نقش اوليا و معلمان در دعوت به نماز (بخش اول)

راه یافتن به خلوت عبودیت

زندگي پاکيزه هنگامي به دست خواهد آمد که انسان دل خود را با ياد خدا زنده نگه دارد  تا به کمک آن بتواند با همه جاذبه هاي  بدي و فساد مبارزه و دست شيطان هاي دروني و بروني را از سر خود کوتاه کند. توفيق اين ذکر و حضور هميشگي، فقط به برکت نماز به دست مي آيد. نماز در حقيقت، پشتوانه استوار و ذخيره تمام نشدني است که آدمي را در مبارزه با شيطان نفس که همواره او را به پستي و زبوني مي کشاند و شيطان هاي  قدرت که با زر و زور و  تزوير او را وادار  به ذلت و تسليم مي کند، ياري مي رساند و محکم ترين و کارسازترين وسيله اي است که انسان ها در آغاز راه، رابطه خود را با خدا با  آن استوار مي کنند و برجسته ترين اولياي خدا نيز بهشت خلوت انس خود با محبوب را در آن مي جويند. در سلسله مطالب پيش رو کوشيده ايم تا برخي نقش هاي اوليا و معلمان را در دعوت فرزندان مان به نماز پي جويي کنيم.

لازم است براي روبه رو شدن با سردرگمي هاي زندگي و پيش گيري از انحراف هاي اخلاقي و رفتاري خود و افراد خانواده به ويژه فرزندان، از سرچشمه رحمت الهي نماز جام برداريم، زيرا فرزندان، امانتي الهي هستند که  به پدر و مادر سپرده شده اند.  قلب آنها در کودکي و نوجواني پاک، ساده و بي پيرايه است، آن چنان که پذيراي هر نقش و رو کننده به هر سو هستند. پس چه بهتر که از همان آغاز، نقش نماز را در دل و جان فرزند پديد آوريم و او را از گزند شيطان در امان بداريم.

