نگاهی به فیلم های   این روزهای سینمای ایران

انتخاب فیلم کمی سخت است

علي بهرامي     اين روزها فيلم هاي سينمايي متنوعي روي پرده سينماها خودنمايي مي کنند. فيلم هايي که هر کدامشان مدعي اند و شايد کار را براي ديدنشان سخت کنند. البته بيشتر آنها درون مايه اجتماعي دارند و شايد يک فيلم باشد که مايه طنز دارد. بعضي ها بي هيچ درنگي فيلم طنز را انتخاب مي کنند، بعضي ها هم که از قبل به خاطر حضور بازيگر يا بازيگران خاصي و يا شناخت اجمالي يا قطعي که از فيلم دارند، فيلم مورد نظرشان را انتخاب کرده اند، اما بعضي ها هم در مطبوعات و اينترنت دنبال دليل و بهانه اي هستند که بتوانند فيلمي را که براي ديدن آن به سينما بروند، پيدا کنند. شايد اين گزارش براي دسته سوم راهگشا باشد، گزارشي از برخي فيلم هاي سينمايي که اين روزها در حال اکران هستند. 

 

شکستن همزمان بیست استخوان

شاید یکی از مظاهر و مصادیق بارز همراهی و همکاری فرهنگی میان ایران و افغانستان به عنوان دو کشور همسایه، هم کیش و هم زبان، فعالیت های سینمایی برادران جمشید و نوید محمودی در سینمای ایران باشد. این دو برادر چند سال پیش فیلم «چند متر مکعب عشق» را ساختند، فیلمی که روی پرده سینماهای ایران نیز به فروش قابل قبولی دست یافت. حالا فیلم جدیدشان با نام «شکستن همزمان بیست استخوان» اکران شده است. فیلمی که باز هم به مسائل مهاجران افغانی می پردازد و این بار خیلی بیشتر از فیلم قبلی از بازیگران ایرانی بهره برده است. تم اصلی و محوری فیلم های برادران محمودی انسانیت است. رعایت اخلاق و درک انسانی از آدم های اطرافمان، اصلی ترین موضوعاتی هستند که فیلم را شکل داده اند. پیش از این فیلم نیز فیلم های ایرانی بسیار زیادی درباره مهاجران افغانستانی ساخته شده اند و در همه آنها به مسائل و مشکلات خانواده های مهاجر پرداخته شده است که از جمله آنها می توان به شنل به کارگردانی حسین کندری، باران به کارگردانی مجید مجیدی و بسیاری آثار دیگر اشاره کرد. فیلم شکستن همزمان بیست استخوان، چیزی از فیلم های دیگری که درباره مهاجران افغانستانی در ایران ساخته شده اند نه تنها کم ندارد، بلکه چند سر و گردن از آنها بالاتر است و البته از فیلم قبلی خود برادران محمودی نیز کامل تر و بی نقص تر ساخته شده است. عوامل فیلم درباره آن نوشته اند: «عظیم (محسن تنابنده) یک پناهنده افغان است که در شهرداری تهران مشغول به کار است تا بتواند به خانواده مادر و برادرش فاروق کمک کند تا قاچاقی به آلمان بروند، اما در لحظه آخر فاروق از بردن مادرشان منصرف می شود و عظیم نیز متوجه می شود مادرشان نیازمند عمل پیوند است. عظیم باید بین جان خودش و مادرش یکی را انتخاب کند...». بازیگران اصلی این فیلم عبارتند از: محسن تنابنده، مجتبی پیرزاده، فرشته حسینی، فاطمه حسینی، فاطمه میرزایی،محیی رضایی، سعید چنگیزیان و علیرضا استادی.

