چرا فرزندم کتک می زند؟
در 2 تا 3 سالگي رفتارهايي دارد كه مورد قبول خانواده نيست، بنابراین باید بعد از یافتن علت، راه های مقابله با این رفتارهای نامناسب را بیابید.

شاید عصبانی است
عصبانيت، شايع ترين مشكل بچه هاست. اين عصبانيت در واقع درد و ناكامي كودك به دليل ناتواني در كنترل جهان اطراف را بیان می کند. از آنجا كه كودك نوپاست (هر چند احساسات او بسيار قوي است) و وسيله كافي براي ابراز نااميدي در اختیار ندارد، همین او را بيش از پيش نااميد كرده و از عصبانيت منفجر مي كند. در نهايت او با تنها وسيله اي كه در اختيار دارد، به دیگران حمله مي كند؛ يعني با كتك زدن.

جلب توجه مثبت می کند
كودك به توجه نياز دارد، به طور معمول او ترجيح مي دهد از راه هاي مثبت، يعني با انجام كارهاي خوب اين توجه را به دست آورد، اما اگر تشويق كارهاي خوب به اندازه كافي نباشد و كودك مورد بي توجهي قرار گيرد، براي او توجه منفي هم بهتر از بی توجهی است. كودكي كه اغلب مورد غفلت واقع مي شود، ممكن است پس از مدتي كشف كند كه اگر جنگ و دعوا راه بيندازد و ديگران را بزند، در مركز توجه ديگران قرار مي گيرد.

هیجاناتش را برونی سازی می کند
 3عامل وجود دارد که در بیماری ها باید به آن توجه شود؛ اول، رفتار انفعالی جدی است که در آن کودک کاری به کسی ندارد و برای خودش بازی می کند، دوم رفتار پرخاشگرانه و دیگری رفتار وسواس گونه است. اگر این 3 نوع رفتار را در کودک خود دیدید، باید حتما با مشاور مشورت کنید تا بررسی های لازم را انجام دهد و اطمینان حاصل کنید که مسئله خاصی وجود ندارد. والدین باید توجه داشته باشند که هرکدام از این رفتارها باید در مدت طولانی با کودک همراه باشد تا نیاز به بررسی داشته باشد، اما به طور کلی علل و درمان متفاوتی برای این نوع رفتار وجود دارد.  پسربچه ها یک مکانیسم دفاعی دارند که به آن «برونی سازی کردن» می گویند. به این معنا که اگر یک مشکل روان شناختی داشته باشند، معمولا با درگیر شدن با محیط سعی می کنند آن مشکل را برطرف یا هیجان منفی را کم کنند، اما در دخترها بیشتر به این صورت است که مشکل را «درونی سازی» می کنند.

اختلال بیش فعالی
مسئله دیگری که وجود دارد، طیف اختلالات بیش فعالی و اختلال سلوک و نافرمانی مقابله ای است که اگر در تاریخچه خانوادگی چنین مشکلاتی وجود داشته باشد، می تواند به ارث برسد و کودک از همان ابتدا حالت ناسازگارانه ای داشته باشد. سؤال مهم اینجاست که این کودک از قبل این حالت را داشته یا بتازگی این رفتار را شروع کرده، بنابراین بررسی تاریخچه خانوادگی کودک و شرایط خانوادگی کودک بسیار مهم است.البته این یک نشانه است و نمی توان به صورت واضح درباره مشکل این کودک صحبت کرد؛ چون طیف عوامل گوناگونی در بروز رفتار موثر است، اما در میان پسربچه ها این یک نشانه است. ممکن است این رفتار در یک جایی از خانواده یادگیری یا تقویت شده باشد. ممکن است مادر افسرده هنگام رسیدگی به کودک، پرخاش کرده باشد.

توصیه به والدین
ارتباط كلامي را یاد دهید
کودک باید بیاموزد که از كلمات براي بيان احساسات منفي خود استفاده كند. به كودك ياد بدهيم در زمان مناسب بگويد: «الان عصبانی هستم!» وقتي كـودك بتواند احساسات خود را به طور مستقيم و مانند افراد بالغ بيان كند، شیوه كتك زدن بتدريج متوقف مي شود.

