آیا خودروهای برقی جلوی رشد تقاضای نفت را می گیرند؟

پيش داوري بازار درباره اين رويکرد که استفاده از خودروهاي برقي براي حمل و نقل انسان موجب کند شدن رشد تقاضاي نفت مي شود، در چند سال اخير شتاب بيشتري گرفته است. همچنين برخي اين مسئله را دست کم مي گيرند و برخي نيز طرفدار اين هستند که اين اتفاق در کمتر از 10 سال آينده روي مي دهد. به تازگي، آژانس بين المللي انرژي به گروه اخير پيوست و پيش بيني کرد مجموع تقاضاي انرژي جهان تا سال 2040 ميلادي سالانه يک درصد افزايش مي يابد، اما رشد تقاضا براي نفت در سال 2030 ميلادي متوقف مي شود که 10 سال زودتر از پيش بيني قبلي اين نهاد است و دليل اين مسئله، خودروهاي برقي ذکر شده است. اين آژانس که حدود 30 کشور بزرگ مصرف کننده انرژي از اعضاي آن هستند، در گزارش دورنماي انرژي 2019 خود اظهارنظر کرد که فروش سالانه خودروهاي برقي مي تواند در برخي فرض ها و شرايط سياست گذاري افزايش يابد و  تا سال 2025 ميلادي به 10 ميليون و در سال 2040 ميلادي به 30 ميليون خودرو برسد، در حالي که فروش اين خودروها در سال 2018 ميلادي 2 ميليون و 100 هزار خودرو بود. اين پيش بيني متضمن اين است که آمار خودروهاي برقي فعال جهان تا سال 2040 ميلادي به 330 ميليون خودرو مي رسد، در حالي که اين رقم اکنون کمي بالاتر از 5 ميليون خودرو است. چنين تحولي سبب خواهد شد 4 ميليون بشکه از مصرف روزانه نفت جهان تحت تاثير قرار گيرد.

طبق اعلام موسسه مکينزي، آمار فروش خودروهاي برقي در سال 2018 ميلادي خود حاکي از افزايش 60 درصدي فروش اين خودروها نسبت به سال 2017 ميلادي بود و ممکن است در سال 2019 ميلادي اين رقم دو برابر سال پيش از آن باشد. فاتح بيرول، رئيس آژانس بين المللي انرژي، اين تبصره را در گزارش اين نهاد گنجاند که برخي عوامل کليدي که مي توانند استفاده از خودروهاي برقي را شتاب بخشند، شامل يارانه ها (حداقل در کوتاه مدت)، اهداف سختگيرانه تر درباره بهره وري سوخت، محدوديت و مجازات براي فروش و استفاده از خودروهاي سنتي يا توزيع آنها هستند.

با استناد به آمار نهادهاي مختلف، چين پيشتاز است. بازار اين کشور با آمار فروش يک ميليون و 100 هزار خودرو برقي که بيش از 50 درصد کل فروش خودروهاي برقي در جهان است، اکنون سه برابر بازار (خودروهاي برقي) در اروپا يا آمريکاست. اگرچه بازار آمريکا به کمک فروش خودروهاي شرکت تسلا، فروش خودروهاي برقي در آمريکا به 360 هزار مورد در سال 2018 ميلادي رسيد، اما اروپا همچنان با آمارهاي ناهمخوان دست و پنجه نرم مي کند.

فروش خودروهاي برقي در قاره اروپا تنها 2 درصد سهم از بازار را در بازارهاي بزرگ همچون فرانسه، آلمان و انگليسي را به خود اختصاص داده، اما بازارهاي کوچکتر همچون نروژ (با 40 درصد)، ايسلند (17 درصد) و سوئد (7 درصد) همچنان به کمک يارانه ها، دستاوردهاي خوبي داشته اند.

طبق اعلام موسسه مکينزي و آژانس بين المللي انرژي، مقررات سختگيرانه تر مربوط به آلودگي گاز دي اکسيدکربن نيز به احتمال زياد موجب افزايش سهم خودروهاي برقي از بازار اروپا تا سال 2020 و 2021 ميلادي و پس از آن مي شود.

از نظر توليد تجهيزات اصلي، شرکت تسلا اکنون بزرگترين شرکت توليدکننده خودروهاي برقي در جهان است و پس از آن، شرکت هاي بي واي دي و بي اي آي سي چين قرار دارند و مجموعه اي از خودروسازان جهاني نيز بيش از 100 مدل ديگر خودروها برقي را در 12 تا 18 ماه آينده توليد مي کنند که برخي از آنها از سوي شرکت هاي توليدکننده خودروهاي لوکس، همچون شرکت لکسوس، پورش، بي ام و و جگوار ارائه مي شود.

به تازگي در نمايشگاهي در ابوظبي، دورنماي در حال تحول و چالش هاي شرکت هاي توليدکننده خودروهاي برقي، يکي از موضوعات داغ پس از مطرح شدن پيش بيني هاي آژانس بين المللي انرژي بود.