کروکودیل

فیلم کروکودیل ساخته مسعود تکاور است، کارگردانی که سال 1393 با سریال رهایی به مخاطبان ایرانی معرفی شد. این سریال که موضوع پلیسی داشت و از شبکه 2 سیما پخش شد، نماینده خوبی است تا بتوان به واسطه آن از فیلم کروکودیل گفت چرا که این فیلم نیز موضوعی پلیسی – معمایی دارد. سینمای اکشن به هزار و یک دلیل مختلف نتوانسته در ایران پا بگیرد. پس از تلاش های نیمه موفق دهه 60 در رونق فیلم های اکشن ایرانی، این سبک سینمایی تقریبا دو دهه مغفول ماند و حالا در دهه 90 است که می بینیم جسته و گریخته فیلم هایی در این سبک و سیاق ساخته می شوند و البته مخاطب نسبتا خوبی هم دارند. از جمله این فیلم ها می توان به «چهارشنبه خون به پا می شود» به کارگردانی حماسه پارسا، «هاری» به کارگردانی امیراحمد انصاری، «360 درجه» به کارگردانی سام قریبیان و... اشاره کرد که همگی در چند سال گذشته کوشیده اند تا پای سینمای اکشن و حادثه ای را به دنیای فیلمسازی ایرانی باز کنند. حالا کروکودیل تکاور هم تجربه ای است از همین دست، البته با اشتباهات کمتر و ساخت بهتر. فیلم کروکودیل می کوشد تا با توجه به ویژگی های سینمای اکشن و حادثه ای، مخاطبان جوانی را جذب سینما کند. مخاطبانی که از فیلم های اجتماعی، عاطفی و یا شاید همان «فیلم های آپارتمانی» که برخی منتقدان بیان کرده اند، دل زده باشند. عوامل فیلم کروکودیل درباره آن نوشته اند: «این فیلم فضایی حادثه ای دارد و درباره چند جوان است که می خواهند از مسیری سریع اما پر خطر، همه چیز را یک شبه به دست بیاورند، اما...». از بازیگران اصلی فیلم کروکودیل می توان به کوروش تهامی، اندیشه فولادوند، حسین مهری، الهه حصاری، رضا یزدانی، رامین پرچمی، افسانه چهره آزاد و رامتین خداپناهی اشاره کرد.

کلوپ همسران

به نظر مي رسد يکي از دلايل استقبال مخاطبان از فيلم هاي کمدي ايراني، در گام نخست نه کيفيت آنها بلکه نياز جامعه به شادي است. مخاطبان ايراني آنقدر بحث جدي، تصاوير تلخ اجتماعي و... را در سينما و تلويزيون ايران مي بينند که تشنه طنزند. اين طنز مي خواهد تلويزيوني باشد يا سينمايي، مهم نيست. اينکه تصوير متحرک در هر قالبي که به مخاطب عرضه مي شود، از جنس طنز باشد براي ايرانيان خيلي مهم است. مخاطبان سينماي ايران به چند سکانس خنده دار هم راضي اند و اين را مي توان از زبان بسياري از سينماروها شنيد. فيلم کلوپ همسران به کارگرداني مهدي صباغ زاده را هم مي توان در همين فضا تحليل کرد. البته فيلم صباغ زاده به سبب سابقه خوب کارگرداني او، اثر بهتري از يک کمدي متوسط درآمده است، اما نمي توان کتمان کرد که طنز در هر سطح در سينماي ايران، خوب مي فروشد. عوامل فيلم کلوپ همسران درباره آن نوشته اند: «فيلم داستان سه مرد است که در اجتماع از موقعيت عالي و قدرت و اقتدار برخوردار بوده ولي در منزل از همسران خود بشدت حساب مي برند تا اينکه روزي گير کردن اين سه مرد در آسانسور با يک خانم غريبه سرآغاز فرار از دست همسران خود مي شود که به کمک يک گروگان گير به جزيره کيش پناه مي برند و...». پيشنهاد مي کنيم اگر دنبال کمي لبخند هستيد، اين فيلم را ببنيد، چون صحنه هاي مفرحي دارد. برخي از بازيگران اين فيلم عبارتند از: محمدرضا شريفي نيا، ميترا حجار، شقايق فراهاني، محمدرضا هدايتي، علي انصاريان، بيژن بنفشه خواه، سميرا حسن پور و رضا بنفشه خواه و گوهر خيرانديش.

 

برای شنیدن آماده شوید

موسيقي هنري است که در ميان هنرها يکي از بالاترين علاقه مندان را دارد. پير باشيم يا جوان، کودک يا ميانسال بالاخره با موسيقي سروکار خواهيم داشت. در ميان انواع موسيقي ها ترانه ها و تصنيف هاي ايراني يکي از دلنشين ترين و دلچسب ترين نوع موسيقي براي ما ايرانيان هستند. بنا داريم تا هر هفته ترانه و تصنيف زيباي ايراني را به شما معرفي کنيم، اگر مي شناختيد که باز هم گوش کنيد و اگر نمي شناختيد، هم به ما اعتماد کنيد و آن را بشنويد.

