شما هم با خودتان حرف می زنید

مشعل بسياري اين گمان را دارند که اگر با خودشان حرف مي زنند، يعني ديوانه شده اند. برخي ديگر هم در مورد ديگران اين تصور را دارند که اگر فلاني با خودش حرف مي زند، يعني مشکل دروني يا رواني دارد و اين ويژگي را به عنواني اشکالي دروني در افراد تلقي مي کنند. در حالي که اين ويژگي در شکل متعادل آن به عکس يکي از ويژگي هاي مثبت براي افراد است تا با آنچه در درونشان وجود دارد، بدون واسطه ارتباط داشته باشند و يا بدون توجه به نگاه هاي بيروني با آنچه واقعا در درونشان است، آشنا باشند و به آن عمل کنند. بيشتر ما گرفتار رعايت قضاوت ديگران هستيم و مي خواهيم همان چيزي باشيم که ديگران از ما تصور مي کنند يا دوست دارند از ما ببينند؛ اما معدود افرادي هستند که  از دوران کودکي و نوجواني با درون خود گفت وگو و از آن براي کنترل دروني استفاده مي کنند. بسياري از مشاوران و روان شناسان معتقدند که اين گفت وگوي دروني مي تواند در صورت نگاه مثبت و سازنده دروني، به تحولات دروني و بيروني زيادي در فرد منجر شود. از آنجا که افکار مي توانند به طور مستقيم روي  احساسات و حالات دروني و بيروني ما اثر داشته باشند، مکالمات و ارتباطات ما با درونمان هم تاثيري مستقيم بر تحولات و اتفاقات زندگي مان خواهد داشت.

اما اين گفت وگوي دروني چيست؟ همه ما تجربه اي  از آن را در لحظات مختلف زندگي مان داشته و داريم. گفت وگوي دروني و صحبت کردن با خود، وضعيتي است که طي ساعت هاي بيداري، به طور طبيعي اتفاق مي افتد، يعني زماني که هوشيار هستيد، افکاري در ذهن شما به جريان مي افتد که شما را براي انجام دادن يا ندادن کاري يا احساسي هدايت مي کند. اين ويژگي با وجود تحليل ها و حالات شخصي يا تهاجمي افراد در لحظات سخت، تلخ يا هيجاني فرق دارد. اين حالت ها مي تواند در يک موقعيت مثبت حمايتي و تاييدي باشد و با کمک جملات انگيزشي يا انجام کارهايي که تقويت کننده اين حس است، در درون خود حفظ شود؛ اما در برخي موارد هم اين گفت وگوي دروني، آلوده به افکار منفي و مخربي است که ممکن است فرد را به مسيري نااميد کننده و نادرست ببرد که بايد جلوي آن را گرفت.

مهمترين مسأله در گفت وگوي دروني اين است که خودمان را در اولويت و اهميت بالايي قرار دهيم و از زبان و ادبيات مثبت و محترمانه درباره خودمان استفاده کنيم، حتي بسياري از افراد براي افکار منفي خود نامي را انتخاب مي کنند و هر زمان که احساس کردند اين حس و حال دروني و افکار، آنها را خسته و نااميد کرده، با صدا کردن اين نام تلاش مي کنند او را براي زماني از درون خود بيرون کنند يا به خواب ببرند.

روان شناسان بر اين باور هستند که با خود حرف زدن مي تواند قدرت اراده را تقويت کرده و به فرد کمک کند تا در مواقعي که مي خواهد کارهاي مشکل يا مهمي انجام دهد، خود را روانشناسي کرده، يا قبل از يک ارائه يا ملاقات مهم اعصاب خود را آرام کند. اين گفت وگوي دروني مي تواند شامل تکرار روزانه برخي جملات باشد. در آيين برخي از اديان شرقي عبارتي به نام «مانترا» وجود دارد که در واقع همان تکرار جملات انگيزشي يا ذکرهاي روزانه است که افراد براي آرامش دروني از آنها استفاده مي کنند. گفته شده که تکرار برخي از اين مانتراها براي گفت وگوي دروني سود زيادي دارد. چنين رويکردي در دين اسلام هم با عنوان ذکر و دعا آورده شده است. ذکرها و دعاهايي که گفته شده با تکرار روزانه آنها دل ها آرام مي گيرد و مي تواند به انگيزه هاي دروني کمک کند. بسياري ديگر از مشاوران تاکيد دارند که اين گفت وگوي دروني مي تواند با تصاوير و نوشته هايي که هر روز در اطرافمان قرار دارد و در معرض ديد و تکرار شدن هستند، به ما کمک کنند. ديدن تصاويري که دوست داريم و رؤيايمان هستند، جملات انگيزشي، الهام بخش و آرامش بخش که روي ميز کارمان قرار مي دهيم، مي تواند اين گفت وگوي دروني را تقويت کند.

اگر تا به امروز تجربه نزديکي از اين گفت وگوي دروني نداشته ايد يا متوجه وجود آن نبوده ايد، توجه تان را به اين دو جمله جلب مي کنم:

گفت وگوي دروني منفي: «واقعا فکر نمي کردم کنفرانسم را خراب کنم! رسما کارم تمومه!»

گفت وگوي دروني مثبت: «من مي تونم اون رو بهتر انجام بدم. من خودم رو براي دفعه بعد آماده مي کنم. شايد لازم باشه يه کم صحبت کردن در جمع رو بيشتر تمرين کنم. دفعه بعد حتما موفق خواهم شد.»

شايد به نظر کاري ساده و غيرکاربردي به نظر بيايد؛ اما همين انرژي مثبت، ساده و تغيير نگاه در يک اتفاق روزمره يا اتفاقي مهم در زندگي، مي تواند تاثيراتي مهم بر ادامه روند زندگي ما داشته باشد؛ اما مهم اين است که بايد در روندي منظم و ادامه دار آن را تمرين کنيم. تمرين گفت وگوي دروني مثبت در هر روز و در همه شرايط، مي تواند به مرور زمان روي رفتار ما نهادينه شود و ما را به فردي با نگاه مثبت و اصلاح شده تبديل کند. مي توان از تجربه بسياري از افراد که اين گفت وگوي دروني را دارند يا شروع کرده اند، استفاده کرد. تکرار برخي از اين جملات را با خودتان شروع کنيد. « امروز يک کار متفاوت انجام خواهم داد»، «هيچ شکستي وجود ندارد،همه چيز به تجربه تبديل مي شود»، « امروز با يکي از ترس هايم رو به رو مي شوم»،« هيچ کاري آنقدرها که فکر مي کنيم، سخت و هولناک نيست»، «امروز لحظات شادي را براي دوستم (پدرم – مادرم – همسرم ) مي سازم»، «امروز توجهي به افکار مردم نمي کنم» و ... به قدرت اين جملات که با خودتان چند بار تکرار مي کنيد، اعتماد داشته باشيد و در روزهايي که لازم است آرامش داشته باشيد، از آنها بهره بگيريد. اگر مراقب افکارمان باشيم و بدانيم چه افکاري را درون ذهنمان مي آوريم، ديگر به ذهن خود اجازه ورود استرس و افکار منفي را نمي دهيم.

 

چه بشنویم

برف

برای برف و حال و هوای روزهای برفی، ترانه های مختلفی ساخته شده که هر کدامشان به روحیات مختلفی نزدیک هستند؛ اما ترانه زیبا و ماندگار «برف» با صدای بابک جهانبخش و ترانه یاحا کاشانی، یکی از دلنشین ترین آهنگ ها برای روزهای برفی است. این ترانه برای شب یلدای سال 92 و تیتراژ یک برنامه تلویزیونی تهیه شد.

 

شعر

حيف!

ميزبان خوبي نبودم

براي اولين دانه برفي

که روي پلکم نشست

براي بعضي

قله جاي فتح است

براي قله

جاي برف

*عباس کيارستمي

 

چه بخوانیم

درمان شوپنهاور

اروين د. يالوم – استاد بازنشسته روانپزشکي دانشگاه استنفورد، روان درمانگر اگزيستانسيال و گروه درمانگر – در کتاب درمان شوپنهاور مانند ديگر رمان هاي خود، با زباني سحرآميز به معرفي انديشه هاي پيچيده فلسفي مي پردازد و در کنار آن فنون روان درماني و گروه درماني را نيز شرح مي دهد. زبان يالوم، زباني شيرين و ساده است؛ اما مسائلي که به آنها پرداخته شده، شامل تمام وجوه علمي است. تاکيد يالوم در بيشتر آثاري که من از او خوانده ام، بر ارتباط اصيل انسان هاست. ارتباط آنها با دنياي فردي و اجتماعي و همين طور تاثير انديشه ها در اين ارتباطات. به همين دليل يالوم به موازات آن به اهميت فيلسوفان و انديشه هاي آنها پرداخته است. او معتقد است که فلاسفه به نحوي درمانگر هستند؛ اما درمانگراني که شيوه اي تلخ دارند و اين روانپزشکان هستند که بايد کمي از تلخي آن بکاهند. بخشي از کتاب: «... برترين خرد آن است که لذت بردن از زمان اکنون را والاترين هدف زندگي قرار دهيم، زيرا اين تنها واقعيتي ا ست که وجود دارد و مابقي چيزي نيست جز بازي هاي فکر، اما مي شود آن را بزرگترين بي خردي هم ناميد؛ زيرا آنچه تنها براي يک لحظه است و بعد همچون رويايي ناپديد مي شود، هرگز به کوششي جانفرسا نمي ارزد...».

اين کتاب را سپيده حبيب ترجمه و انتشارات قطره نيز منتشر کرده است.

 

چه ببینیم

آواز جغد کوچک

اين مستند 72 دقيقه اي را مهدي نورمحمدي به عنوان تهيه کننده و کارگردان در گروه سينماي حقيقت آماده کرده است. اين فيلم روايت دو جغد کوچک است که در ميان هياهوي جنگل و به دور از چشم رقيبان زندگي تازه اي را شکل داده اند؛ اما با ورود انسان،  زندگي جغدها و ... دستخوش تغيير مي شود. مستند «آواز جغد کوچک» مرثيه اي است براي مرگ دسته جمعي پرندگان، بخصوص جغدها به عنوان پرندگاني که در اساطير از آنها به عنوان داناترين پرنده ياد مي شود که روزگاري در بلندترين برج ها و درخت ها آشيانه داشتند.