پیشینه نماز در ادیان مختلف

نماز از چه زمانى به وجود آمد؟ آیا از اول خلقت بر انسان واجب بوده یا تنها مسلمانان مامور به آن بوده اند، اگر وجود داشته، كیفیت و كمیت آن چگونه بوده است؟ یكى از چیزهایى كه همه پیامبران الهى به آن دعوت مى كردند «پرستش خداوند» است. قرآن كریم در آیه 72 سوره مائده از زبان پیامبران نقل مى كند كه به امت ها یشان مى گفتند: «اعْبُدُوا اللَه؛ خدا را پرستش كنید». اصل عبادت و پرستش خداوند در همه شریعت هاى الهى وجود داشته، ولى شكل و كیفیت آن متفاوت بود.از قرآن كریم این برداشت وجود دارد كه نماز در امت هاى پیشین هم بوده است؛ همه پیامبران از حضرت آدم(ع) تا حضرت خاتم (ص)نماز مى خواندند، اما از چگونگى آن اطلاع دقیقى در دست نیست.خداوند متعال در آیه 14 سوره طه، خطاب به حضرت موسى(ع) مى فرماید: « إِنَني‏ اَنَا اللَهُ لا إِلهَ إِلاَ اَنَا فَاعْبُدْني‏ وَ اَقِمِ الصَلاةَ لِذِكْري: من «الله» هستم، معبودى جز من نیست؛ مرا بپرست و نماز را براى یاد من بر پادار».  همچنین قرآن كریم در آیه 31 سوره مریم به نقل از حضرت عیسی(ع) مى فرماید: وَ جَعَلَني‏ مُبارَكا اَيْنَ ما كُنْتُ وَ اَوْصاني‏ بِالصَلاةِ وَ الزَكاةِ ما دُمْتُ حَيا؛ و مرا وجودى پر بركت قرار داده، هر كجا باشم و [خداوند] مرا به نماز و زكات توصیه كرده، مادامى كه زنده ام.از این آیات شریف روشن مى شود كه نماز در مكتب دو پیامبر بزرگ الهى ـ موسى و عیسى (علیهم السلام) وجود داشته همان گونه كه در مكتب دیگر پیامبران بوده است، چنان كه درباره حضرت شعیب(ع) در آیه 87 سوره هود آمده است: قالُوا يا شُعَيْبُ اَصَلاتُكَ تَاْمُرُكَ اَنْ نَتْرُكَ ما يَعْبُدُ آباؤُنا گفتند: اى شعیب! آیا نمازت به تو دستور مى دهد كه آنچه را پدران مان مى پرستیدند، ترك كنیم... . هیچ شریعت و دینى از نماز جدا نبوده گرچه صورت ظاهرى آن تفاوت داشته است. زرتشتیان، پنج نماز دارند كه هنگام طلوع آفتاب و ظهر و عصر و اول شب و هنگام خواب بپا مى دارند. یهودیان در ساعت سوم و ششم و نهم روز و اول و آخر شب و هنگام تناول غذا، دعاهایى دارند. مسیحیان، روز یك شنبه و برخى روز شنبه در كلیسا جلسه دعاى دسته جمعى تشكیل مى دهند.كیفیت و كمیت نماز در شریعت اسلام با شرایع پیشین متفاوت است، لكن در بیشتر آن آیین ها، سجده جزیى از این عبادت محسوب مى شود. علاوه بر تشریع نماز در ادیان الهى، بت پرستان نیز در برابر بت هایشان، وِردهایى مى خوانده اند. اعراب جاهلى هم در مقابل كعبه مى ایستادند و با كف زدن و سوت كشیدن اظهار عبادت مى كردند. در آیه 35 سوره انفال در این باره آمده است: وَمَا كَانَ صَلاَتُهُمْ عِندَ الْبَیْتِ إِلاَ مُكَآء وَتَصْدِیَة؛ و نماز و دعاى آنان نزد آن خانه جز سوت كشیدن و كف زدن نیست. نتیجه آن که اصل نماز و عبادت در تمامی ادیان الهی وجود داشته ولی کیفیت و کمیت نماز در دین اسلام با ادیان گذشته تفاوت های دارد که علت اساسی آن تحریفاتی است که در بسیاری از ادیان سابق صورت گرفته است.

انسان به دنبال نیایش

انسان در جست و جوی نامتناهی است و این میل نشانه بارزی است از یک وجود نامتناهی. انسان در هر امری سراغ نامتناهی می رود و نامتناهی حقیقی خداست. وقتی انسان سجاده ای می افکند و به نماز می ایستد، در حقیقت در مقابل آن نامتناهی سجده می کند، در برابر حیات، زیبایی، علم و قدرت نامتناهی که در این دنیا پیدا نمی کند.سرگشتگی همه در دنیا به علت آن است که نیازهای نامتناهی را سراغ امر متناهی برده اند و آن معیشتی که قرآن می فرماید، تجلی همین سرگشتگی است.  همان سردرگمی انسان غربی که با همه ترقیات و کشف ستاره ها و ماه و سفر به فضا باز به آن مبتلاست. این همه بیماری ها و گرفتاری ها نیز برای این است که ازاین نامتناهی حقیقی غافل اند و آ ن میل نامتناهی را متوجه امر محدود کرده اند.

