آنچه  دعوت کنندگان به  نــماز  باید بدانند

نماز یکی از ارکان و ستون های دین داری است و اقامه آن نیز از مهمترین مناسک و عبادات مسلمانان محسوب می شود، از همین رو در دین اسلام سفارش های بسیار زیادی به پرپایی این فریضه الهی شده است. در مطلب پیش رو کوشیده ایم تا دعوت کنندگان به نماز را متوجه این امر خطیر کنیم و نشان دهیم که دعوت کنندگان باید چه کارها و رفتارهایی را مد نظر قرار دهند تا در گسترش و توسعه اقامه نماز موفق تر و بهتر عمل کنند و جامعه اسلامی به این امر مهم دینی اهتمام بیشتری بورزد.

 امید است با توجه به بزرگی و عظمت این دعوت ضمن شناخت دقیق از فضیلت ها، شیوه ها، مهارت ها و آگاهی از آثار و کارکردهای دعوت به نماز، با اخلاق دعوت کنندگان نیز بیشتر آشنا شویم. در این مطلب دعوت به عبادت خداوند و به نماز در چهار بعد و زاویه بررسی می شود.

1-بیان حکم این دعوت و بیان فضیلت آن، 2-بیان شیوه ها و مهارت ها و کیفیت دعوت

3-تشریح امری که قرار است به سوی آن دعوت صورت گیرد، 4-بیان اخلاق دعوت کنندگان

1-   بیان حکم این دعوت و بیان فضیلت آن

نخستین سوالی که پیش می آید این است که آیا این دعوت مستحب است، یا واجب، یا مباح؟ آنچه که واضح و مبرهن است از کتاب و عترت استنباط می شود، وجوب این دعوت است. پس، دعوت به خیر و نیکی، دعوت به خداوند و عبادت پروردگار از واجبات است(البته واجب کفایی). ادله فراوانی هم وجود دارد؛ از جمله در آیه 104 سوره آل عمران آمده است:«باید برخی از شما مسلمانان، خلق را به خیر و صلاح دعوت کنند و امر به نیکوکاری و نهی از بدکاری کنند، و اینها رستگار خواهند بود». آیه ۱۲۵ سوره نحل نیز می فرماید:«به حکمت و موعظه نیکو به راه خدایت دعوت کن و با بهترین طریق با اهل جدل مناظره کن». و یا در آیه ۸۷ سوره قصص نیز آمده است:«و زنهار! کافران تو را از (تبلیغ) آیات خدا پس از آنکه بر تو نازل شد منع نکنند، و (همیشه خلق را) به سوی پروردگارت دعوت کن و از مشرکان مباش». همچین خداوند در این باره در  آیه ۱۰۸ سوره یوسف که می فرماید:«بگو طریقه من و پیروانم همین است که خلق را به خدا با بینایی و بصیرت دعوت کنیم». و اما در خصوص فضیلت و جایگاه و شأن و منزلت دعوت به پرستش خدا و اقامه نماز باید گفت آیه ۳۳ سوره فصلت می فرماید:«وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ؛ در جهان از آن کس که خلق را به سوی خدا خواند و نیکوکار گردید و گفت که من از تسلیم شوندگان خدایم کدام کس بهتر و نیکو گفتارتر است؟»

این آیه بسیار روشن، نیت کار دعوت کنندگان به خداوند را ستوده و عملی بسیار شایسته و بایسته دانسته است. نکته مهم آیه این است که دعوت کننده خود باید به آنچه که دعوت می کند کاملا در عمل و عقیده ملتزم باشد. لذا این آیه از واضح ترین و شفاف ترین آیاتی است که فضل و جایگاه برتری دعوت به نماز را نشان داده و تصریح دارد که دعوت به خدا از افضل طاعات به شمار رفته و اهل، آن یعنی دعوت کنندگان به خداوند در جایگاه بسیار رفیع قرار دارند.

