مـوزه كـارآمـوزان آبـادان در چـند نمـا

موزه كارآموزان آبادان، دومين موزه از طرح موزه هاي صنعت نفت، در محل آموزشگاه حرفه اي آبادان، گشايش يافته است. آموزشگاه حرفه اي آبادان در سال 1312 خورشيدي (1933 ميلادي) تاسيس شده و ساختمان اين آموزشگاه پس از مرمت و بازسازي و بازيابي اسناد مربوط به آن، در معرض بازديد عموم قرار گرفته است

تاريخچه کارآموزان

با فشار ايجاد شده در اعتصابات كارگري در سال 1308و سپس لغو قرارداد دارسي از سوي پهلوي اول، بندي در قرارداد 1933گنجانده شد كه طبق مفاد آن، شركت نفت انگليس و ايران به آموزش ماقبل استخدام و تربيت نيروي ماهر كارگري، مهندسي و كارمندي ايراني موظف شد. در دوره هاي بعدي با توجه به نياز پالايشگاه و توسعه آن، چهار رشته اصلي برق، مكانيك، ابزار دقيق و فرايند پالايش به رشته هاي اصلي آموزشي تبديل شدند.دوره كارآموزي در ابتدا پنج ساله و سپس با تغيير سيستم آموزشي چهار ساله شد. از اين سال ها به ترتيب در دوره اول، سه سال و در دوره دوم، دو سال در آموزشگاه و باقي دوره در پالايشگاه و بعدها در عمليات غيرصنعتي گذرانده مي شد.

از ابتـداي دهـه 40 شمسـي، كارگاه ها بـه عنـوان فضـاي كارگاهـي هنرسـتان فنـي نيـز مورد اسـتفاده قـرار مـي گرفتنـد و كلاس هاي دبيرسـتان بازرگاني نيـز در محل كلاس هاي مجتمع آموزشـي معـروف به «هاسـتل» برگزار مي شـد.

ساختمان كارگاه كارآموزان با مجموعه كلاس هاي آموزشي آن، سال ها فضاي اصلي آموزشي صنعت نفت در آبادان بود. در سال 1356باتوجه به هزينه بالاي اداره كارآموزان، فرسودگي ساختمان ها و دستگاه، پيشرفت تكنولوژي صنعت نفت و همچنين افزايش قشر تحصيلكرده و جوياي كار، به دستور مسؤولان وقت شركت ملي نفت، ادامه فعاليت آموزشي در كارآموزان به صلاح نبود و جذب كارآموز ممنوع شد.

با پيروزي انقلاب اسلامي، مقرر شد جذب كارآموزان به همان روال گذشته از مهر سال 1359آغاز شود؛ اما با شروع جنگ اين طرح نيز به حالت تعليق در آمد. پس از پايان جنگ و شروع بازسازي شهر، آموزشگاه به عنوان يكي از نمادهاي شهر آبادان مورد توجه قرار گرفت و دوباره كار خود را آغاز کرد؛ اما پس از قطع زنجيره آموزش مبتني بر آموزش قبل از استخدام، كمتر از 10 دوره، كارآموز جذب كرد و در نهايت در سال 1392 به عنوان بخشي از طرح موزه هاي صنعت نفت در دستور كار قرار گرفت. اتاق هاي پنجگانه، محوطه و كارگاه ها، بخش هاي تشكيل دهنده اين موزه هستند.

اتاق هاي پنجگانه

اين بخش از موزه، شامل پنج اتاق است كه در گذشته به واحد اداري آموزشگاه حرفه اي اختصاص داشت و در حال حاضر مجموعه اي را تشكيل مي دهد كه داستان موزه را روايت مي كند. اتاق هاي شماره يك و دو «گاه نگار» ناميده شده اند. در اين دو اتاق، تاريخ ايران و جهان از ديدگاه صنعت نفت، در شش خط زماني مورد بررسي قرار گرفته و به تاريخ آبادان، آموزش و آموزشگاه نيز پرداخته شده است. در اتاق شماره سه، آثاري به نمايش در آمده كه اهميت و تنوع آموزش را در صنعت نفت به تصوير مي كشد.

فضاي اتاق شماره چهار، تنها به كارآموزان تعلق دارد. يك ويترين بزرگ براي نمايش 1200 عكس از كارآموزان دوره هاي مختلف در كنار ساير اسناد، جلوه اي ويژه به اين فضا بخشيده است. اتاق شماره پنج كه در زمان فعاليت آموزشگاه، به مدير آن اختصاص داشت، با حفظ همان حال و هوا، به نمايش مجموعه اي از اسناد و اشياي مرتبط با اداره آموزشگاه اختصاص يافته است.

محوطه آموزشگاه

محوطه آموزشگاه كه زماني محل هياهو و جنب و جوش صدها كارآموز بود، حالا كاركردي متفاوت پيدا كرده است. در محوطه موزه، عناصر نمايشي و خدماتي متنوعي قرار دارد؛ مثل ديگ بخار، بقاياي ماكت پالايشگاه، مجموعه شيرهاي صنعتي، استند دوچرخه هاي قديمي، استند بشكه ها، اتوبوس نقاشي و زمين بازي كودكان.

