برای دوازدهمین سال متوالی درنای سیبری به فریدونکنار بازگشت

امیدمان آمد

درناي سيبري، براي دوازدهمين سال است که از زيستگاه زادآوري خود در سيبري از مسير روسيه، قزاقستان و آذربايجان به فريدونکنار مازندران مهاجرت مي کند و حدود 4 ماه از سال را در اين منطقه حفاظت شده مي گذراند. علت نامگذاري اين درنا به «اميد» که پس از مرگ جفت خود به نام «آرزو» ديگر به تنهايي مهاجرات مي کند، به آن دليل است که حضور اين پرنده، نشانه اي از اميد به اين منطقه حفاظت شده است. اميد، امسال يک ماه زودتر به فريدونکنار آمده و همه را دوباره خوشحال کرده است. پرنده نگاران و طبيعت دوستان به همراه مسؤولان محيط زيست مازندران هر ساله ورود اين پرنده را انتظار مي کشند. حدود 3 سال پيش، ورود درناي اميد به تالاب فريدونکنار دير اتفاق افتاد، به طوري که باعث ناراحتي و وحشت طبيعت دوستان شد. همه تصور مي کردند که اين درنا هم نابود شده و ديگر به ايران نمي آيد؛ زيرا وجود آلودگي هاي اين منطقه تهديد و خطري براي اين نوع پرنده و مهاجرت آن محسوب مي شود. تا اينکه پس از دو ماه تاخير در آذر همان سال، دوباره اميد به ايران بازگشت.

اولين بار سال 1353 بود که درناهاي سفيد سيبري در مازندران ديده شدند و پس از آن، اين خانواده، هر سال براي زمستان گذراني به تالاب هاي استان مازندران مي آيند. درناي سيبري هر ساله از اوايل آبان، وارد منطقه تالابي فريدونکنار مي شود و حدود 4 ماه از سال، يعني تا اوايل اسفند را در دامگاه هاي «فريدونکنار»، «ازباران» و «سرخرود» سپري مي کند. اين پرنده، از خانواده درناهاست که قدي نزديک به يک و نيم متر دارد و فاصله دو بال آن بيش از دو متر است. 21 سال سن و بدني يکدست سفيد با پاهاي بلند سرخ رنگ دارد، منقار اين پرنده بلند و سياه بوده که قسمت روي صورت آن قرمز رنگ است. صداي درناي اميد به نسبت ديگر درناها در جهان آرام تر، اما رسا و بيشتر شبيه «کروک کروک» است و در واقع فريدونکنار، يکي از زيستگاه هاي امن و خوش آب و هوا براي زمستان گذراني درناها و از جمله «اميد» به شمار مي رود. اين درنا در مسير مهاجرت خود در توقفگاه ها، الزامي براي ماندن در تاريخ يا زمان مشخصي ندارد و تنها براساس شرايط اقليمي حرکت مي کند. يعني اگر در ايران شرايط حضور چند ماهه را نداشته باشد و احساس امنيت نکند، ديگر نمي ماند، به عبارت ديگر اين پرنده آمدن و ماندنش، نشانه اميد است براي ساکنان استان هاي شمالي و همه ما که بدانيم، هنوز اين گوشه از زمين را آنقدر آلوده و ناامن نکرده ايم که اميد ديگر کنارمان نباشد.

طبق گفته مسؤولان محيط زيست مازندران، در ايران فقط در منطقه تالاب فريدونکنار شاهد حضور اين پرنده نادر هستيم و اگر از بين برود، ديگر درنايي در ايران نخواهد بود. تک درناي سيبري، گونه اي از پرندگان رو به انقراض است که سمبل زيبايي و طول عمر به شمار مي رود. اين پرنده به تنهايي مهاجرت مي کند و علاقه مندان زيادي هم دارد که از ديدن اين پرنده لذت مي برند.

مسؤولان محلي و استاني اطمينان داده اند که مردم محلي و دوستداران محيط زيست، حساسيت زيادي به حضور «اميد» در اين منطقه دارند، همچنين محيط بانان تالاب فريدونکنار، گزارش هايي هفتگي از وضعيت «اميد» ارسال مي کنند و تاکنون هيچ خطر انساني مبني بر تهديد اين پرنده در جايي ثبت نشده است. در واقع مسؤولان با کمک جوامع محلي و بوميان منطقه و باتوجه به اهميت اين گونه پرنده، به عنوان پرنده اي در خطر انقراض، با انجام اقدام هاي مختلف از اين پرنده زيبا و با ارزش حفاظت مي کنند. هرچند طبق گزارش هاي محيط بانان در مناطق مختلف کشور از جمله آذربايجان غربي، خوزستان، خراسان رضوي و بسياري ديگر از تالاب ها و درياچه هاي فصلي، گزارش حضور انواع ديگري از درناها داده شده، اما اين گونه درناي سپيد، شرايط متفاوتي دارد و لازم است با حساسيت بيشتري از او مراقبت شود.

