هم اکنون سهم بخش نفت از محل فروش محصولات چه میزان است؟

سهمی که برای شرکت ملی نفت ایران از محل 5/14 درصد درنظرگرفته شده را اگر در مبلغ ۲۰۰ میلیارد دلار درنظر بگیریم، در مجموع چهار شرکت اصلی وزارت نفت به کمتر از ۱۰ میلیارد دلار خواهد رسید و ارزیابی عملکرد سال گذشته نشان می دهد سهم واقعی شرکت ملی نفت ایران، رقمی حدود سه درصد بوده است. در بخش صادرات نفت خام 5/14 درصد به نفت تعلق می گیرد، اما در بخش فروش داخلی که عمده محصولات ما در داخل به فروش می رود، سهم شرکت ملی نفت ایران گاهی به زیر یک درصد می رسد که میانگین صادرات و بخش داخلی سهم شرکت ملی نفت ایران را به سه درصد می رساند. تاکید بنده بر اختصاص واقعی سهم شرکت ملی نفت ایران به این دلیل است که شرکت ملی نفت ایران عملا با سهم ناچیزی که به آن تعلق می گیرد نتوانسته است تعهدات و بدهی های خود را پرداخت کند وصرفا اهم هزینه های جاری و نگهداشت تولید را انجام داده است و این روند امکان سرمایه گذاری و توسعه تولید به میزان موردنیاز را به دلیل کمبود منابع از شرکت ملی نفت ایران گرفته است.

فکر می کنید در شرایط موجود که با شرایط سخت تحریم هم مواجه هستیم، چه مدلی پاسخگوی سرمایه گذاری در صنعت نفت خواهد بود؟

بدون شک مدلی که حالت مشارکتی به این صورت که پیمانکار با تامین منابع مالی و بانکی در تولید مشارکت داشته باشد و پس از تولید از محل فروش آن، منابع و خدمات ارائه شده را طی دوره چندساله جبران کند. اکنون وزارت راه و شهرسازی و دیگر مجموعه ها تامین سرمایه را بعد از ساخت یک بزرگراه از محل عوارض آن در یک دوره مشخص انجام می دهند.

در واقع همان مدل بیع متقابل که قبلا تجربه شده مدنظرتان است؟

مدلی شبیه بیع متقابل می تواند باعث گسترش سرمایه گذاری شود. البته در حوزه سرمایه گذاری استراتژی وزیر محترم نفت در بخش پتروپالایشگاه ها هم اقدامی بنیادین و اساسی است که با ظرفیت کمتر و تنوع بیشتر از محل پتروپالایشگاه ها بتوانیم حداکثر استفاده را از نفت خام داشته باشیم و علاوه بر تامین نیاز داخل و تکمیل زنجیره ارزش بر محصولاتی از قبیل  فراورده های نفتی و پتروشیمی تمرکز کنیم که هم مشتریان بیشتری دارد و صادرات آن هم آسان تر بوده و ارزش افزوده بیشتری دارد. این سیاست با توجه به افزایش حجم نیاز داخلی می تواند ما را از واردات این محصولات نیز بی نیاز کند.

فکر می کنم محور اصلی صحبت های شما بر عدم وابستگی اقتصاد به نفت استوار است؟

قطعا برنامه ریزی های اقتصاد کشور طی سال ها وابستگی های فراوان به نفت داشته و دارد که باید با اصلاح آن منابع حاصل از فروش محصولات در صنعت نفت به سمت برنامه ریزی برای سرمایه گذاری در موارد ضروری صنعت و همچنین سرمایه گذاری در انرژی های جایگزین همچون دیگر کشورها متمرکز شود. در بلندمدت باید به قابلیت انرژی های نو دسترسی داشته باشیم و جهت گیری اقتصاد ما دردوره تغییر انرژی همچون سایر کشورها به سمت انرژی های جایگزین باشد که این مهم می تواند از منابع فعلی و موجود حاصل از نفت محقق شود. افزون برآن انتظار این است سیاست گذاری کشور در برنامه های پنج ساله با درنظرگرفتن روند تولید انرژی در پنج سال بعد از آن باشد تا روند مصرف، استراتژی نوع انرژی روند صادرات و منابع و منافعی که برای دولت در پنج سال آینده ایجاد می کند، درنظر گرفته شده و به بخش های مربوطه ابلاغ شود تا با برنامه ریزی و استفاده صحیح از منابع با تخصیص اعتبار مورد نیاز سرمایه گذاری لازم در حوزه انرژی سوخت های فسیلی و سایر انرژی های جایگزین انجام شود.

