نيم نگاهي به موزه هاي صنعت نفت آبادان که در آينده افتتاح خواهند شد 

فرهنگ نفت در آبادان می درخشد

مشعل  علي بهرامي  مجموعه موزه هاي نفت آبادان به موزه بنزين خانه و موزه کارآموزان محدود نمي شود؛ بلکه آبادان به عنوان يکي از قديمي ترين نقاطي که صنعت نفت ايران و خاورميانه در آن پا گرفته و نمادي از عصر مدرن که ظهور و بروز پررنگي داشته است، مجموعه هاي موزه اي بسيار زيادي دارد. در گزارشي که پيش رو داريد، به برخي از آنها سر زده ايم و با ميزان پيشرفت و ظرفيت هايشان براي موزه شدن آشنا شده ايم؛ ظرفيت هايي که در آينده اي نه چندان دور مي تواند يکي از جذاب ترين خدمات فرهنگي - اجتماعي صنعت نفت به کارکنان اين صنعت، مردم آبادان و خوزستان و همه ملت ايران باشد.

   وقتي از دور مي شنوي «مجموعه موزه هاي نفت آبادان»، تصور خيلي روشني نداري، هر قدر هم که عکس ببيني و توصيف بشنوي؛ اما با حضور در محل اين موزه ها و ديدن ساختمان ها، تاريخ و مسائلي که درباره آنها وجود دارد، متوجه مي شوي که وقتي گفته مي شود «مجموعه موزه هاي نفت آبادان»، از چه ظرفيت عظيمي سخن به ميان مي آيد؛ ظرفيتي که مديون و مرهون «بودن» تاريخي صنعت نفت در خاک نفت خيز خوزستان است. اينجا فقط به چند ساختمان نفتي يا صحبت از تاسيسات و دستگاه هايي مرتبط با پالايش نفت محدود نمي شود، آبادان، کتاب قطوري است از تاريخ نفت؛ تاريخي که فرهنگي را شکل داده و جامعه اي را قوام بخشيده است. صنعت نفت چنان با آبادان و آباداني ها پيوند خورده که هيچ کدام را از يکديگر نمي توان جدا کرد. صنعت نفت بدون آبادان و آبادان هم بدون صنعت نفت، بي معناست. پس در بعدازظهري پاييزي با قاسم حديده، کارمند روابط عمومي پالايشگاه آبادان که همکاري تنگاتنگي با موزه هاي نفت دارد، همراه مي شوم. از بخت خوب من، او يک آباداني متعصب است و بند بند وجودش با اين شهر عجين شده. همين موضوع موجب مي شود تا اطلاعات ناب و دست اولي از مجموعه ها به دست آورم.

مخازن پرچي و ريخته گري

وارد پالايشگاه آبادان مي شويم، مسير روبروي مان را که تا انتها مي رويم، دست راست، مخازن پرچي خودنمايي مي کنند. جالب اينجاست که از پس سال ها، اين مخازن که پيش از تولد فناوري جوشکاري به وجود آمده اند، هنوز هم با پرچ، روي پا هستند؛ البته مقدار زيادي آجر بغدادي هم در آنجا وجود دارد، همان آجرهايي که گويا ديگر مثل و مانند ندارند. «بخش مخازن پرچي با تلاش موزه هاي نفت به ثبت رسيده است. اين مخازن پيش از به وجود آمدن فناوري جوشکاري به وجود آمده اند، البته تمام بويلرها، مخازن و دودکش هاي قديمي نيز با پرچ ساخته شده اند و در آنها خبري از جوشکاري نيست. الان که پالايشگاه کمبود مخازن دارد، دو تا از همين مخازن پرچي را مورد بهره برداري قرار داده؛ اما اين مخازن با بررسي هاي کارشناسي و تخصصي که انجام شده، در مجموعه موزه هاي صنعت نفت به ثبت رسيده اند. آجرهاي بغدادي که اطراف مخازن پرچي است، براي تلمبه خانه و خانه تشريفات جمع آوري شده تا ديگر آجر نخريم؛ چون اين آجرها، آجرهاي بغدادي نام دارند و مانندشان ديگر وجود ندارد و مي توانند براي بازسازي ها و مرمت هاي موزه اي مورد استفاده قرار گيرند. حدود 65 کمپرسي آجر بغدادي براي مرمت هاي موزه اي جمع آوري شده است، اين آجرها سرمايه اي هستند که مي توانند به کمک سازندگي ها در مجموعه موزه هاي نفت آبادان بيايند.» کمي بعد از مخازن پرچي، ساختمان خيلي خاصي ديده مي شود؛ ساختماني که تابلوي موزه هاي صنعت نفت ضامن پويايي و فعاليت هاي آينده آن شده است. اينجا ساختمان ريخته گري نام دارد و زماني دور، وظيفه اي راهبردي را براي فعاليت هاي نخستين پالايشگاه خاورميانه به عهده داشته است.«سال ها پيش، زماني که پالايشگاه آبادان ساخته مي شود، بالاخره قطعاتي نياز بوده است. آوردن قطعات از خارج کار بسيار طولاني و زمان بري بود. به همين دليل قطعات مختلفي مانند ولوها، پمپ ها و ... در همين جا ريخته گري مي شدند، سپس در کارگاه مرکزي صيقل مي خوردند و در پالايشگاه مورد بهره برداري قرار مي گرفتند. در ديوار انتهايي کارگاه هاي موزه کارآموزان، تزيينات صنعتي وجود دارد که در همين ساختمان، ريخته گري شده اند. مجموعه ريخته گري نيز به ثبت موزه هاي صنعت نفت رسيده و با تلاش هايي که در حال انجام است، در آينده به صورت مجموعه اي موزه اي در معرض ديد عموم علاقه مندان قرار خواهد گرفت.»

