تربیت دینی در مکتب امام حسین(ع)

خانواده يکي از ارکان اساسي و محل تربيت فرد و بنيان سلامت اجتماعي محسوب مي شود و در دين مبين اسلام از جايگاه بسيار بالايي برخوردار است. اسلام خواستار موفقيت تربيتي در خانواده است و خانواده ديني در صورتي موفق و آرماني خواهد بود که اساس و پايه ريزي آن در تمام ابعاد زندگي و همچنين الگوپذيري اش بر محوريت سيره تربيتي اهل بيت(ع) باشد. در مطلب پيش رو، برآنيم با نگاهي کوتاه به سيره تربيتي امام حسين(ع)، به برخي از موارد مهم و اساسي اشاره کنيم و آنها را مورد بررسي قرار دهيم.

1- احترام به مقدسات و شعائر ديني

از وظايف مهم خانواده، توجه و اهميت دادن به انجام واجبات الهي و ترک محرمات و آموزش دادن آن به فرزندان است. نماد مهم ديني که در سيره تربيتي امام حسين(ع) کاملا مشهود و جلوه گر است. امام حسين(ع) به ما آموخت که چگونه بايد به مقدسات اهميت داد. در ادامه به مواردي از اين احترام حسيني اشاره مي کنيم.

الف) نماز و نماز اول وقت

اهميت به نماز و نماز اول وقت يکي از اساسي ترين الگوپذيري ها در سيره تربيتي امام حسين(ع) است. امام حسين(ع) به ما آموخت، حتي در روز عاشورا هنگام وقت نماز و در ميان آماج تير و سنگ از سوي دشمن، مي توان نماز را اقامه کرد. اين مسئله نشان مي دهد که اقامه نماز هنگام جنگ هم تعطيل بردار نيست.

ب) عزاي امام حسين(ع) در محرم و صفر

 يکي از شعائر ديني مذهبي بسيار مهم، حفظ مکتب و نهضت امام حسين(ع) و توجه و اهميت دادن به آن در ماه هاي محرم و صفر است. محرم و صفر ماه هاي يادآوري دلاوري ها، شهادت ها و ايثارگري هاي امام حسين(ع) و ياران باوفايش در کربلاست. امام رضا(ع) درباره برپايي عزاي امام حسين(ع) مي فرمايد: هنگامي که ماه محرم فرا مي رسيد، کسي پدرم را خندان نمي ديد و همواره محزون و غمگين بود تا روز دهم عاشورا و آن روز، روز مصيبت، حزن و اندوه و گريه پدرم بود و مي فرمود امروز روزي است که حسين(ع) شهيد شده است.

ج) حرمت کعبه

حج و اعمال آن از شعائر ديني مذهبي بسيار مهم مسلمانان است و اهميت برپايي آن در قرآن و روايات به وضوح بيان شده است. امام حسين(ع) براي احترام و حفظ حرمت کعبه و حج، در روز هشتم ذي الحجه (يعني روز ترويه) براي آنکه مبادا خوني در مکه ريخته شود، حج را نيمه تمام رها کرده و  اين شهر را به قصد کوفه ترک کرد.

2- عبادت و نيايش

عبادت، دعا و نيايش، نياز فطري هر انسان و از ضرورت هاي زندگي بشر محسوب مي شود. در مذاهب مختلف، به ويژه در دين مبين اسلام به اين نداي فطرت جويانه انسان ها توجه و اهميت خاصي داده شده است. با کمي دقت در دعا و نيايش هاي ائمه معصومين(ع) کاملا مشاهده مي کنيم که دعا و نيايش آنان قدرت معنوي بسيار بالايي دارد. از جمله اين نيايش ها که داراي مضامين بسيار عاليه اي است، دعاي عرفه امام حسين(ع) است. بهره مندي خانواده از اين نيايش ها و دعاها اثرات بسيار خوبي در تربيت خانواده دارد.

 الف) نيايش و حفاظت از آلودگي هاي اخلاقي

خانواده ديني براي حفظ همسر و فرزندان خود از آلودگي هاي غيراخلاقي در مرحله اول نياز به دعا و نيايش به درگاه الهي دارد. امام سجاد(ع) در دعاي بيست و پنجم صحيفه سجاديه با خداوند متعال چنين سخن مي گويد: پروردگارا خانواده ام را درباره آنچه از تو طلب مي کنم، ياورم گردان. خدايا من و ذريه ام را از شيطان رانده شده پناه ده.