2-بیان شیوه ها و مهارت ها و کیفیت دعوت

بیان کیفیت و نوع دعوت به اقامه نماز در آیه ۱۲۵ سوره نحل به وضوح مطرح شده است:«به حکمت و موعظه نیکو به راه خدایت دعوت کن و با بهترین طریق با اهل جدل مناظره کن». آیه کاملا مشخص کرده است که دعوت کننده بایستی ابتدا با حکمت دعوت خود را آغاز کند. برخورد او باید حکیمانه باشد. اما مراد از حکمت چیست؟؛ باید گفت که حکمت یعنی ارائه ادله قانع کننده که به ثبات حق بیانجامد و شبهه و باطل را دور  سازد. حکمت یعنی دعوت به حق با بصیرت و بیان کامل و شفاف حق. همانطور که تصریح شده است، پیامبر(ص) آنها را به موعظه آموزش می داد، در آیه 129 سوره بقره در این باره آمده است:«وآنان را علم کتاب و حکمت بیاموزد و روانشان را پاک و منزه سازد». همچنین خداوند در آیه 269 همین سوره نیز می فرماید: «خدا فیض حکمت را به هر که خواهد عطا کند و هر که را به حکمت و دانش رسانند درباره او مرحمت و عنایت بسیار کرده اند». پس باید گفت که حکمت بیان واضح، صریح و شفاف، متقن و پر مغز و تأثیرگذار، متناسب با ظرفیت مخاطب و بهترین قول حکیمانه، قول خداوند و اهل بیت(ع) است. در مراحل بعدی بایستی شبهاتِ مخاطبِ دعوت را با سعه صدر شنید و تحمل کرد و پاسخ عالمانه داد.«وَ جَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ»؛ یعنی با پاسخ دقیق و منطقی شبهه را جواب دهید؛ نه اینکه در برابر دیگران با شدت و خشونت در قول به جدال بپردازید. در آیه ۴۴ سوره طه در این باره آمده است که وقتی حضرت موسی(ع) و برادرش هارون(ع) قرار شد که به سراغ بزرگ ترین طاغوت زمان بروند، خداوند دستور داد: «فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا»، چرا؟ چون «لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى». لذا باید تکلیف را درست انجام داد و وظیفه را به شکل صحیح با در نظر گرفتن تمام جوانب پیش برد تا نتیجه ای که از دعوت به دنبال آن هستیم حاصل شود. خداوند در قرآن کریم آیه 159 سوره آل عمران، حتی خطاب به نبی مکرم اسلام نیز آورده است:«به مرحمت خدا بود که با خلق مهربان گشتی و اگر تندخو و سخت دل بودی مردم از گِرد تو متفرق می شدند».

3-تشریح امری که قرار است به سوی آن دعوت صورت گیرد

پرسش های اصلی در این بعد و زاویه از دعوت را شاید بتوان به این گونه مطرح کرد که به چه چیزی دعوت کنیم؟ به چه چیزی دعوت شده ایم؟ به چه چیزی باید دعوت کرد؟ در آیه ۱۲۵ سوره نحل، چارچوب کلی و ساختار دعوت در یک کلمه جمع شده است:«ادْعُ إِلَی سَبِيلِ رَبِّكَ؛ به راه خدا که صراط مستقیم است دعوت کن». دعوت به اسلام یعنی دعوت به تمام خوبی ها و دوری از تمام بدی ها. در این دعوت ایمان به خدا و پیامبر و آنچه که بر پیامبران نازل شده است، یعنی کتاب آسمانی، فرشتگان، قیامت و ایمان به غیب نیز داخل می شود. همچنین جهاد در راه خدا، امر به معروف و نهی از منکر، عمل به شریعت(یعنی طهارت، نماز، معاملات، نکاح و طلاق، انفاقات مالی) و هر آن چه که انسا نها در امر معاد و معاش به آن نیاز دارند، نیز مشمول می شود. شمول دایره دعوت به خداوند بسیار گسترده است و تمامی مکارم اخلاق و محاسن الاعمال را نیز در بر می گیرد. هدف از دعوت نیز بایستی خارج ساختن مردم از ظلمات جهل و غفلت به نور علم و ایمان و عمل باشد و هدف بایستی ارشاد به سوی حق باشد تا انسان ها بتوانند حق را گرفته و به واسطه آن از عذاب آتش و خشم الهی رهایی و نجات یابند.

