امامزاد ه احمد بن اسحاق قمي
ابو علي احمد بن اسحاق بن عبد الله بن سعد بن مالک الاحوص اشعري قمي محد ثي جليل القد ر، از د انشمند ان سد ه سوم هجري و از بزرگان قم است. خاند ان و خويشان احمد از اصحاب ائمه و محد ثان کبار شيعه محسوب مي شوند و خود احمد بن اسحاق از اصحاب برجسته امام جواد (ع) ، امام هاد ي (ع) و امام حسن عسکري (ع) است. او شيخ قميين و از وکلا و سفراي ائمه (عليهم السلام) به شمار مي رود. د ر باره بزرگي احمد بن اسحاق همين بس، هنگامي که وجود مقد س امام عصر(عج) متولد شد ند ، امام حسن عسگري (ع) نامه اي براي احمد نوشتند و او را به آن تولد مبارک بشارت د اد ند . بارگاه ملکوتي اين صحابي گرانقد ر ائمه (عليهم السلام) د ر شهر سرپل ذهاب واقع است.
امام رضا (ع) و شفاي مرد نيشابوري
راهزنان به خيال اينکه تاجري ثروتمند است و جاي پول هايش را نشان نمي د هد ، گرفتند ش و تا توانستند شکنجه اش د اد ند و ساعت ها د هانش را پر از برف کرد ند . يکي شان د لش به رحم آمد ه و فراري اش د اد ه بود . او هم فرار کرد ه بود از د ستشان. اما د يگر نمي توانست حرف بزند . رسيد خراسان. شنيد امام (ع) د ر نيشابورند . از خستگي خوابش برد . د رخواب صد ايي شنيد : «برو پيش امام، د وايت را مي د اند .» بعد هم امام (ع) را د يد که گفتند : «زيره، سعتر و نمک را بکوب و بگذار روي زبانت، خوب مي شود .» از خواب که بيد ار شد ، اهميتي ند اد . راه افتاد به سمت خانه اش د ر نيشابور، مرد م مي گفتند امام وارد رباط سعد شد ه. رفت پيش امام (ع) براي شکوه از مشکلش. امام (ع) گفت:«به آنچه گفته بود مت، عمل کن.» گفت: «چه ؟» گفتند : «ياد ت رفته، عالم خواب. زيره، سعتر و نمک.»
مجموعه آثار آيت الله العظمي جعفر سبحاني
متن کامل 65 عنوان کتاب د ر بيش از 151 جلد از آثار آيت الله العظمي جعفر سبحاني مشتمل بر موضوعات اصول، تفسير، ملل و عقايد ، ملل و نحل، تاريخ فقه و...است که از طريق مرکز تحقيقات کامپيوتري علوم اسلامي، د ر اختيار علاقه مند ان قرار گرفته است.
دين يهوديان
د رباره واژه يهود نوشتهاند : يهود از فعل «هاد يهود » به معناى «تاب يتوب» يعنى هد ايت يافتن از طريق توبه كرد ن- پس از گوساله پرستى- است. يا به علّت انتساب به «يهود ا» فرزند بزرگ حضرت يعقوب(ع) به اين نام، شهرت يافتهاند . همچنين يهود يان را «بنى اسراييل» نيز مىگويند و اسراييل نام يعقوب پيامبر (ع) است. پس بنى اسراييل، يعنى فرزند ان يعقوب پيامبر. نيز آنها را «كليميان» يا «موسويان» مىگويند و «كليم» لقب حضرت موسى (ع) است، چون آن حضرت ملقب به موسى كليم الله بود ، آن هم به د ليل هم سخن شد ن با خد ا و گفت وگو با اوست و معناى موسويان هم روشن است و آن يعنى منسوب به حضرت موسى(ع) كه هر د و نام، نمايانگر پيروى يهود يان از شريعت حضرت موسى (ع) است. يهود يان پيوسته اصرار مىورزند كه پيوند ى ناگسستنى ميان نژاد ، خاك و د ين يهود وجود د ارد و بر اين اساس، د ر اد بيات ملى و د ينى آنها از «ارض موعود » و سرزمين آباء و اجد اد ى، سخن مىرود كه بنا به اد عاى آنان، كنعان و فلسطين است.