احساساتش را تصديق كنيد
كودك مي زند، چون نمي تواند احساسات خود را به ما منتقل كند. وقتي به احساسات كودك آگاه باشيد و آن  را تصـديق كنيد، ديگر دليلي براي كتك زدن وجود ندارد. مثـلا به او بگـوييد «حتمـا از اينكه به تـو اجـازه نداده ام اين كار را بكني، خيلي ناراحت هستي!» با اين جمله به او نشان می دهید كه احساس او را درک کرده اید و به او حـق مي دهيد كه احسـاس عصبانيت كند و اين طبيعي است. آنچه ما با این کار به او مي آموزيم، اين است كه با روشي غير از كتك زدن، عصبانيت خود را ابراز كند.

 

با این دستگاه
 پوست خود را نابود   می کنید!

محققان مرکز پزشکی دانشگاه جورج تاون با بررسی 400 زن که برای برنزه شدن از سولاریوم استفاده می کردند، به این نتیجه رسیدند که یک پنجم آنها، به این کار معتاد شده بودند و بیشتر آنها افسردگی داشتند.
  محققان هشدار می دهند که از هر ۵ زن، یک نفر به قرار گرفتن در معرض پرتوهای فرابنفش برای برنزه شدن وابستگی شدید پیدا کرده و به نظر می رسد که حتی آگاه کردن آنها از احتمال ابتلا به سرطان پوست، بازدارنده نیست. در این میان، زنان مبتلا به افسردگی، سه برابر بیش از دیگران به برنزه شدن با سولاریوم اعتیاد دارند. آنها به پزشکانی که برای بیماران مبتلا به اختلال عاطفی فصلی، نور درمانی با استفاده از سولاریوم تجویز می کنند، هشدار می دهند که این کار را با استفاده از جعبه نور عاری از خطر ابتلا به سرطان پوست انجام دهند.
به گفته این محققان، برنزه کردن، به ویژه در زنان جوان، خطر ابتلا به سرطان پوست را تاحد بالایی افزایش می دهد. همچنین دستگاه های سولاریوم می توانند حدود ۲۰ درصد خطر ابتلا به ملانوما (تومور بدخیم پوستی) و سرطان پوست غیرملانومایی را ۲۹ تا ۶۷ درصد افزایش دهد. افراد با هربار وارد دستگاه سولاریوم شدن، یک یا دو درصد به سرطان پوست نزدیک تر می شوند. آنها معتقدند که برنزه کردن با سولاریوم، بسیار از نور خورشید خطرناک تر است، زیرا این دستگاه ها پرتوهای فرابنفش A و B را در حد بسیار زیادی به فرد می تابانند، همچنین در بررسی های دیگر متوجه شدند که نور فرابنفش، نوعی واکنش اپیویید در مغز به وجود می آورد. واکنش اپیویید، شبیه به واکنشی است که بر اثر مصرف مواد مخدر به فرد دست می دهد. یکی از دلایلی که افراد افسرده به این دستگاه وابسته می شوند نیز می تواند واکنش اپیوییدی باشد. محققان می گویند با مشاوره و تجویز دارو می توان افراد معتاد به سولاریوم را – درست مانند معتادان دیگر- درمان کرد.

 

وقتی نیچه گریست
برای ساختن فرزندان، باید نخست خویش را بسازی، درغیر این صورت، فرزندان را برای نیازهای حیوانی فرار از تنهایی یا پرکردن چاله های وجودت پدید آورده ای. وظیفه تو به عنوان یک والد، تنها ساختن خودی دیگر نیست، بلکه چیزی برتر است؛ چیزی همانند آفریدن یک آفریننده.
 | اروین د. یالوم

 

 