فرصت شگفت انگیز نماز

نماز پروازگاه روح، جویبار تطهیرکننده قلب، روشنایی چشم عارفان، تکیه گاه مطمئن سالکان و رهپویان و پشتوانه آرامش و تسکین روان انسان است. فرصت نمازگزاردن، بهشتی است که انسان برای اعتلا و انبساط درون خویش می آفریند. آسمانی است که پذیرای بال های پرواز است و کشتی نجاتی است که از موج خیز حادثه ها به ساحل فلاح و سلامت می رساند. گسترش فرهنگ نماز، تضمین مصونیت، تعالی و بندگی و همدلی و یگانگی جامعه است. اگر در محیط خانواده، فرهنگ نماز گسترش و ژرفا یابد، اگر ترنم نماز فضای خانواده را معطر و متبرک سازد، اگر کودکان و فرزندان، پدر و مادر را مقید و معتقد به نماز بیابند، بی هیچ تردید آنان نیز الگوی خویش را از خانواده خواهند گرفت و انس و الفت با نماز خواهند یافت که ره آورد آن پرهیز از منکر و فحشا و گریز از آلودگی و همسایگی با پاکی و تهذیب و صفا و صداقت خواهد بود.

اگرچه در فضای زیستن، بیشتر انسان ها به ظواهر و مادیات توجه دارند، ولی با کمی تامل و درنگ، به روشنی مشخص خواهد شد، آنچه در رتبه ای از اهمیت خاص، برای هر انسان آگاه و یا حتی کم توجه قرار دارد، مساله معنویت و بعد روحانی زندگانی است و صد البته این انعطاف به سوی ضلع معنوی و بعد روحانی، یک تاثیرگیری از سوی فطرت انسانی است. بنابراین باید گفت: «معنویت اصلی ترین ضلع حیات انسان است». به طور مثال، محبت آدمی به همنوع خود، بغض انسان از دشمن خویش، میل به زیبایی و... همه اینها گزینه های برتر هر شخص، با هر عقیده و سلیقه فکری و ملی است. به همین علت امور معنوی و روحانی، در فضای حیات آدمی نه محو می شودو نه کم رنگ خواهد شد؛ بلکه مورد انحطاط و یا اشباع کاذب قرار خواهد گرفت. به بیان دیگر، آنچه سبب گریز از راه صحیح پرداختن به امور معنوی و روحانی می شود، ناتوانی انسان از درک و دریافت لطایف راهبردی و راهکارهای درست ارضای معنوی؛ احساس عدم شناخت از امور روحانی و حتی سستی در اندیشه در آن امور است. زیرا ارتباط محسوس و نزدیک با صنعت و وسایل تکنیکی و... به تدریج و آرام، انسان را به تن آسایی و سستی می کشاند و او را به امور ماشینی عادت می دهد و از پرداختن به مسائل مهم حیات دور می کند. این رفاه طلبی کاذب و تن آسایی مخرب، حرکت در راه صحیح امور معنوی را کند و اعتبار و ارزش اجرای آن را دستخوش تحریف خواهدکرد و چه بسا به پذیرش جایگزین مخرب آن بینجامد، که در این صورت انسان متفکر و فعال به موجودی شبیه زنده که فقط تماشاگر فعل وانفعال و نقل و انتقال طبیعت و محیط است، تبدیل می شود و آن گاه که در مسائل مادی چنین می شود، در امور معنوی جای هیچ پرسش و تعجبی نمی ماند.

 

برقراري يک خانواده پايدار (بخش سوم)

افزایش کیفیت بهداشت روانی

خانواده در دين اسلام جايگاه بسيار رفيعي دارد و يکي از اصلي ترين پايگاه هاي معنوي زندگي بشر است. از اين رو پايداري خانواده در دين مبين اسلام اهميت بسيار بالايي دارد. در دو شماره گذشته از لزوم و شرايط ايجاد يک حانواده پايدار سخن گفتيم و در اين بخش نيز با شما هستيم تا راه رسيدن و حفظ و نگهداري خانواده را  بررسي کنيم.

مقابله با فقر عاطفی

برخورداری از پیوندهای عاطفی عمیق با خانواده در تسکین اضطراب های روحی و دست یافتن به آرامش روانی بسیار موثر است. فقر عاطفی مشکلات فردی و اجتماعی زیادی با خود به دنبال می آورد. خداوند در آیه 21 سوره روم می فرماید: «از نشانه های پروردگار آن است که از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنار آنان آرامش بیابید و میان شما دوستی و مهربانی نهاد در این نشانه هایی است برای گروهی که تفکر می کنند.» در عمل دیده می شود متاهلان کمتر به ناسازگاری های اجتماعی، بیماری های روانی از جمله خودکشی و انحرافات جنسی دچار می شوند در صورتی که بین مجردان فراوان تر است.

تاخیر نینداختن در ازدواج

تشکیل ندادن خانواده به ویژه در دختران مسن، اضطراب هایی مانند پر اشتهایی، اختلالات خواب و بسیاری از اختلالات روانی را پدید می آورد. احساس تنهایی و نیاز به شریک زندگی، دختران را دچار اضطراب درونی می سازد. ازدواج نکردن و بالا رفتن سن معمولا در دختران باعث ایجاد نیروی پرخاشگری می شود. به طوری که اکنون بحران های روانی در زنان مجرد یک اصل پذیرفته شده است. در جلد چهارم از مجموعه مقالات قرآن و طب در این باره آمده است:. خانم «آنت باران» روان شناس در یکی از نشریات لس آنجلس تایمز 1986 عنوان می کند که بیشترین مراجعه کنندگان به روان شناسان را زنان مجرد تشکیل می دهند که تعداد آنها مرتب درحال افزایش است.

اجتماعی شدن

اولین پایه های اجتماعی شدن در محیط خانواده پی ریزی می شود. در تعریف بهداشت روانی بر توانایی انعطاف پذیربودن فرد در موقعیت ها، توانایی کامل برای ایفای نقش های اجتماعی، سازگاری با انتظارهای اجتماعی، تعادل بین نیازهای غریزی و الزام های اجتماعی و ... تاکید شده است. بنابراین سازگاری با محیط اجتماعی از شرایط اصلی بهداشت روانی است و پایه های آن در خانواده گذاشته می شود. احمد صادقیان در کتاب «قرآن و بهداشت روان» در این باره معتقد است:  هیچ نهادی به اندازه خانواده در این زمینه اثر بخش نیست.

اهمیت بهداشت روانی در قرآن 

اهمیت نقش بهداشت روانی در خانواده در آیه 6 سوره تحریم روشن می شود، آنجایی که درباره خانواده می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید خودتان و خانواده های تان را از آتشی که هیزم آن مردمان(گنهکار) و سنگ ها هستند، حفظ کنید». در آیه ای که ذکر شد، خداوند به افراد توصیه می کند خود و خانواده هایشان را از گناهان و میل سرکشی که موجب آثار بد اخروی می شود، نگهداری کنند و نگاهداری خانواده به تعلیم و تربیت و امربه معروف و نهی از منکر و فراهم ساختن محیطی پاک و خالی از هرگونه آلودگی در فضای خانه است. آیت الله العظمی مکارم شیرازی در این باره در جلد 24 کتاب تفسیر نمونه در این باره بیان می دارد که این برنامه ای است که باید از نخستین سنگ بنای خانواده یعنی از مقدمات ازدواج و سپس نخستین لحظه تولد فرزند آغاز و در تمام مراحل با برنامه ریزی صحیح و با نهایت دقت دنبال شود و به تعبیر دیگر حق زن و فرزند تنها با تامین هزینه زندگی و مسکن و تغذیه  آنها حاصل نمی شود، بلکه مهمتر از آن تغذیه روح و جان آنها و به کار گرفتن در اصول تعلیم و تربیت صحیح است.