آتش در نیستان

تصنیف آتش در نیستان، دومین همکاری ماندگار جلال ذوالفنون و شهرام ناظری در قالب آلبومی به همین نام بود. نخستین همکاری این دو هنرمند موسیقی ملی و ایرانی با تولید آلبوم گل صدبرگ آغاز شد. اثری موسیقایی که در بیات زند، یکی از زیباترین تصنیف ها و آوازهای ایرانی را در دهه 60 خورشیدی رقم زد. شهرام ناظری با خواندن تصنیف آتش در نیستان در مایه ابوعطا یکی از ماندگارترین آثار کلامی موسیقی ایرانی را به ثبت رسانده است.

یک شب آتش در نیستان می فتاد

سوخت چون عشقی که بر جانی فتاد

بت چین

تصنیف بت چین در مایه اصفهان، یکی از زیباترین و دلنشین ترین ساخته های علی اکبر شیدا از موسیقی دانان به نام دوره قاجار است. این تصنیف را خیلی ها خوانده اند و نمونه های بسیار زیادی از آن در دسترس است، اما به نظر می رسد اجرای قدیمی محمدرضا شجریان یکی از بهترین اجراهای این تصنیف باشد. ریتم بت چین یکی از جذاب ترین ریتم های قدیمی ایرانی است که از آن به دوضربی لنگ تعبیر می کنند.

ای مه من ای بت چین ای صنم

 لاله رخ و زهره جبین ای صنم

افسانه عشق

در میان ترانه های ایرانی که بگردید با یک نام مهجور حتما آشنا خواهید شد. منوچهر همایون پور همان نام است. خواننده بسیار توانایی که به دلایل بسیار زیادی عموم مخاطبان از آثار و ترانه های دلنشین اش بی خبرند. افسانه عشق او یکی از ترانه هایی است که حسین یاحقی آن را ساخته و پژمان بختیاری شعرش را سروده است. این ترانه در ابوعطا ساخته شده و چند سال پیش در آلبومی به نام دیروزی ها که مجموعه ای از ترانه هایی با صدای این خواننده قدیمی است، منتشر شد.

در کنج دلم عشق کسی خانه ندارد

کس جای در این خانه ویـرانـه ندارد

دل را به کف هـر که نهم باز پس آرد

کس تاب نگهداری دیوانه ندارد

شبان عاشق

ترانه شبان عاشق را علیرضا افتخاری در دهه 70 خوانده است. ترانه ای که در آلبومی به همین نام منتشر شده است و عباس خوشدل، آهنگساز آثاری چون نیلوفرانه های 1 و 2، صدایم کن و رازگشا آن را ساخته است. شیوه خوشدل در آهنگسازی ارکسترال برای موسیقی ایرانی، شیوه خاصی است. وزن های سنگین و در عین حال ملودی هایی که به یاد شنونده می ماند کار خاص خوشدل در آهنگسازی در موسیقی ایرانی را برجسته می کند. سبک مدرن او در ترانه سازی پس از انقلاب فقط با صدای علیرضا افتخاری به اجرا درآمده است.

وای دل دیوانه ام زین دشمن همخانه ام

همسایه با بیگانه ام ویران تر از ویرانه ام

گفتم غم تو دارم

محمد معتمدی را مرحوم محمدرضا لطفی استاد یگانه موسیقی ایرانی به جامعه هنری ایران معرفی کرد. در نیمه دوم دهه 80 لطفی تصمیم گرفت خوانندگی برخی از بهترین آثارش را به خواننده جوانی به نام محمد معتمدی بسپارد. تصمیمی که بسیار موفق بود و نتایج خوبی به بار آورد. یکی از این آثار آلبوم موسیقی عاشقان بود که در همین آلبوم تصنیفی به نام گفتم غم تو دارم با شعری از حافظ از سوی محمد معتمدی خوانده شده است. تصنیفی که می توان آن یکی از بهترین آثار موسیقی ایرانی در چند دهه گذشته داشت.

گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید

گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید

گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز

گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید