زماني که منتظر هماهنگي براي ورود به واحد آيزوماکس بودم، گروهي از دانش آموزان دختري که حدود 9 يا 10 سال سن داشتند، براي بازديد وارد پالايشگاه شدند. آنها براي آگاهي از بخش هاي مختلف پالايشگاه از پله هاي ساختمان مرکزي بالا مي روند و به نرده هايي تکيه مي دهند که در طبقه همکف آن ماکت پالايشگاه قرار دارد. با شور و شوق فراوان به صحبت هاي فردي که پالايشگاه و فرايندهاي مختلف آن را توضيح مي دهد، گوش فرا داده اند، برخي از آنها با کنجکاوي سوالي مي پرسند و يکي ديگر محو پالايشگاه با لوله هاي درهم تنيده شده است. آنها مي گويند بعد از اينکه سر کلاس درس حاضر مي شوند، بايد گزارشي از اين بازديد و آنچه ياد گرفته اند، به معلمشان ارائه کنند.

راوي يک به يک واحدها را توضيح مي دهد تا اينکه به واحد آيزوماکس مي رسد. در توصيف اين واحد مي گويد: «واحد آيزوماکس پالايشگاه بندرعباس، يکي از واحدهاي مهم و سودآور در پالايشگاه هاي کشور محسوب مي شود که مخلوطي از محصولات کم ارزش شامل گازوييل سنگين و برش هاي روغن سبک و سنگين واحدهاي خلأ را به محصولات ارزشمند ميان تقطير، با کيفيت عالي در حد استانداردهاي بين المللي مانند بنزين سبک و سنگين، نفت گاز کم گوگرد و گاز مايع تبديل مي کند. اين واحد به لحاظ ابعاد، بزرگترين تجهيزات را در خود جاي داده است.»

با توضيحاتي که شنيدم، علاقه ام براي بازديد از اين واحد با بزرگترين ابعاد تجهيزات بيشتر شد، نخستين چيزي که توجهم را به خود جلب کرد، پيچ هاي بزرگي بود که نشان از تحمل فشار زياد دارد. امير محمد کبيريان، مسؤول واحد آيزوماکس، يکي از قديمي هايي است که افت و خيزهاي زيادي را در اين واحد تجربه کرده است. او سال 1375 به پالايشگاه بندرعباس آمده و در راه اندازي واحد CCR و کروسين مشارکت داشته و بعد به واحد آيزومايکس آمده و ماندگار شده است، مي گويد: «در اين واحد ماجراهاي تلخ و شيرين زياد داشته ايم. زماني که به اين واحد آمدم، پيشينه اي از آيزوماکس نداشتم. روزهاي نخست، کار يدي و استرس زياد بود. اين مراحل را پشت سر گذاشتيم، همچنين مشکلاتي در مرحله جذب نيرو داشتيم؛ زيرا آنها از قبل خبر داشتند که شرايط کار در اين واحد چگونه است، به همين دليل سعي مي کردند تا گذرشان به اينجا نيفتد. براي رفع اين مشکل بايد جو واحد را تغيير مي داديم. در هر جايگاهي که بوديم، سعي داشتيم بستري براي نيروهاي جديد فراهم کنيم که به کار علاقه مند شوند. در اين ميان يکسري کارها را خودمان انجام مي داديم و ديگران را تشويق مي کرديم تا به دنبال ما بيايند.»

در نظر گرفتن سهميه سفر، باشگاه هاي مختلف و ... از جمله مشوق هايي بود که براي علاقه مندي کارکنان واحد آيزوماکس در نظر گرفته شده بود. با اين کار سعي بر پاک کردن گذشته اين واحد از ذهن ها شد. اکنون ايمني در سراسر اين واحد موج مي زند و امکانات تجهيزاتي و رفاهي نيز در اختيار کارکنان است. مديران اين واحد، سعي کرده اند تا اميد به آينده را در کارکنان خود زنده نگه دارند. به گفته کبيريان، « اکنون واحد آيزوماکس در نقطه اي قرار دارد که شرايط نسبت به گذشته تغيير کرده است. با اين حال محيط صنعتي هميشه يکسري مشکلات روزمره دارد. سعي مي کنيم اين مشکلات را شناسايي و با همفکري اداره هاي ديگر و فناوري هاي جديد برطرف و بستر مناسبي براي نيروهاي مان فراهم کنيم.»

