نگاهي به حضور نفت و مشتقاتش در تمدن هاي قديم

گـردش نفـت در دوران باســتــان

علي بهرامي-  نفت از همان دوران باستان از بين النهرين تا يونان و از روم تا چين را فراگرفته بود و به فراخور بهره اي که هر يک از ملت ها و اقوام جهان از آن مي بردند، نقشي در ظهور تمدن ها ايفا مي کرد. نفت با نام روغن سياه يا روغن سنگ در پهنه طبيعت يافت مي شد و در موارد بسيار زيادي از زندگي دوران باستان از پزشکي تا آيين ها و از جنگ ها تا تجارت ها به کار مي رفت. همه اينها گواه از حضور ديرينه اين نعمت خداوندي و گنجينه گرانبهاي زميني در تمدن بشري مي دهد. اين بار مي خواهيم سري به دوران باستان بزنيم و کمي از تاريخ کاربرد نفت در زندگي مردمان قديم برايتان بگوييم. مردماني که چاه حفر مي کردند و با نفت و مشتقات آن دست به کارهاي عجيبي مي زدند.

چيني ها و حفاري هاي عجيب

سرزمين چين با سلسله هاي پادشاهي بسيار ديرينه اش، به گفته بسياري از باستان شناسان و تاريخ نگاران، نخستين جايي است در جهان که از نفت بهره برده است و منافع آن و مشتقاتش را به کار بسته است. مردمان سرزمين «کنفسيوس»، «لائوتسه» و «تنگ شي» با دريايي از فکر و فرهنگ، تمدن خود را آغشته به نفت کرده بودند. اين عجيب است که بر اساس تحقيقات «استيون هوارث»، چيني ها 2000 سال قبل از تمدن يونان با حفر زمين، نفت استخراج مي کرده اند. در کتاب «خون خاک» در همين زمينه نوشته شده است که «چيني ها به وسيله چوب هاي ضخيم و محکم درخت بامبو و پيکان هاي فلزي از جنس آلياژ برنج ، مته هاي اوليه را مي ساخته اند و از اين طريق توانستند تا عمق 3500 پا، يعني حدود هزار و چند متر دل زمين را بشکافند و به نفت برسند». مصطفي فاتح در کتاب «پنجاه سال تاريخ نفت ايران» درباره شيوه حفاري چاه نفت در چين که به عنوان يک ميراث باستاني در سال 1828 ميلادي، هنوز هم استفاده مي شده است، مي نويسد «کارگران چيني روي دسته مته هاي بزرگي مي ايستاده اند و سر مته را بلند مي کردند و ناگهان پايين مي جستند تا مته با ضربت محکم به زمين بخورد و خاک و سنگ داخل چاه را نرم کند. ساعتي 800 بار مته بالا و پايين مي رفت و چاه حفر مي شد». جالب اين است که «کلنل دريک» با همه ابزارهاي پيشرفته اش در اوت 1859ميلادي برابر با شهريور 1238خورشيدي در پنسيلوانياي آمريکا، فقط شصت و نه و نيم پا حفر کرد و به نفت رسيد. البته در قرن هاي متمادي چيني هايي که دنبال نمک بودند، نفت هم پيدا مي کردند و گاز آن را با لوله هايي مخصوص براي روشنايي بخشي و حرارت به مناطق اطراف معدن مي برده اند.