4-بیان اخلاق دعوت کنندگان

نخستین گام در این زمینه، اخلاص است. دعوت کننده بایستی در کار خود اخلاص را در نظر گرفته و دعوت اش از روی ریا و خودبینی و تعریف و تمجید دیگران نباشد و کار را فقط برای رضای خدا خالصانه انجام دهد، در آیه 108 سوره یوسف آمده است:«بگو طریقه من و پیروانم همین است که خلق را به خدا با بینایی و بصیرت دعوت کنیم.» و همچنین در آیه 33 سوره فصلت می خوانیم:«چه کسی بهتر از آن است که در جهان خلق را به سوی خدا خواند». گام دوم این است که دعوت، آگاهانه و عالمانه باشد؛ یعنی از روی جهل و هوای نفس نباشد، در آیه 108 سوره یوسف آمده است:«بگو طریقه من و پیروانم همین است که خلق را به خدا با بینایی و بصیرت دعوت کنیم». اگر دعوت کننده علم و آگاهی کافی به موضوع دعوت نداشته باشد، به جای عمران و آبادانی، ویرانگری و به جای صلاح و فلاح، گسترش فساد و تباهی را شاهد خواهیم بود. گام سومی که باید آن را در نظر داشت، حلم و بردباری دعوت کنندگان است. باید در اوج مهربانی، وقار و صبوری، کار دعوت را پیش برد و از هرگونه شتاب زدگی، خشونت و تندی پرهیز کرد. اگر در دعوت شوندگان، حسن سلوک در برخورد و نشان دادن دغدغه و دلسوزی برای یافتن راه حق و هدایت به صراط مستقیم احساس شود، به یقین نتیجه مطلوب حاصل می شود. باید دقت کرد که کار را بر دیگران سخت نکنیم تا باعث نفرت و تنفر آنان از دین نشویم. دراوج بردباری و در نظر گرفتن دو اصل «لین در کلام» و «طیب در کلام» و تأثیر در قلوب، می توان کار دعوت را به سرانجام خود رساند. دعوت کننده باید، به شدت بر این عقیده استوار باشد که متانت در گفتار، کردار، رفتار، تواضع، فروتنی و بردباری بی نهایت تأثیر مثبتی در دعوت شدگان دارد و این را با تمام وجود در طول مسیر حفظ کند. گام بعدی در اخلاق دعوت کنندگان و در نظر داشتن آن در این منشور اخلاقی، عمل به گفته ها است. دعوت کننده خود بایستی الگویی شایسته و برتر در موضوع دعوتی که انجام می دهد، باشد. چنانچه به خیر دعوت کند و خود آن را رها کند و یا از چیزی نهی کند و خود مرتکب آن شود، کار به درستی پیش نمی رود. قرآن در آیات 2 و 3 سوره صف، کسانی را که فقط حرف می زنند و شعار می دهند ولی اهل عمل نیستند را به شدت نکوهش می کند:«ای کسانی که ایمان آورده اید، چرا سخنانی می گویید که به کارشان نمی بندید... خداوند سخت به خشم می آید که چیزی بگویید و به جای نیاورید». در آیه ۴۴ سوره بقره می فرماید:«چگونه شما مردم را به نیکوکاری دستور می دهید و خود را فراموش می کنید و حال آنکه کتاب خدا را می خوانید، چرا اندیشه نمی کنید».

در پایان بخشی از بیانات حکیمانه رهبر فرزانه انقلاب را در مورد دعوت به نماز که برگفته ا ز پیام ایشان به بیست و ششمین اجلاس سراسری نماز است را نقل می کنیم:«دعوت به نماز، دعوت به زیباترین جلوه های زندگی است. زیرا نماز فصلی از زندگی است که در آن انسان در برابر آفریننده و دارنده همه نیکی ها و زیبایی ها، به عرض نیازی عاشقانه می پردازد و  بر عیار زیبایی و نیکی روان و دل خویش می افزاید. این حجم عظیم و زبان مؤثر توصیه به ذکر و نماز در قرآن و حدیث، نشانه همین ویژگی در دعوت به نماز است».