كارگاه هاي آموزشي

سالن كارگاه هاي آموزشگاه حرفه اي با مساحت 4 هزار و 276 متر مربع از بخش هاي متعددي تشكيل شده كه در سال هاي متمادي، همگام با توسعه آموزشگاه و افزايش تخصص هاي مورد نياز پالايشگاه و نياز به آموزش دروس عملي، با تغييراتي رو به رو بوده است.

بخش قديمي و آجري بنا در سال 1312 شمسي مقارن با 1927 ميلادي ساخته شد كه سردر ورودي آن در ضلع شرقي ساختمان قابل مشاهده است. ساختار سقف اين ساختمان به صورت سوله و با پليت ساخته شده بود. سپس در سال 1355 شمسي، اين سقف با ورقه هاي ايرانيت تعويض شد. نوع آجر استفاده شده در بنا از آجري موسوم به آجر بغدادي است كه در ديگر ساختمان هاي ساخته شده از سوي انگليسي ها، نمونه هاي فراواني از آنها مشاهده مي شود.

كارگاه موتورهاي درون سوز

كارآموزان طي دو دوره مقدماتي و پيشرفته با نحوه عملكرد موتورهاي بنزيني و گازوييلي، چگونگي برطرف كردن اشكالات موتور و نحوه تعمير و تعويض قطعات آشنا مي شدند.

كارگاه لوله و مبدل (Piping)

كارگاه لوله يا پايپينگ از زير شاخه هاي رشته مكانيك عمومي بود و كارآموزان در يك دوره سه ماهه با تعريف لوله و تيوب، با انواع لوله ها از نظر جنس، ضخامت، اندازه، كاربرد، اتصالات و مصارف مختلف لوله و نحوه لوله كشي خانگي و لوله كشي صنعتي آشنا مي شدند.

كارگاه مقدماتي يا پايه (Basic)

دوره مقدماتي يا پايه در آموزشگاه از دو بخش سوهان كاري و نجاري تشكيل شده بود. كارآموزان هنگام ورود به آموزشگاه به مدت هفت ماه و نيم اين دوره را طي مي كردند. دوره سوهان كاري نيز شامل دو بخش نظري و عملي بود كه در هفته، دو ساعت به بخش نظري و 15 ساعت به كارگاه عملي اختصاص داشت.

كارگاه نجاري

از آنجا كه پالايشگاه آبادان براي تداوم كار، به سازه هاي چوبي گوناگون همچون در، پنجره، كمد، ميز اداري، رخت آويز، زير پايي هاي عايق و عناصر مشابه ديگر و همچنين تعمير آنها نياز داشت، كارگاه نجاري كارآموزان تشكيل شد.

كارگاه ابزار دقيق

كارآموزان در اين كارگاه با انواع فشار سنج، جريان سنج و ارتفاع سنج، چگونگي اندازه گيري با آنها، چگونگي نصب و مراقبت از فشار سنج ها، نكات ايمني در مورد كاربرد آنها و سيالات تحت فشار آشنا مي شوند. اين دوره در سال هاي دهه 40 شمسي از دروس اصلي آموزش بود؛ اما در دهه 50 از دروس آموزشگاه حذف شد و تمامي ابزار آموزشي آن به مدرسه كارآموزي آغاجاري انتقال يافت.

كارگاه تراشكاري

تراشكاري از زير شاخه هاي رشته مكانيك است. كارآموزان در اين كارگاه با تراش قطعات فلزي، نقشه خواني و ترسيم نقشه هاي ساخت و توليد، انجام كارهاي مقدماتي فلز كاري، فرزكاري سطوح تخت، سطوح پله اي و شيارها، تراش قطعات فلزي با صفحه تراش و قطعات فلزي نامنظم به صورت عملي آشنا مي شدند.

كارگاه فلزكاري

كارگاه آهنگري به كوره، براي گرم كردن فلزات، انواع و اقسام انبرها براي گرفتن فلزات گرم و انواع چكش هاي فرم دهنده براي فرم دهي فلزات مجهز بود (همه مراحل فرم دهي فلزات روي سندان انجام مي شد). براي ريخته گري نيز از قالب هاي چوبي و فلزي مخصوص استفاده مي شد. براي اتصال ورق هاي فلزي در صنعت، ابتدا پرچ به كار مي بردند كه بعدها جاي خود را به جوش و الكترود داد.

