وقت خالی هرروزتان چطور می گذرد؟

زندگي در شهرهاي بزرگ، شلوغ و پرتردد هميشه همراه با اتلاف زمان است. مردم درشهرهاي بزرگ، زمان زيادي را در طول روز از دست مي دهند، زماني که ارزشمند است؛ اما اينگونه برداشت مي شود که نمي توان از اين زمان هاي خالي بين کارهاي روزمره استفاده بهتري داشت؛ زمان خالي که در مسير خانه تا محل کار هستيم، زمان هايي که در مترو، اتوبوس و تاکسي مي گذرانيم، وقت هايي که در نوبت مطب دکتر يا اداره هاي دولتي مجبوريم منتظر بمانيم و بسياري ا ززمان هايي ديگر که جريان زندگي ما را به آن سمت مي کشاند و قابل حذف هم نيستند، اما موضوع مهم اين است که مي توانيم از اين زمان هاي خالي و با ارزش که بدون استفاده مي گذرند، بهره بيشتري ببريم. بسياري از افراد موفق که از 24 ساعت شبانه روز براي انجام فعاليت هايشان استفاده بهينه مي برند، معتقدند که اگر درست از زمان استفاده کنيم، هيچ گاه نمي گوييم که وقت کم آورديم.  بنابراين مهم ترين موضوع در مورد زمان، مديريت آن است. به همين دليل است که پيشنهادهاي زيادي براي استفاده بهتر از زمان هاي کوتاه بين روز و بين کارهاي روزمره پيشنهاد شده است که مي توانيم از آنها استفاده کنيم.

  برنامه های فوق العاده برای آخر هفته

بسیاری از کارهای روزانه ما الزامی نیستند و بهتر است آنها را برای آخر هفته بگذاریم. این برنامه های غیر ضروری ممکن است برنامه روزانه را به هم بریزد یا تمام وقت مان را بگیرد و در نهایت هم کارهای مهم روی زمین بماند. در صورتی که می توان با برنامه ریزی آخر هفته ای، برنامه های غیر کاری و خانوادگی و شاد را از برنامه های کاری جدا کرد.

کتاب های کوچک برای مسیرهای کوتاه

سال هاست که بسیاری از کتاب های پرفروش یک نسخه کم وزن و کوچک جیبی هم دارند تا مخاطب بتواند کتاب را براحتی با خود در مترو، تاکسی و اتوبوس حمل کند. خوب است در زمان خالی که در مسیر خانه تا محل کار یا به عکس هر روز طی می کنیم، از این کتاب های کوچک استفاده کرده یا بخشی از گشتن در فضای مجازی را به خواندن نسخه های دیجیتالی کتاب ها اختصاص دهیم.

تلفن های روزانه را مدیریت کنیم

یکی دیگر از موضوعاتی که وقتمان را در طول روز زیاد می گیرد، تماس های مختلفی است که برای کار و موضوعات اداری یا امور شخصی برقرار می کنیم. چه پشت میز کار و تلفن خانه باشیم یا با تلفن همراه، فرقی ندارد و آنچه از دست می رود، زمانی است که ارزش دارد. بهتر است تماس های شخصی و غیرضروری را برای زمانی که قرار است در مسیری پیاده روی کنیم یا منتظر تاکسی یا اتوبوس هستیم، بگذاریم؛  البته نباید این تماس ها برای مسافران و افرادی که کنارمان هستند، مزاحمت ایجاد کند.

یادآوری ارزشمند بودن وقت برای خود و دیگران

بسیاری از ما دوست داریم برای خانواده و دوستان خود وقت بگذاریم؛ اما بهتر است در بیشتر موارد این وقت گذاشتن با برنامه ریزی باشد. اینکه افرادی یکباره و سرزده بخواهند بخشی از وقت ما را بگیرند، برای یک یا دوبار، اشکالی ندارد؛ اما نباید به یک روند تبدیل شود؛ چرا که برنامه های زندگی ما اولویت دارد.

اولویت گذاری برای کارها

اولویت امور را برای کارهای مهم و فوری بگذاریم تا خیالمان راحت باشد و بعد سراغ کارهایی با درجه اهمیت متوسط و کم برویم. با این اولویت گذاری می توانیم زمان را برای امور دیگر زندگی، بدون استرس و فشار کاری برنامه ریزی و حتی کارهایی را که زاید و اضافی هستند، حذف کنیم.

حواسمان به گردش در اینترنت گرم نشود

معمولا وقتی در اینترنت به دنبال موضوعی کاری می گردیم، ممکن است با موضوعات حاشیه ای دیگر هم مواجه شویم که یکباره ما را از جریان کار دور کند. برای کارهای اجباری روزانه که حتما باید تمام شود، در ذهن خود یک فاصله زمانی اجباری بگذاریم و خود را ملزم کنیم که آن کار تمام شود. این الزام نمی گذارد حواسمان را به کارهای دیگر پرت کنیم.

 

به امید دیدار در آن دنیا

پي ير لومتر، نويسنده و فيلمنامه نويس فرانسوي که به خاطر نوشتن رمان هاي جنايي و خلق شخصيت داستاني فرمانده کامي ورهوفن مشهور است، «به اميد ديدار در آن دنيا» را در سال 2013 نوشت؛ رماني ضد جنگ و متفاوت از آثار پيشين نويسنده که برنده جايزه گنکور شده است. «به اميد ديدار در آن دنيا»، درباره سرگذشت دو سرباز فرانسوي آلبر مايار و ادوارد پريکور است که در آستانه پايان جنگ، حادثه اي باعث آشنايي و همراهي اين دو مي شود. علاوه بر اين دو، نفر سومي هم به نام ستوان هانري پرادل در داستان حضوري پررنگ دارد. داستان از نوامبر 1918 شروع مي شود؛ زماني که شايعه آتش بس جنگ باعث ايجاد صلحي شکننده بين نيروهاي فرانسوي و آلماني شد، اما با اتفاقي که مسبب آن ستوان پرادل است، علاوه بر حملات متقابل دو گروه، آلبر مايار که پي به کار پرادل برده، زنده به گور شده و ترکش يک خمپاره باعت آسيب شديد ادوارد از ناحيه صورت مي شود. در اين ميان و يک سال بعد از پايان جنگ، تصميم دولت مبني بر جمع آوري اجساد کساني که در جنگ کشته شده اند، سازماندهي آماري و سپس دفن همه شان در گورستان هاي مخصوص، داستان را وارد بُعد جديدي مي کند. اتفاقي که راه سوءاستفاده را براي کساني باز کرده و جرقه انتقام گيري را در ذهنشان روشن مي کند… اين کتاب را مهستي بحريني ترجمه و نشر ماهي آن را منتشر کرده است.

 

23 نفر

روايت گروهي از رزمندگان نوجوان ايراني است که در جريان جنگ ايران و عراق در سال 1361 به اسارت نيروهاي عراقي درآمده اند. رضا نوري، مجيد پتکي و عبدالحليم تقبلي، از بازيگران جوان اين فيلم و مهدي جعفري کارگردان و مجتبي فرآورده، تهيه کننده اين فيلم هستند.