نامه های نادر ابراهیمی به همسرش
عزیز من!
چندی پیش برایت نوشتم که چه خوب است جای کوچکی برای « انتخاب گریستن » باز کنیم! جایی همیشگی، از امروز تا آخرین روز. و شنیدم که می گفتی ـ با لبخند ـ که « در چنین روزگاری اگر کاری باشد که آن را خیلی خوب و ماهرانه بدانیم، همان خوب گریستن است و بس.» بله، قبول. اما مقصود من، البته، نه گریستن زیر فشارهای جاری، بل « اراده به گریستن » بود و میان این دو تفاوتی است. من با این سخن منظوم موافقم که می گوید:
کلامی که نتوانیش گفت راست
به غیظ فروخورده تبدیل کن !
اما موافق نیستم که همه چیز را چون نمی توانی بگویی، آنقدر به غیظ فرو خورده تبدیل کنی که یک روز، با گلودردی خوفناک از پا درآیی ـ بی تأثیری بر زمان و زمانه خود. همه حرف های نازدنی را به غیظ تبدیل مکن، همچنان که به بغض. بعض حرف هایت را به اشک مبدل کن! روشن است که چه می گویم؟ گریستن به جای گریستن، نه گریستن به جای حرفی که نمی توانی به تمامی اش بزنی و در کمال ممکن.
همه آب ها نباید در اعماق زمین جاری شوند، تا یک روز، شاید، مته چاهی به آنها برسد و فورانی و طغیانی...کمی از آب ها باید که چشمه کنند و چشمه شوند و جریانی عینی و ملموس یابند.
تشنگی ما را همیشه، آب هایی که در اعماق جاری اند، فرو نمی نشانند و همه رهگذران را همیشه، چنان بازوی بلند، دَلو کهنه و چرخ چاهی نیست که بتوانند به مدد آن، داغی بی پیرِ این کویر را تحمل پذیر کنند.
اشک، خدای من، اشک...
بدون احساس کمترین خجالت، به پهنای صورت گریستن را دوست می دارم؛ اما نه به خاطر این یا آن مسأله حقیر، نه به خاطر دئانت یک دوست، نه به خاطر معشوق گریز پای پُر ادا و آن که ناگهان تنهای مان گذاشت و رفت و آن که اینک در خاک خفته است و یادش به خیر، و نه به خاطر خُبث طینت آنها که گره های کور روح صغیرشان را تنها با دندان شکنجه دادن دیگران می خواهند باز کنند... نه... اشک نه برای آنچه که بر تک تک ما در محدوده محقر زندگی فردی مان می گذرد؛ بلکه به خاطر مجموع مشقاتی که انسان در زیر آفتاب کشیده است و همچنان می کشد؛ به خاطر همه انسان هایی که اشک می ریزند و یا دیگر ندارند که بریزند. گریستن به خاطر دردهایی که نمی شناسی شان و درمان های دروغین. به خاطر رنج های عظیم آن کس که هرگز او را ندیده ای و نخواهی دید.
به خاطر بچه های سراسر دنیا ـ که ما چنین جهانی را به ایشان تحویل می دهیم و می گذریم...
عزیز من!
اینک سخنی از سهراب به خاطرم می آید، در باب گریستن، که شاید نقطه پایانی بر این نامه نیز به حساب آید:
« بی اشک، چشمان تو ناتمام است
و نمناکی جنگل نارساست...»


اضطراب
اضطراب در افراد مي تواند دلايل فراواني داشته باشد:
 زمينه ارثي:عامل ژنتيكي كه ممكن است از والديني مضطرب به فرد منتقل شده باشد.
 حوادث كودكي:مهم ترين عوامل، جدايي پدر و مادر، مرگ والد يا والدين، خشونت هاي خانوادگي، خشونت هاي كلامي و جسمي و... عوامل ديگر توليد اضطراب هستند.
 مادر و پدر مضطرب:در ٠-٦ ماهگي، كودك دوره دوختگي با مادر دارد و در اين دوره، احساس خود را از مادر مي گيرد. پس مادر مضطرب اين احساس را به كودك منتقل مي كند. همچنين پدر مضطرب با رفتار اضطرابي، مادر را مضطرب كرده و در نتيجه كودك مضطرب خواهد شد و اضطراب در كودك، تثبيت مغزي خواهد شد.
 اضطراب هستي:اين نوع اضطراب در افراد باهوش بيشتر است؛ چون به دنبال معنايي براي هستي، زندگي، مرگ و... هستند.
 اضطراب اخلاقي:در اين حالت شخص فانتزي هايي در خصوص مسائل دارد كه به لحاظ اخلاقي درست نیستند. مثلا كارهاي غير اخلاقي، فانتزي هاي جنسي و....
  اضطراب ناداني:در اين حالت فرد، همواره تحت تاثیر اين پيام مغزي است كه اشاره مي كند فكر، تصورات و تخيلات من درست نيستند.
 اضطراب عصبي:اين نوع اضطراب، باعث حمله هاي عصبي مي شود. در اين حالت، شخص ناخودآگاه عاشق چيزي است كه نسبت به آن احساس خشم و نفرت دارد. ترس شخص از خشم، باعث اضطراب می شود.
با توجه به موارد ذكر شده، روش هاي موثري براي كاهش و از بين بردن اضطراب وجود دارد. شخص مي تواند با استفاده از كمك هاي حرفه اي، اضطراب خود را درمان کند.