نگاهی کوتاه  به  فیلم های بخش  مسابقه جشنواره  فیلم فجر (بخش دوم)

شکارچیان سیمرغ

علي بهرامي     با نزديک شدن به ماه بهمن، به بزرگترين رويداد سينمايي کشورمان هم نزديک مي شويم. رويدادي که به نظر برخي از کارشناسان، مهم ترين، وسيع ترين و پرمخاطب ترين رويداد هنري کشورمان محسوب مي شود. تاکنون بناست بيست و يک فيلم به بخش سوداي سيمرغ بيايند و جريان رقابتي سي و هشتمين جشنواره فيلم فجر را رقم بزنند. از صحبت ها و نظرها بر مي آيد که اميدهاي سينمايي ايران در اين جشنواره، خيلي زود خودشان را نشان دهند و فيلم اولي ها بتوانند شگفتي آفرين باشند؛ البته هيچ چيز معلوم و مشخص نيست؛ چون آنچه مي گوييم فعلا همه در حد و گمان و احتمال هايي بر اساس تجربه هاي پيشين برخي از کارگردانان است. بايد روزهاي گرم سينمايي در سردترين ايام زمستان سريع تر از راه برسد تا ببينيم فجر سي و هشتم براي علاقه مندان به سينما چه آورده است؟ در بخش دوم و پاياني نگاه ما به ده فيلم ديگر بخش سوداي سيمرغ را مي خوانيد.

روز بلوا

 بهروز شعيبي از معدود کارگرداناني است که در سينماي ايران بازيگري هم مي کند؛ البته او کار اصلي اش را در سينما با بازيگري شروع کرد و نقش سلمان، پسر حاج کاظم را در فيلم آژانس شيشه اي ابراهيم حاتمي کيا به عهده داشت. حضور پر رنگ شعيبي در تلويزيون را با سريالي چون «تنهايي ليلا» خيلي سريع به ياد مي آوريم و البته در سينما نيز بيش از هر چيز با ايفاي نقش روحاني در فيلم «طلا و مس» به خاطر مي آيد. او در دهه 90 بيشترين آثار سينمايي را ساخته و در برخي از آنها مثل سيانور، بازيگري هم کرده است. «دهليز» و «دارکوب»، دو فيلم سينمايي ديگري است که شعيبي آنها را در دهه 90 ساخته است. اين کارگردان حالا با فيلم «روز بلوا» که چهارمين فيلم بلند سينمايي اش محسوب مي شود، در جشنواره فيلم فجر حضور دارد. چنانچه از تجربه هاي سينمايي شعيبي بر مي آيد، به نظر مي رسد «روزبلوا» به احتمال زياد در جشنواره مورد توجه باشد؛ چرا که شعيبي نشان داده است که اهل پس رفت نيست و هر بار يک تجربه جديد و نوآورانه اي را در قاب هاي سينمايي اش به مخاطبان ارائه کرده است. درباره خط داستاني فيلم«روزبلوا» آمده: «عماد، استاد دانشگاهي خوشنام و يک چهره تلويزيوني مورد توجه است. او ناگهان از سوي پليس با اتهام هايي جدي مواجه مي شود که خود و خانواده اش را در موقعيت پيچيده اي قرار مي دهد.» بازيگران اصلي اين فيلم عبارتند از: بابک حميديان، ليلا زارع، مسعود دلخواه و داريوش ارجمند.

روز صفر

سعید ملکان، کسی که تا کنون به چهره پردازی و تهیه کنندگی در سینمای ایران شهره بود، حالا نخستین فیلم سینمایی بلندش را ساخته است؛ فیلمی که علاوه بر بخش سودای سیمرغ، در بخش نگاه نو نیز حضور دارد. شاید عجیب به نظر برسد؛ اما ملکان تا کنون شش بار برنده سیمرغ بهترین چهره پردازی شده و علاوه بر چهره پردازی فیلم «تختی»، تهیه کنندگی و نویسندگی آن را نیز به عهد داشته است. اطلاعاتی که درباره این فیلم تا این لحظه منتشر شده، نمایی از چند جفت چشم و یک خط داستانی بسیار کوتاه است با عنوان «این فیلم درباره یکی از اتفاقات ملتهب معاصر است.» چیزی که بسیار امیدوارکننده به نظر می رسد و این احتمال بسیار زیاد را به وجود می آورد که فیلم سعید ملکان در جشنواره، فیلم شاخصی باشد و مورد توجه قرار گیرد، تجربه بسیار بالا و متنوع این کارگردان در حوزه های مختلف سینمایی است. ملکان تا کنون نشان داده است که در سینما سلیقه خوبی دارد و برای کارهایش ارزش معنوی خاصی قائل است. امیر جدیدی و ساعد سهیلی، دوبازیگر اصلی فیلم «روز صفر» هستند.