پيتر ترويچ، از مديران شرکت اي بي بي، اعلام کرد همه زنجيره ارزش صنعت خودرو در حال تحول است، زيرا توليدکنندگان تجهيزات اصلي، راهبردهاي متفاوتي براي تأمين منابع اتخاذ مي کنند و تامين کنندگان قديمي و جديد، مسائل را مورد بازنگري قرار مي دهند.

وي گفت: آينده حمل و نقل به طور کلي و نه تنها خودروهاي سبک، در حال تحول است، ما شاهد افزايش الکترونيکي شدن وسايل حمل و نقل، اعم از خودروهاي برقي، موتورسيکلت ها و حتي کشتي هاي برقي هستيم. شرکت اي بي بي، در چندين پروژه مشارکت داشته که در آنها راهکارهاي برقي را به شرکت ها براي جايگزيني واحدهاي سياري که پيش از اين با سوخت هاي فسيلي کار مي کرده اند، ارائه داده است. اين مدير اي بي بي افزود: با اين همه، هنگامي که به فواصل دورتر مي نگريم، براي سودآور کردن، پايدار کردن و ايمن کردن تحول به محيط زيست کم کربن، همزيستي سوخت هاي متفاوت را مشاهده مي کنيم؛ اين طور نيست که يک راه حل براي همه مشکلات وجود داشته باشد و نفت نمرده است، اما آينده سوخت هاي برقي روشن است.

ترويچ همچنين به کاهش هزينه هاي باتري ها اشاره کرد که در بسياري از موارد از 650 دلار براي هر کيلووات در ساعت در پنج سال پيش، اکنون به 100 دلار براي هر کيلووات در ساعت کاهش يافته است. وي همچنين کاهش زمان شارژ شدن دوباره باتري ها را مورد توجه قرار داد. براي نمونه، شرکت اي بي بي در حال بازاريابي براي ايستگاه هاي شارژ است که زمان لازم براي شارژ باتري خودروها براي 200 کيلومتر حرکت را تنها به هشت دقيقه کاهش داده اند.

وي گفت: اين يک پيشنهاد متقاعدکننده است و ما به طور مستمر شاهد استانداردسازي در اين زمينه هستيم، زيرا مشتريان در پي شارژ در نقاط متعدد هستند و همچنين مي خواهند مشکل ناهمخواني معيارها را در مسير رويکرد به حمل و نقل الکتريکي، پشت سر بگذارند.

چنين تحولي موجب شده برخي معتقد شوند که رشد سالانه تقاضاي نفت به ميزان يک ميليون بشکه در روز به زودي متوقف مي شود، زيرا مصرف نفت بيشتر به بخش هاي پتروشيمي و هوانوردي اختصاص خواهد يافت و سهم بخش حمل و نقل زميني در آن کمرنگ تر مي شود.

حتي پيش بيني هاي اوپک که معمولا خوشبينانه تر هستند، نشان مي دهند رشد تقاضاي نفت از يک ميليون و 400 هزار بشکه در روز در سال 2018 ميلادي به 500 هزار بشکه در روز در پايان دهه آينده ميلادي مي رسد. اوپک برآورد خود را از تقاضاي نفت در جهان تا سال 2024 ميلادي به 104 ميليون و 800 هزار بشکه در روز و تا سال 2040 ميلادي به 110 ميليون و 600 هزار بشکه در روز کاهش داده است.

با اين همه، به گفته دکتر کارول نخله، بنيانگذار و مديرعامل موسسه مشاوره کريستول انرژي، هم بدبين ها و هم طرفداران نظريه تأثير منفي خودروهاي برقي بر تقاضاي نفت، بايد رويکرد محتاطانه تري در پيش بيني هاي خود داشته باشند. وي گفت: هنگامي که درباره جهت حرکت تقاضاي نفت در آينده مي انديشيم، درباره اقتصادهاي نوظهور در آسيا بحث مي کنيم و نه کشورهاي عضو سازمان کشورهاي توسعه و همکاري هاي اقتصادي که خودروهاي برقي در آنها رونق دارند. افزون بر آن، با وجود تمام شور و شوق ها درباره خودروهاي برقي، من واقعا محتاط هستم، زيرا نمي دانم آيا برآوردهاي غيرواقع بينانه اي درباره تاثيرات خودروهاي برقي در 15 تا 20 سال آينده بر تقاضاي نفت انجام شده است يا نه.

مشکلات شديدي در زمينه زيرساخت هاي مربوط به شارژ خودروهاي برقي وجود دارد و بيشتر سخنان خوشبينانه درباره اين موضوع از غرب مي آيند و نه از شرق که بيشتر فروش خودروها در آنجا محقق مي شود. براي نمونه، به برنامه دولت آلمان براي ايجاد يک ميليون مکان شارژ خودروهاي برقي تا سال 2030 ميلادي مي توان اشاره کرد. همچنين بيشتر يارانه هاي سخاوتمندانه براي خودروهاي برقي، در کشورهاي غربي اعطا مي شود.

