آرامش در گرو  فهم الهي از جهان

تاکنون در ده شماره گذشته تلاش کرديم تا آرامش را از منظر آموزه هاي ديني برايتان معرفي کنيم؛ همان گوهري که همه انسان ها در تمام زندگي يا حداقل بخشي از آن به دنبالش مي گردند. اين بار آرامش را از جنبه فهم الهي از جهان برايتان تبيين کرده ايم؛ البته اين بخش از آرامش از ديدگاه آموزه هاي ديني ادامه خواهد داشت. پس با ما همراه باشيد.

 

خالق هستي پرده از سري بزرگ برداشته است؛ رازي که اگر آفريدگار آن را بيان نمي کرد، براي هميشه بر انسان پوشيده مي ماند؛ راز اين است که خداوند نور نامحدود است و هر آنچه از نور مطلق پديد آيد، بي شک سنخيتي با نور داشته و از جنس آن است. «نور شناسي» قرآني بابي عظيم از معرفت پيش روي بشر گشوده است. خداي سبحان اصل و منبع نورانيت جهان هستي است. همچنين باطن آسمان ها و زمين و تمامي  کائنات نوري است که از خدا دريافت مي کنند، در آيه 35 سوره نور آمده است:

اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ؛ خدا نور آسمان ها و زمين است.و نيز خداوند، زميني که مظهر ماده و جسمانيت است، با نور خود روشن کرد، در آيه 69 سوره زمر آمده است:وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا؛ و زمين به نور پروردگارش روشن شود.

عالم سرشار از نور

عالم تشريع هم سرشار از نور است. در آيه هاي 15، 44 و 46 سوره مائده آمده که تورات نور است، انجيل نور است، قرآن هم نور است و اساسا تمامي  کتب آسماني همه نورند و خداوند با نور، مسير انسان را روشن و بني آدم را هدايت مي فرمايد. در ميان انسان ها، انبياي نورند و به نورانيت دعوت مي کنند. قرآن کريم شهدا را هم وجودهاي نوراني مي داند، در آيه 19 سوره حديد آمده است:وَالشُّهَدَاءُ عِندَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ؛ و پيش پروردگارشان گواه خواهند بود [و] ايشان راست اجر و نورشان. مومنين هم همراه با نورند و نور آنها را همراهي مي کند، در آيه 22 سوره زمر آمده است:أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَي نُورٍ مِّن رَّبِّهِ؛ پس آيا کسي که خدا سينه اش را براي [پذيرش] اسلام گشاده و [در نتيجه] برخوردار از نوري از جانب پروردگارش است [همانند فرد تاريكدل است‏]؟ نکته ظريفي که در اين آيه وجود دارد، اين است که نفرمود «مع نور» يعني با نورند، بلکه فرمود: «علي نور» يعني بر نورند. به بيان ديگر آنها بر نور مسلط و سوارند. نور در اختيار آنهاست، نور مرکب آنهاست و نور رام آنهاست. آنها با نور مي روند، با نور مي آيند، با نور مي نشينند، با نور مي گويند، با نور مي شنوند و از همين روست که لحظه لحظه آنها نور است و از همين روست که ما به لحظات و انات اين وجودهاي نوراني در زيارت آل ياسين سلام مي دهيم:السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ تَقُومُ، السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ تَقْعُدُ، السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ تَقْرَأُ وَ تُبَيِّن‏؛ سلام بر تو آن زمان که ايستادي، سلام بر تو آن زمان که نشستي، سلام بر تو آنگاه که خواندي و بيان کردي.از سوي ديگر پرواضح است که «نور» با «حُسن» مساوي بلکه مساوق است. اگر پديده اي از سنخ نور است، طبعا زيبا هم هست. هر «جا نور» است، زيبايي هست و هر جا زيبايي هست، نور.