سه کام حبس

سامان سالور، کارگردان فیلم «سه کام حبس» است. کارگردانی که پیش از این، فیلم هایی چون «ساکنین سرزمین سکوت»، «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین»، «ترانه تنهایی تهران»، «به هدف شلیک کن»، «آمین خواهیم گفت»، «سیزده ۵۹» و «تمشک» را ساخته و در میان همه آنها «سیزده 59» مورد توجه منتقدان و علاقه مندان به سینما قرار گرفت؛ البته سالور بعد از 6 سال است که دوباره فیلم ساخته و باید دید که این بار ضعف هایش را پوشانده است یا خیر. سالور، فیلمساز ناتوانی نیست؛ اما هر بار فیلم های این کارگردان با استقبال روبه رو نمی شوند. شاید این بار سالور با پوشاندن نقاط ضعف احتمالی فیلم های قبلی اش بر نقاط قوت فیلمسازی اش تاکید و دقت بیشتری کرده باشد. محسن تنابنده، پریناز ایزدیار و سمیرا حسن پور از بازیگران اصلی فیلم آخر سامان سالور هستند.

سینما شهر قصه

فیلم «سینما شهر قصه» ساخته کیوان علیمحمدی و امید بنکدار است. دو فیلمسازی که تا کنون چهار فیلم مشترک با عنوان های «شبانه»، «شبانه روز»، «ارغوان» و «گیلدا» را ساخته اند؛ چهار فیلمی که می کوشند تا با بهره گیری از فرم های خاص، داستان هایشان را در فضایی کمتر آزموده شده دنبال کنند. این دو کارگردان اگر چه تا کنون مخاطبان زیادی نداشته اند؛ اما می توان گفت که تلاش شان در باز کردن فضایی نوین در فیلمسازی ایرانی در خور تحسین بوده است. نکته دیگر این که فیلم «سینما شهر قصه» در سکوت خبری ساخته شده و هنوز هیچ خط داستانی و محتوای خاصی از فیلم به دست مخاطبان و علاقه مندان سینمای ایرانی نرسیده است؛ اما از پیشینه و تجربه این دو کارگردان می توان حدس زد که فیلم «سینما شهر قصه» هم در همان فضای کاری قبلی آنها قرار دارد. زنده یاد جمشید مشایخی، حامد کمیلی و هدیه تهرانی بازیگران اصلی این فیلم هستند.

شنای پروانه   

فیلم «شنای پروانه» نخستین تجربه کارگردانی محمد کارت است. درباره خط داستانی این فیلم تنها این عبارت ذکر شده است، «در جنوب شهر، شنای پروانه توفان به پا می کند؛ اما آنچه درباره این فیلم پیش بینی می شود، ظهور یک فیلمساز قوی و توانا در سینمای ایران است. بسیاری از کارشناسان با توجه به سابقه فیلمسازی محمد کارت در فیلم های مستند و کوتاهی چون «خون مردگی»، «بختک»، «معلق» «آوانتاژ» و «بچه خور» منتظر دیدن یک فیلم بلند داستانی استاندارد در سینمای ایران هستند. از نکات جالب توجه فیلم «شنای پروانه» این است که رسول صدرعاملی، یکی از کارگردانان موفق سینمای ایران، تهیه کنندگی این فیلم را به عهده دارد. جواد عزتی، طناز طباطبایی، امیر آقایی و پانته آ بهرام از بازیگران اصلی فیلم «شنای پروانه» هستند.

عامه پسند

جشنواره فیلم فجر سی و چهارم، یک فیلم گمنام اما توانا به نام «من» داشت که نام فیلمسازش را در یاد علاقه مندان به سینما ثبت کرد. سهیل بیرقی پس از «من»، فیلم «عرق سرد» را با موضوعی بسیار حساس کارگردانی کرد؛ فیلمی که توانست موفقیت «من» را تکرار کند و چه بسا در فهم اجتماعی و معضلات حقوقی و قانونی ایرانیان در جامعه، کمی پیشروتر از «من» بود. حالا و در جشنواره سی و هشتم فیلم فجر، سهیل بیرقی با فیلمی به نام «عامه پسند» حاضر شده است؛ فیلمی که به بیان برخی منتقدان و کارشناسان سینما، قوی تر و متفاوت تر از دو فیلم دیگر بیرقی از آب درآمده است. فاطمه معتمد آریا، هوتن شکیبا و باران کوثری از بازیگران اصلی فیلم «عامه پسند» هستند. درباره خط داستانی این فیلم، تنها این جملات منتشر شده: «در خلاصه داستان فیلم که برآمده از معنی «عامه پسند» در لغت نامه دهخدا است، آمده: عامه پسند. [م مَ / مِ پَ سَ ] (ن مف مرکب)،آنچه را مردم معمولی پسندند. آنچه را عرف پسندد».