نيروگاه شماره (يک) پالايشگاه

بعد از ديدن مجموعه مخازن پرچي و ريخته گري، وارد نيروگاه شماره (يک) پالايشگاه آبادان مي شويم. همه مشغول کارند و در اوج سختي کار با لبخند از ما استقبال مي کنند. نيروگاه شماره (يک) بخشي از پالايشگاه آبادان است که يکي از قديمي ترين ساختمان ها و دستگاه هاي صنعتي را دارد. در نيروگاه شماره (يک)، يک دنيا حرف وجود دارد، يک دنيا خاطره و هزاران نکته تاريخي. لحظه ورود به اين نيروگاه، از نظم و ساختار دقيق آن متعجب مي شوم و شايد عجيب تر اين باشد که دستگاه هايي با عمر 100 سال، هنوز هم به گفته متخصصان پالايشگاه، کار مي کنند. در و ديوار و حتي پله هايي که از آن بالا و پايين مي رويم، با بازديدکننده سخن مي گويند. کنار اين دستگاه هاي تاريخي، همه تاريخ نفت، دوباره در ذهن ها مرور مي شود. راستي همين دستگاه ها، ماشين جنگي نازي ها را در جنگ جهاني متوقف کرد. آقاي حديده با ديدن دستگاه هاي نيروگاه شماره (يک)، انگار دوستان قديمي اش را ديده است. با شور و شوق سخن مي گويد و آنها را معرفي مي کند: «اين ساختمان، همه اش انگليسي است، با اينکه اينجا قديمي است و در مجموعه موزه هاي صنعت نفت ثبت شده؛ اما چون يکي از کمپرسورهاي جديدتر به مشکل خورده است و هيچ کمپرسوري به عظمت کمپرسور نيروگاه شماره (يک) نداريم، اين کمپرسور قديمي در سرويس قرار گرفته و کار مي کند. يکي از قديمي ترين بخش هاي پالايشگاه همين بخش است و به محض اينکه نيروگاه هاي دوم و سوم از سرويس خارج شدند، نيروگاه (يک) وارد سرويس مي شود تا واحدها نخوابند.» براي ادامه توضيحات درباره نيروگاه شماره (يک)، يدالله محمديان که از سال 1369 وارد پالايشگاه آبادان شده و از قديمي ها در نيروگاه شماره (يک)، اداره آب و برق و بخار(بوتيليتي) محسوب مي شود، به جمع مان مي پيوندد. او که تمام دستگاه ها را جز به جز مي شناسد، مي گويد: «در نيروگاه شماره (يک)، مسأله اصلي، ژنراتورها و کمپرسورها هستند. در اين نيروگاه دو کمپرسور وجود دارد که يکي از آنها با برق کار مي کند و ديگري با بخار. کمپرسور بخاري با برند آدامسون هنوز هم در حال کار است.» محمديان درباره تاريخچه آغاز به کار پالايشگاه آبادان و ظرفيت هاي اوليه و کارهاي توسعه اي بعدي اش مي گويد و توضيحات مفصلي درباره مسائل فني و تخصصي نيروگاه شماره (يک) مي دهد. از او مي پرسم که برق توليد شده در اين نيروگاه به چه کار پالايشگاه مي آيد و اين نيروگاه شماره (يک) چه زماني ساخته شده است؟ که او پاسخ مي دهد: «تمام تلمبه هاي پمپاژ در ورود و خروج نفت، به برق با ولتاژهاي مختلف و متنوع نياز دارند. اساسا هر نقطه اي از هر پالايشگاه از ابتداي تاسيس به برق، آب و بخار نياز دارد. بنابراين مي توان گفت که نيروگاه شماره (يک) همزمان با پالايشگاه آبادان تاسيس شده است.»  