 

چگونه در زندگی مشترک تصمیم گیری کنیم؟

تصمیم گیری در زندگی مشترک یکی از مسائل پنهان در روابط زوجین است که معمولاً باعث اختلاف و درگیری می شود زیرا تصمیم گیری در روابط زوجین اغلب حالت یک طرفه دارد یعنی یا مرد تصمیم گیرنده است و یا زن که هر دو خطاست، زیرا در این نحوه تصمیم گیری عدالت و انصاف رعایت نمی شود؛ بنابراین میزان رضایت از زندگی مشترک کاهش می یابد. وقتی ازدواج می کنیم دنبال صمیمیت، آرامش، احترام و اعتماد به نفس هستیم که با تصمیم گیری یک جانبه، تمام اینها از بین خواهد رفت؛ به عنوان مثال وقتی یک نفر به تنهایی تصمیم می گیرد که  به مسافرت نرویم، ظاهراً آن فرد پیروز شده اما این تصمیم گیری یک جانبه به معنای شکست هر دو نفر است زیرا این تصمیم در احساسات، رفتار و افکار ناخودآگاه طرف مقابل تأثیر می گذارد و زندگی دیگر مثل قبل شیرین و لذت بخش نخواهد بود؛ بنابراین تصمیم گیری باید دو طرفه و با رضایت هر دو طرف باشد. خداوند در آیه های 27 و 28 سوره فجر می فرماید:«اى روح آرام یافته و متین به سوى پروردگارت بازگرد که تو از او خشنود و او از تو خرسند است». در واقع، خداوند با آن عظمت و بزرگی رضایت بندگاش را در نظر گرفته است. نعوذ بالله زوجین که بالاتر از خدا نیستند؛ بنابراین در تصمیم گیری باید رضایت همدیگر را به دست آورند.

 ملاک تصمیم گیری چیست؟ 

ملاک اصلی برای تصمیم گیری یک طرفه، عقل و اطلاعات بیشتر است که این مسئله در عمل و با گذشت زمان ثابت خواهد شد؛ مثلاً دختر خانواده می خواهد تا دیر وقت، با دوستانش بیرون از خانه باشد اما پدر به دلیل حضور بیشتر در اجتماع و درک بهتر شرایط جامعه مخالفت کرده و تصمیم نهایی را می گیرد یا در مسائل اقتصادی، خانم ها دقیق تر به مسائل نگاه می کنند زیرا خانم ها جزئی نگر بوده و در یک مسئله، ابعاد مختلفی را در نظر می گیرند اما مردها کلی نگر هستند. اغلب خانم ها در هنگام خرید دیرتر اما بهتر انتخاب می کنند و برعکس آقایان زودتر  انتخاب می کنند درحالیکه میزان اشتباه شان بیشتر است؛ بنابراین در چنین موردی می توان به زن میدان داد تا در تصمیم گیری های اقتصادی ورود پیدا کند.

راه حل اختلاف در تصمیم گیری چیست؟ 

در صورت اختلاف نظر باید از کناره گیری، سکوت، قهر، تحقیر و یا زورگویی برای تحمیل تصمیم به طرف مقابل اجتناب کرد زیرا در این صورت بازی روانی به وجود می آید که فرد می خواهد با آزار دادن طرف مقابل به خیال خود به یکسری منافع برسد؛ بنابراین بهترین راه حل برای حل اختلاف، صحبت کردن است اما برای گفت وگو باید نکات زیر را رعایت کرد:

- گفت وگو باید در محیط آرام و به دور از تنش باشد.

- گفت و گو تنها حول محور موضوع مورد اختلاف باشد و از حاشیه و صحبت درباره اختلافات گذشته اجتناب شود.

- بحث و گفت و گو یک طرفه نباشد بلکه به طرف مقابل هم اجازه حرف زدن و اظهار نظر داده شود.

- وقتی حرف می زنید به گونه ای با همدیگر صحبت کنید که طرف مقابل بتواند خودش را در شما ببیند؛ یعنی عقاید و احساسات طرف مقابل را درک کرده و بازخورد نشان دهید.

- احترام، آرامش، درک متقابل و عشق را محور رابطه قرار دهید و به خاطر موضوعات مورد اختلاف، عشق و احترام بین تان را از بین نبرید.

- در زمان گفت و گو، حامی باشید نه نقطه مقابل؛ متأسفانه اغلب زوجین در زمان حل اختلاف بیشتر به فکر دفاع از خودشان هستند درحالی که اگر زوجین، بتوانند خودشان را جای همدیگر بگذارند و طرف مقابلشان را درک کنند خیلی از اختلافات به راحتی حل خواهد شد.

- تصمیم گیری درباره موضوعات مورد اختلاف را به هیچ عنوان معلق نگذارید؛ آنقدر گفت و گو کنید تا به یک تصمیم مشترک برسید.