 ب- نيايش و آرامش در خانواده

ارتباط با خداوند موجب آرامش انسان مي شود. خانواده اي از آرامش برخوردار است که تمامي اعضاي آن توجه به عبادت و نيايش را سرلوحه زندگي شان قرار دهند. حضرت امام حسين(ع) در تمامي حالات و در بحراني ترين پيشامدها با ياد خدا آرامش مي يافت و اين اطمينان قلبي را به خانواده و يارانش نيز منتقل مي کرد که به چند نمونه از عبادت و نيايش آن حضرت مي پردازيم:

1- مناجات عارفانه امام حسين(ع) با معبودش در روز عرفه.

2- امام حسين(ع) در شب عاشورا مهلت گرفت که بتواند تا به صبح به نماز و قرآن و ذکر و مناجات با خداوند بپردازد.

3- صبح عاشورا لشکر دشمن در حال عزيمت به طرف امام حسين(ع) و يارانش بود که حضرت فرمود: خدايا در هر گرفتاري تو تکيه گاه مني.

4- طبق نقل منابع تاريخي، امام حسين(ع) [قبل عزيمت به سوي مکه] بارها به زيارت جد بزرگوارش، رسول گرامي اسلام(ص) نائل شد. بنا به نقل خطيب خوارزمي، همان شب كه امام حسين(ع) از مجلس وليد خارج شد، به حرم رسول خدا(ص) وارد شد و با اين جملات به زيارت آن حضرت پرداخت: درود بر تو اي رسول خدا. من حسين فرزند تو و فرزند زاده تو هستم. من سبطي هستم (فرزند شايسته تو هستم) كه براي هدايت و رهبري امت، مرا جانشين خود قرار داده اي. اي پيامبر خدا، اينك آنها مرا تضعيف کرده و آن مقام معنوي مرا حفظ نکرده اند و اين است شكايت من به پيشگاه تو تا به ملاقات تو بشتابم.

5- امام حسين(ع) پس از تصميم حركت به سوي کوفه، در شب دوم و براي دومين بار به زيارت حرم پيامبر خدا(ص) رفت. بنا به نقل خوارزمي، امام آن شب را تا به صبح در كنار قبر پيامبر(ص) مشغول عبادت و مناجات با پروردگار بود.

 

3- محبت و مهرباني به همسر و فرزندان

محبت و مهرباني به همسر و فرزندان، نقش مهم و موثري در تربيت ديني دارد. خانمي که از محبت همسرش برخوردار باشد، روحي سرشار از عاطفه، آرامش و احساس دارد و مي تواند فرزندانش را خوب تربيت کند و برعکس آن، اگر روح او مورد تهاجم قرار گيرد، شخصيت وي در منظر فرزندان تحقير شود و مورد اهانت قرار گيرد، بديهي است که روان سالمي نخواهد داشت. بنابراين آرامش خود را از دست مي دهد و اضطراب و نگراني او در فرزندان نيز اثر مي گذارد. محبت ورزي و برخورد عاطفي به ايجاد احساس کرامت نفس در کودکان کمک مي کند. به علم و تجربه ثابت شده است کساني که در کانون مهر و عاطفه خانواده از محبت سيراب شده اند و در اين زمينه کمبودي احساس نمي کنند، کمتر در معرض آسيب هاي اجتماعي قرار مي گيرند. محبت و مهرباني به همسر و فرزند را بايد از مکتب امام حسين(ع) آموخت، زيرا امام حسين(ع) همسر و فرزندانش را مورد محبت و احترام قرار مي داد. حضرت امام حسين(ع) با بيان اشعاري، بالاترين سطوح تکريم همسر و فرزندانش را به تصوير مي کشد. در کتاب بحارالانوار، جلد 45، صفحه 47 آمده است که ايشان درباره دخترش حضرت سکينه و همسرش رباب چنين مي سرايد: سوگند به جان تو، سوگند، من خانه اي را دوست دارم که در آن سکينه و رباب باشند. من آنها را دوست دارم و اموال خود را به آنان مي بخشم، به کسي سزاوار نيست که مرا سرزنش کند

4- مواسات يا حس نوع دوستي

مواسات حس نوع دوستي از زيباترين ارتباط عمومي انسان ها با يکديگر است. از جلوه هاي زيبا در زندگي انسان ها حس نوع دوستي است که هر خانواده مسلمان بايد اين صفت را در خود تقويت کند، زيرا دوستي موجب تقرب انسان به خداوند است. امام صادق(ع) در اين باره مي فرمايند: با دستگيرى از برادرانتان خود را به خداوند متعال نزديک سازيد.