ابراهيم (ع) نياى بزرگ قوم يهود
يهود پيشينه خود را به حضرت ابراهيم (ع) مىرساند.
ابراهيم را د ر زبان عبرى «ابرام» به معناى «پد ر عالى قد ر» مىخوانند . وى پد ر همه پيامبران بنى اسراييل و نيز نياى بزرگ حضرت محمّد (ص) است. بنا به نقل اخبار كتب يهود يان، قبيله حضرت ابراهيم (ع) مانند د يگر قبايل و عشاير سامى نژاد ، يعنى نياكان بابلىها، آرامىها، فنيقىها، عموريان و كنعانيان پس از قرنها بيابان گرد ى و خانه به د وشى، از حالت حركت و چرخش به د ر آمد ه و استقرار و قرار يافتهاند . بر اين اساس، قبيله ابراهيم نيز روزگارى د ر كشور بابل (بين النهرين) و د ر شهرى به نام «اور»- واقع د ر جنوب بين النّهرين- كه از شهرهاى «كلد ه» بود ه، و ظاهراً زاد گاه ابراهيم (ع) هم به شمار مىرود ، سكونت اختيار كرد ه بود ند . اما پس از مد تى به اين د ليل كه اوضاع اجتماعى آنجا- براثر يورش اقوام مهاجم آريايى- د ستخوش اختلال و آشفتگى شد ه بود ، ناچار مي شود با همسرش سارا (ساره) و براد ر زاد هاش، لوط و همراه با قبيله كوچك خود از شهر «اور» رو به سوى مغرب برود و به شهر «حرّان» د ر منتهى اليه سر حد ّ شمالى بيابان عربستان رهسپار شود که د ر آنجا هم با پيروان آيين خرافى و بت پرستى و نيز پد يد ه پرستان، مواجه مىشود و چون زمينهاقامت و د عوتش را مناسب نمي بيند ، به ناچار به سرزمين كنعان و فلسطين، مهاجرت مي کند . شيوه كار تبليغى آن حضرت، چنين بود ه كه بر اساس رسالت الهى، پيوسته و د ر همه جا، همه اقوام و قبايل- از جمله قبيله كوچك سامى نژاد خويش را كه سپس «عبرانيان» و «يهود يان» نام گرفتهاند - به د ورى و ترك عباد ت اجرام آسمانى و بتان واد اشته و به آيين حنيف توحيد و يكتاپرستى و پرستش و نيايش ذات پاك خد اى واحد ، فرا مىخواند ه و د ر اين راه سختىها، رنجها و هجران فراوانى را متحمل شد ه است. مطابق روايت تورات، مهاجرت حضرت ابراهيم (ع) از شهر «اور» به «حرّان» و «كنعان» د ر زمان «امرافل»، پاد شاه شنعار كلد ه كه ظاهراً همان حامورابى (حمورابى و يا همورابى)، مقنن معروف بابل است، انجام شد ه است. هنگامى كه حضرت ابراهيم (ع) 99 ساله بود ، خد اوند بر او آشكار شد (و تجلّى كرد ) و گفت: «من هستم خد اى قاد ر مطلق، پيش روى من بخرام و كامل شو و عهد خويش را د ر ميان خود و تو خواهم بست و تو را بسيار بسيار كثير خواهم گرد انيد تا تو را و بعد از تو، ذريّت تو را خد ا باشم و زمين غربت تو، يعنى تمام زمين كنعان را به تو و بعد از تو، به زاد گان و فرزند ان تو د هم. نام تو بعد از اين «ابْرام» خواند ه نشود ، بلكه نام تو ابراهيم خواهد بود ؛ زيرا كه تو را پد ر امتهاى بسيار گرد انيد م.
اد امه د ارد...
تحيّت
«وَ أِذا حُيّيتُمْ بِتَحِيَّه فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْرُد ُّوها أَنَّ اللَّه كانَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ حَسيباً»
(سوره نساء- آيه 86)
چون به شما تحيتى (سلامى، د رود ى و شاد باشى) گفته شود ، د ر پاسخ، د رود ى بهتر از آن گوييد يا (حد اقل) همان را باز گوييد كه خد اوند بر هر چيز، حسابگر است.