کارهاي واحد آيزوماکس در گذشته بر اساس سعي و تجربه بوده که اکنون کارهاي پرريسک انجام و تجربه هاي لازم کسب شده است. اين تجربه ها از سوي مديران به کارکنان انتقال داده مي شود تا جلوي اتفاق هاي ناگوار گرفته شود. او به يکي از خاطره هاي دوران کاري خود اشاره مي کند و مي گويد: «زمان راه اندازي و بهره برداري از واحد آيزوماکس، خوراک بايد از فيلترهايي رد مي شد؛ اما با مشکلي برخورد کرديم و آن رد نشدن خوراک فيلترها بود که براي راه اندازي، بايد اين مشکل را بر طرف مي کرديم. با ابتکار يکي از کارکنان، راه حلي براي اين مشکل پيدا شد، مدتي خوراک آزمايش و مشکل را بر طرف کرديم. تجربه سختي بود؛ زيرا در ماه هاي تير و مرداد و در اوج گرما اين مشکل پيش مي آيد. ما نسلي از صنعت نفت هستيم که نظام اداري قوي داشتيم. هر کسي در جايگاه خود کارش را انجام مي داد و کسي اجازه نداشت با نفرات بالاتر از خود صحبت کند. دستور مي آمد و بايد انجام مي داديم؛ اما اين روند در واحد آيزوماکس به دليل سختي کار زياد، جوابگو نبود، بايد دوستانه کار را جلو مي برديم، از اين رو سعي کرديم بيشتر به روابط نگاه کنيم تا کار، بنابراين کار را با ايجاد روحيه همدلي و دوستي پيش برديم.»

او مکثي کوتاه مي کند و ادامه مي دهد: «اميدواريم بتوانيم با کارکنان خود ارتباط بيشتر داشته باشيم و در سايه مودت، دوستي و رعايت نکات ايمني، کارهاي اين واحد را بهتر از قبل انجام دهيم.»

استرس کاري بالا

روز  به ميانه رسيده است، گرماي هوا با آنکه در بيشتر مناطق کشور بارندگي و برفي است، خودنمايي مي کند و با نزديک شدن به مخازن، گرماي هوا بيش از پيش احساس مي شود. اين شرايط باعث مي شود تا سختي کار اين واحد را با پوست و استخوان خود لمس کنم. حميد دهقاني پور با 15 سال سابقه کار، يکي از کساني است که در واحد آيزوماکس فعاليت مي کند. به گفته او، «کار اين واحد نسبت به واحدهاي ديگر از نظر دما و استرس متفاوت است، ضمن آنکه صداي زيادي را در واحد داريم و براي کاهش اثرات جانبي از وسايل حفاظتي بيشتري استفاده مي کنيم. اين واحد به اين دليل که با انواع نفت سر و کار دارد، نسبت به واحدهاي تک محصولي ديگر، داراي شرايط سخت تري است. همچنين نوبت کار بودن نسبت به روز کار بودن سخت تر است.»

او مي گويد: «حفظ شرايط ايمني با خودمان است؛ هرچه در اين زمينه آموزش داده شود؛ تا زماني که خودمان نخواهيم، فايده اي ندارد.»

کار با فرهنگ های مختلف

به فاصله هاي منظم، شيرهاي آتش نشاني قرار دارد تا اگر حادثه اي در واحد اتفاق افتاد، در کوتاه ترين زمان ممکن آن را مهار کنند. اين نشان از حساسيت واحد آيزوماکس دارد که کوچکترين خطاي انساني ممکن است بزرگترين حادثه را رقم بزند. با احسان روستا هم صحبت مي شوم. او 5 سال سابقه کار دارد. از سختي کار و شرايط شب کاري صحبت مي کند و مي گويد: «نوبت کاري هاي شب باعث ايجاد ناراحتي در دستگاه گوارش مي شود؛ زيرا زماني که شب کار هستيم، ممکن است ساعت 2 يا 4 صبح گرسنه شويم و چيزي بخوريم. اين کار مشکل گوارشي ايجاد مي کند. با توجه به اينکه از شهر ديگري به همراه همسر خود آمده ام، در نوبت شب همسرم تنهاست و همين موضوع مشکلاتي را برايم ايجاد کرده است. دغدغه ما بيشتر خانواده هاي مان هستند تا بتوانند دوري از خانواده را تحمل کنند.» به گفته او، «همکاران ما از شهرهاي ديگر با فرهنگ هاي متفاوت آمده اند. اين باعث شده با قوميت هاي مختلف آشنا شويم و بدون مشکل در کنار همديگر فعاليت کنيم.»