از او مي پرسم، نيروگاه شماره (يک) به عنوان يک موزه چه نکات جذابي براي بازديدکنندگانش دارد؟ «موقع افتتاح مي توان مخاطبان را سطح بندي کرد. کساني که تخصص هاي فني چون مکانيک، برق و ... دارند يا دانشجويان اين رشته ها، به يک سري صحبت ها و توضيحات نياز دارند، به عنوان مثال درباره توربين ها، بويلر ها و ... مي توان با آنها صحبت کرد و کساني که در سطح عمومي قرار مي گيرند نيز به نوع ديگري از توضيحات نياز دارند، حتي زماني که همسران همکاران آمدند و از اينجا بازديد کردند، درباره شيوه کار مردان شان صحبت کرديم و آنها هم بسيار استفاده کردند و از بازديدشان راضي بودند. در نهايت بايد گفت که نيروگاه شماره (يک ) در سطوح مختلفي مي تواند جذابيت هاي زيادي داشته باشد. براي مثال مي توان به برنامه فيدوس اشاره کرد. زماني چهار فيدوس در بالاي پالايشگاه داشتيم. دو تاي آنها با بخار کار مي کردند و دو تا با هوا. اگر بخار قطع بود، فيدوس هايي که با هوا کار مي کردند، فعال مي شدند. کار فيدوس ها به اين صورت بود که نظم را نشان مي دادند. فيدوس ها ساعت شش و نيم صبح سه بار به صدا در مي آمدند و صداي آنها در تمام شهر آبادان شنيده مي شد. همچنين ساعت شش و 45 دقيقه دو بار، راس ساعت هفت يک بار و براي آخرين بار فيدوس ها صدا مي کردند، پس از آن در پالايشگاه بسته مي شد و نظم خاصي وجود داشت. نظم در پالايشگاه حرف اول را مي زد. حتي جاي دوچرخه ها هم مشخص بود و اين گونه نبود که وسيله نقليه کارگران و کارمندان در محوطه رها شده باشد. همين نکات، اهميت نظم و انضباط را در صنعت نفت به وضوح نشان مي داد.» محمديان بر وجود نظم بسيار تاکيد مي کند و آن را رمز موفقيت صنعت نفت مي داند. حين صحبت هايش درباره اهميت نظم، در جعبه کليدي را روي ديوار که 100 سال پيش درست شده، نشان مي دهد: «هر کليد مربوط به هر قسمتي که است، بايد بدقت در جاي خودش قرار بگيرد تا کارکنان در صورت لزوم استفاده از کليد ها، بسرعت و در کمترين زمان ممکن آن را بيابند. تمام دستگاه ها و قسمت هاي اين نيروگاه با ظرافت ساخته شده اند و نظم و انضباط در استفاده از آنها جايگاه بسيار بالايي دارد. از همين منظر، نيروگاه شماره (يک) مي تواند نماد نظم و منظم بودن براي بازديدکنندگان، بخصوص بازديدکنندگان دانش آموز باشد.»

محمديان همچنين درباره مقاوم بودن وسايل نيروگاه شماره (يک) نيز مي گويد: «اجزاي فني و وسايل نيروگاه (يک) و اساسا پالايشگاه آبادان را طوري ساخته اند که بسيار مقاوم باشد. وسايلي در اينجا هنوز کار مي کند که بيش از 100 سال از قدمتشان گذشته است. کمپرسور آدامسون نيروگاه شماره (يک) بادور ماکسيسمي 5300 در حال حاضر در حال فشرده سازي هوا و خنک سازي است و به پالايشگاه سرويس مي دهد.»

