نگاهی به آثار و تاثیر محمدرضا شجریان بر موسیقی نیم قرن اخیر ایران

مرد مهر و آواز

علی بهرامی     در آستانه پنجم از قرن چهاردهم خورشیدی، مردی در موسیقی و هنر ایران ظهور کرد که با اندکی بیش از نیم قرن میدان داری این عرصه، توانست آواز و فرهنگ و ادب را در کشورش پرطنین کند و درون ذهن و خاطره و روح یک ملت جایگاه ویژه ای به خود اختصاص دهد. آنچه می خوانید، نگاهی است کوتاه بر تاثیر او در بیش از نیم قرن موسیقی ایران و مروری است اجمالی بر مهم ترین آثار این استاد موسیقی و آواز ایران.

با ورود فناوری ضبط صدا که در نهایت به ضبط موسیقی بدل شد، هنر موسیقی ایرانی به دنیای جدیدی پا گذاشت. ضبط موسیقی در آستانه ورود ایران به قرن 14 خورشیدی توسعه بیشتری پیدا کرد و خوانندگان و موسیقیدانان بزرگی چون حسین طاهرزاده، اقبال آذر، جناب دماوندی، باقرخان، درویش خان، احمدخان ساوه ای و... آثارماندگاری از خود به جای گذاشتند. با ورود و گسترش رادیو در ایران، همزمان با سال 1335 خورشیدی، برنامه اختصاصی برای موسیقی ایرانی شکل گرفت و مدت زمان حبس صدا در صفحات نیز افزایش پیدا کرد. این برنامه رادیویی در رساندن صدای خوانندگان و نوازندگان موسیقی ایرانی به ایرانیان نیز بسیار تاثیرگذار بود و نوازندگان و خوانندگان مشهوری چون غلامحسین بنان، احمد قوامی، جلیل شهناز، حسن کسایی، تاج اصفهانی، ادیب خوانساری، احمد عبادی و... در این برنامه رادیویی به اجرای موسیقی می پرداختند. در چنین فضایی بود که پای استاد محمدرضا شجریان به رادیو باز شد. جوانی بسیار با استعداد که به شغل معلمی مشغول بود و از مشهد مقدس به تهران آمده بود. اواخر پاییز سال 1346 خورشیدی صدای استاد از رادیو سراسری ایران پخش شد. او که در آغاز با نام هنری «سیاوش بیدکانی» در رادیو اجرا می کرد، نخستین آوازش را به همراهی ساز سنتور رضا ورزنده و در مایه افشاری با شعری از حافظ ارائه کرد.

ما سرخوشان مست دل از دست داده ایم

همراز عشق و هم نفس جام باده ایم

 در مسیر کشف

محمدرضا شجریان در دهه 40 کشف شد. نه تنها در رادیو حضوری جدی تر پیدا کرد؛ بلکه کم کم شنونده و درس آموز مستقیم و غیر مستقیم هنرمندان بزرگ موسیقی ایرانی شد. او فرصتِ تهران آمدنش را غنیمت شمرد و از هر استادی، نکته ای آموخت. احمد عبادی، اصغر بهاری، جلیل شهناز، عبدالله دوامی و بسیاری از نوازندگان و ردیف دانان ایرانی، نکته ای به او گفتند. شاید گل سرسبد همه این معلم ها، نورعلی برومند باشد. مرد فاضل و موسیقیدان بزرگی که توانست در شخصیت صدای استاد بسیار موثر افتد و او را به سمت و سوی خاص تری سوق دهد. همین روال و روند درس آموزی های شجریان بود که او را در سال های بعد «استاد شجریان» کرد. در کمتر خاطره ای از او وجود دارد که از پشتکار و تمرین های ممتد و ممارست های بی امانش در این دوران خاص زندگی هنری او، حرفی به میان نیامده باشد.