از اصلاح روابط مالی دولت و نفت بسیار صحبت می شود، چه میزان آن را لازم می دانید؟

اصلاح روابط مالی دولت و نفت مهم و اساسی است. پیشنهاد من این است که با توجه به اینکه سهم واقعی خود از درآمد نفت را دریافت نمی کنیم، این بیشتر برای شرکت ملی نفت معضل ایجاد کرده است. اگر شرکت ملی نفت ایران سهم واقعی خود از درآمدی که ایجاد کرده دریافت می کرد، هزینه های واقعی آن جبران می شد، اگر برای سرمایه گذاری فکری اساسی شود، بسیاری از مشکلات صنعت قابل حل بود. موضوع این است که ما نه تنها برای سرمایه گذاری در صنعت نفت و گاز بلکه برای بازپرداخت بدهی و تسهیلات هم با کمبود منابع مواجه هستیم.

به بخش مالی شرکت ملی نفت ایران بپردازیم با توجه به ماموریتی که عهده دار هستید، چه الزاماتی را در بخش خود ضروری می دانید؟

 بخش مالی شرکت ملی نفت ایران متولی درآمد، هزینه های جاری و سرمایه ای است که تمامی این موارد را ثبت و ضبط کرده و به واحدهای نظارتی اعم از سازمان حسابرسی سازمان بازرسی دیوان محاسبات کشور و نهادهای نظارتی گزارش می دهد. افزون بر آن این گاهی نهادها هم از شرکت ملی نفت ایران گزارش می خواهند.

از طرفی باید هماهنگی و همکاری گسترده ای با خزانه داری کل کشور، بانک مرکزی، سازمان هدفمندی یارانه ها، سازمان برنامه و بودجه، وزارت اقتصاد و دارایی، مجلس شورای اسلامی، مرکز پژوهش های مجلس و سایر بخش های تخصصی در حوزه انرژی داشته باشد.

 امور مالی شرکت ملی نفت ایران همچنین در همکاری گسترده با دولت در موارد مورد نیاز به آن کمک کرده است تا چالشی برای دولت ایجاد نشود که روند چند ساله نیز این موضوع را ثابت کرده است. به هر حال شرکت دولتی می باید افزون بر تامین هزینه های جاری توان سرمایه گذاری و افزایش تولید را هم میسر کند و راهکاری برای افزایش تولید با تزریق منابع مالی بیابد. این مهم عزم دولت و مجلس را برای رشد سرمایه گذاری گذاری در صنعت نفت می طلبد که این موضوع خارج از اختیارات شرکت ملی نفت ایران است.

در دولت سیزدهم تجربه حضور بانک ها برای سرمایه گذاری را شاهد بودیم. این اقدام جبران کننده بخشی از عقب ماندگی چندین ساله در حوزه سرمایه گذاری نفت نشد؟

پیگیری های مستمری از سوی وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران انجام شده که امیدآفرین است، تلاش گسترده وزیرمحترم نفت و مدیرعامل محترم شرکت ملی نفت ایران صرفا به تنهایی ما را به نتیجه مطلوب نخواهد رساند. آنچه دغدغه ماست، باید در بلندمدت انرژی جایگزین در این حوزه اتفاق بیفتد اگر از منابع در حوزه های مشترک یا نفت استفاده نکنیم، در بلندمدت بازار چندانی برای محصولات انرژی نخواهیم داشت. در واقع منابع لازم برای توسعه بیشتر در صنعت نفت و گاز فراهم نشده است. حتی در خصوص بازپرداخت تسهیلات هم تا امروز راهکارمناسبی  ارائه نشده است، اما در مذاکرات با بانک های مختلف اکثرا به بدهی های گذشته اشاره کرده و یا اعلام می کردند مدل قراردادی ارائه کنید که راغب به سرمایه گذاری شویم که البته مدیریت سرمایه گذاری و کسب کار شرکت ملی نفت ایران مدل هایی ارائه کرده است. بحث این است که باید به نقطه مطلوب برسیم. نیاز است دیگر بخش های خارج از نفت کمک کنند. چون نفت ملی است و شرکت ملی نفت ایران نیاز به حمایت آحاد مسئولان و دست درکاران دارد و باید آن همکاری عمومی ایجاد شود و اتفاق بیفتد.

