توسعه ساختار نمکی نصرآباد کاشان

علي تيموري، مدير پروژه هاي تحت الارضي طرح هاي ذخيره سازي گاز طبيعي مي گويد: با توجه به فعاليت هاي اکتشافي انجام شده در گنبد نمکي نصرآباد کاشان، در تحليل ها به ساختاري رسيديم که قابليت ادامه کار داشت. پس از انجام مطالعات زمين شناسي مرحله به مرحله پيش رفتيم تا اينکه قطعيت و يقين نسبت به قابليت هاي توسعه اي اين ساختار حاصل شد. از آنجا که پروژه در 5 فاز تعريف شده بود و تجربيات قبلي در توسعه مخازن نمکي در کشور وجود نداشت، از يک شرکت معتبر بين المللي که تجربيات خوبي در توسعه ساختارهاي نمکي داشت، استفاده کرديم. به گفته وي، در مرحله بعد، حفاري يک حلقه چاه در ساختار نمکي نصرآباد کاشان به عمق 2 هزار متر انجام شد و اکنون مغزه گيري از نمک در عمق 1400 متري در حال انجام است که با تحليل مشخصات شيميايي، ژئومکانيکي و درجه خلوص نمک، مي توانيم قابليت ساختار براي ذخيره‎سازي گاز طبيعي را ارزيابي کنيم. اکنون و پس از اتمام 3 فاز از پروژه، توسعه ساختار نمکي نصرآباد کاشان، در حال پيگيري فازهاي چهارم و پنجم هستيم. نتايج مطالعات کنوني که در ماه هاي آينده اعلام مي شود، براي ادامه پروژه تعيين کننده است. اميدوارم ساختار نمکي نصرآباد کاشان بتواند سهم قابل توجهي در آينده ذخيره سازي کشور داشته باشد.

حفر 28 حلقه چاه در طرح توسعه میدان شوریجه

محمد زمان جوکار، مدير پروژه طرح توسعه ذخيره سازي گاز در مخزن شوريجه مي گويد: يکي از برنامه هاي پيش بيني شده براي جبران کسري گاز در شمال شرق کشور، طرح توسعه ذخيره سازي در ميدان شوريجه است. پس از اتمام موفقيت آميز فاز اول ذخيره سازي شوريجه، فاز دوم و توسعه ميدان ذخيره سازي شوريجه در دستور کار قرار گرفت که در قالب آن، حفر 28 حلقه چاه و ساخت مراکز جمع آوري و تاسيسات تزريق و پالايشي پيش بيني شده است. به گفته وي، برخلاف فاز اول که به روش EPC  انجام شد و در آن شرکت نفت مسئول بالادست و شرکت گاز متولي پايين دست پروژه بود، در فاز دوم کل اختيارات مخزن به شرکت گاز واگذار شده و پروژه براساس ابلاغيه وزير به روشBOT (ساخت، بهره‎برداري و انتقال) اجرا خواهد شد.

پس از ارزيابي فني پيمانکاران و اتمام مراحل مناقصه، برنده مناقصه تا آخر شهريورماه اعلام خواهد شد. برنده مناقصه(سرمايه گذار) متعهد خواهد شد که در مدت سه سال بخش هاي پالايشي، کمپرسورهاي تزريق گاز، 28 حلقه چاه، خطوط جمع آوري و انتقال و Utilityهاي مورد نظر را ساخته و پروژه را به فاز بهره برداري برساند. طبق اسناد مناقصه، راهبري و بهره برداري از تاسيسات ساخته شده به مدت 20 سال در اختيار سرمايه گذار خواهد بود که در اين مدت هزينه هاي سرمايه گذاري مستهلک شده و به پيمانکار برمي گردد. پس از راه اندازي پروژه در هشت ماه اول سال به ميزان 5/4 ميليارد مترمکعب گاز در مخزن شوريجه تزريق و به همين ميزان نيز در ماه هاي سرد سال از آن برداشت خواهد شد.

 

اتمام پروژه بانکول و باباقیر تا سال 1402

مهدي يوسفي، رييس ساختمان و نصب طرح هاي تحت الارضي ذخيره سازي ومسئول اجراي پروژه بانکول و باباقير مي گويد: بررسي هاي اوليه عمليات حفاري اکتشافي روي ميادين بانکول و باباقير سال 51 و با هدف برآورد ذخاير نفتي آغاز شد که پس ازحفر يک حلقه چاه در ميدان بانکول و دو حلقه چاه در ميدان باباقير به علت گازي بودن مخازن، چاه ها متروکه اعلام شد.

به گفته وي، مطالعات پيش امکان سنجي ذخيره سازي گاز طبيعي در اين ميادين از سوي شرکت ذخيره سازي گاز طبيعي سال 96  انجام و بر اساس نتايج حاصل از اين ارزيابي مقرر شد به منظور بررسي امکان ذخيره سازي گاز در ميدان بانکول، يک حلقه چاه ارزيابي حفر شود.

يوسفي ادامه مي دهد: همچنين يک  حلقه چاه ارزيابي براي بررسي امکان برداشت گاز و ميعانات گازي در ميدان باباقير(به علت ترش بودن مخزن) حفر شود که در پيگيري هاي شرکت مهندسي و توسعه گاز ايران در پايان سال 97 بودجه مورد نيازعمليات مذکور به تصويب هيات مديره محترم شرکت ملي گاز رسيد.  طبق برنامه ريزي انجام شده، عمليات امکان سنجي ذخيره سازي گاز و ارائه طرح توسعه ميدان بانکول از ابتداي سال 98 در دستور کار اين شرکت قرار گرفته و تا اوايل سال 1402 پايان خواهد يافت. عمليات امکان سنجي و تدوين طرح توسعه ميدان باباقير نيز پس از دريافت نتايج لرزه نگاري از نفت مرکزي که هم اکنون درحال انجام است، شروع شده و تا اواخر سال 1402 به اتمام خواهد رسيد.

