15 سال است که پیمانکاریم
ما تعد اد ی از آتش نشانان پالایشگاه تهران هستیم که از سال 83 با پیمانکار کار می کنیم پیش از این      د ستور د اد ه بود  ند  کارهای که غیرپروژه ای هستند  باید  کارگرهایشان قرار د اد  مستقیم باشند  نه با پیمانکار، اکثر شرکت ها این کار را انجام د اد ند   اما د ر پالایشگاه این کار را نکرد ند   بعد  سال 90 حد ود  60 نفر نیرو گرفتند   که سال 95 با آنها قرارد اد  بستند   یعنی با خود  شرکت قرارد اد  بستند   از زیر نظر پیمانکار د رآمد ند   الان حد ود ا 20 نفر هنوز قرارد اد  نبستیم و بلاتکلیف هستیم همه مد ارک و همه کارهایمان  را تمام کرد یم برای قرارد اد  بستن اما هر موقع به مسئول مربوطه می گوییم می گوید  که باید  طبقه بند ی مشاغل انجام شود ، چطور د  ر این 15 سال طبقه بند ی نکرد ند   الان 2 سال است که حقوق مان از نصف حقوق قرارد اد  مستقیم ها هم کمتر است د ر حالی که اکثر ما اپراتور خود روها هستیم و 15 سال سابقه د اریم. جوان بود یم آمد یم حالا هم سن مان رفته بالا و هم زن و بچه د اریم و حقوق مان کفاف زند گی مان را نمی د هد ،    لطفا به د اد مان برسید . چون پیمانکار بود یم، راحت هم اخراج  مان می کنند .

 

نامه ای از عسلویه
بنام رب شهدا
خداوندا تو را سپاس می گویم که همواره به من چنان آموختی که فقط با قسم به کتاب آسمانی موفقیت حاصل نمی گردد، مگر آنکه ابتدا اعتقادراسخ و سپس اقدام و عمل به آن د  اشته باشیم.
و شکرانه دیگر اینکه تا به امروز هیچ گاه مرا به خودوانگذاشتی  تا که ایمانم را وسیله نام و نانم قرار دهم.همکاران عزیز و ارجمندشرکت ملی پخش فرآورده های نفتی و همچنین صنعت نفت، اکنون که زمان پایان حیات سازمانی و آغاز دفن تجربیات و اندوخته هایم فرا رسیده....
افتخار دارم از اینکه در سازمانی از بدنه صنعت نفت توفیق حضور داشتم، که حتی از زمان مرحوم دکتر مصدق و مدیران نفتی اش تاکنون هیچ گاه به ارزش و اهمیت جایگاه شرکت پخش از منظر حاکمیتی پرداخته نشده و همواره اقتصادانرژی کشور از این ناحیه دچار تزلزل و خدشه بوده است.افتخار دارم که در چنین ساختاری خداوندتوفیق به سرانجام رساندن برخی از تکالیف و وظایف سازمانی همچون قرار گرفتن در مقطع دانشگاهی PHD، از یک سو و دیگر آنکه واحدتحقیق و توسعه که منجر به خلق چندده پروژه زیربنایی نفتی به همراه فعالیت در نظام پیشنهادها در سطوح وسیع شرکت و همچنین به طور همزمان همکاری فرهنگی و آموزشی با مراکز دانشگاهی معتبر (براساس حکم مدیرعامل محترم وقت شرکت ملی پخش)، پالایشگاه ها، پتروشیمی و... نصیبم گرداند.و این در حالی است که از سوی همین ساختار اداری آنچنان اجحافات جبران ناپذیر معنوی و مادی بر خانواده ام تحمیل گردیدکه کاملا بر همگان ملموس است و افتخار دارم که درس استقامت تا سر حدرسیدن به اهداف را از همه شما همکاران گرانقدر آموختم و این گنجینه گرانبهایی است که خداوندسبحان از سوی شما به من ارزانی داشت و بسیار شاکر پروردگار هستم.
بر خودمی بالم که در جمع مدیران و همکاران خونگرم و وظیفه شناس در منطقه بوشهر، ناحیه عسلویه و مرکز سوختگیری هواپیمایی خلیج همیشه فارس (عسلویه) آنچنان امنیتی فراهم گردید، که موجبات دستاوردهای بزرگ دیگری شد، که نه تنها در سطح صنعت نفت بلکه در اقتصادکشور و همچنین جامعه جهانی تبلور خواهدداشت و همه را مدیون حسن ظن همه آحاداین منطقه می باشم. برای شما همکاران عزیز از خداوندیکتا  روزگار  پربارتر از گذشته همراه با سلامتی و شادکامی آرزومندم . آرزوی من  داشتن نگرشی نو خصوصا از سوی مدیران جوان صنعت نفت نسبت به شکوفایی و تکریم استعدادهای نهفته کارکنان خوﺩ است.
در پناه خداوندمنان و توجهات ولی عصر(ع) باشیدو از همه عزیزان حلالیت به آنچه که قصورم بودرا دارم.
سیدمسعودطباطبایی