ايران با داشتن 548 گونه پرنده، اکوسيستم قابل توجهي براي حضور انواع گونه هاست و مي تواند ظرفيت بالايي براي جذب توريست پرنده نگر داشته باشد. پرنده نگري از زيرشاخه هاي مهم اکوتوريسم است که افراد علاقه مند به آن، با داشتن يک دوربين دو چشمي و يک کتاب راهنما مي توانند از اين فعاليت با تماشاي پرندگان لذت ببرند. ايران  در حوزه پرنده نگري، باموقعيت جغرافيايي خاص و اکوسيستم هاي متنوع و حدود 105 مکان مهم براي پرندگان از تنوع خوبي برخوردار است؛ اما بايد اشاره کرد که هنوز پرنده نگري در کشور و ميان مردم جانيفتاده است. با اين حال براي پرنده نگري در ايران شرايط خوبي مهياست و افراد علاقه مند مي توانند با ثبت نام در يکي از تورهاي پرنده نگري، اين امکان را براي خود فراهم کنند. وسايلي همچون کتاب راهنماي پرنده نگري، دوربين دوچشمي براي تماشاي پرندگان از راه دور و البته اگر علاقه مند به يادداشت برداري هستيد، يک دفترچه يادداشت از وسايل مورد نياز براي پرنده نگري است. همچنين مي توانيد در کلاس هاي آموزشي پرنده نگري که در موسسات مختلف گردشگري برگزار مي شود، شرکت کنيد و معلومات خود را بالا ببريد.

 

شعر

تا بپيوندد به دريا کوه را تنها گذاشت

رود رفت اما مسير رفـتنش را جا گذاشت

هيچ وصلي بي جدايي نيست، اين را گفت رود

ديده گلگون کرد و سر بر دامن صحرا گذاشت

هر که ويران کرد ويران شد در اين آتش سرا

هيزم اول پايه سوزاندن خود را نهاد

اعتبار سر بلندي در فروتن بودن است

چشمه شد فواره وقتي بر سر خود پا گذاشت

موج راز سر به مهري را به دنيا گفت و رفت

با صدف هايي که بين ساحل و دريا گذاشت

*فاضل نظري

 

جز عشق

«جز عشق نمي خواهم» نام آخرين آلبوم عليرضا عصار است که در سال 96 به بازار آمد. عليرضا عصار، خواننده دهه 70 موسيقي پاپ است. او تا به حال چند آلبوم موفق و ماندگار روانه بازار کرده، از جمله مولاي عشق، نهان مکن  و اي عاشقان. او پس از چند سال سکوت، آلبوم جديد خود را به بازار آورد که اي يار غلط کردي، نستعليق حيراني و جز عشق نمي خواهم از جمله قطعات پرطرفدار اين آلبوم است.

 

سباستین

نام کتابي از منصور ضابطيان و در واقع سفرنامه او به کشور کوباست. اين کتاب را که در آن تصاويري از سفر به اين کشور ديده مي شود، «نشر مثلث» منتشر کرده است. منصور ضابطيان، طنز نويس است و از اين نظر، نوع خاطره گويي و زندگي در سفر با ادبيات او مي تواند براي خواننده جذاب باشد. اين نويسنده دو کتاب ديگر با همين مشخصات به نام هاي «مارک و پلو» و «مارک دو پلو» را با نام اين انتشارات در بازار کتاب دارد.

در بخش هايي از کتاب آمده است: «پرچم آمريکا بالا مي رفت و در وزش نسيم کناره اقيانوس اطلس، ستاره هايش را به رخ دشمن قديمي مي کشيد. با خودم فکر مي کردم آينده کوبا چگونه خواهد بود؟ قضاوتي نمي کنم که بهتر است يا بدتر، اين را خود کوبايي ها بايد بگويند و تاريخ، اما هرچه هست، ديگر شبيه کوباي امروز نخواهد بود. کوبايي که هنوز روح فيدل با همه کهنسالي اش در آن حضور دارد، کوبايى که هنوز «چه» قهرمان روياهايش است، کوبايي که يکي ازآخرين مظاهر ديگرگون بودن است... من دوست دارم اين کوبا را ببينم، نه کوبايي که مثل جاهاي ديگر دنيا پر از مک دونالد و کي اف سي است. من دوست دارم بر ديوار شهرهايش عکس «چه گوارا» را ببينم نه «جاستين بيبر» را... چند روز بعد خطر جدي تر شد. باراک اوباما هم قرار شد براي ملاقات با رائول کاسترو به هاوانا برود. شک ندارم که روند تغييرات و آمريکاييزه شدن، سرعتي بيش از پيش خواهد گرفت. بايد مي جنبيدم، اگر امسال هم به کوبا نمي رفتم، معلوم نبود تا سال ديگر چه ميزان تغييرات در آنجا صورت بگيرد. چقدر کوبا مي تواند از دام کاپيتاليسم برهد و همچنان شبيه جاهاي ديگر نباشد. بايد مي جنبيدم و مي رفتم. بايد آخرين يادگاري هاي استقلال را مي ديدم و ثبت مي کردم.»

 

زیر صفر مرزی

زير صفر مرزي، به نويسندگي و کارگرداني مهدى افشارنيک در سينماي هنر و تجربه در حال اکران است. زير صفر مرزي  پيش از اين در بخش جايزه شهيد آويني جشنواره دوازدهم سينما حقيقت به نمايش درآمده است. اين مستند روايت ناپديد شدن سرداري در روزهاي آخر جنگ در سرزمين غريب است که حرف ها و شايعات بسياري را موجب مي شود.شايعاتي که به سقوط جزيره مجنون مربوط است و حالا پس از سال ها آن حرف ها،آن سرزمين و آن سردار مرور مي شود.