مادران شاغل بخوانند

در دوراني قرار داريم که ارتباطات اعضاي خانواده به حداقل ممکن رسيده و حتي بين اعضاي خانواده هاي روستايي هم که دغدغه هاي زندگي شهري را ندارند، با ورود ابزارهاي مختلف ارتباطي و شبکه هاي اجتماعي، فاصله افتاده و ارتباط جوانان و نوجوانان با خانواده و والدين کاهش يافته است که مي توان يکي از دلايل اين فاصله را مشغوليت هاي اجباري زندگي جديد براي والدين ارزيابي کرد. به عبارتي، زن و مرد در زندگي جديد مجبور به داشتن يک يا دو شغل هستند و همين موضوع باعث مي شود آنها نتوانند وظايف پدر و مادري خود را به طور کامل و درست اجرايي کنند. در اين ميان اما نقش مادران متفاوت از پدران است و کودکان هم وابستگي و نياز بيشتري به مادران دارند. در اين سال ها، دولت ها براي زنان شاغل، امکانات و شرايط متفاوتي را در نظر گرفته اند تا آنها علاوه بر وظايف کاري خود، دو نقش مادري و همسري شان را هم بخوبي ايفا کنند؛ اما اين تسهيلات و امکانات در هر کشور، شهر و شرکتي مي تواند متناسب با نوع کار و ديدگاه کارفرما فرق داشته باشد.

براي اينکه اين شرايط کمي آسان تر شود، توصيه هايي براي خانم هاي شاغل وجود دارد که در ادامه مي آيد:

  امروزه در بسياري از خانواده ها، مادران، به دليل شاغل بودن، فرزندشان را زمان قابل توجهي از روز به مهدکودک يا نزد پدربزرگ و مادربزرگ مي سپارند. درست است که ساعت ها همراهي و همنشيني با پدربزرگ و مادربزرگ يا پيدا کردن يک مهدکودک مناسب نزديک محل کار يا خانه، اتفاق خوبي است؛ اما هيچ کدام از اينها، جاي خالي مادر را پر نمي کند و حتي ممکن است برنامه تربيتي و اثرگذاري مورد نظر شما را به هم بزند.

  ورزش را در برنامه هاي روزانه خود، هرچند به صورت کوتاه قرار دهيد و به تنهايي يا با فرزندتان، براي پياده روي يا انجام ورزش هاي همگاني به پارک نزديک خانه برويد. روحيه شاد شما مي تواند نشانه اي از قدرت شما در حل مسائل روزمره باشد.

اگر صبح ها با فرزندان و همسرتان همزمان خانه را ترک مي کنيد، از شب قبل لوازم مورد نياز خود و بچه ها را آماده کنيد تا مجبور نشويد اين کارها را با عجله انجام دهيد؛ مواردي مثل آماده کردن غذاي روزانه (صبحانه يا ناهار)، اتو کردن لباس ها و لوازمي مثل چتر براي روزهاي باراني که بايد همراه خودشان ببرند.

زمان مشخصي را در طول روز يا هفته به همراهي، بازي و وقت گذراني با فرزندتان اختصاص دهيد. بسياري از کارمندان، ساعتي را به سروکله زدن با درس و مشق کودکشان مي گذرانند و اگر محور اين ارتباط درس و مشق نباشد، بازي را در اولويت قرار مي دهند.

امور خانه را تا حدي که امکان دارد، بين خود، بچه ها و همسرتان تقسيم کنيد. اين تقسيم کار، هم وقت شما را براي رسيدگي به امور ديگر آزاد مي کند و هم به ديگر اعضاي خانواده يادآوري مي کند که شما به عنوان مادر، همسر و کارمند، فردي چندشغله محسوب مي شويد و لازم است که شما را همراهي کنند. 

اگر کودکتان در غياب شما زمان زيادي را در خانه به تنهايي مي گذراند، براي اين مدت، برنامه ريزي داشته باشيد يا سعي کنيد کودکتان در اين مدت، سرگرمي داشته باشد تا نبود شما و ساير اعضاي خانواده، او را اذيت نکند.

  بسياري از کودکان، بخصوص در سنين کم، وابستگي هاي عاطفي به پدر و بويژه به مادر خود دارند و اين جدايي هاي طولاني مدت روزانه مي تواند اختلال «اضطراب جدايي» را در کودک ايجاد کند. به همين دليل بهتر است تا زماني که شرايطش را داريد، کودک را در غياب خودتان نزد افرادي از اعضاي خانواده خود بگذاريد.

از آنجا که ممکن است طبق تغيير شرايط کاري شما، ساعت آمدن و رفتن شما هم تغيير کند، خوب است که براي گرسنه نماندن بچه ها، دستور پخت چند غذاي ساده و بي خطر را که سريع هم آماده مي شود، در جايي که بچه ها دسترسي دارند، بگذاريد تا آنها بتوانند خودشان غذا درست کنند.

يکي از اتفاقات شايع در خانواده هايي که پدر و مادر شاغل هستند، اين است که ممکن است کليد را فراموش کنند يا يکي از آنها کليد نداشته باشد و منتظر نفر ديگر بماند. در چنين شرايطي بهتر است که همه يک کليد داشته باشند تا در اين مواقع پشت در، معطل آمدن ديگري نشوند.