جلوه هاي مواسات و حس نوع دوستي را مي توان در نهضت کربلا کاملا مشاهده کرد. همچنين اوج مواسات و همدلي را مي توان در وجود حضرت ابوالفضل(ع) ديد که با لب تشنه وارد فرات شد و با آنکه مي توانست آب بنوشد، اما از نهر بيرون آمد تا آب را به حرم برساند و کودکان تشنه حرم را سيراب کند. در زيارت ناحيه مقدسه و از زبان امام مهدي(ع) به حضرت ابوالفضل(ع) اين گونه سلام شده است: سلام بر ابوالفضل عباس، فرزند امير مؤمنان؛ از خود درگذرنده با جان براي برادر، برگيرنده از ديروزش براي فردايش، فدايي او، نگهدارنده، کوشنده براي رساندن آب به او و کسي که دست هايش بُريده شد.  اين روحيه مواسات، همدلي و نوع دوستي، پيام همه شهداي کربلا به خانواده هاست تا فرزندان خود را با مکتب امام حسين(ع) اين گونه تربيت و آشنا کنند.

5- ايجاد خودباوري و کرامت نفس

کرامت، عزت نفس و خودباوري يكى از تمايلات عاليه انسان هاست. عزت نفس‏ است كه به قضاى حكيمانه الهى با سرشت بشر آميخته شده و در نهاد آدميان ريشه فطرى دارد و تمام مردم به طور طبيعى به شرافت و عزت نفس‏ متمايل هستند و از آن خشنود مي شوند و از پستى و فرومايگى متنفرند. بسياري از مشکلات انسان ها، به ويژه جوانان از نداشتن روحيه اعتمادبه نفس و خودباوري، ناشي مي شود و براساس فرمايشات امامان معصوم ترس از ورود به اجتماع و اظهار انديشه ها، نپذيرفتن مسئوليت و بسياري از ناکامي ها و شکست ها عوارضي است که پيامد حقارت و ذلت نفس است.  پيامبر گرامي اسلام در اين باره مي فرمايند: «اگر حاجتى به ديگران داريد، با عزت نفس بخواهيد و خود را ذليل نكنيد». عزت نفس است که به انسان شخصيت و شرافت مي بخشد و انسان را از هرگونه پستي، زبوني و تن دادن به ذلت بازمي دارد. امام حسين(ع) به همه انسان ها درس آزادگي، عزت نفس و داشتن روحيه کرامت نفس را آموخت. در ادامه به مواردي مي پردازيم:

الف) امام حسين(ع) در روز عاشورا در مقابل نبرد با دشمنان اسلام در ضمن سخناني چنين فرمود: «به خدا، قسم آنچه را از من مي خواهند(تسليم شدن) را نخواهم پذيرفت. هيهات كه من جانب ذلت را بگيرم، اين را خدا و رسول و دامان هاي پاك عترت و جان هاي غيرتمند و باعزت نمي پذيرند. هرگز اطاعت فرومايگان را بر شهادت كريمانه ترجيح نخواهم داد».

ب) امام حسين(ع) در سخناني مي فرمايد: عبيدالله بن زياد مرا در پذيرش يکي از دو راه، مجبور کرده است؛ بين مرگ و ذلت، اما هيهات که ما ذلت و خواري را بپذيريم. خداوند، رسول او، مومنين و دامن هاي پاک و غيرتمندان بر ما نمي پسندند که اطاعت فرومايگان و پس فطرتان را بر مرگ باعزت و شرافتمندانه ترجيح دهيم.

ج) هنگامي که مي خواستند به زور از امام حسين(ع) براي يزيد بيعت بگيرند، ايشان با رد درخواست آنها اين گونه فرمود: «به خدا سوگند، نه دست ذلت به آنان مي دهم و نه چون بردگان تسليم حکومتشان مي شوم».