معناى تحيّت
به هر د عا، ثنا و تعارفى كه شخص، هنگام روبهرو شد ن با د يگرى بر زبان مىآورد ، تحيت گفته مىشود . بد ون ترد يد ، منظور از تحيت، د ر آيه شريفه، هر نوع شاد باش و تحيّت است كه سلام گفتن نمونهاى از آن است.
از امام باقر و صاد ق (عليهما السلام) روايت شد ه كه مراد از تحيت د ر آيه شريفه، سلام و ساير كارهاى خير است.
رد به احسن
آيه شريفه، متضمن د ستورى د ر مورد تحيت است و آن، اين كه اگر انسان مؤمن مورد تحيت و سلام د يگرى قرار گرفت، د ر پاسخ، جواب نيكوتر و بهترى د هد و يا حد اقل به همان اند ازه پاسخ گويد .
د ر سيره عملى پيامبر اكرم (ص) و امامان معصوم عليهم السلام نيز كه ايشان بهترين اشخاص عمل كنند ه به د ستورات قرآن هستند ، همين رفتار د يد ه مىشود . پيامبر اكرم (ص) د ر جواب شخصى كه به وى عرض كرد : السلام عليك؛ فرمود ند : «و عليك السلام و رحمت الله» و د ر جواب شخصى د يگر كه گفت: «السلام عليك و رحمت الله»، فرمود ند : «السّلام عليك و رحمت الله و بركاته.» همچنين نقل شد ه كه كنيزى از كنيزان امام حسن (ع)، د سته گلى خوشبو به آن حضرت هد يه كرد . حضرت د ر عوض به وى فرمود :«تو د ر راه خد ا آزاد ى» شخصى پرسيد : «آيا براى يك د سته گل، كنيزى را آزاد مىكنى؟» امام (ع) فرمود ند : «خد اى تعالى به ما اد ب آموخته» و فرمود ه: وَ أِذا حُيّيتُمْ بِتَحِيَّةِ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها... و تحيت بهتر از يك د ستهگل براى او، همين آزاد كرد نش بود .»
د ر اسلام مقرر شد ه كه تحيت، سلام د اد ن باشد . خد اوند ، د ر آيهاى خطاب به اسوه بشريت يعنى پيامبرش (ص) مىفرمايد : وقتى ايمان آورند گان به آيات ما، نزد تو آيند بگو:سلام عليكم. د ر آيه د يگر نيز مؤمنان را موظف مىكند كه به هنگام ورود به خانه د يگرى، بر اهل خانه سلام كنند .
اد امه د ارد
سوال: چه كنيم كه د عاهاي مان مستجاب شود ؟
پاسخ: به طور كلي د ر مورد كيفيت د عا و استجابت آن به چند نكته اشاره مي كنيم:
1- براي برآورد ه شد ن حاجت، د عا و توسل به تنهايي كافي نيست؛ زيرا خد اوند حكيم، نظام هستي را بر پايه اسباب و مسببات قرار د اد ه؛ يعني براي پيد ايش هر پد يد ه اي، علتي خاص و براي حل هر مشكلي، راهكارهاي ويژه اي تعيين کرد ه است. از يك سو به انسان « عقل و اند يشه » عنايت كرد تا با كمك آن و مشورت با د يگران، راه حل مشكلات را بيابد و افق آيند ه زند گي خويش را ببيند . بر آن اساس تد بير و برنامه ريزي كند و به هد ف برسد و از سوي د يگر د و گونه اسباب و علل مقرر د اشته است: ماد ي و معنوي.
انسان بايد به كمك عقل و فكر خد اد اد ي خود و مشورت با افراد آگاه و متخصص د ر هر كاري اقد ام کند . همزمان از آغاز هر كار تا پايان آن با د عا و توسل به لطف و عنايت هاي خد اوند اميد وار باشد . از او بخواهد تا اقد اماتش را به هد ف و نتيجه مطلوب برساند . بنا بر اين لازم است هم به عوامل ظاهري توجه شود و هم به عوامل معنوي.
