چقدر برای خودمان وقت می گذاریم؟

 مشعل   مشعل: ممکن است شما هم بارها با این سوال مواجه شده باشید که چقدر برای خودمان وقت می گذاریم و شاید با توجه به عدم شناخت نیازهای درونی، ندانیم که چه میزان از زمانی که لازم است برای خودمان اختصاص دهیم را برای کارها و افراد و برنامه های دیگری صرف می کنیم و حتی متوجه این تغییرات نمی شویم. بسیاری از موفقیت ها، تغییرات و برنامه ریزی های زندگی که توسط خود ما به طور مستقیم یا توسط دیگران به طور غیرمستقیم وجود دارند، به نحوی سهم ما را از زندگیمان تشکیل می دهد. اما سوال اینجاست که این سهم و زمان را چقدر مدیریت می کنیم؟ چقدر برای خودمان اولویت می گذاریم و زمانی را برای رسیدگی به نیازهای خودمان اختصاص می دهیم؟ در چند ماه گذشته و با فراگیری ویروس کرونا و تغییراتی که در شرایط زندگی همه انسان های کره زمین به وجود آمده، موضوع اهمیت وقت گذاشتن برای خودمان و نیازهایی که مغفول مانده بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. بسیاری از ما در تنهایی و اوقات فراغت و دورکاری که در این چندین ماه داشته ایم با این موضوع مواجه شده ایم که چقدر در جریان پرشتاب زندگی نیازهای خودمان را فراموش و صرف کار، خانواده، فرزندان و حتی دوستان و امور غیرضروری دیگر کرده ایم. به همین دلیل خوب است درباره این زمان اختصاصی برای خودمان برخی موارد را یادآوری کنیم تا از بروز آثار مخرب بی توجهی به خود دور بمانیم.

 همه چیز در خانواده خلاصه نمی شود

این موضوع را باید بیشتر به والدین و به خصوص مادرها هشدار بدهیم که همه چیز خانواده و فرزندان نمی شود و لازم است سهم خودمان را از زندگی کم نکنیم. همه ما در کنار نیازهای جسمی، نیازهای روحی و روانی و عاطفی   هم داریم اما در جریان روزمرگی ها و آنچه فداکاری و حسن انجام وظایف تلقی می شود، این نیازهای مهم فراموش می شوند. پس باید یادآوری کنیم که تا مراقب خودمان نباشیم و برای نیازهای خودمان وقت نگذاریم، نمی توانیم مراقب دیگران باشیم و دیر یا زود یا جسمی و یا روحی خسته و ضعیف می شویم.

 به بدنتان اهمیت بدهید

لازم است از همان ساعت های ابتدایی روز متناسب با شرایط زندگی و شغل و میزان دسترسی ها، مراقبت از بدنتان را انجام دهید. به موارد مهمی مانند خوردن صبحانه و غذای کامل و به موقع، انجام ورزش روزانه و پیاده روی، لحظات یا ساعتی برای تنهایی، آرامش درون، دعا و مراقبه، زمانی برای خندیدن، شادی و سرگرمی هایی که حواستان را از امور روزمره دور می کند، اهمیت دهید. از همه مهمتر لازم است برای کوچکترین علائمی که در بدنتان نشانه بیماری است پیگیری و رسیدگی داشته باشید. بسیاری از بیماری ها در نتیجه عدم توجه به موقع و وقت نگذاشتن برای خودمان پیشروی می کنند.

 سراغ چیزی بروید که حالتان را خوب می کند

گاهی در بحبوحه مشکلات زندگی، انجام کاری که با تمام وجود دوستش دارید، حالتان را کمی بهتر می کند. ممکن است  این کار خرید کردن از یک فروشگاه یا پاساژ یا بازی با بچه ها در پارک در یک بعدازظهر عادی باشد. برخی برای  خودشان سرگرمی خاصی دارند؛ آشپزی می کنند، کوه می روند، سفر می کنند یا خودشان را با کتاب خواندن و مطالعه  مشغول می کنند تا اندکی از آن حال بد و حس و حال منفی بگذرد و با خودشان خلوتی داشته باشند. مهم این است که این  زمان کوتاه را به خودتان بدهید تا چیزی در درونتان آرام بگیرد.

با یک فرد مورد اعتماد حرف بزنید

بسیاری از ما در جریان زندگی با مشکلات و اتفاقات و رویدادهایی مواجه هستیم که ممکن است نتوانیم درباره آنها با  خانواده و اطرافیان و یا هر فرد دیگری صحبت کنیم. بسیاری از ما با انبوهی از ایده ها، افکار و احساسات درگیر و آشفته روبه رو هستیم که در طول سالیان سال روی هم انباشته می شود و بهترین کار آن است که با کسی درباره این مسائل فقط  حرف بزنیم تا بار آنها از روی دوشمان برداشته شود. اگر کسی اطرافتان است که درک خوبی از شما و مسائلتان دارد، خوب است با او حرف بزنید و اگر کسی برای درددل یا حرف زدن و مشورت گرفتن ندارید، بهتر است هرچند وقت یکبار با مشاور صحبت کنید. ممکن است این جلسات تراپی برای شما گران تمام شود، اما حتما برای احوال درونی لازم است و همچون سوپاپ اطمینان عمل خواهد کرد.

