روند مطلوب انرژی مصرفی در جهان

سیاستگذاران هنگام صحبت درباره تغییر در نوع انرژی مصرفی جهان همچنان تمایل دارند از زمان آینده استفاده کنند و بر این باورند که این اتفاق در چند دهه آینده محقق می شود، اما تغییر انرژی اکنون نیز به طورمطلوبی در جریان است و نشانه هایی حاکی از روند رو به رشد آن نیز دیده می شود.هم اکنون مصرف انرژی در جهان نسبت به اواسط قرن بیستم میلادی تغییر کرده است و از اواسط قرن بیست و یکم زغال سنگ و نفت جای خود را به گاز و انرژی های تجدیدپذیر می دهد.مصرف گاز طبیعی و انرژی های تجدیدپذیر در جهان (عمدتا شامل انرژی بادی، خورشیدی و سوخت زیستی) در بازه پنج ساله از 2014 تا 2019 میلادی در مقایسه با مجموع مصرف انرژی رشد بسیار بیشتری داشته است.آهنگ رشد مرکب سالانه مصرف انرژی های تجدیدپذیر و گاز به ترتیب بیش از 12.5 و 2.9 درصد بوده که میزان رشد هر دو بسیار سریع تر از رشد مجموع انرژی های مصرفی بوده است. مصرف انرژی جهان در مجموع با رشد 1.6 درصدی همراه بوده است.بر خلاف این دو نوع انرژی، مصرف نفت (به میزان 1.4+ درصد) در مدت زمان مشابه نسبت به کل انرژی مصرفی در جهان رشد آهسته تری داشته، در حالی که مصرف زغال سنگ (به میزان 0.5- درصد) کاهش یافته است.در نتیجه، مصرف گاز و انرژی های تجدیدپذیر سهم بازار انرژی را به ویژه از زغال سنگ گرفته اما سهم آن در مقایسه با نفت کمتر بوده است.احتمال می رود که این روند در چند دهه آینده نیز ادامه یابد، اما تغییر در نوع انرژی مصرفی لزوما سبب کاهش انتشار دی اکسید کربن نمی شود زیرا ظرفیت تولید گاز و انرژی های تجدیدپذیر بسیار کم است و افزایش تقاضای انرژی را پاسخگو نیست.

سهم بازار

مصرف گاز 43 درصد از مازاد مصرف انرژی را در سال 2019 میلادی نسبت به سال 2014 به خود اختصاص داد، حال آنکه که انرژی های تجدیدپذیر و نفت بیش از 29 درصد بازار را در اختیار داشتند. شتاب تغییر در نوع انرژی مصرفی در سال های اخیر افزایش یافته است. انرژی های تجدیدپذیر و گاز به ترتیب 41 و 36 درصد از انرژی مصرفی در سال 2019 را به خود اختصاص دادند، حال آنکه سهم نفت تنها 21 درصد بوده است.

براساس برآوردهای شرکت بریتیش پترولیوم (BP)، مصرف نفت و زغال سنگ با سبقت از گاز، آب، انرژی های تجدیدپذیر و انرژی هسته ای همچنان بزرگترین منابع انرژی به شمار می روند.

با این حال، سهم نفت در مجموع انرژی جهان از دهه 70 میلادی کاهش یافته و سهم کنونی زغال سنگ نیز به نظر می رسد رو به کاهش است.

با توجه به روند اخیر، احتمال می رود که در پنج سال آینده گاز با عبور از زغال سنگ به دومین منبع انرژی تبدیل شود. انرژی های تجدیدپذیر نیز هم اکنون انرژی هسته ای را پشت سر گذاشته و اواسط سال 2020 میلادی نیز از انرژی آبی سبقت می گیرد.سهم کنونی گاز در سبد انرژی مصرفی جهان به 24 درصد افزایش یافته است. سهم گاز در سال 1999 میلادی کمتر از 22 درصد بود. سهم انرژی های تجدیدپذیر نیز از کمتر از یک درصد به پنج درصد رشد یافته است.

مجموع انرژی مصرفی

مرحله بعدی تغییر در نوع انرژی مصرفی هم اکنون در جریان است اما درک اینکه تغییر چه معنایی دارد و مهمتر از آن، چه معنایی ندارد برای مصرف منابع مختلف انرژی و انتشار گاز دی اکسید کربن بسیار حائز اهمیت است. مصرف نفت و زغال سنگ لزوما به طور مطلق کاهش نخواهد یافت، حتی اگر با توجه به تجربه زغال سنگ و نفت در قرن بیستم، اهمیت نسبی آنها از نظر سهم بازار کاهش یابد.