2-اجابت د عا هميشه آن نيست كه خواسته انسان به همان گونه و د ر همان زماني كه توقع د ارد ، برآورد ه شود . گاهي انسان خواسته هايي د ارد كه برآورد ه شد ني نيست يا اگر مستجاب شود ، به ضرر او يا د يگران است و او نمي د اند . يا اجابت د عا به مقد مات و شرايطي نياز د ارد كه فراهم نيست يا زمان آن هنوز فرا نرسيد ه و....
3- خد ايي كه فوق العاد ه مهربان است و ما را خيلي بيشتر از ماد ر د وست د ارد و براي سعاد ت و خوشبختي آفريد ه، چطور ممكن است خواسته و د عاي بحق بند ه اش را بشنود و ببيند و د ر عين حال كاري نكند ؟ آيا مي خواهد ما را زجر بد هد ؟ آيا مي خواهد قد رت نمايي كند ؟ آيا ما را فراموش كرد ه؟ آيا از اد اره آفرينش خود ناتوان گشته؟ آيا.... آيا....
بد ون شك چنين نيست؛ بلكه اشكال كار از ناحيه ماست. خد اوند د وست د ارد كه ما قد رتمند ، د انا، باهوش و... باشيم. د ر تقد ير خود ، آگاهانه نقش د اشته باشيم. خود و د يگران را خوشبخت كنيم. بزرگ ترين خاصيت مشكلات و بلاها، د رس آموزي به ما و ايجاد حركت آگاهانه است. هر كس كه زود تر د رس خود را بگيرد و حركت كند ، زود تر از مشكلات رهايي مي يابد . هر كس د يرتر بفهمد يا نفهمد ، بايد سر كلاس بلا بنشيند تا بالاخره آن را ياد بگيرد .
4-گاهي ميزان ايمان و باور،صد اقت، اعتماد و حُسن ظن انسان به خد ا از طريق تأخير استجابت و يا عد م استجابت د عاها مورد آزمايش قرار مي گيرد ، يعني تأخير د ر استجابت د عا براي اين هد ف است كه فرد «حقيقت ايمان » و جوهر وجود ي خود و ميزان «حُسن ظن» خود به خد ا را آشكار کند و ميزان د لبستگي، علاقه و ايمانش به حقانيت خد ا را نشان د هد . آيا تا آن جا با خد است و او را قبول د ارد كه خد ا تابع او باشد و د عاها و خواسته هايش را اجابت كند يا خود را عبد و بند ه تابع خد ا مي د اند ؟
5- استجابت د عا شرايطي د ارد و موانعي، يعني براي اجابت د عا، بايد شرايط را فراهم و موانع را برطرف کرد . از جمله مهم ترين موانع استجابت د عا، انجام گناه است. د ر د عاي كميل مي خوانيم: «اللهم اغفر لي الذنوب التي تحبس الد عا.» بنابراين معلوم مي شود که برخي گناهان د عا را بازميگرد اند و مانع استجابت ميشود .
اعزام اولين گروه از روحانيون صنعت نفت به مناطق زلزله زد ه
د رپي وقوع زلزله د ر شامگاه 21 آبان ماه د ر مناطق غرب کشور، اولين گروه از روحانيون صنعت نفت براي کمک به هموطنان آسيب د يد ه اعزام شد ند . د ر پي وقوع زلزله مهيب شامگاه 21 آبان ماه 96 د ر مناطقي از غرب کشور که منجر به تلفات جاني ومالي فراواني شد ، براساس د ستور رئيس ستاد اقامه نماز وزارت نفت و طي حکمي از سوي د کتر مجيد ي د بير شوراي فرهنگي واقامه نماز وزارت نفت به حجت الاسلام والمسلمين د رويشي، رابط فرهنگي منطقه 7 کشوري، شامل استان هاي کرمانشاه، ايلام وکرد ستان ماموريت د اد ه شد به همراه تمامي روحانيون شاغل د ر صنعت نفت، ضمن حضور ميد اني د ر مناطق زلزله زد ه، تمام همت خود را براي کمک به آسيب د يد گان به ويژه امور د يني و تکفين و تد فين جانباختگان به کار گيرند که د ر همين زمينه اقد ام هاي زير صورت گرفت:
1- تشکيل جلسه رابط فرهنگي و مسئول امور روحانيون منطقه 7 صنعت نفت با مد ير حوزه هاي علميه استان کرمانشاه و امام جمعه سر پل ذهاب د ر حوزه علميه اين شهرستان.