بين النهريني ها و حکايت قير

بين النهرين سرزميني است ميان دو رود دجله و فرات و خاک هاي حاصلخيز اطراف اين دو رود واقع شده است. اين سرزمين از دوران باستان، مهد تمدن هاي بسيار زيادي بوده است؛ تمدن هايي که نام هر کدامشان يادآور يک دستاورد بزرگ بشري است. سومري ها، بابلي ها، اکدي ها، آشوري ها و کلداني ها از جمله شهيرترين تمدن هاي اين سرزمين شگفت انگيز هستند. سرزميني که به فارسي سره آن را «ميان رودان» نيز مي نامند و اکنون کشور عراق تقريبا در همان جغرافياي بين النهرين باستاني قرار گرفته است. هرودوت به عنوان پدر علم تاريخ روايت هاي بسيار شگفت انگيزي از نحوه استفاده از نفت و مشتقات آن در تمدن بابلي ها دارد. او نوشته است که سنگ فرش کف باغ هاي متعلق به بخت النصر، پادشاه افسانه اي بابلي ها با قير بندکشي شده است و مردم بابل استخرها و راه هاي آب و سدهاي خود را قير با قير بندکشي مي کردند تا آب به آنها آسيبي نرساند. در جلد نخست کتاب تواريخ هرودوت آمده است «اين شهر (بابل) به وسيله خندق بزرگ و پرآبي احاطه شده، در داخل محدوده خندق ها، حصاري به پهناي پنجاه ذراع (واحد اندازه گيري قديمي) و به ارتفاع بيست و دو ذراع شاهي برپاشده است... در زماني که اقدام به کندن خندق کرده بودند خاک آن را به صورت خشت خام در مي آوردند و همين که به اندازه کافي فراهم مي آمد، آن را در کوره پخته به صورت آجر در مي آوردند و قير داغ را به صورت ملات به کار مي بردند...در مسافت هشت روز از بابل، شهر «ايس» در کنار رودخانه به همين نام که شعبه اي از فرات است واقع شده، در اين رودخانه قطعات قير به حد وفور ريخته شده و از همين ماده ديواره هاي شهر را قير اندود کرده اند.». ويل دورانت نويسنده بزرگ امريکايي کتاب تاريخ تمدن در بخش بين النهرين اين کتاب به مطالب جالبي درباره استفاده بابلي ها از قير اشاره کرده است. بابلي ها راه هايي را با آجرهاي قرمز و قيراندود شده درست مي کردند تا خدايانشان بدون اينکه به زحمت بيفتند، از آن عبور کنند. هوارث نيز گفته است که بابلي ها 2200 سال پيش از ميلاد مسيح از قير براي ساخت باغ هاي معلق و برج مشهور هفت طبقه بابل بهره برده اند.  سومري ها به عنوان يکي ديگر از تمدن هاي بين النهرين در استفاده از قير بسيار خبره بوده اند، چنانکه هرودوت نوشته است: آنها بين پنج تا شش هزار سال پيش از ميلاد مسيح از قير براي تحکيم ابنيه ها بهره مي برده اند و از آن به جاي ملات بين سنگ ها و آجرها استفاده مي کرده اند.

مصري ها و نگهداري از جسدها

 هنوز هم تمدن مصر با اهرام و فراعنه اش اسرارآميز است و جذابيت هاي تحقيقي زيادي دارد. جذابيت هايي که بارها و بارها براي هاليوود هم دستمايه شده تا با بهره بردن از رازها و تاريخ پر پيچ و خم تمدن مصر در دوران باستان، فيلم هاي سينمايي بسيار پرفروشي بسازد. در ادبيات داستاني هم حضور و کشف راز و رمزهاي تمدن مصر حتي در قامت ماجراهاي خانم مارپل و شرلوک هولمز هم جايگاه بالايي دارد و هنوز هم جريان هاي فکري زير زميني بسياري چون کاباليست ها و فراماسون ها يک پايشان در مصر باستان است. به هر حال در اين تمدن اسرارآميز از قير بهره برداري مي شده است. چنانکه احمد بهمنش در کتاب تاريخ مصر قديم نوشته است: «مصري ها قيرها را از ايران و بين النهرين براي موميايي افراد توانگر که مي خواستند جسدشان پايدار بماند به مصر آورده و استفاده مي کردند و برخي افراد نيز از قير براي کارهاي جادوگري شان استفاده مي کرده اند.» البته ساخت بت هاي قيري هم از جمله موارد کاربرد قير در مصر باستان بوده است. هوارث در کتاب «يک قرن با نفت» به ماجراي بسيار عجيبي اشاره کرده است. ماجرايي که موجب دردسر مصري ها در استفاده از قير و نفت شده بود .«مصريان باستان علاوه بر کاربرد قير در موميايي اجساد، براي روشن نگهداشتن مشعل ها در زمان طولاني در شبها، از نفت استفاده مي کردند. سوابق تاريخي حکايت از آن مي کند که در سده يازدهم، 1400 بشکه از اين مواد در انباري در مصر ذخيره شده بود که در اثر بي احتياطي آتش گرفت و آتش سوزي مهيبي در مصر با شعله هايي سرکش و مهارنشدني ايجاد کرد.»