با چه چالش ها و ریسک هایی در امور مالی شرکت ملی نفت ایران مواجه هستید؟

مدیریت امور مالی شرکت ملی نفت ایران با کمبود نیروی متخصص مالی به دلیل استخدام نشدن نیروهای با تجربه مواجه است و عدم استخدام متوازن طی سال های گذشته ما را در تامین نیرو با مشکل مواجه کرده است. تاکید می کنم آینده امور مالی شرکت ملی نفت ایران به دانش آموختگان زبده از دانشگاه های معتبر همراه با معلومات و دانش مالی بالا و تجربه کافی نیاز دارد. حجم فعالیت امور مالی و ساختار شرکت ملی نفت ایران نیازمند متخصصان نخبه است؛ در حالی که ما اکنون برای جذب نیروهای متخصص به شدت با مشکل مواجه هستیم. شاید یک چهارم (۳۰ تا ۴۰ درصد) سمت ما خالی و همه سمت کارکنان موجود پایین و از آن سو سمت های کارشناسی خالی است. افزون بر آن گاه کارکنانی متقاضی انتقال به شرکت ملی نفت ایران هستند که یا به سن بازنشستگی نزدیک بوده یا در فرایند جذب در امور مالی حائز شرایط لازم نبوده اند، ضمن آنکه فضای مناسب هم برای فعالیت ها نداریم. در حال حاضر در بسیاری از واحدها به قدری تمرکز نفرات وجود داردکه در میان سایر واحدها بی سابقه است. در اداره خزانه شرکت، آخرین گیت خروجی شرکت برای نگهداری اسناد، تمامی همکاران در فضای نامناسب با شرایط سختی درحال فعالیت هستند. در حالی که امورمالی شرکت ملی نفت ایران قبلا با دو بانک همکاری داشت که این تعداد اکنون به ۱۷بانک افزایش یافته و این در حالی است که همان پرسنل و فضای گذشته است که خدمات دهی را با مشکل مواجه می کند. از سوی دیگر، توقع واحدهای نظارتی برای گزارش های متعدد و مدل گزارش های مختلف نیازمند کارشناسی و هماهنگی های لازم است که در این زمینه محدودیت نفر و فضا داریم. تلاش برای اصلاح ساختار مالی سیستم نفت وگرفتن چارت برای امور مالی در حوزه داخلی هم هنوز به نتیجه مطلوب نرسیده است.

 اقدام و پیشنهادی از سوی شما شده است؟

اقدام لازم از سوی امور مالی شرکت ملی نفت ایران انجام شده است، اما هنوز به نتایج مطلوب که بتوانیم در حوزه گزارشگری مالی گزارش های لازم را بگیریم و فعالیت کنیم، اتفاق نیفتاده است. در این زمینه انتظار حمایت و همکاری واحدهایی همچون مدیریت مهندسی ساختار شرکت ملی نفت ایران و دیگر واحدهای مرتبط را داریم که تاخیر در روند آن ایجاد نشود. اینکه بتوانیم از نیروهای داخلی صنعت نفت برای بهبود سیستم مالی استفاده کنیم، نیازمند چارت است. حتی برای خرید، نصب و راه اندازی سیستم با تصمیم هیئت مدیره هم نیاز به کارشناس و ساختار داریم که درحوزه فناوری و مالی تخصص لازم را برای اجرای آن برنامه داشته باشند. وقتی نیرو نباشد، اجرای سیستم بیرون از شرکت نفت هم برای ما مسئله ساز است. نکته اساسی هم این است که در بخش مالی شرکت ملی نفت ایران اطلاعاتی سری و محرمانه به ویژه در حوزه فروش نفت خام ومیعانات وجود دارد که لازم است این اطلاعات در یک مکان جداگانه و سیستمی امن بارگذاری شود؛ از این رو نمی توانیم با شرکت هایی که گواهینامه مختلف و تاییدیه های صلاحیتی لازم را ندارند، همکاری کنیم و این موضوع مستلزم اخذ تاییدیه از مراجع ذی صلاح است و باید سطح دسترسی آن شرکت تعیین و برای این چارچوب درنظرگرفته شود. صرفا نرم افزاری که در این شرکت باید نصب شود، نیازمند تمهیدات خاص و مهمی در زمینه حفاظت، سطح نگهداری اطلاعات و ... موارد مهمی است که باید به شکل ویژه درنظرگرفته شود. ضروری است تمام ملاحظات امنیتی برای این داده های حساس و حیاتی کشور درنظر گرفته شود تا خدای ناکرده انتشار آن برای کشور مشکل ساز نشود. با بانک ها برای انتقال وجوه بستر امنی ایجاد شده و در فروش نفت باید حساسیت آن درنظرگرفته شود.

به موضوع مناسبات بخش مالی و نیروی انسانی بپردازیم که کارکنان سوال های زیادی دارند، در فیش های ماه گذشته کارکنان یکباره با رشد چند برابری میزان مالیات مواجه شدند. لطفا در این زمینه توضیح می دهید.

 این افزایش مالیاتی ناشی از تصمیم گیری سازمان امور مالیاتی کشور است. از نظر این سازمان، فوق العاده شغل کارکنان صنعت نفت به دلیل اینکه نقدی و درصدی ازحقوق است، مشمول مالیات می شود.

 فوق العاده شغل که همیشه در حقوق وجود داشته، چرا در این مقطع به این موضوع ورود شده است؟

فوق العاده شغل باید به نحوی تعریف شود که معاف از مالیات باشد. اکنون هم زمان آن دیر شده چون سازمان امور مالیاتی کشور ورود کرده و اقلام معاف بسیار محدود کرده است. یکی از مدل های پیشنهادی سال۱۴۰۱، ۱۰ درصدی است که مجوز آن هم اخذ شده و مجموعه صنعت نفت در تلاش است مجوز آن را برای سال جاری هم اخذ کند، اما راهکار کوتاه مدت است. زمانی که در قانون بودجه تغییراتی انجام شده، سازمان امورمالیاتی کشور