 

عدالت کجاست؟با سلام
احتراما قصد  د ارم د ر مورد  د رد های بسیار گفته شد ه و گوش های نشنید ه گرفته با شما سخن گویم...لطفا لطفا لطفا د ر شماره بعد ی این نشریه مقاله ای د ر این خصوص لحاظ فرمایید .
سخن من د رمورد  نیروهای قرارد اد ی صنعت نفت است که به ماهرانه ترین شکل سرکارگذاشته شد ه اند ...تحمل تبعیض ها، محرومیت از هر نوع امتیاز و امکاناتی، انجام هر نوع کاری بنا به د رخواست کارفرما صرفنظر از شرح وظایف شغل فرد  و ....
همه اینها را تحمل کرد یم تا برسیم به آزمونی که ما را از جرگه سیاه پوستان این صنعت خارج کند  و به خیل عظیم خوش اقبال رسمی صنعت نفت ملحق شویم...بالاخره بعد  از 13 سال کار خبر برگزاری آزمون ما را شگفتی زد ه کرد  و یاس این چند سال به امید ی وصف ناپذیر بد ل گشت...اما با انتشار د فترچه های مخصوص برگزاری آن و خواند ن شرایط عجیب و غریبی که د ر آن د رج شد ه بود ، ما را د وباره به قهقرا فرو برد ....
شرط مد رک، شرط سن و هزار مانع د یگر.
فرد ی مثل من که با د ارا بود ن فرزند ی معلول از نوع کم توان ذهنی بخاطر یک سال بیشتر بود ن سن از شرکت د ر آزمون محرومم چطور می توانم به خاطر این ستم به شعارها نخند م؟
همسرم عملا بخاطر شرایط پسرم بیکار شد ه و من نان آور اصلی خانه محسوب می شوم، اما این فرصت استخد ام هم ازمن سلب شد .
شما را به خد ا د ر نشریه تان د ر مورد  آسیب پذیری خانواد ه هایی که فرزند  معلول د ارند ، هم بنویسید ....از هزینه ها ...از مشکلات روحی و روانی...از مرز از هم پاشید گی زند گی مشترک...از غم معلولیت فرزند  ...از ناامید ی از بی فرجامی ...از کمرشکن بود ن این غصه و از عد م د رک جامعه از این همه غم و مشکل...
چرا افراد ی چون من که فکر نمی کنم د ر صنعت نفت جمعیت کثیری هم باشیم، نمی توانیم طی بخشنامه یا مصوبه ای مجوز استخد ام بگیریم تا حد اقل از نظر بی ثباتی شغلی د غد غه ند اشته باشیم و به د رد های د یگر زند گی بپرد ازیم...
چرا د ر نشریه شما به این گونه مسائل پرد اخته نمی شود ؟ چرا مثل خانواد ه ایثارگران و ...خانواد ه معلولان از شرط سن معاف نشد ند ؟ شاید  شکل مشکلات ما متفاوت باشد ، اما قطعا یکسان است و همان قد ر جانفرسا.خواهش می کنم این مطالب را انعکاس د هید ... من هرچه تلاش کرد م نتوانستم از بزرگان و تصمیم گیران صنعت نفت وقت ملاقات بگیرم. برای خانم شاهد ایی هم نامه نوشتم و شرایطم را گفتم و حتی نامه ای که د ر سال 93 با همین مضمون به آقای وزیری هامانه نوشته بود م را هم ضمیمه کرد م و خواستم که شرایط آزمون را به نوعی تسهیل کنند  که بتوانم د ر آزمون شرکت کنم.
شما صد ای من و امثال من را به گوش آقایان برسانید ....خد اوند  شاید  برای امتحان ما چنین شرایط سختی را د ر زند گی مان به وجود  آورد ه باشد ، اما بعید  می د انم وقتی برای کم کرد ن از د رد  این امتحان د شوار الهی  به کسی روی می آوریم و او می تواند  کمکی کند  و نمی کند  د ر این امتحان د خیل نباشد ... قطعا من د ر روز جزا از تمام کسانی که امکان د ستگیری د اشتند  و د ست من و فرزند م را نگرفتند ، به د رگاه خد اوند  شکایت خواهم کرد .
از اینکه وقت ارزشمند تان را گرفتم، پوزش می طلبم.
اگر د ر حد  چند  جمله مختصر پاسخی از شما د ریافت کنم، لطف بزرگی می فرمایید .
با احترام - زینلیان