 در مسیر رشد

با آغاز دهه 50 استاد محمدرضا شجریان، مسیر رشد هنری بسیار واضح و شاخصی را طی کرد. او که همچنان به هنرآموزی ادامه می داد (و این کار را تا پایان عمر انجام داد)، صدایش دارای شخصیتی خاص و منحصر به فرد شده بود. امضای هنری او پای رنگ و بوی صدایش کم کم نقش بسته و با نخستین تحریرهایش می شد صدای او را از بین ده ها خواننده توانای هم عصر او تشخیص داد. کارهای او در رادیو قوی تر و بیشتر شد. با آمدن نوار کاست در ایران و عمومی تر شدن آن نزد مردم، صدای شجریان بیشتر و بیشتر به گوش مردم رسید. دیگر با نام مستعار «سیاوش بیدکانی» نمی خواند. او در ابتدای دهه 50 به مرکز حفظ و اشاعه موسیقی رفت و با جوانان آن زمان که بعدها استادان بنام موسیقی ایرانی در دهه های 60، 70 و 80 شدند، آشنا شد. کسانی چون پرویز مشکاتیان، محمدرضا لطفی، خانواده کامکارها، حسین علیزاده، شهرام ناظری و... بر اساس این آشنایی، کم کم همکاری های مشترکی شکل گرفت و مجموعه آلبوم های موسیقی چاووش که سرود «ایران ای سرای امید» یا همان«سپیده» و بسیاری از آثار متفاوت موسیقی ایرانی را در خود جای داده بود، به صورت نوارهای کاست دست به دست می شد. نوع سازبندی ها و آهنگسازی ها و تنوع اشعار در آلبوم های مجموعه چاووش با صدای خوانندگانی چون شجریان و ناظری به قدری هماهنگ و دلنشین بود که یک تجربه ویژه و متفاوت را برای شنونده موسیقی ایرانی ایجاد می کرد. تجربه ای که از اواخر دهه 50 تا کنون، تکرار نشده است؛ البته نباید از مجموعه کنسرت های بی نظیر شجریان در طوس و شیراز غافل بود. این کنسرت ها نشان داد که شجریان مسیر رشد خودش را بسرعت طی می کند. در این دهه یک اثر ویژه و پرطنین، شجریان را تا عمق جان خانواده های ایرانی برد. او قطعه مشهور «ربنا» را در سال 1358 خورشیدی اجرا کرد و به این ترتیب به نقطه اوج رشد خود رسید.

 در مسیر قله

نظر بسیاری از منتقدان و متخصصان موسیقی ایرانی بر این است که بهترین و شاخص ترین آثار استاد محمدرضا شجریان و بلکه تمام موسیقی ایرانی، در دهه 60 خوانده شد و به گوش علاقمندان به موسیقی ایرانی رسید. حالا جوانان دهه پنجاهی مرکز حفظ و اشاعه موسیقی در قالب گروه های عارف و شیدا، به همراهی صدای شجریان، بهترین های موسیقی ملی ایران را یکی پس از دیگری خلق می کردند. صدای شجریان در اوج پختگی بود و همه شواهد و قرائن نشان می داد که کسی در آواز ایرانی، یارای رقابت با او را ندارد. لطافت، شفافیت، توانایی همزمان در اوج خوانی و بم خوانی، خلاقیت های بدیع در ارائه ردیف موسیقی آوازی و ترکیب آن با موسیقی سازی، انتخاب های ویژه شعری و اصرار و تاکید بر اجرای آوازهای طولانی با تمام فراز و فرودهای ویژه آن از مهمترین ویژگی های آثار استاد شجریان در آثار دهه 60 اوست. آثار مهمی چون «بیداد»، «سر عشق»، «بر آستان جانان»، «قاصدک»، «دود و عود»، «گنبد مینا» و... از مهمترین آثار تمام زندگی هنری او و البته فعالیت هایش در دهه 60 خورشیدی است. شجریان در مسیر قله بود و گویی نیرویی او را به پیش می راند و با اراده ای که داشت، پیوند خورده بود. شجریان، دهه 70 را هم توفانی شروع کرد. «چشمه نوش»، «معمای هستی»، «آسمان عشق»، «درخیال»، «یاد ایام»، «دل مجنون»، «پیام نسیم»، «عشق داند»، «شب، سکوت، کویر» و «شب وصل» نیز از آلبوم های درخشان او در دهه 70 است؛ البته نباید فراموش کرد که شجریان در دوران رسیدنش به قله آواز ایران، تعداد بسیار زیادی آواز خصوصی نیز دارد؛ آوازهایی که در محافل مختلف تخصصی و هنری، آنها را اجرا کرده و گاه از آثار رسمی یا رادیویی او بسیار دلنشین تر هستند. به عبارت دیگر، باید آثار استاد شجریان را به سه دسته تقسیم کرد:

1-آلبوم های رسمی که طی سال های 1358 خورشیدی تا زمان فوت منتشر شده است. 2-آثار رادیویی که در قالب برنامه های مختلف گل های رادیو از سال 1347 تا سال 1357 خورشیدی اجرا شده و عموما از طریق فضای مجازی در دسترس هستند؛ البته برخی از این اجراها در قالب آلبوم موسیقی رسمی نیز منتشر شده اند. 3-آثار خصوصی یا مجلسی که به مناسبت مختلف در محافل هنری و تخصصی اجرا و ضبط حرفه ای یا نیمه حرفه ای شده اند. این دسته از آثار نیز در فضای مجازی دیده می شوند و برخی از آنها مانند آلبوم «پیوند مهر» یا «سر عشق» در قالب رسمی نیز منتشر شده اند.

 در مسیر جاودانگی

محمد رضا شجریان در واپسین سال های دهه 70 و با آغاز دهه 80، آثار بسیار شایسته و قابل توجه دیگری منتشر کرد که حاصل همکاری شورانگیز او با استادان علیزاده و کلهر بود. سبک و شیوه خاص نوازندگی تار و سه تار حسین علیزاده و صدادهی و تکنیک های نوین کیهان کلهر در نوازندگی کمانچه، صدای شجریان را به فضای جدیدتری برد که در حوزه موسیقی ملی ایران، نواهایی بسیار نو به شمار می رفت. «زمستان است» با شعری از اخوان ثالث، نخستین محصول این همکاری جدید بود که سال 1379 خورشیدی به بازار موسیقی ایران آمد. ترکیب شجریان، علیزاده و کلهر با آلبوم هایی چون«بی همگان به سر شود» و «فریاد»، «سرود مهر» و «ساز خاموش» در سال های نخستین دهه 80 ادامه یافت. کنسرت شورانگیز «هم نوا با بم» که به یاد آسیب دیدگان و درگذشتگان زلزله مهیب شهر بم در سال 1382 برگزار شد نیز یکی دیگر از نمونه های این همکاری سه نفره بود. در واقع هر چه به سال های پایانی دهه 70 نزدیک تر می شدیم، بی بدیلی و بی مانندی استاد شجریان در عرصه موسیقی و آواز و البته فرهنگ ایرانی نمایان تر می شد. او دیگر همه قله های هنری را فتح کرده بود و دوره چهارم حیات هنری خود، حرکت موسیقایی در مسیر جاودانگی در آواز بود. او با آغاز نیمه دوم دهه 80 با گروه های «آوا» و «شهناز» آلبوم های بسیاری از جمله «غوغای عشق بازان»، «رندان مست»، «کنسرت شجریان و گروه شهناز» و... کار هنری خود را به پایان رساند؛ البته ابعاد هنری شجریان تنها به آواز و موسیقی محدود نمی شد؛ بلکه او دست توانایی در سازسازی، خوشنویسی، قرائت قرآن و ادعیه و مناجات خوانی، آموزش آواز ایرانی و... داشت که مجال پرداختن به همه آنها را در این نوشته نا ممکن می کند.

شجریان میراثی ماندگار از موسیقی آوازی ایران بر جای گذاشته و ظرفیت های بسیار بالایی از ارائه موسیقی ملی ایران نشان داده است. او با تسلط بی بدیلش بر ردیف های مختلف موسیقایی و سلایق شنیداری متفاوت آن، شیوه ای از لحن و بیان را در آواز ایرانی ارائه کرد که تا پیش از آن سابقه نداشته است؛ اگر چه برخی او را میراث دار مکتب آوازی خراسان می دانند؛ اما نمی توان تاثیر شگرف و خلاقانه او از مکاتب آوازی اصفهان، تهران و تبریز را نادیده انگاشت. اکنون و با برداشت های نوآورانه استاد شجریان از آواز ایرانی و نوع خاص تصنیف خوانی اش می توان از مکتب آوازی شجریان نام برد؛ مکتبی که مدیون مردی خندان و خوشروست که با تمرین و ممارست بی اندازه خود از مهرماه 1319 تا مهرماه 1399 خورشیدی زیست و آن را در تاریخ هنر و موسیقی این سرزمین رقم زد.