سهم نفت در مجموع انرژی جهان از 50 درصد در سال 1973 میلادی به تنها 33 درصد در سال 2019 کاهش یافت که دلیل عمده آن، تلاش سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) برای حفظ قیمت های بالای نفت بوده است.

افزایش مصرف روزانه نفت به طورمطلق ادامه یافت و از 56 میلیون بشکه در سال 1973 به 1001 میلیون بشکه در سال 2019 رسید.

مجموع مصرف انرژی نیز به طور قابل توجهی افزایش یافته و سبب رشد مصرف آن نسبت به سایر منابع انرژی شده، حتی منابعی که با کاهش نسبی همراه بوده است.

این بدان معناست که تغییر در نوع انرژی مصرفی می تواند سبب افزایش انتشار آلاینده ها شود زیرا حتی با رشد سریع تر تولید انرژی های تجدیدپذیر نیز مصرف گاز، نفت و احتمالا زغال سنگ بیشتر می شود.

برای آنکه انرژی های تجدیدپذیر به طورکامل جایگزین زغال سنگ شوند، تولید کنونی انرژی باید پنج برابر افزایش یابد، حال آنکه برای استفاده از این نوع انرژی به جای نفت، تولید آن باید تقریبا هفت برابر بیشتر شود.

به منظور جایگزین شدن همه سوخت های فسیلی نیز تولید انرژی بادی و خورشیدی باید در مجموع حدود 17 برابر نسبت به سطح کنونی افزایش یابد.

افزن بر این، اگر مصرف انرژی در جهان، به ویژه در کشورهایی با درآمد کم و متوسط، در چند دهه آینده همچنان افزایش داشته باشد، تولید انرژی های تجدیدپذیر برای جایگزینی سوخت های فسیلی حتی باید بیشتر باشد.

درس های اصلی

حتی با بالا رفتن سهم انرژی های تجدیدپذیر در بازار انرژی، رشد مصرف گاز، نفت و زغال سنگ در جهان در دو دهه آینده به طورمطلق افزایش خواهد یافت.

با توجه به این حقیقت، احتمالا هیچ راهی برای محقق شدن اهداف جهان در زمینه انتشار گاز دی اکسیدکربن و افزایش دمای کره زمین وجود ندارد، موضوعی که شامل رشد قابل توجه تولید برق از انرژی هسته ای و انرژی آبی نمی شود.

تداوم مصرف بالای سوخت های فسیلی باید با استفاده گسترده از فناوری جداسازی و ذخیره سازی کربن همزمان شود تا رشد ضمنی انتشار آلاینده ها را جبران کند.

اما با گسترش انرژی های تجدیدپذیر و دیگر منابع انرژی، نفت و گاز شرایط زغال سنگ را در پیش می گیرند و باید با قیمت دیگر منابع بیش ازپیش رقابت کند تا نقش خود را در سبد انرژی حفظ کند.

زغال سنگ در نیمه دوم قرن بیستم و سال های ابتدایی قرن بیست و یکم با برخورداری از قیمت پایین تر نسبت به انرژی های جایگزین، نقش قابل توجه خود را در سامانه انرژی حفظ کرد.

احتمال می رود نفت و گاز نیز مسیر مشابهی را در پیش گیرند. با رشد سوخت های جایگزین مانند انرژی های تجدیدپذیر، قیمت نفت و گاز باید پایین باشد تا در بازار همچنان باقی بمانند.

با افزایش بیشتر قیمت، تغییر برای رقابت با منابع انرژی شتاب خواهد گرفت و سبب کاهش مصرف مطلق و نسبی خواهد شد.

نقش اوپک نیز باید متحول شود و به جای تلاش برای به حداکثر رساندن درآمد از طریق کاهش تولید و افزایش بیشتر قیمت ها باید به دفاع از سهم باقیمانده نفت در بازار انرژی روی آورد.

این سازمان در نیمه دوم دهه 2020 و اوایل 2030 میلادی بیش ازپیش به تخصیص تولید و سرمایه گذاری در یک صنعت کاملا تکامل یافته روی خواهد آورد، صنعتی که احتمالا تحت تأثیر ظرفیت مازاد دیرینه قرار گیرد.

 

نویسنده: جان کمپ

مترجم: امیر دشتی

منبع: رویترز