خالق به زيباترين شکل ممکن

 راز ديگر هستي، از سوي خداوند رمزگشايي شده است: جهان به زيباترين وجه ممکن آفريده شده است، در آيه هفتم سوره سجده آمده است:الَّذِى أَحْسَنَ كُلَّ شَىءٍ خَلَقَه؛ همان کسي که هر چيزي را که آفريده است، نيکو آفريده.از آيه شريفه صريحا به دست مي آيد که خالق هستي مي گويد: آنچه من آفريدم، زيباترين صورت ممکن است. به بيان ديگر عالم ممکن بود سه گونه آفريده شود؛ زشت، زيبا و زيباترين وجه ممکن.ممکن است اين سوال ذهن ما را آزار دهد که آنچه ما از عالم و انسان مي بينيم، بيشتر ناگواري، سختي، بلا و زشتي است. پس چگونه خداوند مي گويد جهان زيبا، بلکه زيباترين است؟ توجه به دو نگاه مي تواند ما را براي يافتن حقيقت ياري دهد؛ «نگاه خالق جهان» اين است که «جهان زيباترين است» و «نگاه ما» اين است که «عالم سرشار از زشتي است». حال مي توان پرسيد آيا نگاه خالق درست است يا نگاه ما؟ پاسخ واضح است؛ نتيجه جالبي به دست مي آيد و آن اينکه «نگاه ما با واقعيت هماهنگ نبوده بر آن منطبق نيست». از سوي ديگر مي دانيم که اگر نگاهي بر واقعيت خارجي منطبق نبود، آن نگاه، واقع نما نبوده کاذب است؛ پس بايد نه تنها «چشم ها را شست»، بلکه بايد چشم ها را عوض و نگاه ها را از بنياد اصلاح کرد. اگر کسي از زاويه نگاه خدا و از بالا به عالم بنگرد، در مملکت خدا، چيزي جز زيبايي و رحمت نيست. از اين روست که پيام آور دردناک ترين حادثه تلخ جهان، حضرت زينب(س)، نگاه خود را نسبت به آن واقعه، اين گونه بيان مي کنند:مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلاً؛ جز زيبايي نديدم.اگر اندکي در جهان کندوکاو کنيم، خواهيم ديد که تنها در کهکشان ما ميلياردها ستاره، سياره و اشياي کوچک وجود دارد، چنانکه در جهان هستي ميلياردها کهکشان در حال چرخشي بسيار منظم  هستند. در واقع ما در پهنه بي کرانه و غيرقابل دسترس عالم هستي به نقطه اي بسيار ريز مي مانيم. حداکثر تلاش بشر او را تا وراي جو زمين بالا برده است. حال چگونه مي تواند نسبت به جهاني به اين عظمت بدبين باشد يا حتي قضاوت کند؟ دانشمندان عمري مي گذارنند تا فقط دربار زندگي يک حشره، قطب جنوب يا آغاز شکل گيري زمين مطالعه کنند و بعد از 50 سال تحقيق و پژوهش به عظمت بخش کوچکي از جهان هستي اعتراف مي کنند. به راستي ما از نظر آگاهي نسبت به جهان در حالت جنيني هم نيستيم. ذهن را بايد گشود و فهميد که عالم هستي سرشار از رمز و راز و افسون است. کافي است فقط در ارتباط با نحوه تغذيه جنين از مادر مطالعه کنيم.

ادامه دارد...

 

وجوب اطاعت از اسوه حسنه

از مهم ترين شيوه هاي تعليم و تربيت، روش الگوگيري است. اسلام هم براي تربيت و تعالي انسان ها، بر اين اصل مهم تاکيد کرد، زيرا شخصيت الگو، به عنوان يک نقطه کانوني در محور رشد و هدايت هاي اخلاقي تربيتي قرار مي گيرد و در شکل گيري رفتار تربيت شونده، آثار زيادي برجا مي گذارد. به همين دليل، قرآن کريم الگوهاي صحيحي را تعيين و بر پيروي از ايشان سفارش کرده است. از سوي ديگر نياز به الگو، از نيازهاي طبيعي بشر است و انسان را وامي دارد تا با در نظر داشتن الگوي مورد نظر، تلاشي هدف دار و آگاهانه براي رسيدن به ويژگي هاي رفتاري و اخلاقي الگو در پيش گيرد.