ژاپني ها و نفت صلح آميز

سرزمين آفتابي و هزار جزيره ژاپن دورترين نقطه اي است در خاور دور، جايي در ميان اقيانوس آرام که حالا سرزمين انواع فناوري هاست. استفاده ژاپني هاي باستان از نفت بر خلاف رويکرد نظامي و خشونت آميزي که در جنگ جهاني دوم داشتند، خيلي صلح آميز بوده است. البته محققان شک دارند که ژاپني ها در سرزمين و خاک خودشان به نفت دست يازيده باشند، اما برخي کارشناسان معتقدند که ايالت «اشيگو» اين کشور مرکز و معادن نفت ژاپن محسوب مي شده است. ژاپني هاي دوران باستان به نفت، آب فروزان مي گفته اند و در کتاب «خون خاک» درباره نحوه بهره برداري شان از نفت آمده است: «منابع تاريخي ژاپن خبر از آن مي دهند که مسافري دور انديش مقاديري از نفت استحصال شده از چشمه هاي نفت ساخالين (شرقي ترين بخش هاي سرزمين روسيه) را با خود به ژاپن برد، اما مورد مصرف اين ماده در ژاپن فقط در امور طبي بوده است.»

يوناني ها و ابهام هاي نفتي

تمدن يونانيان را ريشه و بن تمدن غرب کنوني دانسته اند. اگر چه اکنون، يونان در جهان غرب جايگاه خاصي ندارد، اما عالم غرب به واسطه فکر و فرهنگ يوناني در قالب اسطوره ها، فلسفه ها و تاريخ نگاري ها، جايگاه کنوني خود را يافته است. مردمان يونان باستان در قالب دولت – شهرهاي مشهور خود چون اسپارت، آتن، با نفت و مشتقات آن بيگانه نبودند و از آن در شکل دهي و ساخت تمدن خويش بهره برده اند. البته حضور نفت در دوران يونان باستان کمي مبهم است. بر اساس نوشته هاي کتاب خون خاک، «هومر» اسطوره ساز بزرگ يوناني در يکي از داستان هايش در منظومه ايلياد مي نويسد «مردمان تراوا براي مقابله با کشتي هاي سريع السير از ماده اي که آتش فروزاني توليد مي کرد، استفاده مي کردند. وقتي آتش مزبور را روي کشتي هاي دشمن مي انداختند، جرياني از آتش در کشتي در مي گرفت که خاموش شدني نبود». يوناني ها در شکلي ديگر و در خدمت به رومي ها بوده است که از نفت استفاده مي کرده اند. آتش يوناني يا آتش «مدي»، اختراع جنگي قابل ملاحظه اي بود که در سده هفتم ميلادي دانشمندان يوناني آن را در زمانه سلطنت هراکليوس، هماورد معروف خسرو پرويز و در زيرزمين هاي کاخ سلطنتي امپراطوري بيزانس (روم شرقي) ساختند. در کتاب «تاريخ دريانوردي ايرانيان» نوشته شده است که «در آتش يوناني نفت و گوگرد و فسفر و يکي دو روغن مخصوص به کار مي رفته است. نفت پس از تماس با رطوبت مشتعل مي شده است و روي امواج آب آتشي سوزان و خاموش ناشدني جريان مي يافته که کشتي هاي پارويي و بادباني مهاجمين را مي سوزاند».