شماره هاي ضروري يا شماره تلفن چند عضو از خانواده و فاميل نزديک مثل مادربزرگ، پدربزرگ يا خاله و عمه فرزندان را در جايي از خانه که در دسترس بچه ها باشد، بگذاريد تا در صورت نياز بتوانند با يکي از آنها تماس بگيرند.

فراموش نکنيد که بيشتر اينها مواردي بود که براي موقعيت يک مادر شاغل عنوان شد و نقش يک زن به عنوان همسر را نيز نبايد فراموش کرد. در عين حال مي توان اين طور تلقي کرد که اگر بسياري از اين موارد رعايت شود، حتما يک زن در نقش خود به عنوان يک همسر هم خوب عمل خواهد کرد.

 

شعر

خشک آمد کشتگاه من

در جوار کشت همسايه

گر چه مي گويند: « مي گريند روي ساحل نزديک

سوگواران در ميان سوگواران»

قاصد روزان ابري، داروگ! کي مي رسد باران؟

بر بساطي که بساطي نيست

در درون کومه تاريک من که ذره اي با آن نشاطي نيست

و جدار دنده هاي ني به ديوار اتاقم دارد از خشکيش مي ترکد

ـ چون دل ياران که در هجران ياران ـ

قاصد روزان ابري، داروگ! کي مي رسد باران؟

*نيما يوشيج

 

افسانه چشم هایت

«افسانه چشم هايت»، آلبوم مشترکي از همايون شجريان و عليرضا قرباني و آهنگسازي مهيار عليزاده است که 19 آبان به صورت رسمي منتشر شد. گفته شده، اين آلبوم يکي از متفاوت ترين پروژه هاي همايون شجريان و عليرضا قرباني است که از مرداد سال 1393 آغاز شده و حالا  منتشر شده است. در ساخت اين آلبوم از سروده هاي نيما يوشيج، احمد شاملو، محمدرضا شفيعي کدکني، محمدعلي بهمني و سيمين بهبهاني استفاده شده است.

 

سوکورو تازاکی بی رنگ و سال های زیارتش 

هاروکي موراکامي، از بزرگترين نويسنده هاي سرزمين آفتاب (ژاپن) است و تقريبا علاقه مندي در دنياي ادبيات وجود ندارد که نام او را نشنيده باشد. کتاب «سوکورو تازاکي بي رنگ و سال هاي زيارتش» مانند بيشتر آثار او درباره تنهايي و انزواي انسان هاست، با اين تفاوت که داستان کمي حال و هواي معمايي دارد. سوکورو يک مهندس جوان است که داستان زندگي اش در گذشته و امروز براي ما بازگو مي شود؛ گذشته اي که در يک اکيپ دوستانه 5 نفره رقم مي خورد و امروزي که خبري از اين گروه دوستي نيست و نويسنده کم کم چرايي اين موضوع را برملا مي کند. همانند بيشتر داستان هاي موراکامي، عشق و روابط آدم ها در اين داستان حالتي نمادين دارد. تمامي اسامي داخل کتاب هم با هوش و دقت بالا انتخاب شده اند و واکاوي رمزهاي داخل کتاب و پي بردن به نمادشناسي موراکامي، کمي زمان مي خواهد. داستان معمايي که در بطن اين قصه قرار گرفته، با اينکه چندان خوب از آب در نيامده؛ اما با نثر قوي و گيراي نويسنده همراه است و مشکلاتش در پس اين قدرت قلم او پنهان مي شود. موراکامي دنياي انسان ها را بخوبي مي شناسد و در بين آنها با انسان هاي عجيب و تنها، بيشتر همذات پنداري مي کند. «سوکورو تازاکي بي رنگ و سال هاي زيارتش» از همان صفحات اول، مخاطب را به خود جذب و خط داستاني پيچ در پيچ خود را بدون گيج شدن به او انتقال مي کند. اميرمهدي حقيقت، مترجم اين کتاب است. اميرمهدي حقيقت اين کتاب را به فارسي برگردانده و نشر چشمه آن را منتشر کرده است.

 

کومور

کومور، محصول مشترک ايران و فرانسه، به نويسندگي و کارگرداني اسماعيل منصف و تهيه کنندگي اتيين دريکاد فرانسوي ساخته شده است. اين فيلم که اولين تجربه سينمايي اسماعيل منصف به شمار مي آيد، به زبان ترکي و با حضور بازيگران ترک زبان ايراني توليد شده است. غيرت، شخصيت اصلي داستان که در يکي از روستاهاي مرزي آذربايجان به کار زغال سازي مشغول است، پسري به نام ياشار دارد که به خاطر دزديدن طلا در زندان به سر مي برد. او که براي عروسي خواهرش به مرخصي مي آيد، به طور ناگهاني گم مي شود که همين موضوع غيرت را با چالش جديدي رو به رو مي کند. اين فيلم در حال حاضر در گروه سينماي هنر و تجربه در حال اکران است.