 

روايتي يک روزه از بازديد مـــوزه کـارآمــــوزان

نفــت در اینـــجا روح دارد

علي بهرامي: انگار نوجوانان کارآموز هنوز دارند کار مي کنند. کار چه عرض کنم، زندگي مي کنند. صداي پايشان را در هر گوشه اي از موزه مي توان شنيد. تلاش شان در کارگاه ها گويي که هنوز در فضا آکنده است و غم ها و شادي هايشان را مي توان احساس کرد. آنها سال هاي زيادي از عالم نوجواني شان را در اينجا، يعني موزه کارآموزان گذرانده اند. آمده بودند تا براي استخدام در صنعت بزرگ نفت ايران در پالايشگاه نفت آبادان آماده شوند. پنج سال کوشش شبانه روزي نوجوانان اين آموزشگاه را که حالا به موزه اي تاريخي و ديدني تبديل شده، در يک گردش چند دقيقه اي مي توان درک کرد. موزه کارآموزان با همه بزرگي و دلبازي اش فقط يک موزه نيست. يک فرهنگ است و يک مدل تربيتي. سخت است بتوان همه نکته هاي ديدني اين موزه را نوشت. به نظرم بايد فقط آن را ديد. بايد ديد که نوجوانان ايراني با هزار اميد و آرزو و با هزاران غم و شادي، چگونه با جديت مي کوشند تا آينده اي بهتر و روشن تر براي خودشان، شهرشان و کشورشان رقم بزنند. وقتي حضور اين بچه ها را بيشتر احساس کردم که با راهنمايي خانم اسماء حديده، کارشناس بخش تاريخ و اشياي موزه کارآموزان در يکي از اتاق هاي تاريخ، در قالبي زيبا و نوآورانه، عکس هايشان را ديدم. در چهره تک تک شان تا جايي که وقت اجازه مي داد، خوب نگاه کردم. هر کدام يک دنيا حرف داشتند و يک دنيا آرزو در سرهايشان مي پروراندند. يک دنيا بيم و يک دنيا... در چهره تک تک آنها هزاران حرف نهفته بود. دوست داشتم به همه آنها زنگ مي زدم و از کارآموزان سال هاي دور مي پرسيدم که «راستي آن زمان ها در چه حال و هوايي بوديد»، «آن روزها در چه دنيايي سير مي کرديد و از زندگي تان چه مي خواستيد»، «چه نگاهي به آموزشگاه حرفه اي داشتيد»، «شما از خدا چه مي خواستيد»، «شهر و کشورتان را چگونه مي ديديد»، «چه تصوري از صنعت نفت ايران داشتيد و فکر مي کرديد چه آينده اي در آن داشته باشيد» و ده ها سوال ديگر. در اتاق هاي تاريخ به گونه اي شکيل و خيلي منظم و منضبط با همه چيز آشنا مي شويد و زمان را مثل برگه هاي دفترچه شخصي تان ورق مي زنيد. با خودم فکر مي کردم، مگر در دفتر تاريخ معاصرمان، برگي وجود دارد که نفت در آن غايب باشد؟ تا اين اتاق ها را نديده بودم، هيچ وقت به اين قاطعيت نمي توانستم بگويم: «نه». واقعا همه جاي تاريخ معاصر ما نفتي شده؛ فرهنگ، جامعه، اقتصاد و سياست ما آغشته به نفت است و در خوزستان و آبادان، اين آغشتگي بيشتر از هر جاي ديگري خودش را نشان مي دهد. از اتاق هاي تاريخ، وارد محوطه اين موزه بزرگ که وسيع ترين موزه صنعتي کشور است، مي شوم. تصور همهمه بچه ها برايم بسيار جذاب است. اشياي صنعتي اينجا اصلا سرد و بي روح نيستند. راستش هيچ شيء و هيچ اثري در اين موزه بي روح نيست. وارد سالن ها و کارگاه ها که مي شوم، از اين همه دقت در کار و حساسيت روي فعاليت صنعتي حيرت مي کنم. همه چيز دقيق است، هيچ کوتاهي و هيچ خطايي از کارآموزان پذيرفتي نيست و کارآموزان وقتي فارغ التحصيل مي شدند، يک متخصص تمام عيار بودند. با راهنمايي خانم سعيده ياري، کارشناس موزه در امور پيشکسوتان و بازنشستگان و بخش عملي کارگاه هاي موزه کارآموزان، با تمام جزييات کارگاه ها آشنا مي شوم.

عکس هايي قديمي که کارآموزان اين کارگاه ها را نشان مي دهند، در ذهنم مرور مي کنم و مدام چهره هاي جدي نوجواناني را مي بينم که در حال کار با دستگاه هاي مختلف، برق کاري، فلزکاري، تراشکاري و... هستند.

در اين کارگاه ها همه چيز زنده است و با تو حرف مي زند. وارد محوطه پشتي مي شوم و دوباره سردر قديمي موزه کارآموزان را مي بينم. راستي که معماري فقط آجر و سيمان نيست و موزه داري از شريف ترين شغل هايي است که در موزه کارآموزان، نه تنها به صنعت نفت خدمت مي کند، بلکه هواي فرهنگ، جامعه، تاريخ و ميراث فرهنگي مان را نيز دارد.