قرآن کريم، رسول گرامي اسلام(ص) را الگوي شايسته و اسوه حسنه مومنان معرفي کرده است. در اين الگوگيري فرقي ميان زن و مرد نيست، اما به دليل خلق و خوي و مسئوليت هاي خاص زنانه، لازم است زنان از جنس خود هم الگويي داشته باشند تا از نظر پذيرش الگو و روشن شدن مصاديق اسوه پذيري، به راه و رسم و سيره اخلاقي و خانوادگي او اقتدا کنند. پيامبر(ص) خود در سخنانش، فاطمه(س) را از وجود خود مي داند و بارها در جمع مومنين فرموده اند: فاطمه(س) پاره تن من است. وجود فاطمه(س) از وجود رسول خدا(ص) جدا نيست و سيره او جلوه ديگري از سيره پيامبر است، پس فاطمه(س)، ادامه راه و سيره رسول خدا(ص) در همه زمينه هاست، از جمله بندگي خدا، تقوا و عبادت، حجاب و عفاف و...، اما آنچه در زندگي کوتاه حضرت، براي اسوه پذيري خاص زنان از ايشان بيشتر مبتلور شده است، سيره حضرت، در عرصه خانواده و همسرداري و تربيت فرزندان است. امام باقر(ع) در عظمت و جلالت مادر بزرگوارش فاطمه(س) مي فرمايند:لَقد کانت مفروضَة الطاعةِ علي جميع مَن خلق الله من الجنّ والإنسِ والطيرِ والوحشِ و الانبياء والملائکة؛ اطاعت از فاطمه(س) بر تمام بندگان الهي از جن و انس، پرندگان و حيوانات، پيامبران و ملائکه واجب است.امام زمان(عج) هم وجود مقدس حضرت فاطمه(س) را اسوه نيکوي خويش دانسته و فرموده اند: و في ابنةِ رسول الله ليَ اسوةٌ حسنةٌ؛ همانا دختر رسول خدا(ص) براي من الگويي شايسته است.

ادامه دارد ...

 

تجليل از پرستاران   بهداشت  و درمان صنعت نفت منطقه غرب

همزمان با سالروز ولادت باسعادت حضرت زينب(س)، مراسم تجليل از پرستاران با حضور دکتر سعيد منصوري، مدير بهداري و بهداشت صنعت نفت منطقه غرب و حجت الاسلام عباس درويشي، رابط فرهنگي و مسئول امور روحانيون منطقه7 صنعت نفت برگزار شد .

در ابتداي اين مراسم مدير بهداري و بهداشت صنعت نفت منطقه غرب کشور ضمن تبريک سالروز ولادت حضرت زينب(س) گفت: ارزش و اهميت کار و تلاش شما پرستاران قابل وصف نيست که بتوان آن را در قالب سخن بيان کرد، اما بايد خدمات شبانه روزي اين قشر همواره ارج نهاده شود و تجليل از آنان فقط منوط به روز پرستار نباشد.

 وي در بخش ديگري از سخنانش عنوان کرد: بزرگترين سرمايه هر انساني سلامتي اوست که شما پرستاران عاشق حفظ سلامتي افراد جامعه هستيد و براي تحقق اين امر مهم از هيچ تلاشي فروگذار نمي کنيد.

در ادامه اين مراسم، حجت الاسلام عباس درويشي، رابط فرهنگي و مسئول امور روحانيون منطقه7 صنعت نفت هم گفت: عظمت شغل پرستاري آنقدر والاست که زبان و قلم از معرفي آن عاجز و ناتوان است، زيرا پرستاران در زمره برگزيدگان هستند که غرق در رحمت خداوند متعالند.

 رابط فرهنگي منطقه7 صنعت نفت در بخش ديگري با اشاره به جملات نوراني حضرات معصومين(ع) در خصوص کار پرستار تصريح کرد: تمام عظمتي را که اسلام به شما پرستاران عنايت کرده، به خاطر اين است که کار شما توام با فشارهاي روحي و جسمي است و شب و روز نمي شناسد.مسئول امور روحانيون منطقه7 صنعت نفت افزود: مقدمه کار پرستاري علاوه بر علم و تجربه کاري، صبر و حوصله،حلم و بردباري و خوش اخلاقي است که اين مهم نياز مند ارده اي پولادين است. پرستاري هم وزن طبابت و مکمل آن است، زيرا اگر بهترين پزشکان و جراحان کار خودشان را به بهترين وجه انجام دهند، اما از آن بيمار پرستاري نشود، به طور قطع کار آن پزشک و جراح عاليقدر هم بي فايده و بي تاثير مي شود.در پايان اين مراسم از پرستاران با اهداي لوح تقدير تجليل شد.

