از یک سو و توجه حضرت امام خمینی(ره) به عنوان مقتدای دینی و رهبر انقلاب اسلامی به موضوع نفت، آن را صاحب منزلتی استراتژیک در اذهان عمومی کرد. کارکنان نفت به دنبال ساماندهی اعتراض های خود بودند و به همین دلیل در همان گام های اولیه پیشنهاد تشکیل یک کمیته اجرایی برای کنترل رفتارهای سیاسی و نیز شیوه مخالفت ها ارائه شد. بنابراین، پس از طرح و ارائه راهکارهای گوناگون از سوی کارکنان، اعتصابکنندگان با برگزاری انتخابات، به معرفی افرادی برای عضویت در «کمیته سازمان دهنده کارکنان صنعت نفت» اقدام کردند. به منظور برآورد دقیق نیاز داخلی به نفت این کمیته بررسی هایی را انجام داد تا با معلوم شدن میزان نیاز داخلی به نفت خام، پاسخ این پرسش که «چه میزان از تولید نفت خام باید متوقف شود؟ » به دست آید و درنهایت مشخص شد برای تامین سوخت زمستانی توسط پالایشگاه های کشور، روزانه ۳۵۰ هزار بشکه نفت خام نیاز است که به این ترتیب برخی پالایشگاه های کشور مسئول تامین سوخت زمستانی مردم شدند. در روزهای میانی پاییز ۵۷ بود که دولت برای خنثی کردن اعتصاب دست به اقدامی عجیب زد و با دعوت از بازنشستگان و به کارگیری نظامیان، قصد داشت تولید نفت خام را از سر گیرد، اما این تاکتیک دولت کارگر واقع نشد و تنها نتییجه حاصل آن بود که بخش هایی از تاسیسات به واسطه عدم آشنایی نظامیان با نحوه کار آنها دچار آسیب و از کار افتادگی شد. مجموعه این تلاش ها سرکردگان نظام شاهنشاهی را متوجه این ساخته بود که گردش چرخ عظیم صنعت نفت تنها با دستان کارکنان صنعت نفت میسر خواهد شد.به همین دلیل نظامیان شاه با توسل به زور سر نیزه سعی کردند کارکنان اعتصاب کننده را به حضور در محیط های عملیاتی وارد کنند که نتیجه ای نداشت جز حمایت امام خمینی(ره) از اعتصاب کارکنان نفت. نقل است که می گویند رییس جمهور وقت آمریکا در گفت وگوی کوتاه تلفنی با محمد رضا پهلوی به صراحت گفته بود:«Cut oil, Cut live»! «قطع نفت، پایان حیات است»

 در چنین شرایطی فشار دولت برای شکستن اعتصاب نفتی ها بیش از پیش شد اگرچه نه تنها این اعتصاب شکستنی نبود بلکه پس از پیام امام (ره) مبنی بر اینکه: «اینجانب از اعتصاب کنندگان در سراسر کشور تقدیر می کنم و پشتیبانی خود را از آنان اعلام و به خصوص از اعتصاب کنندگان شرکت نفت تقدیر می کنم و اقدامات دادگاه ها و دولت نظامی غاصب را در فشار به آنان برای شکستن اعتصاب تقبیح می کنم...»، این اعتصاب ها تقویت نیز شد.