تاریخچه قراردادهای نفتی ایران (بخش سوم)

قرارداد نفت بختیاری و شمال

در سال 1905 پریس، کنسول انگلیس در اصفهان و رینولدز، نماینده دارسی، با وساطت «حاجی امین الشریعه اصفهانی» معتمد دولت انگلیس در اصفهان، قراردادی در شش ماده با خان های بختیاری (نجفقلی سمسام السلطنه، حاج علی قلی خان سردار اسعد، غلامحسین خان شهاب السلطنه و نصیرخان صارم الملک) امضا کردند که مفاد آن در پی می آید.

طرف اول قرارداد اجازه داشت پس از عقد و امضای قرارداد به مدت پنج سال کلیه عملیات حفاری، بازرسی، تحقیقات و مطالعات لازم برای کشف و استخراج نفت در قلمرو بختیاری را انجام دهد و چنانچه لازم بداند، در مورد تجارت خود و احداث شاهراه، جاده و خط لوله اقدام و در صورت لزوم، خانه های مسکونی، انبارها و کارگاه هایی برای انجام گرفتن مقاصد خود ایجاد کند.

اگر نفت در قلمرو بختیاری به اندازه کافی کشف و تولید شود و چنانچه شرکت بخواهد نفت مزبور را تصفیه کرده و صادر کند، دو طرف قرارداد موافقت می کنند که شرایط مقرر در ماده یک دایر بر استفاده از زمین و محافظت از آن تأسیسات تا انقضای مدت امتیاز شرکت را اجرا کنند.

چنانچه چشمه های نفت موجود در خاک بختیاری که طوایف مختلف بختیاری از آنها استفاده می کنند، به وسیله طرف اول قرارداد، صدمه ای به آنها وارد شود، طرف اول تعهد می کند که به طرف دوم قرارداد خسارت بپردازد. در صورتی که میان دو طرف اختلافی در مورد مقدار خسارت بروز کرد، کنسول دولت انگلیس به عنوان میانجی و حکم، مشکل را حل وفصل کند.

طرف دوم قرارداد متعهد می شود یکی از خان های بانفوذ را به ریاست امور نگهبانی منصوب کند تا بتواند هم مأموران حفاظتی (نگهبانان) و هم کارگران ایرانی ای که در استخدام طرف اول قرارداد هستند، کنترل کند.

به موجب قرارداد، مبلغ پولی که از طرف شرکت یا شرکت های وابسته به خان های بختیاری پرداخت می شود، صرفاً در قبال کارهایی است که در قرارداد آمده است.

پس از انقضای مدت امتیاز، کلیه ابنیه و دارایی های متعلق به طرف اول قرارداد، به طرف دوم قرارداد (خان های بختیاری) تعلق خواهد گرفت.

قرارداد نفت شمال

در سال 1916 دولت احمد شاه که تحت فشار دولت روسیه و اشغال ایران در زمان جنگ جهانی اول قرار داشت، قراردادی بین محمدولی خان خلعتبری،  نخست وزیر وقت و وثوق الدوله، وزیر خارجه با خوشتاریا تبعه گرجستانی روسیه برای استخراج منابع زیرزمینی شمال ایران به شرح زیر منعقد شد:

دولت ایران به موجب امتیازنامه، حق انحصار کشف و استخراج نفت و گاز طبیعی و قیر و موم طبیعی را در حوزه ایالات گیلان و مازندران و استرآباد (گرگان) [به غیر از مناطق تحت قرارداد محمدولی خان سپهسالار خلعتبری] در مدت 70 سال به صاحب امتیاز اعطا می فرمایند.