او که سال هاست در اين نيروگاه مشغول به کار است، از امکان تجربه ها و فرصت هايي که اين موزه و بخش هاي مختلف پالايشگاه آبادان براي جوانان مي تواند ايجاد کند، حرف مي زند: «دانشجوهاي اين کشور که فرزندان ما هستند، بايد اين تاسيسات را ببينند و از نکات آموزشي آن بهره ببرند. بازديد دانشجويان از موزه هايي چون نيروگاه شماره (يک) مي تواند باعث انگيزه بخشي به آنان باشد. اين موزه ظرفيتي ايجاد مي کند که متخصصان فني آينده کشورمان با محيط هاي فني آشنا شوند. اين نوع موزه مي تواند جزيياتي چون توربين، ژنراتور، ولوو و بسياري تجهيزات ديگر را از نزديک به مخاطبانش بشناساند. چرا بايد اين ادوات و دستگاه هايي که مال همين مردم و از آن جوانان اين کشور است، خاک بخورند؟ چرا نبايد جوانان و فرزندان ايران از اين فضاها بهره ببرند؟ ما که تا ابد زنده نيستيم و بايد بتوانيم در قالبي چون موزه، اطلاعاتمان را به نسل هاي بعدي تحويل دهيم.»

خانه هاي تشريفاتي

از پالايشگاه بيرون مي آييم و به سمت «جيم خانه» مي رويم؛ جايي در وسط محله بريم آبادان، خانه هاي تشريفاتي خودنمايي مي کنند. اين خانه ها که به مدد مديريت موزه هاي نفت از نابودي کامل نجات پيدا کرده اند، ظرفيت بزرگي براي مجموعه موزه هاي نفت آبادان محسوب مي شوند. آجرهاي بغدادي که صحبتشان بود، در اينجا بيشترين کاربرد مرمتي را دارند: «آجرهايي که از پالايشگاه جمع آوري شده؛ براي بازسازي همين مجموعه به کار خواهد رفت. اين آجرها ديگر به دست نمي آيند؛ زيرا خاصيت ضد شوره دارند. از دي ماه گذشته تمام نخاله هاي درون خانه هاي تشريفاتي جمع آوري شده است. اينجا جايي است که قراردادهاي بزرگي بسته مي شده و از پهلوي و مصدق تا بسياري از چهره هاي بين المللي نفت براي عقد قراردادهاي مهم به اين خانه ها مي آمدند. خانه هاي تشريفاتي در کنار ساحل اروند بوده و «جيم خانه» به عنوان محل تفريح انگليسي ها هم همين جاست. خانه هاي تشريفاتي بيش از 18 آشپز داشته و اين موضوع نشان دهنده رونق آن در زمان هاي دور بوده است. اين خانه ها به حال خود رها شده بودند و در جنگ نيز آسيب هاي زيادي به آنها وارد شده بود، تا اينکه موزه هاي نفت به دادشان رسيد و از آنها حفاظت کرد. در خانه هاي تشريفاتي، ظرفيت هاي بسيار زيادي داريم. اين منطقه مي تواند يک منطقه موزه اي و گردشگري بسيار نمونه اي در شهر آبادان و ايران باشد. اگر اين مجموعه در آينده به مجموعه موزه ها اضافه شده و افتتاح شود، مطمئن باشيد يکي از جذاب ترين موزه هاي کشور را شاهد خواهيم بود.»

جذابيت موزه هاي نفت آبادان، آن هم با لهجه دلنشين و اخلاق خوش يک آباداني اصيل و قديمي صنعت نفت، تمامي ندارد؛ اما فعلا و تا اينجا، به عنوان يک سفر يک روزه به آبادان سعي کرديم برايتان بگوييم که صنعت نفت در اين شهر چه سرمايه هاي نهفته اي دارد. سرمايه هايي که از جنس فرهنگ و جامعه هستند که اگر روزي نفت در اين سرزمين تمام شود، تاريخ و فرهنگ تمام شدني نيست.

 

چراغ قوه ضد احتراق

اين چراغ قوه ساخت كشور انگلستان است و در موزه بنزين خانه آبادان در معرض ديد عموم قراردارد .