 

چراغ توسعه ذخیره سازی میدان قزل تپه روشن می شود

حسين شيخ زاده، مسئول اجراي پروژه امکان سنجي ذخيره سازي گاز طبيعي در ميدان قزل تپه مي گويد: تمرکز مخازن هيدروکربوري ايران در مناطق گرمسير نيمه جنوبي و فقدان ميادين ذخيره سازي گاز براي پشتيباني از مناطق پرجمعيت و سردسير شمال و شمال‎شرق کشور، شرکت ذخيره‎سازي را بر آن داشت تا ارزيابي فني و اقتصادي و غربالگري ساختارهاي مناسب براي ذخيره سازي گاز طبيعي را با هدف يافتن ميدان مناسب براي ذخيره سازي گاز در کل کشور از جمله در پهنه شمال شرق و به ويژه منطقه دشت گرگان اجرايي کند. حاصل اين مطالعات جامع، شناسايي و انتخاب چند ميدان، از جمله ميدان قزل تپه در گنبدکاووس به منظور ذخيره سازي گاز بود که در گام بعد و پس از اخذ مجوزهاي لازم و انتقال اختيارات اين مخزن به شرکت ملي گاز، طرحي به منظور امکان سنجي ذخيره سازي در اين ميدان به تصويب رسيد. با جمع آوري اطلاعات بالادستي ميادين از مديريت اکتشاف شرکت ملي نفت و شرکت نفت خزر، مطالعه پيش امکان سنجي اين ميدان از سوي دانشگاه تهران انجام شد که خروجي آن، پيشنهاد اين ميدان به عنوان گزينه مناسب براي ذخيره‎سازي گاز طبيعي بود. به گفته وي، در حال حاضر و در نخستين گام، حفاري و تکميل يک حلقه چاه ارزيابي در اين ميدان را در دست اجرا داريم تا پس از آناليز اطلاعات خروجي آن شامل داده هاي زمين شناسي، لاگ هاي پتروفيزيکي، مغزه ها و تست هاي چاه،از اين داده هاي ارزشمند در مسير تدوين طرح توسعه ميدان بهره برداري کنيم. خروجي اين مطالعات دو سناريو را براي تصميم گيري پيش روي تصميم گيران قرار خواهد داد: در حالت اول و در صورت وجود پتانسيل توليد در مخزن، برنامه ريزي براي توليد و برداشت از قزل تپه انجام مي شود و در صورت منفي بودن توليد، امکان سنجي ذخيره سازي در دستور کار قرار خواهد گرفت. آنچه در مرحله حفاري چاه و ارزيابي مخزن مهم به نظر مي رسد، شرايط بسيار خاص اين چاه ارزيابي است؛ ما در اين پروژه با شرايط پيچيده اي روبه رو هستيم که شرايطي همچون عمق، دما و فشار بالا دارد و حفاري آن متفاوت از چاه هاي ديگر است و کمبود داده ورودي و ناشناخته بودن بر مشکلات حفاري و توسعه آتي آن مي افزايد. به لحاظ لجستيکي و اجرايي نيز جابه‎جايي دکل هاي حفاري و تجهيزات از جنوب به شمال کشور و دشواري انجام سرويس هاي مربوطه و همچنين دغدغه هاي تامين کالا و تجهيزات به پيچيدگي هاي کار خواهد  افزود که سعي مي کنيم با استفاده از امکانات کارفرمايي و درخواست کالاي اماني از ديگر شرکت هاي نفتي، بر اين موانع فائق آييم. پيچيدگي هاي تکنولوژيک خاص و ابعاد عميق مسائل مهندسي و دانشي و تامين کالا در اين پروژه در پيوند با عدم قطعيت هاي فرارو و متغير بودن رفتار مخزن تشديد مي شود که براي رفع مشکل، پيمانکار را ملزم به استفاده از مشاور خارجي کرده ايم تا پروژه باکيفيت و هزينه بهينه و مطابق زمان بندي به پايان برسد، ضمن اينکه از يک شرکت مشاور خوب و باتجربه خدمات نظارت عاليه و کارگاهي با شرايط رتبه يک اکتشاف و استخراج نفت استفاده مي کنيم. فراموش نکنيم که دشت گرگان که ميدان قزل تپه هم در آن واقع شده است يک هدف اکتشافي- استخراجي براي شرکت نفت به شمار مي آيد و داده هاي اين پروژه علاوه بر بحث ذخيره سازي، براي مديريت اکتشاف نفت و شرکت نفت خزر که به دنبال پتانسيل هاي اکتشاف هيدروکربور در شمال هستند، مي تواند بسيار مفيد فايده و قابل استفاده باشد. موفقيت در اين پروژه براي شرکت ملي گاز که انديشه ورود به بالادست را دارد از اهميت خاصي برخوردار است که اميدوارم با کار گروهي خوب و تعامل موثر در ابعاد درون و برون سازماني، چراغ توسعه، رونق و آباداني را براي هموطنان خوب در شمال شرق کشور روشن کنيم.