تلاش شبانه روزي نيروي انساني

اين تاسيسات متشکل از 34 نيروي رسمي و 28 پيمانکار در چهار واحد عملياتي است که نفرات به شکل اقماري در حال فعاليت هستند. کارخانه فراورش نفت که بخش عظيم اين کارخانه است و واحد تثبيت نفت خام، شيرين سازي و.. که نفرات  به شکل نوبت کار مشغول فعاليت هستند. نگراني نيروهاي اين مجموعه، بازنشسته شدن نفرات قديمي و سخت شدن جذب نيرو است. شيباني در اين باره معتقد است: صنعت نفت با تورم نيروي پيمانکار مواجه شد، اما اين حجم از نيرو به شکل مناسبي تقسيم نشد. او مي گويد: معتقدم در توزيع نفرات بايد سهم بيشتري براي واحدهاي عملياتي در نظر گرفته مي شد که متاسفانه بيشتر به سمت بخش هاي ستادي تقسيم شدند و واحدهاي عملياتي در شرايط موجود به طور مداوم با بازنشستگي مواجه هستند که اين مساله مشکل آفرين خواهد بود. البته بايد اين نکته را هم يادآوري کنم که به دليل استرس بالا و خطر موجود در واحدهاي عملياتي، استقبال کمتري از حضور در اين مجموعه ها مي شود.

 

 

از کدام خطرها و حساسيت کار مي گوييم؟

حال ممکن است اين سوال پيش بيايد که اين دسته از واحدها با چه خطرهايي مواجه هستند. براي پاسخ به اين سوال بهتر است ابتدا اهميت و حساسيت اين مجموعه را مورد اشاره قرار دهيم. اين کارخانه دريافت کننده نفت چهار سکوي نفتي کشور است و همين موضوع اهميت و حساسيت آن را نشان مي دهد. مي دانيم که با توجه به قدمت صنعت نفت ايران و قديمي بودن دستگاه ها و تجهيزات، نيازمند مراقبت ويژه است که اين حساسيت کار را در اين بخش افزايش داده است. يکي از نفرات شاغل در اينجا مي گويد: کسي که در کار اداري است اين استرس ها را ندارد، ما در زمان استراحت هم آماده به کار هستيم. نيروهاي شاغل در بخش بهره برداري و نيروگاه در 14 روز کار خود، يک هفته شب کار هستند که از ساعت 18 غروب تا 6 صبح است و ساعت روز کارها هم يکنواخت از 6 صبح تا 18 عصر است. شيفت هايي که با توجه به بيخوابي از نظر روحي، رواني آنها را متاثر کرده است. حساسيت کار نيز با توجه به مرتبط بودن با توليد، خطرات خاص خود را دارد. از جمله نفت خام و گاز که با ميزان بالاي هيدروسولفوري همراه است. گفته مي شود در نقاطي از کارخانه فراورش گاز با 40 هزار (ppm)H2S وجود دارد که نشت آن در لحظه بسيار خطرناک است؛ از اين رو هر يک از نفرات بايد مراقبت هاي موردنياز ايمني و... را در نظر داشته باشند.

 

سختی کار اقماری با عشق آسان می شود

کسي که تحت عنوان اقماري در نقاط مختلف عملياتي صنعت نفت مشغول فعاليت است، هميشه با استرس دوري از خانواده مواجه است. اين موارد در همه بخش هاي نفت وجود ندارد و تنها کساني که به شکل اقماري مشغول فعاليت هستند، سختي آن را درک مي کنند. در اين شکل از زندگي، بيشترين بار مسووليت زندگي با همسران کارکنان اقماري است. با کارکنان اين مجموعه در اين مورد که صحبت مي کنم، مي گويند: بعد ديگر اين مساله اين است که نبودن اقماري مساوي با قطع توليد است که تبعات زيادي دارد. با اين توضيحات تاکيد مي کنند که ما پاي کار ايستاده ايم. در اين ميان آنچه بايد به آن توجه شود، بازنشسته شدن قديمي ترهاي نفتي است که بدون شک هرچه پيش مي رويم، خالي شدن اين نسل بيشتر احساس مي شود، اين را يکي از قديمي هاي نفتي اشاره کرده و مي گويد: نسل جديد متفاوت تر است. شيباني معاون، اين مجموعه متولد 1339 و اهل شيراز است. با مرور فعاليت خود از گذشته تا امروز مي گويد: سال 63 که به اينجا آمديم، يک منطقه جنگي بود، شبي دو بار با صداي آژير قرمز بيدار مي شديم و همزمان با صداي توپ هاي ضدهوايي به سنگر مي رفتيم و مشغول فعاليت بوديم. از نظر غذا، مسائل رفاهي و... شاهد حداقل امکانات بوديم. با وجود اين احساس همدلي و اميدواري به آينده، دلبستگي به کار و تلاش بسيار زياد بود و دوري از خانواده با وجود شرايط سخت جنگي کمتر احساس مي شد. او ادامه مي دهد که جامعه با نسل جديدي مواجه است. خيلي ها مي آيند و درخواست انتقال مي دهند. شرايط اقماري را هر کسي تحمل نمي کند. از تلخي و سختي اقماري که مي پرسم، توضيح مي دهد: ما در شادي و غم هاي خانواده نبوده ايم. از نظر اجتماعي در جامعه نيستيم، بعد از هر 14 روز هم که به خانواده و مردم بازمي گرديم مثل غريبه ها هستيم. چون کنار خانواده نيستيم، هميشه احساس مي کنيم به آنها بدهکار هستيم. مي پرسم پس چرا در اينجا مانديد و به کار ادامه داديد، که مي گويد: اين يک ديوانگي و عشق به کار است که ادامه دارد. پيام او به نسل جديد اين است که قدر اين فرصتها را بدانند بي تفاوت نباشند. ما به خانواده، جامعه و سازمان تعهد داديم و بايد پاي آن بايستيم. يا به اقماري تن ندهيم و اگر آمديم، پاي کار باشيم. وقتي طرح اقماري را پذيرفتيم پس از عمرمان خوب استفاده کرده و سعي کنيم بهترين نحو خدمت کنيم.

 

با دلگرمی خانواده اقماری باقی ماندیم

داور شاه محمدي که با 30 سال سابقه کار رياست اين کارخانه را عهده دار است، اشاره مي کند: کار ما عملياتي، پر استرس، خطرناک و پراز مخاطراتي است که هميشه اپراتورها با آن مواجه هستند.  اوضاع کار را که مي پرسم، مي گويد: اوضاع مطلوب است اين مهم حاصل تلاش و کمک همکاران است که با سختي، عشق و علاقه کار مي کنند و اين فعاليت را با افتحار انجام مي دهند. او با اشاره به شيفت هاي شبانه روزي در اين کارخانه يادآوري مي کند که قطعا عشقي در آن هست. او مي گويد: همکاران جديد ابتدا وقتي به اينجا مي آيند، وقتي با سختي کار آشنا مي شوند و يک مقدار کمبودها، دوري از خانواده را مي بينند، اينجا نمي مانند.

 به خاطر همين آنها که مي مانند، حتما به شما مي گويم که عشق به کار دارند، چون اين کار سختي است. يکي از فاکتورهاي مهم آن اين است که همسر و خانواده ات همراهت باشند، اگر خانواده اي براي سازگاري با اين کار نداشته باشيد، اينجا ماندن سخت خواهد بود. پشتوانه ماندن در اين شرايط آب و هوا و وضعيت عملياتي اين بود که خانواده هايي داشتيم که از ما حمايت کردند و با دلگرمي آنها اقماري مانديم.

او ادامه مي دهد: با توجه به اينکه بايد نفت را از سکوها دريافت و فراورش کنيم، بخصوص سکوي سلمان که نسبت به آن تعصب ميهن پرستي داريم، هميشه گوش به زنگ هستيم تا اختلال ايجاد نشود.

 

با افتخار می گویم کارمان را دوست داریم

شاه محمدي ادامه مي دهد: به نمايندگي از تمام همکاران بهره برداري خشکي با افتخار مي گويم که ما کارمان را دوست داريم، با علاقه کار مي کنيم، مسايل مالي پرسنلي باعث نااميدي نشده است. اين شعار نيست، حقيقت است. من پيچ و مهره هاي اين تاسيسات را چشم بسته مي شناسم.

 انتظار بهبود وضعيت هم داريم. وضعيت کشور تحريم اوضاع مالي را مي بينيم، اين درک را داريم انتظار بالايي نداشته باشيم. از دور بدون آشنايي با کارمان به ما نجومي بگير مي گويند، اما اينطور نيست. بايد بگويم بسياري از همکاران و نيروهاي اقماري حتي در 14 روز استراحت، شغل دوم دارند. با اميدوارم وضع بهتر شود.

 

از انتخاب شغلم پشیمان نیستم

در اتاق کنترل کارخانه که سال 71 راه اندازي شده است، با سيدمحمدرضا عليزاده، سرپرست اتاق کنترل هم صحبت مي شوم، مهندسي صنايع شيميايي دارد و از اوضاع کار که سوال مي کنم، مي گويد: خدا را شکر؛ با توجه به شرايط جامعه کار کردن در نفت امتياز خوبي است؛ هرچند کار سخت است، اما کار را ادامه مي دهيم و از سويي خانواده هم در اين سختي درگير هستند؛ چون نه آنها مي فهمند چگونه زندگي مي کنند و نه ما. همسرم مي گويد فکر مي کردم به اين شکل از زندگي عادت مي کنم، اما هيچ وقت عادت نخواهم کرد. او درباره سختي کار اشاره مي کند: با توجه به اينکه در بخش بهره برداري مشغول فعاليت هستيم، در 14 روز حضور در اينجا، 7 روز شب کار و و 7 روز روز کار هستيم. 12 ساعت متوالي در محيط کار هستيم و استراحت نداريم و خطر و استرس کاري هم زياد است، با توجه به ترکيبات اسيدي گازها، کوچکترين نشت با از دست رفتن جان پرسنل همراه است. سعيد شکري، اهل ملاير است؛ فوق ليسانس مهندسي شيمي، مسوول نوبتکاري است. او هم بخش سخت کار را دوري خانواده مي داند و با اين حال مي گويد که از انتخاب کار پشيمان نيستم و به کارم علاقه زياد دارم.

 

عملیاتی ها هم بهتر دیده شوند

صحبت از درخواست ها و مطالبات آنان که مي شود، اولويت آن اين است که به کارکنان بخش بهره برداري و عملياتي که مشعل نفت را روشن نگه داشتند، اهميت بيشتري داده شود. يکي از آنان هم اشاره مي کند: کارکناني که در بخش عملياتي مشغول فعاليت هستند، هم از نظر سازماني رتبه پاييني دارند و اصلاح آن در ايجاد انگيزه ما موثر خواهد بود. ديگري هم درخواست افزايش نفرات را دارد و مي گويد به خاطر کمبود نفرات از مرخصي هايمان هم نمي توانيم استفاده کنيم.