براي نمونه، در نروژ هيچ ماليات ارزش افزوده اي براي خودروهاي برقي وجود ندارد، پارک اين خودروها رايگان است و هيچ مالياتي براي خودروهاي گران قيمت برقي در کار نيست. با اين همه، تمام کشورها نروژ نيستند. آزمون واقعي براي استفاده از خودروهاي برقي، پس از حذف تدريجي همه يارانه ها در چين در سال 2020 ميلادي اتفاق مي افتد که بزرگترين بازار خودروهاي برقي در جهان است.

با توجه به اينکه با دوران سوددهي خودروهاي برقي هنوز چند سالي فاصله داريم، شرکت هاي توليدکننده تجهيزات اصلي با فشار عملياتي زيادي رو به رو مي شوند که تنها به چين محدود نيست. رگينا مير، از مديران موسسه کي پي ام جي گفت: از هر جهت که به مسئله نگاه کنيد، لازم است دولت هاي ثروتمند از توسعه خودروهاي برقي حمايت کنند؛ شايد اين کار در کشورهاي عضو گروه هفت يا کشورهاي عضو سازمان توسعه و همکاري هاي اقتصادي آسان تر باشد، اما هنگامي که درباره آفريقا، آسيا يا آمريکاي لاتين صحبت مي کنيم، اين کار دشوارتر است.

يکي ديگر از چالش ها، مربوط به جزئيات خودروهاي برقي است. بيشتر سهم فروش خودروهاي برقي در سال 2018 ميلادي مربوط به خودروهاي برقي باتري محور(بي ئي وي) بود، اما بخش عمده نيز مربوط به خودروهاي برقي دوگانه سوز (پي اچ ئي وي) بوده است. تفاوت اين است که محدوده رانندگي با خودروهاي برقي باتري محور به ظرفيت باتري آنها بستگي دارد، اما خودروهاي برقي دوگانه سوز چنين محدوديتي ندارند. افزايش سهم خودروهاي برقي دوگانه سوز به آن معناست که نگراني مصرف کنندگان درباره محدوديت رانندگي با خودروهاي برقي، حتي در ميان طرفداران اين خودروها، به اين زودي ها برطرف نمي شود. به گفته مير، شرکت هاي يکپارچه نفتي با تکيه بر شبکه گسترده جايگاه هاي سوخت خود، براي حل اين مشکل پا پيش گذاشته اند. رقابت براي به دست آوردن قلب و ذهن مصرف کنندگان آينده سوخت خودروهاي سبک و سنگين، شديد است. مير گفت: فرقي نمي کند که پاي بنزين، گازوئيل، برق، هيدروژن، سي ان جي يا ال ان جي در ميان باشد؛ شرکت هاي بزرگ نفتي همچنان مي خواهند مقصدي باشند که مردم براي دريافت سوخت به آنها مراجعه مي کنند؛ آنها شبکه راهبردي املاک لازم براي تحقق اين مسئله را در اختيار دارند. در نهايت، روي اين مسئله هم مي توان حساب کرد که در شرايطي که کشورهاي در حال توسعه همچنان با مشکل کمبود و قطع برق رو به رو هستند، يک راه حل منحصر به فرد براي تحول حمل و نقل جهاني وجود ندارد. هند احتمالا مصداقي مهم از اين گروه از کشورهاست که قطع برق در آن، تقريبا هر روز اتفاق مي افتد. به همين دليل است که بازار خودروهاي برقي اين کشور محدود به بخش هاي کم هزينه تر حمل و نقل برقي، همچون دوچرخه ها و سه چرخه هاست. در مجموع، نگراني هاي مربوط به شبکه برق در کشورهاي در حال توسعه، ابهام هاي پيش روي سازندگان تجهيزات اصلي، احتمال قطع يارانه ها و نگراني هاي مربوط به محدوديت پيمايش خودروهاي برقي را مي توان به عنوان دردهاي مربوط به دوران رشد در صنعت خودروهاي برقي در نظر گرفت که از رشد چشمگيري برخوردار بوده است. با اين همه، اين مسائل واقعا دردناک هستند. با فرض اينکه شمار خودروهاي برقي در جاده هاي جهان بتواند تا سال 2040 ميلادي به 330 ميليون خودرو برسد، اين رقم همچنان فاصله بسياري با شمار يک ميليارد خودرو مبتني بر نفت دارد که در سال 2010 ميلادي محقق شد. بنابراين، حتي اگر خوشبينانه ترين پيش بيني ها درباره خودروهاي برقي محقق شوند و رشد فروش خودروهاي مبتني بر نفت از سال 2018 ميلادي به بعد متوقف شود، کاهش شديد تقاضاي نفت بعيد و يا شايد غيرممکن است. بر اين اساس، پيش بيني اينکه خودروهاي برقي به طور مستقيم موجب توقف رشد تقاضاي نفت مي شوند، پيش از رفع ديگر ابهام هاي موجود در بازار، به ويژه ابهام هاي مربوط به زيرساخت ها، عجولانه است.

منبع: نشريه فوربز

مترجم: يحيي احمدي