 

شهيد سيدمحمدرضا حسيني

شهيد سيدمحمدرضا حسيني، 6 خرداد 1341 در شهر ايذه در استان خوزستان متولد شد. شهيد حسيني متاهل و داراي يک فرزند بود.  او در تاريخ دهم تيرماه 1353 همکاري اش را با شرکت ملي نفت ايران آغاز کرد و در20 بهمن 1361 در منطقه رقابيه به فيض عظيم شهادت نائل آمد. فرزند شهيد درباره پدرش مي گويد: پدر بعد از انقلاب در مبارزات زيادي شرکت کرد و با شروع جنگ براي ادامه دادن اين مبارزات و رسيدن به اهداف مقدسش وارد جبهه جنگ شد تا اينکه به درجه رفيع شهادت نايل آمد. فرزند شهيد حسيني از پدر به عنوان مردي خوش اخلاق و فردي که احترام بسياري براي والدين قائل بود، ياد مي کند.

 

چگونه ثروتمند شويم؟ (راز ثروت -1)

کتاب «چگونه ثروتمند شويم؟» نوشته محمدتقي فعالي و انتشارات تيماس در سال 1397 آن را منتشر کرده است. فعالي در بخشي از جلد نخست اين کتاب چهارجلدي درباره معرفي اثرش نوشته است: «مسئله اساسي اين است؛ کاستي يا فراواني و کميابي يا پريابي؟ آيا ثروت خوب است يا بد؟ دو مفهومي که هر مکتب اجتماعي از جمله اسلام به آن نظر دارد، فقر و غناست. اگر ديدگاه دين درباره ثروت، مذمت باشد و اسلام غنا را امر پليدي بداند، طبعا رفتار اقتصادي حکومت اسلامي و نيز رفتار اجتماعي مسلمانان متناسب با اين ديدگاه شکل مي گيرد و در صورتي که دين ثروت را ستايش کرده فقر را عنصر نکوهيده و پليد معرفي کند، رفتارها هماهنگ با آن متفاوت خواهند شد. يک جامعه فقير با مشکلات عديده اي دست وپنجه نرم مي کند؛ درحالي که جامعه با رفع فقر و محروميت مي تواند از بيماري هاي فرهنگي و رواني بکاهد و استعدادها را شکوفا سازد. ثروت هميشه با زشتي ها و زيبايي هاي متعددي همراه بوده چنانکه فقر را آلام و ارزش هاي متنوعي همراهي مي کند.»

 

مقابله با هوا و هوس 

پيامبر اکرم(ص) فرمودند: « من اکل ما يشتهي و لبس ما يشتهي و رکب مايشتهي لم ينظر اللّه اليه حتي ينزع او يترک »

هر كس هر چه[دلش]خواست بخورد و هر چه دوست داشت بپوشد و هر چه از مركبها[نظرش را گرفت]سوار شود،خداوند[با نظر لطف آميز]به او ننگرد تا او به مرگ اندر شود يا آن كارها را وانهد.

تحف العقول صحفه 38.

در جمله رکب مايشتهي، احتمال دارد که معناي حقيقي کلمه مراد باشد؛ يعني هر مرکبي که مورد ميل اوست، انتخاب کند و احتمال دارد به معناي «رکب الامر» باشد؛ يعني هر کاري دلش خواست انجام دهد. بهرحال، نظر و توجه الهي که رأس همه خيرات و مايه همه کمالات انسان در عالم وجود است؛ با ارتکاب اين امور از انسان گرفته مي شود و ترک آن هم به اين است که با رياضت اختياري، آنچه را که هوس مي کند و مي تواند انجام دهد کنار بگذارد. کساني که قدرت انجام تمام مشتهيات خود را ندارند بايد قدر بدانند؛ زيرا اين نعمت بزرگي است که انسان در مقابل هوا و هوسهاي خود، ميدان گسترده اي نداشته باشد. گرچه اگر بتواند و مبارزه کند، ثواب بيشتري دارد.

َُ

از بخل تا بيگانگي

امام علي (ع) فرمود: بخل، ننگ و ترس نقصان است و تهيدستى مرد زيرك را در برهان كند مى سازد و انسان تهيدست در شهر خويش نيز بيگانه است.

 

شکر نعمت

امام هادي(ع) فرمود: شکرگزاري از نعمت، از خود نعمت بهتر است، چون نعمت متاع دنياي فاني است و لکن شکر، نعمت جاودانه آخرت است. (تحف العقول، صفحه 483)

 

بي منت خلق 

يا رب به محمد و علي و زهرا

يا رب به حسين و حسن و آل عبا

کز لطف برآر حاجتم در دو سرا

بي منت خلق يا علي الاعلا

ابوسعيد ابوالخير