 به خودتان استراحت بدهید

شاید لازم باشد به شکلی خودخواهانه به خودتان در طول یک روز یا یک هفته زمان مشخصی را اختصاص دهید و آن را برای خودتان و دیگران کاملا علنی و رسمی کنید. لازم نیست فکر کنید که این یک جور خودخواهی است، خودتان را متقاعد کنید که اختصاص وقت به خود، نیاز شماست و بعد از مدتی این کار، یک حرکت برد برد محسوب می شود؛ زمانی که احساس خستگی و استرس زیاد دارید، رسیدگی به همه کارها سخت به نظر می رسد و باید برای خودتان کمی خلوت کنید.

  افراد مثبت را کنارتان نگه دارید

بسیاری از کارها و برنامه ها و افراد در زندگی ما هستند که حذف کردنشان، نه تنها مشکلی ایجاد نمی کند، بلکه شرایط و زمان بیشتری را باز می گذارد تا به خودمان و امور مهم زندگیمان بپردازیم. یکبار دیگر این امور و افراد اطرافمان را مرورکنیم؛ از وقتی که در فضای مجازی هستیم تا مهمانی ها، دورهمی ها و دوستانی که چیزی به داشته های مادی و معنوی ما اضافه نمی کنند. بسیاری از این کارها و افراد انرژی منفی و سمی را به ما و احوال زندگی و برنامه هایمان وارد می کنند و در وهله اول متوجه این اثرگذاری نیستیم. لازم است این امور و افراد را شناسایی کنیم و ببینیم حداقل پنج نفر اثرگذار زندگیمان که هر روز در تعامل با ما و خانواده مان هستند، چه کسانی هستند و چه اثراتی روی ما دارند.

 

شـعر

ندارد چشم من، تاب نـــگاه صحنه ســازی هـــا

مـــن يكرنگ بــيزارم، از اين نيرنگ بـــازی ها

زرنـــگي، نارفيقا! نيست اين، چون باز شد دستت

رفيقـــان را زپا افـــكندن و گـردن فـــرازی ها

تو چون كركس، به مشتي استخوان دلبستگي داري

بـــنازم هـــمت والاي بــــاز و بی نیـــازی ها

بـــه ميـــداني كه می بندد پاي شــهسواران را

تـــو طفل هرزه پـــو، بايد كني اين تركتازي ها

تـــو ظاهرساز و من حقگو، ندارد غير از اين حاصل

مـــن و از كس بریدن ها، تو و نـاكس نـــوازی ها

*رحيم معيني كرمانشاهي

 

نوایی نوایی

محمدابراهیم شریف زاده، خواننده و آهنگساز پیشکسوت موسیقی مقامی خراسان بود. همکاری وی با غلامحسین سمندری از دوتارنوازان شهیر باخرزی ۶۰ سال طول کشید. آلبوم موسیقی «خون پاش» و «نغمه ریز» حاصل این همکاری است. شریف زاده همزمان با این علاقه و استعداد در خوانندگی و آهنگسازی، غسال هم بود. شغلی که بسیاری افراد بعد از اطلاع از آن واکنش هایی داشتند. شریف زاده در آبان ۱۳۹۵  در سن حدود یکصد سالگی درگذشت، در حالی که آثار دلنشین او در موسیقی مقامی بجا مانده و یکی از ماندگارترین آنها «نوایی نوایی» است.

 

مرگ در ونیز

کتاب مرگ در ونیز، اثر توماس مان، نویسنده آلمانی و برنده جایزه نوبل ادبیات است که برای اولین بار در سال ۱۹۱۲ منتشر شد. این داستان سرشار از لایه های نمادین، استعاری و اسطوره ای است که ما را به تعمق در باب مفهوم کتاب وا می دارد. بخشی از تجربیات زیستی نویسنده در نوشتن این کتاب دخیل بوده، از جمله اقامت یک ماهه توماس مان در شهر لیدو که همان شهری است که شخصیت اصلی داستان به صورت مجانی به آنجا می رسد، ولی چیزهای گرانبهایی از دست می دهد. کتاب مرگ در ونیز درباره گوستاو آشنباخ، نویسنده 50 ساله و اصول مندی است که پس از مدت ها تلاش بی وقفه بر اساس نظمی رخنه ناپذیر به جایگاه والایی دست یافت و در پنجاهمین سالروز خود لقب اشرافی «فون» را از امیری آلمانی دریافت کرد. اما گوستاو فون آشنباخ مدتی است که در فرایند نوشتن گره هایی می بیند که قادر به باز کردن آنها نیست... در قسمتی از متن پشت جلد کتاب آمده است:مرگ در ونیز داستانی زنده و یک تمثیل تکان دهنده است.  این کتاب را محمود حدادی ترجمه و انتشارات افق منتشر کرده است.

 

آبادان یازده 60

مهرداد خوشبخت، کارگردان این فیلم است که در سال 1398 تولید شده و این روزها در حال اکران است. علیرضا کمالی،  حسن معجونی،  شبنم گودرزی، حمیدرضا محمدی و... از جمله بازیگران این فیلم هستند. داستان فیلم هم روایتی متفاوت از مردم غیور آبادان در آستانه سقوط شهر است. این فیلم در بخش سودای سیمرغ سی و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور داشت و برنده سیمرغ بلورین جایزه ویژه قاسم سلیمانی جشنواره فیلم فجر شد و این روزها هم در سینماهای ایران و سایت های آنلاین فیلم در حال اکران است.