دولت ایران به صاحب امتیاز اجازه می دهد که هر وقت می خواهد شرکتی تأسیس کند. اسامی و نظامنامه و سرمایه آن شرکت، توسط صاحب امتیاز معین می شود؛ مشروط به آنکه در ایجاد شرکت، صاحب امتیاز باید رسماً به وزارت فوائد عامه دولت اطلاع داده و همینطور نظامنامه آن شرکت را با تعیین محلی که شرکت مزبور باید در آن نقاط عملیات کند، اظهار دارد و مدیران آن شرکت را باید به وزارت فوائد عامه معرفی کند. در این صورت آن شرکت تمام حق و حقوق امتیاز را دارا خواهد بود و مقرر است که آن شرکت باید تعهداً مسئولیت صاحب امتیاز را به عهده گیرد.

صاحب امتیاز حق دارد که بنای چاه های نفت و حوض ها و انبار ها و محل تلمبه و مواقع جمع و تقسیم و تأسیس کارخانه و راه های لازمه و ابنیه و هرچه که لازمه دائر داشتن استخراج و حمل و نقل نفت است، بکنند.

دولت ایران اراضی بایره (غیر از جنگل که جزو اراضی دایره محسوب می شود) خود را در محل هایی که مهندسان صاحب امتیاز به جهت بنا و تأسیس عملیات مذکوره در مادة سوم لازم بدانند، مجاناً به صاحب امتیاز واگذار خواهند کرد و اگر آن اراضی دایر باشند، صاحب امتیاز باید اراض لازمه را به قیمت عادله، از اولیای دولت خریداری کند و دولت به صاحب امتیاز حق می دهد که اراضی و املاک لازمه را به جهت اجرای این امتیاز به رضایت از صاحبان ابتیاع یا اجاره کند مشروط به آنکه هیچوقت قیمت اراضی و املاک از قیمت عادلانه اراضی واقعه در حول و حوش تجاوز نکند. مسلم است که این خریداری موافق مواد شرایطی خواهد بود که مابین صاحب امتیاز و مالکین مقرر خواهد شد.

توضیح: مقرر است که اماکن مشرفه و مساجد و جمیع متعلقات آنها به محیط دایره که شعاع آن 200 ذرع (208 متر) باشد، از حوزه عملیات مستثنی است.

صاحب امتیاز متعهد است در موقع کشف و استخراج  چشمه نفت، وزارت فوائد عامه را به موجب راپرت مخصوص، مطلع ساخته و دو نسخه نقشه (که حداقل آن به مقیاس یک ده هزارم باشد) از اراضی و محالی که می خواهد در آنها استخراج نفت کند، به راپرت خود منضم کند. هرگاه صاحب امتیاز استخراج نفت را مفید به حال خود دانست، یکصدهزار منات نقد و یکصد هزار منات بلیط اکسیون (سهام) بدون حق استرداد باید به وزارت فوائد عامه بدهد و این تقدیمی به نحو مذکور، یک دفعه خواهد بود.

صاحب امتیاز متعهد است که هر ساله از منافع خالص، صدی شانزده با یک صورت بیلان به دولت ایران تقدیم دارد.

 دولت ایران حق دارد در هر موقعی که مقتضی بداند، برای حفظ حقوق خود و اطمینان از اینکه صاحب امتیاز مواد یادشده را اجرا کنند، تفتیشات لازمه در کتابچه و دفاتر تجارتی صاحب امتیاز راجع به نفت و سایر مواد ذکوره بکند و نیز یک نفر کمیسر برای این کار معین خواهد شد که طرف شور صاحب امتیاز خواهد بوده و محض خبر این تأسیس هر گونه اطلاعات مفیده داشته باشد، به صاحب امتیاز داده؛ همه نوع راهنمایی کند و محض حفظ حقوق دولت، متفقاً به صاحب امتیاز، هر گونه تفتیشی که مفید بداند، به عمل آورد. صاحب امتیاز همه ساله، از تاریخ شروع به عمل، سالی 6000 منات به کمیسر دولتی حق خواهد داد.

کلیه عمله و اجزایی که در تأسیس و بناهای فوق مشغول عملیات می‎شوند، باید از کتبای ایران و رعایای اعلی حضرت شاهنشاهی دولت علیه باشند، به استثنای اعضا و اجزای علمی و فنی.

تمام اسباب و ماشین آلات لازمه برای تفتیش و تأسیس و ایجاد و دایر کردن و بسط آنها که برای صاحب امتیاز لازم شود، از حقوق گمرکی معاف خواهد بود.

پس از اتقضای مدت مقرره در این امتیاز، کلیه اسباب و ماشین آلات و ابنیه و ساختمان متعلق به آنها، از منقول و غیرمنقول و کلیه چاه ها و چشمه های نفت بالکلیه، بدون استثنا متعلق به دولت ایران خواهد بود. صاحب امتیاز و شرکای ایشان به هیچ وجه حق اعتراض و خسارت نخواهند داشت.

اگر در مدت پنج سال از تاریخ این امتیاز، شروع به کار نشود، این امتیاز از درجه اعتبار به کلی ساقط است.

منازعات طرفین در خصوص اجرای مواد و شرایط امتیاز را بدین نحو قطع خواهند کرد که یک نفر از طرف وزارت فوائد عامه و یک نفر از طرف صاحب امتیاز معین خواهد شد؛ در صورتی که مابه النزاع به حکمیت دو نفری قطع نشد، آن دو حاکم مصوبه طرفین، به رضایت هم، ثالثی را معین می کنند که در آن موضوع، محل نزاع حکم قطع و فصل کنند.

در ماه مه 1920 شرکت نفت انگلیس و ایران شرکت تابعه ای به نام «شرکت نفت های شمال ایران» با سرمایه 3 میلیون لیره در لندن به ثبت رساند. مدیران این شرکت شامل «سر چارلز گرینوی» (Sir Charles Greenway) رئیس هیئت مدیره شرکت نفت انگلیس و ایران، «رابرت واتسن» (Robert Watson) از مدیران شرکت نفت برمه و اکاکی خوشتاریا، صاحب امتیار نفت شمال بودند. این شرکت صاحب امتیاز استخراج نفت شمال شد. دولت ایران بعدها با فشار دولت آمریکا، به بهانه اینکه امتیاز خوشتاریا به تصویب مجلس شورای ملی نرسیده است، آن را از درجه اعتبار ساقط کرد. این اولین مورد دعاوی دولت ایران با شرکت نفت انگلیس و ایران بود. (فاتح، 1358: 331)

 در سال 1303/1924 وزارت فوائد عامه اعلام کرد که هر کس امتیازی از دوره قاجاریه دارد، ظرف دو ماه باید در دفتر وزارتخانه به ثبت برساند تا مورد رسیدگی قرار گیرد، وگرنه امتیازش از درجه اعتبار ساقط خواهد بود. 

 

 

 

پیمانه      تست

برای جلوگیری از شک و شبهه و برای پاسخگویی به اعتراض ها یا شکایت ها و نیز کنترل مدیریت، نسبت به صحت مقدار لیتراژ عرضه ی فرآورده های نفتی این پیمانه ها طراحی و به کارگرفته می شده تا در مقاطع لازم از جمله هر دو ماه یکبار نسبت به پایش یا محک رگلاژ سامانه ی خروجی اقدام شود.این پیمانه 5 لیترگنجایش دارد و هم اکنون در موزه بنزین خانه آبادان در معرض دید عموم قرار دارد. در موزه بنزين خانه آبادان كليه اسناد،  مدارك و اشياء مرتبط با پمپ بنزين مانند تلمبه ها، پيمانه ها، ظروف حلبي و ابزار و تجهيزات مرتبط و همچنين  روزنامه ها، مكتوبات، تصاوير و اسناد قديمي و اسكانس هاي منقش به تصاوير پالايشگاهي و تأسيسات نفتي  وجود دارد، پمپ بنزين آبادان در سال 1306 از سوي شركت بريتيش پتروليوم در آبادان بنا شد.

 

 

 

نقشه زکی یمانی نقش بر آب شد

 

قسمت 21

هیئت ها هر یک تسلیت گفتند. پس از آن، دکتر سوبراتو خواست وارد دستور جلسه شود که دست راست من را در اهتزاز دید! روی به من کرد. در کمال احترام و ادب به ایشان گفتم: شایسته است ریاست کنفرانس، یک دقیقه سکوت به همراه قیام اعلام کند. پس از دعوت دکتر سوبراتو به قیام و یک دقیقه سکوت، دکتر سوبراتو کاغذ دستور جلسه را در دست گرفت، اما پیش از آنکه چیزی بگوید، دست برخاسته مرا دید و روی به من کرد. من با چهره غمباری اظهار داشتم: رئیس جمهوری کشور برادرمان درگذشته است. او پدر ملت اکوادور بوده است. شاید بهترین کار آن بود که ما کنفرانس را برای یک روز به دلیل این مصیبت - که گریبان گیر ملت اکوادور شده است- تعطیل می کردیم، اما با توجه به آنکه عالیجنابان همه برنامه های خود را دارند، پیشنهاد می کنم همه هیئت ها به محل نمایندگی کشور اکوادور در ژنو رفته، دفتر مربوط به این حادثه را امضا کنند و به سالن اجلاس بازگردیم.

پیش از آنکه دکتر سوبراتو پاسخی بدهد، دست وزیر نفت اکوادور بلند شده بود. دکتر سوبراتو به وزیر نفت اکوادور نگریست. او از همدردی همه هیئت ها - که تسلیت گفته بودند- تشکر کرد؛ از هیئت ایرانی - که با صمیمیت برای تسلیت در بامداد به اتاق وی رفته بودند- تشکر ویژه کرد؛ از پیشنهاد امضای دفتر یادبود در دفتر نمایندگی نیز تشکر کرد. دکتر سوبراتو، جلسه را برای امضای دفتر یادبود به عنوان تنفس موقتا تعطیل کرد.

به چشمان مهندس فیروزان نگریستم، چشمانش از شادی برق می زد. پاداش بیداری اش تا صبح را از چشمانش می شد خواند. زکی یمانی نقشه اش نقش بر آب شده بود؛ ما جلسه را عملا ظهر شروع می کردیم. تا آن موقع، او هر دستوری را باید از ریاض دریافت کرده باشد.

وقتی به سالن اجلاس در هتل رفتیم، همه در محل استقرار خود قرار گرفته بودند. دکتر سوبراتو جلسه را شروع کرده بود. به محض استقرار، دست من بالا رفت و به شروع جلسه بدون حضور هیئت ایرانی اعتراض کردم! دکتر سوبراتو گفت: «مطمئن بودیم که شما در راه هستید و زود می رسید؛ جلسه را شروع کردم.» گفتم: «هیئت ایرانی مثل بقیه برای امضای دفتر یادبود رفته بود و بازگشت، فقط ما دسته گلی نیز به احترام رئیس جمهوری فقید اکوادور تهیه کرده و با خود بردیم. این تأخیر زیادی نبوده است!» او با واژگانی سعی کرد کار خود را توجیه و عذرخواهی کند.

به شیخ زکی یمانی نگاه کردم، به ساعت خود می نگریست. ساعت از ظهر ریاض گذشته بود. با هوشی که داشت، می فهمید که جلسه به جای 9 صبح، بعد از ساعت 11 به وقت ژنو در حال برگزاری است. مهم نبود که دکتر سوبراتو با من دوست بود، مهم آن بود که ما به هدف خود رسیده بودیم. در حقیقت، در این بیش از دو ساعت، تمام کنترل جلسه به نحوی با ما بود. ما ظفرمندانه به جلسه آمده بودیم، تا آنجا که وزیر نفت اکوادور رسما از هیئت ایرانی با ذکر نام تشکر کرده بود.

 

تاریخ شفاهی وزرای نفت ایران؛ سیدحسن سادات