2- تقسيم روحانيون حاضر (حد ود 50 نفر) به سه گروه:
- گروه امد اد و کمک به زلزله زد گان و حمل اسباب و اثاثيه منزل بازماند گان (مسئوليت اين گروه با حجت الاسلام د رويشي رابط فرهنگي و مسئول امور روحانيون منطقه 7 صنعت نفت بود )، گروه د وم مستقر د ر قبرستان سرپل ذهاب براي اقامه نماز ميت وانجام امور شرعي جانباختگان ، گروه سوم مستقر د ر غسال خانه سرپل ذهاب براي تد فين.
اجتماع اربعيني د ر منطقه ويژه پارس
همزمان با اربعين سالار شهيد ان حضرت ابا عبد الله الحسين (ع) اجتماع بزرگ کارکنان منطقه ويژه پارس جنوبي برگزار شد . مراسم عزاد اري با حضور کارکنان صنعت نفت د ر منطقه ويژه اقتصاد ي پارس به مناسبت اربعين حسيني وبا حضور مد اح معروف نزارالقطري د ر نمازخانه اين منطقه برگزار شد . سخنران اين مراسم نيز حجت الاسلام والمسلمين محمود ي، امام جمعه کنگان بود .
شهيد البرز امامي
شهيد امامي د ر سال 61 وارد شرکت ملي نفت مسجد سليمان شد . سخت کوشي او با وجود بحران هاي متعد د د وران جنگ نظير بمباران هاي مکرر د شمن بعثي روي تاسيسات نفتي، زبانزد همگان بود و سرانجام د ر يکي از همين بمباران ها د ر 13 اسفند 63 به فيض عظيم شهاد ت نائل شد . براد ر شهيد د رباره اش مي گويد : «سفارش وي به نزد يكان، د يند اري و حفظ ا رزش ها ي اسلامي بود و از همه مي خواست تا از انسان هاي ضعيف د ستگيري كنند و خود نيز عملاً به اين كار مباد رت مي كرد . وي حضرت اميرالمؤمنين (ع) را الگوي خود قرار د اد ه و هرگز د ر به جا آورد ن نماز و روزه كوتاهي نمي كرد .»
چهار نکته د ر باره رد مظالم:
1-مالي که به ستم از کسي گرفته شد ه يا اموال حرامي که انسان صاحبان آن را نمي شناسد ، بايد با اجازه حاکم شرع به فقير د اد ه شود .
2-مظالمي که به صورت تضييع حقوق د يگران مطرح شد ه مانند خسارت، کم فروشي، ند اد ن اجرت و...بايد جبران شود .
3-مظالمي که د ر زمان کود کي صورت گرفته، بايد بعد از بلوغ جبران شود ، مانند تصرفات نابجا، د رگيري ها، خسارت به د يگران و...
4-اموالي که به ناحق از د يگران گرفته شد ه، بايد به صاحبانش بازگرد اند ه شود .
اد ب د ر کلام
يکي از نزد يکان شهيد آيت الله د کتر بهشتي مي گفت: به اتفاق د کتر و محمد رضا- فرزند ارشد ش- نزد يک قبرستان قد م مي زد يم. مي د انستيم که قبر مارکس هم همان جاست. به شوخي گفتم اين د و سگ هم د ارند مي روند سر قبر مارکس، فاتحه بخوانند و به د و تا سگ که د اشتند کمي د ورتر مي رفتند ، اشاره کرد م. د کتر بلافاصله رو به من کرد و گفت: اگر ما با فکر مارکس مخالف هستيم، نبايد به او توهين کنيم.اد ب د ر کلام لازم است، چه فرد کافر باشد چه مسلمان.