قصیده گاو سفید

بهتاش صناعی ها، کارگردان فیلم «قصیده گاو سفید» است؛ همان کارگردانی که با فیلم «احتمال باران اسیدی» توانست نظر مخاطبان و کارشناسان سینما را به توانایی هایش جلب کند؛ فیلمی که در آبان 1394 در سینماها اکران شد و مورد استقبال قرار گرفت. حالا فیلم دوم صناعی ها وارد بخش سودای سیمرغ جشنواره سی و هشتم فیلم فجر شده است. تقریبا همه منتقدان متفق القول هستند که این فیلم صناعی ها بهتر از فیلم قبلی اش یعنی «احتمال باران اسیدی» خواهد بود. تا اینجای کار امیدواری ها به کارگردانان تازه کار و فیلم اولی و دومی ها خیلی بالاست و علاوه بر صناعی ها، این لیست خیلی بلند بالاست. مریم مقدم، مانند فیلم اول صناعی ها، ایفاگر نقش اصلی زن فیلم «قصیده گاو سفید» است و پوریا رحیمی سام، نقش مقابل او را ایفا می کند.

مردن در آب مطهر

این چهارمین همکاری مشترک برادران محمودی در سینمای ایران در مقام تهیه کننده و کارگردان است. زوج سینمایی که اصالتا افغانی هستند و بتازگی فیلم «شکستن همزمان بیست استخوان» از آنها اکران شده است. نوید و جمشید محمودی، پیش از این فیلم های «چند متر مکعب عشق»، «رفتن»، «روناجان» و «شکستن همزمان بیست استخوان» را با محوریت مشکلات و مسائل خاص مهاجران افغانی تهیه و کارگردانی کرده اند. فیلم هایی که هر کدام از آنها، در استانداردهای قابل قبولی توانستند مخاطبان و علاقه مندان به سینما را راضی نگه دارند. اکنون و در پنجمین همکاری برادران محمودی با نام«مردن در آب مطهر»، به سی و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر آمده است. علی شادمان، ندا جبراییلی، متین حیدرنیا، صدف عسگری، سوگل خلیق و علیرضا آرا، بازیگران اصلی فیلم برادران محمودی هستند. درباره داستان این فیلم در رسانه ها آمده است: «عاشقانه تازه برادران محمودی، قصه چند جوان مهاجر افغان را روایت می کند که قصد رفتن به اروپا را دارند».

مغز استخوان

فیلم «سه ماهی»، نخستین حضور حمیدرضا قربانی در عرصه کارگردانی فیلم بلند داستانی بود. فیلمی که مورد توجه قرار نگرفت و ضعف های داستانی و فرمی بسیار زیادی داشت. قربانی، فیلم دومش را خیلی دقیق تر و بهتر ساخت. «فیلم خانه ای در خیابان چهل و یکم» برادرکشی را از منظری دیگر مورد بررسی قرار داد. فضای انسانی و چالش های اخلاقی نهفته در این فیلم، آن را به یکی از بهترین آثار در حوزه سینمای اجتماعی ایران تبدیل کرد. قربانی پیش از اینکه کارگردانی کند، یکی از تدوینگران پرکار سینمای ایران است و فیلم هایی از جمله دلبری، ترور خاموش، دهلیز، دوباره زندگی و... را تدوین کرده است. قربانی در جشنواره سی و هشتم فجر با فیلم «مغز استخوان» در بخش سودای سیمرغ حضور دارد. پریناز ایزدیار، بابک حمیدیان، بهروز شعیبی، نوید پورفرج و جواد عزتی از بازیگران اصلی این فیلم هستند. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «الان مسأله شما چیه!؟ می خواین بگین قانونی نیست!؟ یعنی اینجا همه چی همیشه قانونی اتفاق می افته!؟ هممون درستیم!؟ هیچکی هیچ غلطی نکرده تا حالا!؟».

من می ترسم

فیلم «من می ترسم» را بهنام بهزادی کارگردانی کرده است. او پیش از اینها سه فیلم در خور تحسین را نیز کارگردانی کرده است. «تنها دوبار زندگی می کنیم»، فیلم نخست او، جوایز بسیاری را از آن خود کرد و نظر منتقدان را بیش از آنچه گمان می رفت، جلب کرد. «قاعده تصادف» فیلم دوم بهزادی نیز سال 1391 اکران شد و به فروش قابل قبولی دست یافت. فیلم سوم او نیز «وارونگی» نام داشت که با پرداخت خوبش هم مورد توجه عموم علاقه مندان بود و هم نظر منتقدان را جلب کرد. بهزادی اکنون با فیلم چهارمش در حالی به جشنواره فجر آمده که در برخی محافل سینمایی گفته می شود از شانس های اصلی برنده شدن سیمرغ است. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «بدیش اینه من وسط کلی شک ام که می خوام برم یا نه، ولی بدترش اینه که صد برابرش مطمئنم نمی تونم بمونم.» الناز شاکردوست، پوریا رحیمی سام، امیرجعفری، ستاره پسیانی، مهران احمدی، پیام یزدانی، مجید جعفری و یگانه رفتاری از بازیگران اصلی فیلم «من می ترسم» هستند.