*نويسنده: محمد سلطان مرادي، امام جماعت بهداشت و درمان صنعت نفت شمال شرق

 

   شرح احاديث اخلاقي   درس خارج فقه   مقام معظم رهبري

راه استجابت دعاهای انسان

امام صادق (عَ) فرمودند:

 اِذا اَرادَ اَحَدُکُم اَن لا یَساَلَ اللهَ شَیئا اِلا اَعطاهُ فَلیَیاَس مِنَ الناسِ کُلِهِم. «هر گاه یکی از شما بخواهد که هر چه از خدا طلب میکند به او عطا نماید می بایست از تمامی مردم مایوس باشد»

منبع: امالی طوسی، مجلس دوم، ص ۳۶

 

 حفص بن غیاث [یک] قاضیِ عامی است، ولی از اصحاب حضرت امام صادق(ع) است و روایت هایی دارد و ثقه هم هست. چیز خیلی خوبی است دیگر که انسان وضعی داشته باشد که هر چه از خدای متعال طلب کرد، خدا به او بدهد؛ یعنی دعاهایش همه مستجاب بشود. [حضرت می فرماید:] اگر می خواهید به یک چنین موقعیتی، فرصتی، نعمت بزرگی دست پیدا کنید راه دارد؛ راهش این است: امیدت را از غیر خدا قطع کن! اگر این طور شد، آن وقت هر چه از خدا خواستید، خدا به شما خواهد داد. بله، ممکن است انسان یک چیزهایی را از خدای متعال طلب می کند که دست یافتن به آن چیزها به ضرر او است؛ اتفاق می افتد. گاهی ماها دنبال یک چیزی می رویم که اگر دستمان به آن چیز برسد، به ضرر ما است؛ خودمان نمی دانیم. خدای متعال در این طور مواقع -در مواردی البته، نه همیشه- اگر لطف کند، تفضل کند، نمی گذارد، عایقی درست می کند بین ما و دست یافتنِ به آن چیز که دست پیدا نکنیم. گاهی انسان از این قبیل چیزهایی را که دوست دارد اما برایش نافع نیست، مضر است از خدای متعال می خواهد، خدای متعال هم نمی دهد، عدمِ استجابت حاجت و استجابت دعا، گاهی اوقات به خاطر این است؛ وَالا اگر این نباشد، هر چه از خدای متعال بخواهید، خدا به شما خواهد داد؛ شرطش این است که چشمِ طمع به دست مردم نداشته باشید! نه فقط در مورد پول و پَله؛ بعضی ها چشمشان به دست مردم است راجع به پول؛ بعضی ها نه، مسئله شان مسئله پول نیست، مسئله مقام است، مسئله خواسته های گوناگون زندگیِ انسان است، می گویند: «فلانی باید کار من را درست کند»! این جور است دیگر. بنده سال ۴۲ زندان بودم، داشتیم با خیال راحت زندان می گذراندیم، یعنی مشکلی نداشتیم، عادت کرده بودیم؛ یکی آمد گفت که بنا است شما روز شنبه آزاد بشوید! یک هیجانی در ما به وجود آمد که عجب! شنبه بنا است آزاد بشویم و گفتیم آیا آزاد می شویم؟ نمی شویم؟ با خودم قبلا این جور فکر کردم، گفتم اگر من شنبه آزاد بشوم این به خاطر این است که فلانی  -یک کسی در نظرم بود- رفته پیش فلان آقا و وساطت کرده، او هم به دستگاه گفته و مثلا وسیله آزادیِ ما را فراهم کردند؛ پیشِ خودم یک چنین توصیه ای به نظرم رسید که کسی رفته توصیه کرده و این جور چیزها. گفتم حالا تفالی بزنم به قرآن؛ تفال زدم، این آیه آمد: فَلا یَستَطیعونَ تَوصیَة وَ لا اِلی اَهلِهِم یَرجعون. امید به غیر خدا که انسان می بندد، این جوری است دیگر: لا یَستَطیعونَ تَوصیَة وَ لا اِلی اَهلِهِم یرجعون. و همین جور هم شد؛ روز شنبه آزاد نشدیم و بعد هم معلوم شد که اصلا آنچه من در ذهنم بوده که فلانی به فلانی سفارش می کند، توصیه می کند، اصلا اتفاق نیفتاد.