 


مشکلی د  رباره مسکن سازمانی
با سلام. طبق ضوابط موجود  ، کارمند ان نفت جنوب اگر ساکن منزل سازمانی باشند  ،                        د رصورت استفاد ه از وام مسکن شرکت و خرید  منزل د ر همان شهر، باید  منزل سازمانی را تخلیه نمایند . د لیلش هرچه باشد  د رعصری که سازمان های موفق، پیشرو و خلاق  د ر تلاشند  تا مشکلات پرسنل خود  را حل کنند  تا بهتر کار کنند  و د غد غه ای ند اشته باشند  منطقی به نظر نمی رسد  و با اصول سازمان های مد رن سازگاری ند ارد .
بند ه بومی گچسارانم و ساکن منزل شرکتی. قصد  د ارم از وام مسکن استفاد ه نمود ه و منزلی د ر همین شهر خرید  نمایم تا بعد  از بازنشستگی د ر شهر خود م زند گی کنم. با این ضوابط یا باید  منزل شرکتی را بخواهم یا سختی خرید  منزل یا آپارتمانی د ر شهر د یگر را به جان بخرم.
خوب می د انید  که خرید  یک واحد  آپارتمان د ر شهر د یگر کار ساد ه و راحتی نیست. شهری که به آن و شرایط بازار آن آشنایی ند اریم. چند  روز باید  مرخصی گرفته شود  و ترد د  و خطر های جاد ه و هزینه اقامت و تمد ید  مرخصی و اعصاب خورد ی و.....  آن هم با ضوابط خاص وام مسکن ! آیا اینها باعث کاهش انگیزه و د رگیری ذهنی کارکنان نمی شود  ؟
این موضوع می تواند  خود  فرار سرمایه و کاهش انگیزه افراد  را د ر زند گی د ر شهرهای نفتی که از قضا از مناطق محروم کشور نیز هستند ، باعث شود .
لذا از مد یران محترم نفت خواهشمند م د ر این زمینه بازبینی نمایند  تا هم انگیزه ورضایت شغلی افراد  افزایش یابد  و هم باعث رونق اقتصاد ی د ر شهر های نفتی گرد د . با تشکر- کاویانی

 

د  شمنان تشیع
نابـــــکاران زبـــون د اعــــــشی
قـــــد  عـــلم کرد ند  بهر د ین کشی
صـــف کـــشید ه روبه روی شیعیان
پستـــی و مــاهیتش گشتــه عیان
د یو خویانی نمود  همراه خویش
ناجوانمرد انــه می تــازد  به پیش
او نمی د انـــد  که د ر این خانه کیست
سید ی برجســـته از آل علیـــست
هم خــد ا یارســت او را هــم علی
نور ایمـــان د ر وجــود ش منجلی
پرچم د یــن را گرفته او به د وش
ملت ایـــران مرید ش ســخت کوش
شیعه و قــرآن و عــترت بــا کتاب
حق نمـــود ه بــهر امــت انتخاب
وای اگـــر رهبــر د هــد  حکم جهاد
د اعش و تکفیریــان رفتــه به باد

عبد الحسین نمد مالی
مناطق نفت خیزجنوب
عملیات غیرصنعتی

 


د رباره آمبولانس ها

مدیر مسئول محترم مجله وزین مشعل
سلام علیکم
احتراما به استحضار می رساندکه اینجانب مهراب ساغری از پرسنل شاغل در اداره عملیات شرکت بهره برداری نفت و گاز آغاجاری هستم که نکاتی خدمتتان بیان می نمایم. بیشتر مراجعین به بیمارستان شرکت نفت در تهران شاغلین شرکت نفت در شهرستان های د    یگر هستند   که مسافت های طولانی را طی می نمایندتا برای درمان به بیمارستان  شرکت برسندو حتی بعضی ها برای جراحی به آنجا مراجعه می نمایندو بعداز اتمام درمان با مشکلاتی مواجه می گردند. از جمله اینکه مسیرها را بلدنیستندو کرایه های گزافی از آنها اخذ می گرددیا کسی که عمل جراحی انجام داده است بایدبا مشقت خودرا به هتل محل اقامت برساندو این در حالی است که چندین آمبولانس در بیمارستان عاطل و باطل رها شده است و هیچ گونه کاربری ندارند    ، لهذا خواهشمنداست در صورت امکان نسبت به درج این مورددر مجله اقدام گرددتا این مشکل به نظر مسئولین امر رسیده و اقدام بایسته در جهت رفع این مشکل اتخاذ گردد    . با احترام.