6- عفاف و حجاب

يکي از ضروريات دين مبين اسلام، حفظ حجاب و پوشش شرعي بانوان است. همچنين حفظ ديدگان زن و مرد از نگاه نامحرم از واجبات بوده و قرآن به صراحت به آن پرداخته است. كـرامـت انـسـانـي زن، در سـايـه عـفاف او تامين مي شود. حجاب يكي از احكام ديني است كه بـراي عـفـيـف سـاختن و پاكدامني زن و حفظ جامعه از آلودگي هاي غيراخلاقي تشريع شده است. يکي از اهداف نهضت عاشورا، احياي ارزش هاي ديني بود و در سايه آن حجاب و عفاف زن مسلمان نيز جايگاه خود را يـافـت و امـام حـسـيـن(ع) و زيـنـب كـبـري(س) و دودمـان رسـالت، چـه بـا سخنانشان و چـه با نحوه عملشان، يـادآور ايـن گـوهـر نـاب شدند. براي زنان، زينب كبري(س) و خاندان امام حسين(ع)، الگـوي حـجـاب و عـفـاف هستند. آنها در عـين مشاركت در حماسه عظيم عاشورا و اداي رسالت حساس و خطير اجتماعي، متانت و عفاف را هم مراعات كردند و اسوه همگان شدند. براي نمونه به موارد ذيل اشاره مي کنيم :

 الف) همچنين حضرت زينب(س) در کاخ يزيد خطبه اي بي نظير ايراد کرد و درباره حجاب فرمود: «آيا اين عدالت است که همسران و کنيزان خودت را در پشت پرده ها قرار داده اي، ولي دختران رسول خدا(ص) را به عنوان اسير روانه کرده، پرده هاي حرمت آنان را دريده، چهره هايشان را آشکار ساخته اي و زير سلطه دشمنان از شهري به شهري مي گرداني، آن گونه که مردم شهرها، آبادي ها، قلعه ها و بيابان ها به آنان مي نگرند و دور و نزديک، چهره آنان را تماشا مي کنند؟

 

نويسنده: (حجت الاسلام و المسلمين، سلطان علي مردادي)

 

شعر آیينی

برداشتي از درد دل هاي بيشتر اسيران روزمرگي هاي امروز كه توسط دام هاي رنگارنگ دنيا از وادي عشق حضرت اباعبدالله(ع) دور افتاده اند:

قد مي کشيد آهسته، بي جنجال با من

عشق شما در سينه ام هر سال با من

در تکيه ها بوديم شب هاي محرم

احمد، سياوش، قاسم و اقبال با من

 يک شال سبز کربلايي داشتم که

دعوايشان مي شد سرِ آن شال با من

 گشتند در برپايي هيات شريك آه

آن دوستان اهل شور و حال با من

 خرج برنج نذري اش با بچه ها بود

بشقاب و ديگ و قاشق و چنگال با من

 گفتند تا من نوحه خوان باشم و خواندم

طي شد محرم ها بر اين منوال با من

 خوشحال بودم که دمي همراه مي شد

دل هاي از عشق تو مالامال با من

تا آنكه رَأْسَت را شبي در خواب ديدم

من بودم و آن قبله آمال با من

ديدار رويت بر سر ني کرد آن شب

کاري شبيه ذکر «حَوِّل حال...» با من

 از غربت و تنهايي ات هرچند گفتند

چشمانتان بي هيچ قيل وقال با من،

همراه شد نور اميدي ماورايي

با ديدنت در اوج استيصال با من

 باقي نماند از بار دنيا با نگاهت

حتي به قدر كمتر از مثقال با من

 گفتم: «شکسته بال من...»گفتيد: خاموش!

خود را رها کن در هوايم، بال با من!...

 اسب تو تنها بود و گويي حرف مي زد

بانگ غم انگيز تو از گودال با من

با ديدنش آقا نمي داني چه ها کرد

آن قطره هاي خون روي يال با من!...

 اما ربود آن حال خوش را تا نسازد

اين سرنوشت رو به اضمحلال با من؟

 دنيا الک کرد و کسي از عاشقانت

باقي نمانده کنج اين غربال با من

آقا شما كه خوب مي داني چه کرده،

اين روزگار وحشي دجال با من!

 پس دستگيرم شو كه اينجا بعد يك عمر،

من ماندم و يک مشت کور و لال با من!...

شعر از: مهدي ناصريان، شرکت پالايش نفت بندرعباس