سخت در عین حال شیرین

در توصيف واحد آيزوماکس بايد گفت که گازوييل توليد شده در اين واحد، مرغوب و در حد يورو 5 است. محصولات آيزوريسايکل و انواع حلال ها به بورس عرضه مي شود. برخي ديگر از محصولات نيز صادر يا در داخل کشور مورد استفاده قرار مي گيرد. از آنجا که اين واحد، تحت فشار بالاي 210 بار در دماي 380 تا 400 درجه فعاليت مي کند، حساسيت را افزايش مي دهد، از اين رو فشار کار به دليل نگهداري و کارهاي تعميراتي بيشتر است. تعميرات بايد با يک نفر از کارکنان ايمني انجام شود تا مشکلي براي کسي به وجود نيايد.  به گفته مجيد بردي زاده، رئيس واحدهاي آيزوماکس و هيدروژن پالايشگاه بندر عباس، «اين واحد سه نوبت کار 20 نفره دارد که بر اساس چارت سازماني از ارديبهشت سال 1399 به چهار نوبت کار 15 نفره تقسيم مي شوند، سر و صداي زياد واحدها و اندازه گيري هاي منظم از سختي هاي کار در اين واحد است. ريسک بالاي کار و شرايط اضطراري باعث مي شود کساني که در واحد فعاليت مي کنند، به هر نشانه اي در محيط اطراف خود حساس شوند. ادامه اين روند باعث رعايت نکات ايمني در زندگي فردي آنها نيز مي شود.» وقتي صحبت از تجربه به ميان مي آيد، مکثي کوتاه مي کند و با مرور فعاليت 22 ساله خود مي گويد: «اولين تجربه کاري ام به واحد CCR باز مي گردد که گفتند سريع خود را براي اسيد پاشي به بالاي برج برسانيم. ديگر توضيحي داده نشد که براي حفظ ايمني خود بايد چه کار کنيم. اسيد به چشمم ريخت و يک هفته درگير بودم که خوشبختانه به خير گذشت؛ اما از آن زمان متوجه شدم که بايد ايمني را در پالايشگاه رعايت کنم. هميشه توصيه ام به کارکنان و کارآموزان اين است که اولويت اول، دوم و سوم آنها رعايت نکات ايمني باشد. اگر ايمني رعايت شود، هم  به خودمان و هم به محيط اطرافمان آسيب نمي زنيم و مي توانيم واحد را نگه داريم. کارمان سخت و در عين حال شيرين است؛ زيرا محصولي توليد مي کنيم که باعث افتخار کشور است.» آموزش همواره يکي از ارکان جدايي ناپذير در هر فعاليتي به شمار مي رود. در هر واحدي علاوه بر کلاس هايي که از سوي مرکز آموزش براي تمامي کارکنان برگزار مي شود، يکسري از آموزش ها نيز از سوي افراد با تجربه صورت مي گيرد. کلاس هاي تئوري در زمينه تجهيزات، فرايند کارهايي است که داخل واحد انجام مي شود، ضمن آنکه در کلاس هاي علمي کارکنان نيز با چگونگي کار يک تلمبه و... از نزديک آشنا مي شوند؛ البته کساني که به عنوان يک نيروي جديد وارد پالايشگاه مي شوند، تا 15 روز اول به داخل پالايشگاه نمي روند تا به طور کامل با محيط آشنا شوند.

آموزش نکات ایمنی

حسن کریمیان، رئیس عملیات نوبت کاری نیز به میان صحبت می آید و می گوید: «واحدهایی در پالایشگاه هستند که از نظر تعداد، مدل دستگاه ها و کاری که به عهده دارند، بسیار متفاوت تر از واحد آیزوماکس هستند؛ اما با استرس این واحد برابری نمی کند. به همین دلیل به کسانی که پای دستگاه ایستاده اند، آموزش های لازم برای رعایت نکات ایمنی داده می شود.» یکی از مشکلات نوبت کاری این است که عید نوروز، شب یلدا، تاسوعا و عاشورا آنهایی که شیفت دارند، به جای آنکه کنار خانواده خود باشند، سرکار هستند. از دیگر عوامل سختی کار می توان به مسافت های دور کارکنان از خانواده های شان اشاره کرد؛ زیرا وقتی برای یکی از اعضای خانواده مشکلی پیش بیاید، کوتاه ترین زمانی که بخواهند خود را برسانند، 8 ساعت است که برخی از شهرها نیز به دلیل بعد مسافت، زمان بیشتری می برد. این مسائل جانبی روی کار و زندگی شخصی آنها تاثیر می گذارد.  همچنین در شهرک های مسکونی خانواده ها با دو یا سه خانواده دیگر در ارتباط هستند، از این رو وقتی وارد جمع بیشتری شوند، رفتاری متفاوت نشان می دهند. مثلا ممکن است وقتی اسباب بازی یکی از فرزندان کارکنان در شهرک خراب شود، بگوید یکی می خرم، اما بچه دیگر که در تهران یا شهر دیگر بزرگ شده، بگوید که آن را درست می کنم.

در شهرهای جنوبی کشور مانند بندرعباس 5 تا 6 ماه از سال هوا خوب است و بقیه سال خانواده ها حتی شب هم به دلیل رطوبت و گرما نمی توانند بیرون بروند و محکوم به خانه ماندن هستند. بنابراین برای تغییر روحیه کارکنان شرکت پالایش نفت بندرعباس برای کارکنان و خانواده های آنها، امکانات سیاحتی و زیارتی مانند زائرسرای مشهد، مهمانسراهای شیراز، کیش و.... فراهم شده است.

گام آخر

هرچند گزارش خود را به پايان رسانده ام و از   نوآوري ها و دلسوزي هاي کارکنان واحد آيزوماکس گفته شد؛ اما کار و تلاش کارکنان زحمتکش اين واحد و ديگر واحدهاي پالايشگاه هاي کشور از جمله بندر عباس در قالب يک گزارش نمي گنجد و بايد بارها و بارها به آن پرداخته شود.  کساني که در اين واحدها مشغول به کار هستند، جان برکفاني به شمار مي روند که قلبشان همواره براي ايران و ايراني مي تپد و تا زماني که خون در رگ هايشان جاري است، سعي و تلاش مي کنند تا چرخ توليد بچرخد  و نسل هاي بعد نيز از اين موهبت الهي بهره مند شوند.